پرش به محتوا

تربت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ اوت ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
بنا بر حدیثی ، حضرت عیسی، ضمن اِخبار از شهادت امام حسین(ع) برای حواریون، به حرمت تربت ایشان اشاره کرده است<ref>ابن بابویه، عیون اخبارالرضا،ج 2، ص 531 ـ532</ref><ref>صدری، خاک بهشت، ص 22</ref>. احادیث متعددی در منابع شیعه و اهل سنّت ، حاکی از آگاهی پیامبر اکرم از شهادت امام حسین، روایت شده و در برخی از آنها آمده است که جبرائیل (یا فرشته ای دیگر) تربت سرخ کربلا را برای پیامبر آورد که سبب تأثر آن حضرت شد. به سبب وجود تفاوتهایی در این احادیث، بویژه در باره فرشته ای که تربت را آورده است، برخی احتمال تعدد این واقعه را مطرح کرده اند<ref>بحرانی، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الا´یات و الاخبار و الاقوال،ج 17، ص 124ـ131</ref><ref>امینی، سیرتنا و سنتنا،ص 53 ـ129</ref>). این احادیث از طریق زنان و مردان صحابی ، از جمله شماری از همسران پیامبر، از پیامبر روایت شده است<ref>ابن حنبل، المسند،ج 11، ص 207ـ 208</ref><ref>مفید، الارشاد،ج 2، ص 129</ref><ref>علوی شجری، فضل زیارة الحسین،ص 90ـ92</ref>.
بنا بر حدیثی ، حضرت عیسی، ضمن اِخبار از شهادت امام حسین(ع) برای حواریون، به حرمت تربت ایشان اشاره کرده است<ref>ابن بابویه، عیون اخبارالرضا،ج 2، ص 531 ـ532</ref><ref>صدری، خاک بهشت، ص 22</ref>. احادیث متعددی در منابع شیعه و اهل سنّت ، حاکی از آگاهی پیامبر اکرم از شهادت امام حسین، روایت شده و در برخی از آنها آمده است که جبرائیل (یا فرشته ای دیگر) تربت سرخ کربلا را برای پیامبر آورد که سبب تأثر آن حضرت شد. به سبب وجود تفاوتهایی در این احادیث، بویژه در باره فرشته ای که تربت را آورده است، برخی احتمال تعدد این واقعه را مطرح کرده اند<ref>بحرانی، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الا´یات و الاخبار و الاقوال،ج 17، ص 124ـ131</ref><ref>امینی، سیرتنا و سنتنا،ص 53 ـ129</ref>). این احادیث از طریق زنان و مردان صحابی ، از جمله شماری از همسران پیامبر، از پیامبر روایت شده است<ref>ابن حنبل، المسند،ج 11، ص 207ـ 208</ref><ref>مفید، الارشاد،ج 2، ص 129</ref><ref>علوی شجری، فضل زیارة الحسین،ص 90ـ92</ref>.
===خونْ رنگ شدن تربت===
===خونْ رنگ شدن تربت===
در برخی منابع ، مُفاد این احادیث از جمله معجزات پیامبر به شمار آمده است<ref>ابونعیم ، ص 553؛ بیهقی ، ج 6، ص 468ـ470</ref>. برطبق این احادیث، که بیشتر آنها از طریق ام سَلَمه نقل شده<ref>موحد ابطحی اصفهانی ، ج 4، ص 218ـ242</ref>، پیامبر تربتی را که جبرائیل برای وی آورد، به ام سلمه داد و او آن را در شیشه ای (یا پیراهن یا روسری خود) نهاد، آنگاه پیامبر اکرم خونْ رنگ شدن تربت را در روز عاشورا نشانه شهادت امام حسین(ع) معرفی کرد<ref>ابویعلی موصلی، ج 6، ص 129ـ130؛ خُصَیبی، ص 202ـ203؛ ابن قولویه، ص 59 ـ61؛ طبرانی، ج 3، ص 108؛ ابن شجری، ج 2، ص 82، مجلس 29، ص 139ـ140؛ حاکم نیشابوری، ج 5، ص 567</ref>. خونْ رنگ شدن تربت در روز عاشورا در برخی گزارشهای دیگر نیز آمده است<ref>میثمی عراقی، ص 542؛ دستغیب، ص 123ـ124</ref>. در منابع شیعی، این احادیث به واسطه حدود ده راوی از پیامبر اکرم و امام باقر و امام صادق نقل شده است<ref>طوسی، 1414، ص 314ـ 318، 330؛ فضل طبرسی، ج 1، ص 428</ref>. در برخی از آنها اشاره شده که پیامبر به ام سلمه مقداری تربت داده ، در حدیثی آمده که این تربت تا هنگام مرگِ ام سلمه نزد وی بوده ( رجوع کنید به ابن قولویه ، ص 60) و بنا بر روایتی آن تربت نزد امام باقر علیه السلام بوده است ( رجوع کنید به طوسی ، 1414، ص 316). در برخی دعاها نیز به ماجرای تربت آوردن جبرائیل اشاره یا تصریح شده است ( رجوع کنید به ابن قولویه ، ص 280، 282، 284ـ 285؛ محمدباقر مجلسی ، ج 98، ص 118، 129).
در برخی منابع ، مُفاد این احادیث از جمله معجزات پیامبر به شمار آمده است<ref>ابونعیم ، ص 553؛ بیهقی ، ج 6، ص 468ـ470</ref>. برطبق این احادیث، که بیشتر آنها از طریق ام سَلَمه نقل شده<ref>موحد ابطحی اصفهانی ، ج 4، ص 218ـ242</ref>، پیامبر تربتی را که جبرائیل برای وی آورد، به ام سلمه داد و او آن را در شیشه ای (یا پیراهن یا روسری خود) نهاد، آنگاه پیامبر اکرم خونْ رنگ شدن تربت را در روز عاشورا نشانه شهادت امام حسین(ع) معرفی کرد<ref>ابویعلی موصلی، ج 6، ص 129ـ130؛ خُصَیبی، ص 202ـ203؛ ابن قولویه، ص 59 ـ61؛ طبرانی، ج 3، ص 108؛ ابن شجری، ج 2، ص 82، مجلس 29، ص 139ـ140؛ حاکم نیشابوری، ج 5، ص 567</ref>. خونْ رنگ شدن تربت در روز عاشورا در برخی گزارشهای دیگر نیز آمده است<ref>میثمی عراقی، ص 542؛ دستغیب، ص 123ـ124</ref>. در منابع شیعی، این احادیث به واسطه حدود ده راوی از پیامبر اکرم و امام باقر و امام صادق نقل شده است<ref>طوسی، 1414، ص 314ـ 318، 330؛ فضل طبرسی، ج 1، ص 428</ref>. در برخی از آنها اشاره شده که پیامبر به ام سلمه مقداری تربت داده ، در حدیثی آمده که این تربت تا هنگام مرگِ ام سلمه نزد وی بوده <ref>ابن قولویه، ص 60</ref>. و بنا بر روایتی آن تربت نزد امام باقر(ع) بوده است<ref>طوسی، 1414، ص 316</ref>. در برخی دعاها نیز به ماجرای تربت آوردن جبرائیل اشاره یا تصریح شده است<ref>ابن قولویه، ص 280، 282، 284ـ 285؛ مجلسی، ج 98، ص 118، 129</ref>.


