پرش به محتوا

امام مهدی عجل الله تعالی فرجه: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح و خلاصه‌سازی متن تا پایان عمر امام
(اصلاح ارجاعات کتاب ارشاد)
(اصلاح و خلاصه‌سازی متن تا پایان عمر امام)
خط ۵۶: خط ۵۶:
مادر امام حسن عسکری(ع) و مادربزرگ امام زمان(عج) که در روایات به نام [[جده امام زمان|جَدّه]] شناخته می‌شود، دارای نقش مهمی در وقایع دوران [[غیبت صغری]] تصویر شده و بر اساس منابع، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) امور [[شیعیان]] به‌طور عمده بر دوش او قرار گرفته بود.<ref>سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۰.</ref> همچنین [[حکیمه دختر امام جواد(ع)|حکیمه]]، دختر امام جواد(ع) و عمه امام حسن عسکری(ع)، همزمان با چهار امام زندگی کرده و بر اساس منابع شیعه، شاهد و راوی ولادت امام زمان(عج) بوده است، مادر امام زمان در خانه او تربیت شده و بسیاری از روایات درباره ولادت امام زمان از او نقل شده است.<ref>سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۱۹۱ و ۱۹۲.</ref>  
مادر امام حسن عسکری(ع) و مادربزرگ امام زمان(عج) که در روایات به نام [[جده امام زمان|جَدّه]] شناخته می‌شود، دارای نقش مهمی در وقایع دوران [[غیبت صغری]] تصویر شده و بر اساس منابع، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) امور [[شیعیان]] به‌طور عمده بر دوش او قرار گرفته بود.<ref>سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۰.</ref> همچنین [[حکیمه دختر امام جواد(ع)|حکیمه]]، دختر امام جواد(ع) و عمه امام حسن عسکری(ع)، همزمان با چهار امام زندگی کرده و بر اساس منابع شیعه، شاهد و راوی ولادت امام زمان(عج) بوده است، مادر امام زمان در خانه او تربیت شده و بسیاری از روایات درباره ولادت امام زمان از او نقل شده است.<ref>سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ۱۳۸۸ش، ص۱۹۱ و ۱۹۲.</ref>  


[[جعفر بن علی الهادی|جعفر بن علی]]، عموی امام زمان(عج) پس از درگذشت امام حسن عسکری(ع) مدعی [[امامت]] شد و به همین دلیل جعفر کذاب خوانده می‌شود؛ منابع روایی، او را اهل فسق و فجور و گناهان بزرگ دانسته‌اند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۴.</ref> او علاوه بر ادعای امامت و انکار وجود وارث برای امام عسکری(ع)، دولتمردان وقت را بر ضد امام دوازدهم تحریک کرد.<ref>صدر، پژوهشی در زندگی امام مهدی، دارالتبلیغ اسلامی، ص۲۴۷.</ref> بر اساس برخی منابع، او تا پایان زندگی بر ادعای خود باقی ماند و خود را امام می‌دانست. برخی دیگر از منابع نوشته‌اند که او از ادعای خود دست برداشت و [[توبه]] کرد و شیعیان به جای جعفر کذاب، او را جعفر تواب می‌خواندند. وی در ۴۵ سالگی در [[سامرا]] درگذشت.؛<ref>حسینی دشتی، معارف و معاریف، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۱۶۵.</ref>  
[[جعفر بن علی الهادی|جعفر بن علی]]، عموی امام زمان(عج) پس از درگذشت امام حسن عسکری(ع) مدعی [[امامت]] شد و به همین دلیل جعفر کذاب خوانده می‌شود؛ منابع روایی، او را اهل فسق و فجور و گناهان بزرگ دانسته‌اند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۴.</ref> او علاوه بر ادعای امامت و انکار وجود وارث برای امام عسکری(ع)، دولتمردان وقت را بر ضد امام دوازدهم تحریک کرد.<ref>صدر، پژوهشی در زندگی امام مهدی، دارالتبلیغ اسلامی، ص۲۴۷.</ref> بر اساس برخی منابع، او تا پایان زندگی بر ادعای خود باقی ماند و خود را امام می‌دانست. برخی دیگر از منابع نوشته‌اند که او از ادعای خود دست برداشت و [[توبه]] کرد و شیعیان به جای جعفر کذاب، او را جعفر تواب می‌خواندند. وی در ۴۵ سالگی در [[سامرا]] درگذشت.<ref>حسینی دشتی، معارف و معاریف، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۱۶۵.</ref>  


