Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۱٬۹۹۹
ویرایش
جز (←حجیت اصالة الحقیقه: ویرایش جزیی) |
جز (←حجیت اصالة الحقیقه: ویرایش جزیی) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
برخی معتقدند که اگر مراد متکلم مشخص بوده، ولی کیفیت و نحوه استعمال مشکوک باشد به اصالة الحقیقة تمسک نمیشود؛ مثلا اگر مراد متکلم از گفتن «رأیت اسدا» شخص شجاع بوده امّا در اینکه او کلمه اسد را در رجل شجاع به صورت حقیقت یا مجاز استعمال کرده، تردید وجود داشته باشد، در این صورت نمیتوان به اصالت الحقیقة تمسک کرده و استعمال مذکور را یک استعمال حقیقی دانست.<ref>فاضل موحدی لنکرانی، إیضاح الکفایة، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۸۴.</ref> | برخی معتقدند که اگر مراد متکلم مشخص بوده، ولی کیفیت و نحوه استعمال مشکوک باشد به اصالة الحقیقة تمسک نمیشود؛ مثلا اگر مراد متکلم از گفتن «رأیت اسدا» شخص شجاع بوده امّا در اینکه او کلمه اسد را در رجل شجاع به صورت حقیقت یا مجاز استعمال کرده، تردید وجود داشته باشد، در این صورت نمیتوان به اصالت الحقیقة تمسک کرده و استعمال مذکور را یک استعمال حقیقی دانست.<ref>فاضل موحدی لنکرانی، إیضاح الکفایة، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۸۴.</ref> | ||
==حجیت | ==دلیل حجیت== | ||
مدرک و دلیل همه اصول لفظیه چون اصالة الحقیقة تنها [[سیره عقلا]] دانسته شده است؛<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۴۰۹ق، ص۲۲۲، مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶-۷۷.</ref> بدین معناکه عقلا به ظاهر کلام استناد کرده و اعتنایی به احتمال اراده خلاف نمیکنند.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶-۷۷.</ref> شارع مقدّس نیز این بناء عقلایی را تأیید کرده است؛ زیرا اگر مورد تأییدش نبود استفاده از این اصل را نهی میکرد و یا اگر راه دیگری وجود داشت، آن را بیان میکرد. بنابراین از عدم نهی و عدم بیان شارع چنین برداشت شده است که یقینا ظواهر نزد شارع حجت است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶-۷۷.</ref> | مدرک و دلیل حجیت همه اصول لفظیه چون اصالة الحقیقة تنها [[سیره عقلا]] دانسته شده است؛<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۴۰۹ق، ص۲۲۲، مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶-۷۷.</ref> بدین معناکه عقلا به ظاهر کلام استناد کرده و اعتنایی به احتمال اراده خلاف نمیکنند.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶-۷۷.</ref> شارع مقدّس نیز این بناء عقلایی را تأیید کرده است؛ زیرا اگر مورد تأییدش نبود استفاده از این اصل را نهی میکرد و یا اگر راه دیگری وجود داشت، آن را بیان میکرد. بنابراین از عدم نهی و عدم بیان شارع چنین برداشت شده است که یقینا ظواهر نزد شارع حجت است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۷۶-۷۷.</ref> | ||
برخی دیگر علاوه بر سیره عقلا به [[سیره متشرعه]]<ref>رفاعی، محاضرات فی أصول الفقه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۱۰.</ref> یا سیره [[صحابه]] و [[چهارده معصوم|معصومان]] اشاره کرده و معتقدند که سیره عملی اصحاب ائمه، عمل به ظاهر الفاظ بوده است و آنها مراد شارع را از طریق معنای متبادر به دست میآوردند؛ بنابراین اگر عمل به ظاهر و کشف مراد متکلم از طریق ظهور لفظی مردود و عادتی غلط و نادرست بود، ائمه معصومین(ع) صحابه را از آن بازمیداشتند.<ref>رفاعی، محاضرات فی أصول الفقه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۱۰-۴۱۳؛ صدر، دروس فی علم الأصول، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۰۲.</ref> | برخی دیگر علاوه بر سیره عقلا به [[سیره متشرعه]]<ref>رفاعی، محاضرات فی أصول الفقه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۱۰.</ref> یا سیره [[صحابه]] و [[چهارده معصوم|معصومان]] اشاره کرده و معتقدند که سیره عملی اصحاب ائمه، عمل به ظاهر الفاظ بوده است و آنها مراد شارع را از طریق معنای متبادر به دست میآوردند؛ بنابراین اگر عمل به ظاهر و کشف مراد متکلم از طریق ظهور لفظی مردود و عادتی غلط و نادرست بود، ائمه معصومین(ع) صحابه را از آن بازمیداشتند.<ref>رفاعی، محاضرات فی أصول الفقه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۱۰-۴۱۳؛ صدر، دروس فی علم الأصول، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۰۲.</ref> |