از حضرت علی احادیثی در باره تربت امام حسین نقل شده است، از جمله آنکه آن حضرت هنگام عبور از کربلا در جنگ صفّین ، حدیث پیامبر را در شأن تربت برای اصحاب نقل کردند ( رجوع کنید به نصربن مزاحم ، ص 140؛ ابن سعد، ص 48ـ49؛ ابن حنبل ، ج 1، ص 446؛ ابویعلی موصلی ، ج 1، ص 298؛ ابن عساکر، ص 234ـ23). ظاهراً این حدیث دو بار، هنگام رفتن امام علی به صفّین و هنگام بازگشت از آن ، در کربلا شنیده شده است (موحد ابطحی اصفهانی ، ج 4، ص 365ـ366). در حدیثی دیگر، از آگاهی حضرت علی نسبت به تربت محل شهادت امام حسین(ع) سخن رفته است ( رجوع کنید به ابن سعد، ص 48؛ ابن قولویه ، ص 72). بنا بر حدیثی ، آن حضرت هنگام عبور از کربلا ضمن گریستن و اشاره به واقعه عاشورا، حرمت تربت آنجا را یادآور شدند ( رجوع کنید به حمیری ، ص 26؛ ابن قولویه ، ص 269ـ270).
از حضرت علی احادیثی در باره تربت امام حسین نقل شده است، از جمله آنکه آن حضرت هنگام عبور از کربلا در جنگ صفّین ، حدیث پیامبر را در شأن تربت برای اصحاب نقل کردند<ref>نصربن مزاحم، ص 140؛ ابن سعد، ص 48ـ49؛ ابن حنبل، ج 1، ص 446؛ ابویعلی موصلی، ج 1، ص 298؛ ابن عساکر، ص 234ـ23</ref>. ظاهراً این حدیث دو بار، هنگام رفتن امام علی به صفّین و هنگام بازگشت از آن ، در کربلا شنیده شده است<ref>موحد ابطحی اصفهانی، ج 4، ص 365ـ366</ref>. در حدیثی دیگر، از آگاهی حضرت علی نسبت به تربت محل شهادت امام حسین(ع) سخن رفته است<ref>ابن سعد، ص 48؛ ابن قولویه، ص 72</ref>. بنا بر حدیثی ، آن حضرت هنگام عبور از کربلا ضمن گریستن و اشاره به واقعه عاشورا، حرمت تربت آنجا را یادآور شدند<ref>حمیری، ص 26؛ ابن قولویه، ص 269ـ270</ref>.