در بیشتر منابع شیعه و سنی از امام زمان(عج) به‌عنوان تنها فرزند [[امام حسن عسکری(ع)]] یاد شده است،<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۵۲۳؛ ابن‌طولون، الائمه الاثنا عشر، منشورات الرضی، ص۱۱۳؛ طبرسی، تاج الموالید، ص۵۹؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۷۴؛ شبلنجی، نور الابصار، ص۱۸۳.</ref> هر چند بنابر قول دیگری، وی دو برادر و سه خواهر دارد.<ref>زرندی، معارج الوصول الی معرفة فضل آل الرسول(ص)، ص۱۷۶، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، صص ۶۱۸-۶۱۹.</ref>
در بیشتر منابع شیعه و سنی از امام زمان(عج) به‌عنوان تنها فرزند [[امام حسن عسکری(ع)]] یاد شده است،<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۵۲۳؛ ابن‌طولون، الائمه الاثنا عشر، منشورات الرضی، ص۱۱۳؛ طبرسی، تاج الموالید، ص۵۹؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۷۴؛ شبلنجی، نور الابصار، ص۱۸۳.</ref> هر چند بنابر قول دیگری، وی دو برادر و سه خواهر دارد.<ref>زرندی، معارج الوصول الی معرفة فضل آل الرسول(ص)، ص۱۷۶، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، صص ۶۱۸-۶۱۹.</ref>
خط ۶۶: خط ۶۶:
منابع تاریخی درباره روز تولد امام دوازدهم، گزارش‌های مختلفی دارند که در میان آنها، روز [[نیمه شعبان]] گزارش معروف و مشهور است<ref>مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ۱۳۹۱ش، ص۵۹۷.</ref> که در میان عالمان شیعه، [[کلینی]]، [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]]، [[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]]، [[امین‌الاسلام طبرسی]]، [[ابن‌طاووس]]، [[علامه حلی]]، [[شهید اول]]، [[شیخ بهایی]]، و در میان دانشمندان [[اهل‌سنت]] ابن‌خلکان، ابن‌صباغ مالکی، شعرانی حنفی، و ابن‌طولون، این قول را گزارش کرده‌اند.{{مدرک}}
منابع تاریخی درباره روز تولد امام دوازدهم، گزارش‌های مختلفی دارند که در میان آنها، روز [[نیمه شعبان]] گزارش معروف و مشهور است<ref>مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ۱۳۹۱ش، ص۵۹۷.</ref> که در میان عالمان شیعه، [[کلینی]]، [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]]، [[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]]، [[امین‌الاسلام طبرسی]]، [[ابن‌طاووس]]، [[علامه حلی]]، [[شهید اول]]، [[شیخ بهایی]]، و در میان دانشمندان [[اهل‌سنت]] ابن‌خلکان، ابن‌صباغ مالکی، شعرانی حنفی، و ابن‌طولون، این قول را گزارش کرده‌اند.{{مدرک}}


===مکان ولادت===
===مکان ولادت و مخفی بودن آن===
مورخان اتفاق‌نظر دارند که امام زمان(عج) در خانه پدرش [[امام عسکری(ع)]] در [[سامرا]] به دنیا آمد<ref>صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، باب ۴۲، ح۱؛ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۸.</ref> که هم‌اکنون [[حرم عسکریین|حرم]] [[امام هادی(ع)]] و [[امام عسکری(ع)]] است.<ref>مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ۱۳۹۱ش، ص۶۰۵.</ref>  
مورخان اتفاق‌نظر دارند که امام زمان(عج) در خانه پدرش [[امام عسکری(ع)]] در [[سامرا]] به دنیا آمد<ref>صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، باب ۴۲، ح۱؛ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۸.</ref> که هم‌اکنون [[حرم عسکریین|حرم]] [[امام هادی(ع)]] و [[امام عسکری(ع)]] است.<ref>مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ۱۳۹۱ش، ص۶۰۵.</ref>  


بنابر منابع تاریخی، [[امام هادی(ع)]] و امام عسکری(ع) سال‌ها پیش از تولد امام زمان(عج)، به سامرا، مرکز خلافت [[عباسیان|عباسی]] خوانده شدند<ref>محلاتی، مأثر الکبراء فی تاریخ سامرا، ج۱، ص۳۱؛ موسوعة العتبات، ج۱۲، ص۸۰.</ref> و تا پایان عمر در همان‌جا سکونت داشتند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۷-۵۳۸؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۶؛ ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، الشریف الرضی، ص۹۴-۹۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۳۴؛ ابن‌طولون، الائمه الاثنی عشر، الشریف الرضی، ص۱۱۳.</ref>  
بنابر منابع تاریخی، [[امام هادی(ع)]] و امام عسکری(ع) سال‌ها پیش از تولد امام زمان(عج)، به سامرا، مرکز خلافت [[عباسیان|عباسی]] خوانده شدند<ref>محلاتی، مأثر الکبراء فی تاریخ سامرا، ج۱، ص۳۱؛ موسوعة العتبات، ج۱۲، ص۸۰.</ref> و تا پایان عمر در همان‌جا سکونت داشتند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۷-۵۳۸؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۶؛ ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، الشریف الرضی، ص۹۴-۹۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۳۴؛ ابن‌طولون، الائمه الاثنی عشر، الشریف الرضی، ص۱۱۳.</ref>  


