Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در کتابهای روایی ماجرای گفتگوی [[سلمان فارسی]] با یک روح نقل شده است. بر اساس این نقل سلمان به [[اصبغ بن نباته]] گفته است که [[رسول خدا(ص)]] به سلمان خبر داده است که قبل از مرگ سلمان، شخص مردهای با او سخن خواهد گفت. به دستور سلمان، او را به قبرستان بردند. و سلمان با صدای بلند بر اهل قبرستان سلامهایی فرستاد و آنها را به [[خدا]] و پیامبر [[قسم]] داد تا جواب او را بدهند، در این هنگام روح شخصی جواب سلام سلمان را داد و میان آن روح و سلمان سخنانی رد و بدل شد؛ سلمان بعد از این ارتباط با روح، یقین به مرگ خود کرد.<ref>ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۸۱ق، ص۸۶. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق،ج۲۲، ص۳۷۴. نوری، نفس الرحمن فی فضائل سلمان، ۱۴۱۱ق، ص۶۰۸.</ref> | در کتابهای روایی ماجرای گفتگوی [[سلمان فارسی]] با یک روح نقل شده است. بر اساس این نقل سلمان به [[اصبغ بن نباته]] گفته است که [[رسول خدا(ص)]] به سلمان خبر داده است که قبل از مرگ سلمان، شخص مردهای با او سخن خواهد گفت. به دستور سلمان، او را به قبرستان بردند. و سلمان با صدای بلند بر اهل قبرستان سلامهایی فرستاد و آنها را به [[خدا]] و پیامبر [[قسم]] داد تا جواب او را بدهند، در این هنگام روح شخصی جواب سلام سلمان را داد و میان آن روح و سلمان سخنانی رد و بدل شد؛ سلمان بعد از این ارتباط با روح، یقین به مرگ خود کرد.<ref>ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۸۱ق، ص۸۶. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق،ج۲۲، ص۳۷۴. نوری، نفس الرحمن فی فضائل سلمان، ۱۴۱۱ق، ص۶۰۸.</ref> | ||
== احضار روح | ==احضار روح== | ||
احضار روح از موضوعات وابسته به امکان ارتباط با روح است. برخی با ادعای امکان ارتباط با روح درگذشتگان تلاش میکنند به اسراری دست پیدا کنند. این که چنین چیزی ممکن است یا نه و آیا مدعیان صداقت دارند یا نه و نیز این که حقیقت احضار روح چیست محل گفتگوی اندیشمندان است. | |||
===چند مورد نقلشده برای احضار روح=== | ===چند مورد نقلشده برای احضار روح=== | ||
[[آقابزرگ طهرانی]] ذیل شرح کتاب «شرح رباعیات الخیام»، داستانی از عباس کیوان، نویسنده این کتاب را اینگونه بیان میکند: عباس برای صحت انتساب دو رساله و رباعیات به خیام، روح وی را احضار کرد و خیام تایید کرد این دو رساله و رباعیات بجز چهار رباعی برای اوست و به او اجازه طبع را داد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، دار الاضواء، ج۱۳، ص۲۸۰.</ref> [[سید محمدحسین طهرانی|طهرانی]] نویسنده کتاب [[معادشناسی (کتاب)|معادشناسی]] نیز ماجرای احضار روح ارسطو، افلاطون، ملاصدرا، و پدر [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] توسط فردی در تبریز را نقل کرده است. بر اساس این داستان پدر طباطبائی از این که در ثواب نوشتن کتاب تفسیر [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] توسط فرزندش شریک نشده گلایه داشته است. <ref>طهرانی، معادشناسی، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۸.</ref> [[حسن حسنزاده آملی|حسنزاده آملی]] نیز داستان احضار روح [[سید علی قاضی طباطبائی|قاضی طباطبائی]] توسط [[سید محمدحسن الهی|محمدحسن الهی]] را نقل کرده است. <ref>[http://shohadayeiran.com/fa/news/130618/ سایت شهدای ایران. مرور خبر ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ش.]</ref> | [[آقابزرگ طهرانی]] ذیل شرح کتاب «شرح رباعیات الخیام»، داستانی از عباس کیوان، نویسنده این کتاب را اینگونه بیان میکند: عباس برای صحت انتساب دو رساله و رباعیات به خیام، روح وی را احضار کرد و خیام تایید کرد این دو رساله و رباعیات بجز چهار رباعی برای اوست و به او اجازه طبع را داد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، دار الاضواء، ج۱۳، ص۲۸۰.</ref> [[سید محمدحسین طهرانی|طهرانی]] نویسنده کتاب [[معادشناسی (کتاب)|معادشناسی]] نیز ماجرای احضار روح ارسطو، افلاطون، ملاصدرا، و پدر [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] توسط فردی در تبریز را نقل کرده است. بر اساس این داستان پدر طباطبائی از این که در ثواب نوشتن کتاب تفسیر [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] توسط فرزندش شریک نشده گلایه داشته است. <ref>طهرانی، معادشناسی، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۸.</ref> [[حسن حسنزاده آملی|حسنزاده آملی]] نیز داستان احضار روح [[سید علی قاضی طباطبائی|قاضی طباطبائی]] توسط [[سید محمدحسن الهی|محمدحسن الهی]] را نقل کرده است. <ref>[http://shohadayeiran.com/fa/news/130618/ سایت شهدای ایران. مرور خبر ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ش.]</ref> | ||