امام حسین نیز هنگام رسیدن به کربلا، حدیث ام سلمه را در باره تربت نقل کردند ( رجوع کنید به سبط ابن جوزی ، ص 225). بنا بر روایات ، ام سلمه این حدیث را هنگام حرکت آن حضرت از مدینه برای ایشان نقل کرده بود (خصیبی ، ص 203؛ مسعودی ، ص 165؛ ابن حمزه ، 1412، ص 330ـ331؛ موحد ابطحی اصفهانی ، ج 4، ص 218ـ221).
امام حسین نیز هنگام رسیدن به کربلا، حدیث ام سلمه را در باره تربت نقل کردند<ref>سبط ابن جوزی، ص 225</ref>. بنا بر روایات، ام سلمه این حدیث را هنگام حرکت آن حضرت از مدینه برای ایشان نقل کرده بود<ref>خصیبی، ص 203؛ مسعودی، ص 165؛ ابن حمزه، 1412، ص 330ـ331؛ موحد ابطحی اصفهانی، ج 4، ص 218ـ221</ref>.


دیگر امامان معصوم نیز در باره تربت سخن گفته اند و با اوصاف «مبارکه » و «طاهره » و «مِسکة مبارکه » آن را ستوده و بر فضیلت آن تأکید کرده اند ( رجوع کنید به ابن قولویه ، ص 267ـ 268، 270ـ271؛ مفید، 1413 ب ، ص 23؛ عصفری ، ص 16ـ17؛ محمدباقر مجلسی ، ج 98، ص 128ـ132). امام رضا هنگام برداشتن تربت، آن را بوییده و گریسته است ( رجوع کنید به محمدباقر مجلسی ، ج 98، ص 131). در برخی احادیث از علاقه فرشتگان به تربت سخن رفته است ( رجوع کنید به ابن قولویه ، ص 68؛ مفید، 1413 ب ، ص 151؛ صدری ، ص 49).
دیگر امامان معصوم نیز در باره تربت سخن گفته اند و با اوصاف «مبارکه » و «طاهره » و «مِسکة مبارکه » آن را ستوده و بر فضیلت آن تأکید کرده اند<ref>ابن قولویه، ص 267ـ 268، 270ـ271؛ عصفری، ص 16ـ17؛ مجلسی، ج 98، ص 128ـ132</ref>. امام رضا هنگام برداشتن تربت، آن را بوییده و گریسته است<ref>مجلسی، ج 98، ص 131</ref>. در برخی احادیث از علاقه فرشتگان به تربت سخن رفته است<ref>ابن قولویه، ص 68؛ مفید،الارشاد، ص 151؛ صدری، ص 49</ref>.