* '''شرح ماجرا'''
به گفته [[شیخ مفید]]، امام عسکری(ع) به دلیل شرایط دشوار آن زمان و جستجوی شدید خلیفه عباسی، و به سبب آنکه مشهور شده بود شیعیان منتظر آمدن مهدی(عج) هستند، ولادت فرزندش را مخفی نگه داشت.<ref>جعفریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه(عص۵۶۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۶.</ref> بنابر روایاتی که شیخ طوسی و شیخ مفید نقل کرده‌اند، [[حکیمه دختر امام جواد|حکیمه]] دختر [[امام جواد(ع)]] و دو تن از کنیزان امام حسن عسکری، شاهد ولادت امام زمان بوده‌اند.<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۴۴، ح۲۱۱؛ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، باب ۴۲، ح۵؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۷۵، ح۲.</ref> بنابر گفته شیخ مفید، برخی از [[شیعیان]] خاص و مورد اعتماد [[امام حسن عسکری(ع)]] نیز امام زمان(عج) را در کودکی دیده‌اند؛ از جمله [[عثمان بن سعید]] و پسرش [[محمد بن عثمان]].<ref>مفید، الفصول العشرة، (کتابخانه اهل بیت، ص۸۰.</ref>
نقل مشهور از شرح ولادت امام زمان(عج)، بر اساس روایت [[حکیمه دختر امام جواد|حکیمه خاتون]] عمه [[امام عسکری(ع)]] است. در بخش‌هایی از گزارش [[شیخ صدوق]] از سخنان حکیمه آمده است:


:::::«امام حسن عسکری مرا به نزد خود فراخواند و فرمود: ای عمه! امشب نزد ما باش که شب [[نیمه شعبان]] است و [[خدا|خدای]] تعالی امشب حجت خود را ـ که حجت او در روی زمین است ـ ظاهر سازد. گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: [[نرجس]]. گفتم: فدایت شوم! اثری از حمل در او نیست. فرمود: همین است که به تو می‌گویم.
روایات ولادت فرزند امام حسن عسکری در پاره‌ای از آثار اهل سنت نیز آمده است: تاریخ ابن‌اثیر (درگذشته ۶۳۰ق)،<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۷۴.</ref> وفیات الأعیان ابن‌خلکان (درگذشته ۶۸۱ق).<ref>ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، الشریف الرضی، ج۴، ص۱۷۶.</ref> همچنین ابن‌طلحه شافعی (درگذشته ۶۵۲ق) در [[مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول|مطالب السؤول]]<ref>شافعی، مطالب السؤول، ج۲، ص۷۹، باب ۱۲.</ref> و ابن‌صباغ مالکی (درگذشته ۸۵۵ق) در [[الفصول المهمة فی معرفة الائمة|الفصول المهمه]]، روایاتی درباره موعود بودن فرزند امام حسن عسکری نقل کرده‌اند.<ref>مالکی، الفصول المهمه، ص۴۵۱.</ref>  
 
:::::گوید: آمدم و چون [[سلام]] کردم و نشستم، نرجس آمد، تا کفش مرا از پایم درآورد و گفت: بانوی من و بانوی خاندانم حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی خاندان من هستی. [نرجس] از کلام من ناخرسند شد و گفت: عمه! این چه سخنی است؟ بدو گفتم: دخترم! خدای تعالی امشب به تو پسری خواهد بخشید که در دنیا و [[آخرت]] آقاست. نرجس خجالت کشید و حیا کرد. چون از [[نماز]] فارغ شدم، [[افطار]] کردم و در بستر خود خوابیدم. نیمه‌های شب برای ادای نماز برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی که نرجس در خواب بود و هیچ تغییری در او پدید نیامده بود. به [[تعقیبات]] نماز پرداختم و پس از آن دراز کشیدم. سپس هراسان بیدار شدم. او همچنان خواب بود. پس برخاست و نماز گزارد و خوابید.
 