=== احضار ارواح از طریق مدیوم=== | |||
یکی از راههای احضار اروح بوسیله میز گرد است که افراد اطراف میز گردی که در آن میخ بکار نرفته و صفحه آن مدور است، نشسته و یک یا چند نفر کف دستها را روی صفحه مدور میگذارند و بهتر است [[سوره حمد]] و سورهای از [[قرآن]] را بخوانند، سپس افکار خود را متمرکز کرده و بدون نیاز به مقدمه دیگر با روح ارتباط برقرار میکنند.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۷۳ و ۷۴.</ref> به واسطه ارتباط با ارواح مدیوم گفته میشود.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۸۹.</ref> | |||
بیشتر اداره کنندگان این جلسات، به مدوّر بودن و میخ نداشتن میز اعتقادی ندارند.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۷۳ و ۷۴.</ref> از منظر مکارم شیرازی امروزه کار میز گرد به ابتذال کشیده و تا سرحد یک وسیله خطرناک برای تصفیه حسابهای شخصی یا اثبات عقاید خصوصی و مسلکی پیش رفته است.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۱۰۰.</ref> بنابر تحقیق تجربی که مکارم شیرازی انجام دادند در نهایت به این نتیجه رسیدند که مساله ارتباط با ارواح از طریق میز گرد، اساس و پایهای ندارد.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۱۱۵</ref> | |||
=== احضار روح یا ارتباط با روح؟=== | |||
[[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبائی]]، فیلسوف شیعه، حضور روح در مکانی خاص را باطل میداند و توضیح میدهد که روح وقتی احضار میشود اینگونه نیست که واقعا در خارج از ذهن چیزی تحقق یافته باشد، بلکه روح شخص مورد نظر در مَشاعر احضار کننده حاضر شده و آن شخص، روح را از راه تلقین پیش روی خود احساس کرده و سخنانی از او میشنود، نه آنکه روح از جایی به جایی حرکت کند. او تأکید میکند که قائلان به احضار ارواح هیچ دلیلی برای حضور روح ندارند، مگر آنکه روح در خیال احضار کننده حاضر شود، زیرا روح [[مجردات|مجرد]] است و انتساب آن به زمان یا مکان معنا ندارد. از منظر طباطبائی احضار روح عملی خارقالعاده و تابع علم و ایمان قلبی است و هر چه ایمان آدمی به تأثیر اراده بیشتر باشد، اراده هم مؤثرتر است. <ref>طباطبائی، تفسیر المیزان، النشر الاسلامی، ج۱، ص۲۴۳.</ref> | |||
=== حکم فقهی احضار روح === | === حکم فقهی احضار روح === | ||
[[آیت الله خوئی]]، از [[مراجع تقلید]] احضار ارواح، برای حل برخی مشکلات [[مومنان]]، به شرط آنکه ارواح مومنین اذیت نشوند را جایز میداند.<ref>خوئی، صراط النجاة(تعلیق المیرزا التبریزی)، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۲۴.</ref> [[آیت الله سیستانی]] از مراجع تقلید، ضمن پذیرش امکان احضار ارواح، ممارست بر این عمل، در صورتی که ضرر به دنبال داشته باشد را جایز نمیداند.<ref> سیستانی، استفتائات، ص۳۴۹، سوال ۱۳۶۲.</ref> | [[آیت الله خوئی]]، از [[مراجع تقلید]] احضار ارواح، برای حل برخی مشکلات [[مومنان]]، به شرط آنکه ارواح مومنین اذیت نشوند را جایز میداند.<ref>خوئی، صراط النجاة(تعلیق المیرزا التبریزی)، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۲۴.</ref> [[آیت الله سیستانی]] از مراجع تقلید، ضمن پذیرش امکان احضار ارواح، ممارست بر این عمل، در صورتی که ضرر به دنبال داشته باشد را جایز نمیداند.<ref> سیستانی، استفتائات، ص۳۴۹، سوال ۱۳۶۲.</ref> | ||
[[آیت الله مکارم شیرازی]] از [[فقهای شیعه]]، حضور در جلسات احضار ارواح را برای افراد عادی صحیح نمیداند، اما برای کسانی که موظف به تحقیق و یا پاسخگویی به دیگران هستند، واجب کفائی و در برخی موارد ضرورت پیدا میکند.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۷۲ و ۸۱.</ref> | [[آیت الله مکارم شیرازی]] از [[فقهای شیعه]]، حضور در جلسات احضار ارواح را برای افراد عادی صحیح نمیداند، اما برای کسانی که موظف به تحقیق و یا پاسخگویی به دیگران هستند، واجب کفائی و در برخی موارد ضرورت پیدا میکند.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۷۲ و ۸۱.</ref> | ||
== تکنگاری و فیلمها== | == تکنگاری و فیلمها== |