==آثار تربت در روایات==
==آثار تربت در روایات==
خط ۱۸: خط ۱۸:
===شفابخشی===
===شفابخشی===


در متون حدیثی و فقهی آثار متعددی برای تربت ذکر شده است . در احادیث گفته شده که تربت شفابخش بیماریهاست و شرط تأثیر آن، اعتقاد به آن یا اعتقاد به امامت امام حسین دانسته شده است ( رجوع کنید به کلینی ، ج 4، ص 588؛ علوی شجری ، ص 91؛ طوسی ، 1411، ص 732ـ734؛ ابن مشهدی ، ص 361ـ363؛ محمدباقر مجلسی ، ج 98، ص 118 به بعد). برخی احادیث شیوه برداشتن تربت یا خوردن آن را نیز مؤثر دانسته اند ( رجوع کنید به برقی ، ص 500؛ کلینی ، ج 4، ص 243؛ ابن بابویه ، 1386، ص 410؛ طوسی ، 1414، ص 317؛ همو، 1411، ص 826). شفاخواهی از تربت مورد اجماع فقهای امامی بوده (شهید اول ، 1414، ج 2، ص 25) و آثاری در باره آن نوشته شده است.
در متون حدیثی و فقهی آثار متعددی برای تربت ذکر شده است. در احادیث گفته شده که تربت شفابخش بیماریهاست و شرط تأثیر آن، اعتقاد به آن یا اعتقاد به امامت امام حسین دانسته شده است<ref>کلینی، ج 4، ص 588؛ علوی شجری، ص 91؛ طوسی، 1411، ص 732ـ734؛ ابن مشهدی، ص 361ـ363؛ مجلسی، ج 98، ص 118 به بعد</ref>. برخی احادیث شیوه برداشتن تربت یا خوردن آن را نیز مؤثر دانسته اند<ref>برقی، ص 500؛ کلینی، ج 4، ص 243؛ ابن بابویه، 1386، ص 410؛ طوسی،الامالی، ص 317</ref>. شفاخواهی از تربت مورد اجماع فقهای امامی بوده<ref>شهید اول،البیان، ج 2، ص 25</ref> و آثاری در باره آن نوشته شده است.


گزارشهای بسیاری از زبان راویان موثق در باره اثر تربت در دست است (برای نمونه رجوع کنید به طوسی ، 1414، ص 319ـ320؛ میثمی عراقی ، ص 542؛ قمی ، ج 2، ص 695؛ اعرجی فحّام ، ج 2، ص 204ـ206؛ صدری ، ص 109ـ110، 115ـ116). شفاخواهی از تربت حمزه ، عموی پیامبر، و دیگر شهدا و صالحان نیز از دیرباز در میان مسلمانان مرسوم بوده است (سمهودی ، ج 1، ص 69، 116، ج 2، ص 544؛ اعرجی فحّام ، ج 2، ص 179ـ182).
گزارشهای بسیاری از زبان راویان موثق در باره اثر تربت در دست است<ref>میثمی عراقی، ص 542؛ قمی، ج 2، ص 695؛ اعرجی فحّام، ج 2، ص 204ـ206؛ صدری، ص 109ـ110، 115ـ116</ref>. شفاخواهی از تربت حمزه ، عموی پیامبر، و دیگر شهدا و صالحان نیز از دیرباز در میان مسلمانان مرسوم بوده است<ref>سمهودی، ج 1، ص 69، 116، ج 2، ص 544؛ اعرجی فحّام، ج 2، ص 179ـ182</ref>.