:::::حکیمه در ادامه گوید: بیرون آمدم و در جستجوی فجر به آسمان نگریستم. دیدم [[طلوع فجر|فجر اول]] دمیده است و او در خواب است. شک بر دلم عارض گردید. در این هنگام ابومحمد (امام عسکری (ع)) از اتاق خود صدا زد: ای عمه! شتاب مکن که آن امر، نزدیک شده است. گوید: نشستم و به قرائت سوره‌های [[الم سجده]] و [[سوره یس|یس]] پرداختم. در این میان او هراسان بیدار شد. به نزد او رفتم و گفتم: آیا چیزی احساس می‌کنی؟ گفت: آری ای عمه! گفتم: بر خودت مسلط باش و دلت را استوار‌ دار، که این حالت، همان است که با تو گفتم. حکیمه گوید: مرا چُرتی فراگرفت و تولد انجام یافت. پس با ندای سرورم به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و او (فرزند نرجس) را دیدم که در حال سجده بود و مواضع [[سجده|سجودش]] بر زمین است. او را در آغوش گرفتم. دیدم پاک و تمیز است.
 
:::::ابومحمد فرمود: ای عمه جان! فرزندم را به نزد من آور! او را نزد وی بردم. ابومحمد یک دستش را زیر کمر او و دست دیگر را زیر کتفش گذاشت به گونه‌ای که پاهایش بر روی سینه او قرار گرفت. آن گاه زبانش را در دهان او گذاشت و دستش را بر چشم و گوش و مفاصل وی کشید. سپس فرمود: پسرم! سخن بگو. او گفت: «أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له و أشهد أن محمدا رسول الله». سپس بر [[امیر مؤمنان]] و سایر [[امامان معصوم]] درود فرستاد تا آنکه بر پدرش رسید و زبان درکشید».<ref>سلیمیان، درسنامه مهدویت، ۱۳۸۹ش، ص۱۸۳؛ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۲۴-۴۲۵، باب ۴۲، ح۱؛ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۸.</ref>
 
*'''مخفی بودن ولادت'''
به گفته [[شیخ مفید]] امام عسکری(ع) به دلیل شرایط دشوار آن زمان و جستجوی شدید سلطان وقت، و به سبب آنکه مشهور شده بود شیعیان منتظر آمدن مهدی(عج) هستند، ولادت فرزندش را مخفی نگه داشت».<ref>جعفریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه(ع)، ص۵۶۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۶.</ref>
 
خلفای [[بنی‌عباس]] بنابر [[روایات]] [[پیامبر(ص)]] و [[ائمه(ع)]] می‌دانستند که دوازدهمین [[امام]] شیعیان، همان [[مهدی موعود]] است؛ بنابراین مراقبانی بر امام حسن عسکری و منزل آن حضرت گماردند. مورخان گفته‌اند [[معتمد عباسی]] به قابله‌ها امر کرده بود تا وقت و بی‌وقت، سرزده وارد خانه سادات - به‌ویژه خانه امام عسکری(ع)- شوند و درون خانه را بگردند و از حال همسر او باخبر شوند و گزارش دهند.<ref>سلیمیان، درسنامه مهدویت، ۱۳۸۹ش، ص۱۸۶؛ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۵۳.</ref> نقل شده است کنیزی به نام ثقیل، گویا برای حفظ جان امام زمان(عج) ادعای بارداری کرد و بازداشت شد و مدت دو سال تحت نظر قرار گرفت تا اطمینان به عدم بارداری وی حاصل شد و سپس او را رها کردند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۶۹؛ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ص۴۷۳-۴۷۴.</ref>
 
در روایات نیز به پنهان بودن تولد مهدی و دلیل آن اشاره شده است.<ref>برای دیدن این روایات رجوع کنید به: سلیمیان، درسنامه مهدویت، ۱۳۸۹ش، ص۱۸۴.</ref> [[امام سجاد(ع)]] می‌فرماید: «در [[قائم آل محمد|قائم]] ما سنت‌هایی از [[انبیا]] هست... اما سنت از [[ابراهیم(ع)]]، پنهان‌بودنِ ولادت و کناره‌گیری از مردم است».<ref>سلیمیان، درسنامه مهدویت، ۱۳۸۹ش، ص۱۸۴؛ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ح۲، ص۵۶۷.</ref> همچنین [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: «ولادت صاحب الامر بر این خلق پوشیده است تا اینکه ظهور کند؛ برای این‌که بیعت کسی بر گردنش نباشد».<ref>صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۷۹.</ref>
 
مخفی بودن ولادت، در تاریخ پیامبران نیز سابقه داشته است، از جمله ولادت [[ابراهیم(ع)]] از ترس کشته‌شدن به دست پادشاه زمانش پنهانی بود.<ref>سلیمیان، درسنامه مهدویت، ۱۳۸۹ش، ص۱۸۵.</ref> [[قرآن کریم]] نیز در [[سوره قصص]] آیه ۷ تا ۱۳، در شرح ولادت [[موسی|موسی بن عمران(ع)]] به پنهانی‌بودن آن اشاره می‌کند.
 
