پرش به محتوا

کنیز: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ آوریل ۲۰۲۲
ویکی‌سازی: تا حجاب کنیز
(ویکی‌سازی: تا حجاب کنیز)
خط ۱: خط ۱:
'''کَنیز'''، زن یا دختری که در جنگ‌ها به [[اسارت]] گرفته می‌شد. در متون دینی اسلام، بر مدارا با کنیزان تأکید شده است. مادر چند تن از [[امامان شیعه]] مانند [[نجمه مادر امام رضا(ع)|نجمه]] مادر [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] و [[نرجس]] مادر [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(ع)]] کنیز بوده‌اند.  
'''کَنیز'''، زن یا دختری غیرمسلمان که در جنگ‌ میان مسلمانان و کفار به [[اسارت]] گرفته می‌شد. در متون دینی اسلام، بر مدارا با کنیزان تأکید شده است. مادر چند تن از [[امامان شیعه]] مانند [[نجمه مادر امام رضا(ع)|نجمه]] مادر [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] و [[نرجس]] مادر [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(ع)]] کنیز بوده‌اند.  


اسلام برنامه‌هایی برای آزادی تدریجی کنیزان تنظیم کرده است؛ مانند [[کفاره]] برخی از گناهان و [[ام ولد|استیلاد]]. علاوه بر کتاب‌های حدیثی شیعه، در چند باب فقهی مانند تجارت، [[وصیت]]، [[ازدواج]]، [[ارث]] و [[قصاص]] دربارهٔ بردگان (زن و مرد) و آزادی آنها سخن گفته شده است. مسئله استیلاد و احکام مربوط به ام ولد در فقه اختصاص به کنیز دارد.  
بنابر احکام اسلامی، کنیزان در مواردی آزاد می‌شوند؛ از جمله در [[کفاره]] برخی از گناهان و [[ام‌ولد|استیلاد]]. علاوه بر کتاب‌های حدیثی، در چند باب فقهی مانند تجارت، [[وصیت]]، [[ازدواج]]، [[ارث]] و [[قصاص]] دربارهٔ بردگان (زن و مرد) و آزادی آنها سخن گفته شده است. مسئله استیلاد و احکام مربوط به ام‌ولد در فقه اختصاص به کنیز دارد.  


[[تفسیر قرآن|مفسران]] شیعه درباره تفاوت حجاب کنیز و زنان آزاد، اختلاف نظر دارند. [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]] با اشاره به [[آیه جلباب|آیه ۵۹ سوره احزاب]]، قائل به عدم لزوم پوشش سر برای کنیزان است، تا از زنان آزاد شناخته شوند؛ اما برخی از مفسران مانند [[سید محمد حسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] معتقدند پوشش، نشانه پاکدامنی زن است که هم شامل کنیزان و هم زنان آزاد می‌شود.
[[تفسیر قرآن|مفسران]] شیعه درباره تفاوت حجاب کنیز و زنان آزاد اختلاف‌نظر دارند. [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]] با اشاره به [[آیه جلباب|آیه ۵۹ سوره احزاب]]، قائل به عدم لزوم پوشش سر برای کنیزان است، تا از زنان آزاد شناخته شوند، اما برخی از مفسران مانند [[سید محمدحسین طباطبائی]] برآنند که پوشش نشانه پاکدامنی زن است که کنیزان و زنان آزاد را در بر می‌گیرد.  


==جایگاه==
==جایگاه==
در [[اسلام]] به مسئله مدارا با کنیزان و تشویق به آزاد کردن آنها اشاره شده‌ است.<ref>مکارم شیرازی، اسلام و آزادی بردگان، ۱۳۵۳ش، ص۱۰-۱۱.</ref> اشاره برخی [[آیه|آیات قرآن]] و روایات به مسائل کنیزان<ref>سوره نساء، آیه ۲۵ و ۹۲؛ سوره احزاب، آیه ۵۹؛ سوره مؤمنون، آيات ۵-۷.</ref> نشان از اصل وجود کنیز در زمان پیامبر(ص) و صدر اسلام دارد.<ref>ابن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ۱۳۹۸ق، ص۱۹۱ و ۲۶۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص۴۱۳.</ref> بنابر آیه ۲۲۱ سوره بقره، کنیز [[ایمان|با ایمان]] بهتر از زن آزاد [[شرک|مُشرِک]] است.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref> در روایتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] آمده است، کسی که بنده مسلمانی (مرد یا زن) را آزاد کند [[خدا]] بدن او را از آتش [[قیامت]] آزاد می‌کند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب العتق، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۹.</ref> به نوشته بخاری، فقیه [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، پیامبر اسلام(ص) توصیه می‌کرد به کنیزانتان نگویید کنیز من؛ بلکه او را «دختر من» صدا بزنید.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۵۰.</ref>  
در [[اسلام]] به مسئله مدارا با کنیزان و تشویق به آزاد کردن آنها اشاره شده‌ است.<ref>مکارم شیرازی، اسلام و آزادی بردگان، ۱۳۵۳ش، ص۱۰-۱۱.</ref> اشاره برخی [[آیه|آیات قرآن]] و روایات به مسائل کنیزان<ref>سوره نساء، آیه ۲۵ و ۹۲؛ سوره احزاب، آیه ۵۹؛ سوره مؤمنون، آيات ۵-۷.</ref> نشان از اصل وجود کنیز در زمان پیامبر(ص) و صدر اسلام دارد.<ref>ابن‌اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ۱۳۹۸ق، ص۱۹۱ و ۲۶۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص۴۱۳.</ref> بنابر آیه ۲۲۱ سوره بقره، کنیز [[ایمان|باایمان]] بهتر از زن آزاد [[شرک|مُشرِک]] است.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref> بنابر روایتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، کسی که بنده مسلمانی (مرد یا زن) را آزاد کند [[خدا]] بدن او را از آتش [[قیامت]] آزاد می‌کند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب العتق، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۹.</ref> به نوشته بخاری، فقیه [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]، پیامبر اسلام(ص) توصیه می‌کرد به کنیزان‌تان نگویید «کنیز من»، بلکه او را «دخترم» صدا بزنید.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۵۰.</ref>  