===ایمنی از ترس===
===ایمنی از ترس===


اثر دیگر تربت، ایمنی از ترس است و بر همراه داشتن آن در احادیث تأکید شده است ( رجوع کنید به ابن قولویه ، ص 278ـ280؛ طوسی ، 1401، ج 6، ص 75؛ همو، 1414، ص 318)؛ امام رضا(ع) در هرمحموله ای، مانند پارچه، اندکی تربت می گذاشته (ابن قولویه ، ص 278) و این کار گویا برای ایمنیِ آن بوده است (کلباسی ، ص 130). همچنین، بنا بر منابع، به همراه داشتن تربت برکت دارد ( رجوع کنید به ابن قولویه ، ص 278؛ نجفی ، ج 18، ص 162).
اثر دیگر تربت، ایمنی از ترس است و بر همراه داشتن آن در احادیث تأکید شده است<ref>ابن قولویه، ص 278ـ280؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 6، ص 75؛ الامالی، 1414، ص 318</ref>؛ امام رضا(ع) در هرمحموله ای، مانند پارچه، اندکی تربت می گذاشته<ref>ابن قولویه، ص 278</ref> و این کار گویا برای ایمنیِ آن بوده است<ref>کلباسی، ص 130</ref>. همچنین، بنا بر منابع، به همراه داشتن تربت برکت دارد<ref>ابن قولویه، ص 278؛ نجفی، ج 18، ص 162</ref>.
 
در احادیث به کام برداشتن نوزادان با تربت سفارش شده و فقها آن را مستحب دانسته<ref>کلینی، ج 6، ص 24؛ مفید، المقنعة، ص 521؛ سلاّ ر دیلمی، ص 156؛ ابن برّاج، ج 2، ص 259؛ ابن حمزه، الوسیلة الی نیل الفضیلة، ص 372؛ یوسف بحرانی، ج 7، ص 131</ref> و هدیه دادن آن را توصیه کرده اند<ref>شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج 2، ص 26</ref>.


در احادیث به کام برداشتن نوزادان با تربت سفارش شده و فقها آن را مستحب دانسته ( رجوع کنید به کلینی ، ج 6، ص 24؛ مفید، 1410، ص 521؛ سلاّ ر دیلمی ، ص 156؛ ابن برّاج ، ج 2، ص 259؛ ابن حمزه ، 1399، ص 372؛ یوسف بحرانی ، ج 7، ص 131) و هدیه دادن آن را توصیه کرده اند (شهید اول ، 1414، ج 2، ص 26).
====استحباب قراردادن تربت همراه میت====
====استحباب قراردادن تربت همراه میت====