* '''شاهدان ولادت'''
[[حکیمه دختر امام جواد|حکیمه]] دختر [[امام جواد (ع)]] و دو تن از کنیزان امام حسن عسکری به نام‌های ماریه و نسیم از شاهدان ولادت او محسوب می‌شوند. [[شیخ طوسی]] و [[شیخ صدوق]] آورده‌اند: «نسیم و ماریه گویند: چون صاحب الزمان از رحم مادر به دنیا آمد، دو زانو بر زمین نهاد و دو انگشت سبابه را به جانب آسمان بلند کرد. آنگاه عطسه کرد و فرمود: "الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله". ستمکاران پنداشته‌اند که حجت [[خدا]] از میان رفته است. اگر برای ما اذن در کلام بود، شک زایل می‌گردید».<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۴۴، ح۲۱۱. صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، باب ۴۲، ح۵. همچنین رجوع کنید به: راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۷۵، ح۲.</ref>
 
*'''گزارش‌های اهل سنت'''
در میان دانشمندان [[اهل سنت]]، برخی ولادت امام مهدی (عج) را گزارش کرده‌؛ اما در مورد موعود بودن او سکوت کرده‌اند، مثل ابن‌اثیر (م ۶۳۰ق) در کتاب الکامل فی التاریخ،<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۷۴.</ref> ابن‌خلکان (م ۶۸۱ق) در کتاب وفیات الاعیان<ref>ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، الشریف الرضی، ج۴، ص۱۷۶.</ref> و ذهبی (م ۷۴۸ق) در کتاب العبر. برخی دیگر علاوه بر گزارش‌ کردن ولادت، به [[موعودباوری|موعود بودن]] او نیز تصریح کرده‌اند، مثل ابن‌طلحه شافعی (م ۶۵۲ق) در [[مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول|مطالب السؤول]]<ref>شافعی، مطالب السؤول، ج۲، ص۷۹، باب ۱۲.</ref> و ابن‌صباغ مالکی (م ۸۵۵ق) در [[الفصول المهمة فی معرفة الائمة|الفصول المهمه]].<ref>مالکی، الفصول المهمه، ص۴۵۱.</ref>
 
*'''آگاه شدن شیعیان از ولادت'''
برخی از [[شیعیان]] خاص و مورد اعتماد [[امام حسن عسکری(ع)]]، امام زمان(عج) را در کودکی دیده‌اند و [[شیخ مفید]] از اشخاصی مانند محمد بن اسماعیل، نواده [[موسی بن جعفر(ع)]]، ابوعلی بن مطهر، عمرو اهوازی و ابونصر طریف، خادم خانه امام یازدهم، نام برده است که توانسته‌اند امام زمان(عج) را ببینند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۵۱-۳۵۴؛ قندوزی، ینابیع الموده، ص۴۶۱.</ref>
 
[[محمد بن عثمان عمری]] به همراه چهل نفر دیگر نزد امام حسن عسکری(ع) بودند. امام(ع) فرزند خود را به آنان نشان داد و فرمود: «این امام شما پس از من و جانشین من در میان شماست. از وی فرمان ببرید و در دین خود اختلاف نکنید که در این صورت هلاک می‌شوید و پس از این هرگز وی را نخواهید دید».<ref>«هذا إمامکم من بعدی و خلیفتی علیکم، أطیعوه و لاتتفرقوا من بعدی فی أدیانکم لتهلکوا، أما انکم لاترونه بعد یومکم هذا» (صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۵۵، به نقل از: صدوق، کمال الدین؛ قندوزی، ینابیع الموده، ص۴۶۰؛ طوسی، الغیبة، ص۲۱۷).</ref>  
 
شبیه همین [[روایت]] را [[شیخ طوسی]] نقل کرده و از اشخاصی مانند علی بن بلال، احمد بن هلال، محمد بن معاویة بن حکیم و حسن بن ایوب بن نوح نیز نام برده است.<ref>صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۵۵.</ref> همچنین [[کلینی]] به نقل از ضوء بن علی عِجْلی روایت کرده که مردی از اهالی فارس گفت: به منظور خدمت در منزل حضرت عسکری(ع) به [[سامرا]] رفتم و امام(ع) مرا مسئول خرید خانه کرد. روزی امام عسکری(ع) فرزند خود را (که در حدود دو سال داشت) به من نشان داد و فرمود: «هذا صاحبکم». ضوء بن علی عجلی اضافه می‌کند که آن مرد اهل فارس گفت پس از آن تا زمان رحلت امام حسن عسکری(ع)، دیگر آن کودک را ندیده است.<ref>الکافی، ج۱، ص۵۱۴.</ref>
 