به گفته [[شیخ مفید]]، مادر هفت تن از [[امامان شیعه]] مانند [[حمیده همسر امام صادق(ع)|حمیده]] مادر [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]]،<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۵.</ref> [[نجمه مادر امام رضا(ع)|نجمه]] مادر [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]]<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۷.</ref> و [[نرجس]] مادر [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(ع)]]<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۹.</ref> کنیز بوده‌اند.
به گفته [[شیخ مفید]]، مادر هفت تن از [[امامان شیعه]] مانند [[حمیده همسر امام صادق(ع)|حمیده]] مادر [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]]،<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۵.</ref> [[نجمه مادر امام رضا(ع)|نجمه]] مادر [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]]<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۴۷.</ref> و [[نرجس]] مادر [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(ع)]]<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۹.</ref> کنیز بوده‌اند.


در کتاب‌های فقهی شیعه مانند وسائل الشیعه نیز باب "کتابُ العِتْق" وجود دارد<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب العتق، ۱۳۷۴ش، ج۲۳</ref> که به گفته [[مرتضی مطهری]]، متفکر شیعه، [[مجتهد|فقها]] با توجه به این مسئله که هدف اسلام "عِتْق" (آزادی) است نه "رِقّ" (بندگی)، باب "کتابُ العِتْق" را در فقه نوشته‌اند.<ref>مطهری، آشنایی با علوم اسلامی؛ جلد سوم، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۳.</ref>
در کتاب‌های فقهی شیعه مانند وسائل الشیعه نیز باب «کتابُ العِتْق» وجود دارد<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب العتق، ۱۳۷۴ش، ج۲۳</ref> که به گفته [[مرتضی مطهری]]، متفکر شیعه، [[مجتهد|فقها]] با توجه به این مسئله که هدف اسلام «عِتْق» (آزادی) است نه «رِقّ» (بندگی)، باب «کتابُ العِتْق» را در فقه نوشته‌اند.<ref>مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ج۳، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۳.</ref>


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
کنیز، زنان و دخترانی‌اند که در جنگ‌ها به اسارت گرفته می‌شدند.<ref>زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۸۸۹.</ref> کنیز در لغت به معنای خدمتکار زنان، زن مملوکه و خادمه<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه کنیز.</ref> و زن برده است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه برده.</ref> در عربی به آن جاریه گویند.<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه کنیز.</ref> برده یا بنده (مرد یا زن) نیز انسانى است که تمام اختیاراتش به دست دیگرى سپرده شده و خرید و فروش مى‌گردد، و مالک مجاز است به دلخواه خود هرگونه تصرفى در آن بکند.<ref>مكارم شيرازى، اسلام و آزادى بردگان‌، ۱۳۵۳ش‌، ص۵.</ref>
کنیز، زنان و دختران غیرمسلمانی هستند که در جنگ‌ها میان مسلمانان و کفار به اسارت گرفته می‌شدند.<ref>زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۸۸۹.</ref> کنیز در لغت به‌معنای خدمتکار زنان، زن مملوکه و خادمه<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه کنیز.</ref> و زن برده است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه برده.</ref> در عربی به آن جاریه گویند.<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه کنیز.</ref> برده یا بنده (مرد یا زن) نیز انسانى است که تمام اختیاراتش به دست دیگرى سپرده شده و خرید و فروش مى‌گردد، و مالک مجاز است به‌دلخواه خود هرگونه تصرفى در آن بکند.<ref>مكارم شيرازى، اسلام و آزادى بردگان‌، ۱۳۵۳ش‌، ص۵.</ref>