فقهای امامی اتفاق نظر دارند که تربت نهادن به همراه میت برای ایمنی او از عذاب قبر مستحب است ( رجوع کنید به طوسی ، 1407ـ1417، ج 1، ص 706؛ محقق حلّی ، 1364 ش ، ج 1، ص 299ـ300)، اما در شیوة انجام دادن این کار اختلاف نظر دارند ( رجوع کنید به الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام ، ص 184؛ طوسی ، 1411، ص 20؛ همو، 1400، ص 250؛ ابن ادریس حلّی ، ج 1، ص 165؛ محقق حلّی ، 1364 ش ، ج 1، ص 301؛ علامه حلّی ، 1414، ج 2، ص 94ـ 95؛ شهید اول ، 1419، ج 2، ص 21). برخی فقها مستند این استحباب را صرفاً متبرک بودن تربت دانسته اند ( رجوع کنید به شهید اول ، همانجا؛ موسوی عاملی ، ج 2، ص 139)، ولی این عمل مستند به حدیث است ( رجوع کنید به طوسی ، 1401، ج 6، ص 76؛ همو، 1411، ص 735؛ احمد طبرسی ، ج 2، ص 582؛ یوسف بحرانی ، ج 4، ص 112؛ حرّ عاملی ، ج 3، ص 30؛ علامه حلّی ، 1414، ج 2، ص 95؛ شهید اول ، 1419، ج 2، ص 21
فقهای امامی اتفاق نظر دارند که تربت نهادن به همراه میت برای ایمنی او از عذاب قبر مستحب است<ref>طوسی،الخلاف، ج 1، ص 706؛ محقق حلّی،المعتبر فی شرح المختصر، ج 1، ص 299ـ300</ref>، اما در شیوه انجام دادن این کار اختلاف نظر دارند<ref>الفقه المنسوب للامام الرضا(ع)، ص 184؛ طوسی، مصباح المتهجّد، ص 20؛ طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، ص 250؛ ابن ادریس حلّی، ج 1، ص 165؛ محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج 1، ص 301؛ علامه حلّی،  تذکرة الفقهاء، ج 2، ص 94ـ 95؛ شهید اول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، ج 2، ص 21</ref>. برخی فقها مستند این استحباب را صرفاً متبرک بودن تربت دانسته اند<ref>شهید اول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، ج 2، ص 21 موسوی عاملی، ج 2، ص 139</ref>، ولی این عمل مستند به حدیث است<ref>طوسی،  تهذیب الاحکام، ج 6، ص 76؛ طوسی، مصباح المتهجّد، ص 735؛ احمد طبرسی، ج 2، ص 582؛ یوسف بحرانی، ج 4، ص 112؛ حرّ عاملی، ج 3، ص 30؛ علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج 2، ص 95؛ شهید اول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، ج 2، ص 21</ref>


===آثار دیگر تربت===
===آثار دیگر تربت===
خط ۱۰۳: خط ۱۰۴:
*احمدبن عبداللّه ابونعیم، دلائل النبوة، چاپ محمد رواس قلعه جی و عبدالبر عباس ، بیروت 1412/ 1991.
*احمدبن عبداللّه ابونعیم، دلائل النبوة، چاپ محمد رواس قلعه جی و عبدالبر عباس ، بیروت 1412/ 1991.
*ابویعلی موصلی، مسند، چاپ حسین سلیم اسد، بیروت 1410ـ1412.
*ابویعلی موصلی، مسند، چاپ حسین سلیم اسد، بیروت 1410ـ1412.
محمدرضا اعرجی فحّام، احسن الجزاء فی اقامة العزاء علی سیدالشهداء (علیه السلام )، ج 2، قم 1401.
*محمدرضا اعرجی فحّام، احسن الجزاء فی اقامة العزاء علی سیدالشهداء (علیه السلام )، ج 2، قم 1401.
*امین ؛ عبدالحسین امینی، سیرتنا و سنتنا، بیروت 1412/1992؛
*امین ؛ عبدالحسین امینی، سیرتنا و سنتنا، بیروت 1412/1992؛
*عبداللّه بن نوراللّه بحرانی، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الا´یات و الاخبار و الاقوال، ج 17، قم 1407.
*عبداللّه بن نوراللّه بحرانی، عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الا´یات و الاخبار و الاقوال، ج 17، قم 1407.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۴:
*علی بن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت 1404/ 1984.
*علی بن عبداللّه سمهودی، وفاءالوفا باخبار دارالمصطفی، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت 1404/ 1984.
*محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1363 ش.
*محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1363 ش.
*محمدبن مکی شهیداول، البیان، چاپ محمد حسون، قم 1412؛ همو، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة ، قم 1414.
*محمدبن مکی شهیداول، البیان، چاپ محمد حسون، قم 1412؛  
*محمدبن مکی شهیداول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة ، قم 1414.
*محمدبن مکی شهیداول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، قم 1419.
*محمدبن مکی شهیداول، ذکری الشیعة فی احکام الشریعة، قم 1419.
*زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت 1403/ 1983.
*زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت 1403/ 1983.
کاربر ناشناس