شیخ مفید نیز اشخاصی را از جمله [[عثمان بن سعید]] و پسرش [[محمد بن عثمان]] را از کسانی می‌داند که امام زمان (عج) را در زمان حیات پدرش دیده‌اند. همچنین اشخاصی از خاندان‌های بنی الرحبا از نصیبین، و بنی سعید، و بنی مهزیار از [[اهواز]]، و بنی الرکولی از [[کوفه]]، و [[نوبختیان|بنی نوبخت]] از [[بغداد]] و گروهی از اهالی [[قزوین]] و [[قم]] و منطقه جبال نیز امام زمان (عج) را در زمان حیات امام حسن عسکری(ع) دیده‌اند.<ref>مفید، الفصول العشرة، (کتابخانه اهل بیت، ص۸۰.</ref>
 
*'''واکنش بنی عباس'''
پس از رسیدن خبر بیماری [[امام حسن عسکری(ع)]] به خلیفه وقت، [[المعتمد عباسی]]، وی پنج نفر از افسران مورد اعتماد خود را برای زیر نظر گرفتن امام(ع) به منزل وی فرستاد. همچنین المعتمد به قاضی القضاة خود دستور داد تا ده نفر از افراد مورد اعتماد خویش را مأمور مراقبت از امام(ع) قرار دهد.<ref>مفید، الفصول العشرة، ص۷۱؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، کتابخانه اهل بیت، ص۴۷۴.</ref>
 
امام حسن عسکری(ع) در وصیتش، تمام دارایی خود را به مادرش [[مادر امام حسن عسکری|حُدَیث]] واگذار کرد که البته [[عباسیان]] اجازه ندادند تمام اموال به مادر برسد و نصف اموال را [[جعفر کذاب|جعفر]] عموی امام زمان(عج) تصاحب کرد.<ref>مفید، الفصول العشرة، ص۶۹ - ۷۲.</ref>
 
پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)، خلیفه عباسی گروهی را به خانه امام(ع) فرستاد و این گروه علاوه بر مهر و موم کردن خانه و اموال امام(ع)، به جستجوی فرزند وی پرداختند و زنان و کنیزان او را نیز از جهت بارداری مورد بررسی قرار دادند<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۰۵؛ صدوق، کمال الدین، ص۴۳.</ref> و کنیزی به نام ثقیل را که مشکوک به بارداری بود، به همراه خود بردند و به مدت دو سال تحت نظر داشتند و پس از آن وی را رها ساختند.<ref>صدوق، کمال الدین، ص۴۷۳ - ۴۷۶.</ref>


==عمر امام زمان==
==عمر امام زمان==
امام زمان در [[سال ۲۵۵ قمری|سال ۲۵۵ق]] به دنیا آمد<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۱.</ref> و به اعتقاد شیعیان، زنده است تا زمانی که همراه [[عیسی(ع)]] ظهور کند.<ref>امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۱.</ref>  
به باور شیعیان، امام زمان در [[سال ۲۵۵ قمری|سال ۲۵۵ق]] به دنیا آمد<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۱.</ref> و همچنان زنده است و در آخرالزمان همراه با [[عیسی بن مریم]] ظهور خواهد کرد.<ref>امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۱.</ref> علمای شیعه درباره چگونگی این عمر طولانی، پاسخ‌های گوناگونی ارائه داده و «امکان تداوم حیات انسان» را از جهت علمی و عملی بررسی کرده‌اند.<ref>عمیدی، در انتظار ققنوس، ۱۳۸۲ش، ص۲۳۶-۲۴۳.</ref>  
حدود دوازده قرن از آن تاریخ می‌گذرد. علمای شیعه درباره چگونگی این عمر طولانی، پاسخ‌های گوناگونی ارائه داده و «امکان تداوم حیات انسان» را از جهت علمی و عملی بررسی کرده‌اند.<ref>عمیدی، در انتظار ققنوس، ۱۳۸۲ش، ص۲۳۶-۲۴۳.</ref>  
 
'''پاسخ‌های تجربی'''{{سخ}}
زیست شناسان، عمر زیاد را برای انسان ممکن می‌دانند. [[لطف‌الله صافی گلپایگانی]] سخنان فراوانی از دانشمندان غربی نقل می‌کند که ادعا کرده‌اند از نظر زیست‌شناسی، انسان می‌تواند تا ۸۰۰ یا ۱۰۰۰ سال عمر کند.<ref>صافی، نوید امن و امان، ص۱۶۷-۲۰۵.</ref>
 
'''پاسخ‌های عقلی و کلامی'''{{سخ}}
*[[اراده الهی]] می‌تواند به طول عمر یا دوام عمر انسانی تعلق گیرد.
*نفس انسان، جسم را تدبیر می‌کند و بر آن تسلط دارد. اگر نفس چنان قدرت‌مند باشد که علاوه بر تدبیر، بر جسم نیز ولایت داشته باشد، می‌تواند به اذن الهی جسم خود را تا زمانی طولانی‌تر باقی نگه دارد.
*بقاء در انسان ذاتاً امکان دارد و عدم بقاء به جهت امر عارضی است. امر عارضی هم ممکن العدم است. پس اگر امر عارضی نباشد، بقاء حاصل است.
*با توجه به گزارش‌های تاریخی و وقوع آن، برترین دلیل برای امکان یک شی، وقوع آن است.
*اعجاز: طول عمر امام زمان از باب [[معجزه|اعجاز]] است و یکی از امور فوق طبیعی است.
*طعام و شراب [[عزیر نبی]] بعد از صد سال سالم و تازه باقی ماند بدون اینکه دارای روح باشند، انسان دارای روح به طریق اولی می‌تواند عمری فراتر از عمر عادی داشته باشد.{{مدرک}}


'''نمونه‌های تاریخی'''{{سخ}}
[[شیخ صدوق]]، محدث و فقیه شیعه، در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]] فصلی را به ذکر کسانی اختصاص داده است که عمر طولانی داشته‌اند.<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۵۲-۵۷۶.</ref> همچنین لطف‌الله صافی گلپایگانی، از مراجع تقلید شیعه، در این باره به گفته‌های زیست‌شناسان استناد کرده که معتقدند انسان از نظر زیستی می‌تواند هشتصد یا هزار سال عمر کند.<ref>صافی گلپایگانی، نوید امن و امان، ص۱۶۷-۲۰۵.</ref>
ابوحاتم سجستانی در کتابی به نام «المُعَمَّرون و الوصایا» از کسانی که عمری فراتر از عمر عادی داشته‌اند، سخن گفته است، مانند [[آدم]]، [[نوح]]، [[خضر]] و لقمان بن عادیا.<ref>[http://lib.eshia.ir/40978/1/1 ابوحاتم سجستانی، المعمَّرون و الوصایا، ص۱.]</ref> برخی علمای شیعه مانند [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]،<ref>صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۵۲-۵۷۶.</ref> کراجکی در [[البرهان علی صحة طول عمر الامام صاحب الزمان (کتاب)|البرهان علی صحة طول عمر الامام صاحب الزمان]]{{مدرک}} نیز در پاسخ به شبهه طول عمر، فصلی در باب معمرین نگاشته‌اند و ده‌ها تن از کسانی که عمر طولانی داشته‌اند را برشمرده‌اند.


'''کتاب‌های آسمانی'''{{سخ}}
در قرآن و روایات نیز مواردی از عمر طولانی ذکر شده است؛ از جمله آنکه حضرت موسی ۹۵۰ سال مردم را به دین خود دعوت نمود،<ref>سوره عنکبوت، آیه ۱۴.</ref> یا در روایتی از [[امام سجاد(ع)]] نقل شده است که یکی از سنت‌هایی که امام زمان از [[پیامبران]] دارد، طول عمر [[آدم]] و [[نوح]] است.<ref>صدوق، کمال الدین (۱۳۹۵)، ج۱، ص۳۲۲.</ref>  
در [[تورات]]<ref group="یادداشت">برخی از پیامبرانی که در [[تورات]] به عمر طولانی آنها اشاره شده عبارتند از: [[حضرت آدم]]: ۹۲۰سال، [[شیث]] پسر آدم: ۹۱۲سال، انوش پسر [[شیث]]: ۹۰۵سال، قیناس پسر انوش: ۹۱۰سال، مهلائیل پسر قیناس: ۸۹۵سال، یارد پسر مهلائیل: ۹۶۳سال، متوشالح پسر خنوخ: ۹۶۹سال، لمک پسر متوشالح: ۷۷۷سال، [[حضرت نوح]] پسر لمک: ۹۵۰سال(رجوع کنید به: سفر تكوین اصحاح۵، آیه۵ و۸ و۱۱ و۱۴ و۱۷ و۲۰ و۲۷ و۳۱ و در اصحاح۹، آیه ۲۹ و اصحاح۱۱ آیه۱۰ تا ۱۷. همچنین رجوع کنید به: مهدی پور، راز طول عمر امام زمان (عج)، ص۸۹.)</ref> انجیل{{مدرک}} از انسان‌هایی نام برده شده که عمری طولانی و غیرعادی داشته‌اند. قرآن کریم نیز سال‌های دعوت [[نوح]] را نهصد و پنجاه سال می‌شمرد،<ref>سوره عنکبوت، آیه ۱۴.</ref> و از عمرهای طولانی در امت‌های پیشین خبر می‌دهد.<ref>انبیاء، ۴۴.</ref>  


'''روایات'''{{سخ}}
در بخشی از روایات نیز به عمر دراز امام زمان اشاره شده است از جمله از [[امام سجاد(ع)]] نقل شده است: قائم ما سنت‌هایی از [[پیامبران]] دارد... سنت او از [[آدم]] و [[نوح]]، طول عمر است...<ref>صدوق، کمال الدین (۱۳۹۵)، ج۱، ص۳۲۲.</ref>
[[امام صادق]](ع) امام زمان را به [[ابراهیم(ع)]] تشبیه کرده که صد و بیست سال عمر کرد ولی همچون جوانی سی ساله بود.<ref>طوسی، الغیبه، ص۴۲۰.</ref>
از [[امام حسن(ع)]] نقل شده است که خداوند عُمر نُهمین فرزند برادرم [[امام حسین|حسین]] را طولانی می‌کند، سپس با قدرت خود او را در صورت جوانی با سنّ کمتر از چهل سال، ظاهر می‌گرداند.<ref>صدوق، کمال الدین (۱۳۹۵)، ج۱، ص۳۱۶.</ref>
===پایان عمر امام===
===پایان عمر امام===
امام زمان(عج) پس از [[قیام امام زمان|قیام]] در [[آخرالزمان]]، بر جهان حکومت خواهد کرد. مدت حکومت در روایات از هفت تا ۳۰۳ سال ذکر شده است.{{مدرک}} در روایات اهل سنت، مدت هفت سال شهرت دارد<ref>طبری، ۱۴۱۳، ص۴۶۹، ۴۸۰؛ ابن‌حنبل، بی‌تا، ج۳، ص۱۷؛ الدانی، ۱۴۱۶، ج۵، ۱۰۳۸، ح۵۵۳؛ موصلی، بی‌تا، ج۱۲، ص۱۹، ح ۶۶۵... برای دیدن روایات بیشتر رک: مصطفی ورمزیار، بررسی مدت حکومت امام زمان، فصل‌نامه پژوهش‌های مهدوی، سال دوم، شماره ۶، پاییز ۱۳۹۲.</ref> و در روایات شیعه، بیش از ده سال. برخی روایات شیعه، طول حکومت را هفت سال دانسته‌اند، اما هر سال معادل ده<ref>مفید، ۱۴۱۴، ج۲، ص۳۸۱؛ ج۲، ص۳۸۵؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۴۷۴، ح۴۹۷.</ref> یا بیست سال<ref>فتال نیشابوری، بی‌تا، ص۲۶۴.</ref> به طول می‌انجامد. در برخی روایات، طول حکومت، به [[مشیت الهی]] گره خورده و مبهم است.
امام زمان(عج) پس از [[قیام امام زمان|قیام]] در [[آخرالزمان]]، بر جهان حکومت خواهد کرد. مدت حکومت در روایات از هفت تا ۳۰۳ سال ذکر شده است.{{مدرک}} در روایات اهل سنت، مدت هفت سال شهرت دارد<ref>طبری، ۱۴۱۳، ص۴۶۹، ۴۸۰؛ ابن‌حنبل، بی‌تا، ج۳، ص۱۷؛ الدانی، ۱۴۱۶، ج۵، ۱۰۳۸، ح۵۵۳؛ موصلی، بی‌تا، ج۱۲، ص۱۹، ح ۶۶۵... برای دیدن روایات بیشتر رک: مصطفی ورمزیار، بررسی مدت حکومت امام زمان، فصل‌نامه پژوهش‌های مهدوی، سال دوم، شماره ۶، پاییز ۱۳۹۲.</ref> و در روایات شیعه، بیش از ده سال. برخی روایات شیعه، طول حکومت را هفت سال دانسته‌اند، اما هر سال معادل ده<ref>مفید، ۱۴۱۴، ج۲، ص۳۸۱؛ ج۲، ص۳۸۵؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۴۷۴، ح۴۹۷.</ref> یا بیست سال<ref>فتال نیشابوری، بی‌تا، ص۲۶۴.</ref> به طول می‌انجامد. در برخی روایات، طول حکومت، به [[مشیت الهی]] گره خورده و مبهم است.
۳۸۶

ویرایش