کنیزان از دو راه به جامعه اسلامی وارد می‌شدند؛ برخی در میدان جنگ شرکت کرده و اسیر می‌شدند<ref>گرامی، نگاهی به بردگی، ۱۳۸۵ش، ص۴۳.</ref> و بعضی دیگر زنانی بودند که قبلا در جامعه غیراسلامی اسیر شده و برده‌فروش‌ها آن‌ها را به جامعه اسلامی خرید و فروش می‌کردند.<ref>حسینی طباطبائی، بردگی از دیدگاه اسلام، ۱۳۷۲ش، ص۱۴.</ref>
کنیزان از دو راه به جامعه اسلامی وارد می‌شدند؛ برخی در میدان جنگ شرکت کرده و اسیر می‌شدند<ref>گرامی، نگاهی به بردگی، ۱۳۸۵ش، ص۴۳.</ref> و بعضی دیگر زنانی بودند که قبلاً در جامعه غیراسلامی اسیر شده و برده‌فروش‌ها آنها را برای فروش به جامعه اسلامی انتقال می‌دادند.<ref>حسینی طباطبائی، بردگی از دیدگاه اسلام، ۱۳۷۲ش، ص۱۴.</ref>


==کنیزان در صدر اسلام==
==کنیزان در صدر اسلام==
با توجه به آیه ۶۷ [[سوره انفال]]، اسلام برده‌گیری اسیران(زن یا مرد) پس از پایان جنگ مسلمانان با [[کفر|کفار]] را تأیید می‌کند.<ref>مطهری، آشنایی با علوم اسلامی؛ جلد سوم، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۲، طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۶، ص۳۴۵؛ ج۱۸، ص۲۲۴.</ref> به گزارش ابن اسحاق، مورخ [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] در [[قرن اول هجری قمری|قرن اول]] و [[قرن دوم هجری قمری|دوم قمری]]، پیامبر(ص) با پرداخت بهای آزادی [[جویریه دختر حارث|جُوَیریه دختر حارث بن ابی‌ضرار]]؛ از اسیران [[غزوه بنی مصطلق|غزوه بنی مُصْطَلِق]] به ثابت بن قیس، با جویریه [[ازدواج]] کرد.<ref>ابن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ۱۳۹۸ق، ص۲۶۳.</ref> همچنین در زمان [[هجرت به مدینه|هجرت]] و سپس سکونت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] در [[مدینه]]، هر برده‌ای(زن یا مرد) که از صاحب مشرک خود در [[مکه]] به [[مدینه]] می‌گریخت، آزاد بود و بهای آن به صاحبش داده می‌شد.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۴۸.</ref>
با توجه به آیه ۶۷ [[سوره انفال]]، اسلام برده‌گیری اسیران (زن یا مرد) پس از پایان جنگ مسلمانان با [[کفر|کفار]] را تأیید می‌کند.<ref>مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ج۳، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۲، طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۶، ص۳۴۵؛ ج۱۸، ص۲۲۴.</ref> به گزارش ابن‌اسحاق، مورخ [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] در [[قرن اول هجری قمری|قرن اول]] و [[قرن دوم هجری قمری|دوم قمری]]، پیامبر(ص) با پرداخت بهای آزادی [[جویریه دختر حارث|جُوَیریه دختر حارث بن ابی‌ضرار]]، از اسیران [[غزوه بنی مصطلق|غزوه بنی‌مُصْطَلِق]] به ثابت بن قیس، با جویریه [[ازدواج]] کرد.<ref>ابن‌اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ۱۳۹۸ق، ص۲۶۳.</ref> همچنین در زمان [[هجرت به مدینه|هجرت]] و سپس سکونت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] در [[مدینه]]، هر برده‌ای (زن یا مرد) که از صاحب مشرک خود در [[مکه]] به [[مدینه]] می‌گریخت، آزاد بود و بهای آن به صاحبش داده می‌شد.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۴۸.</ref>


پیش از اسلام، خرید و فروش کنیز در مکه مانند دیگر سرزمین‌های آن زمان، رایج بود<ref>زورق، شهر گمشده، ۱۳۹۴ش، ص۷۹-۸۰.</ref> و بازرگانان نیز از مناطق گوناگون آنها را به مکه می‌آوردند و می‌فروختند.<ref>حسینی طباطبائی، بردگی از دیدگاه اسلام، ۱۳۷۲ش، ص۱۴.</ref> برخی نیز کنیزان( به تعبیر قرآن فَتَیات) خود را به [[زنا]] وامی‌داشتند و مزدشان را برای خود می‌گرفتند<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱۸، ص۱۰۴.</ref> و [[قرآن]] نیز در آیه ۳۳ [[سوره نور]] این کار را نهی کرده‌است.
پیش از اسلام، خرید و فروش کنیز در مکه مانند دیگر سرزمین‌های آن زمان رایج بود<ref>زورق، شهر گمشده، ۱۳۹۴ش، ص۷۹-۸۰.</ref> و بازرگانان نیز از مناطق گوناگون آنها را به مکه می‌آوردند و می‌فروختند.<ref>حسینی طباطبائی، بردگی از دیدگاه اسلام، ۱۳۷۲ش، ص۱۴.</ref> برخی نیز کنیزان (به‌تعبیر قرآن فَتَیات) خود را به [[زنا]] وامی‌داشتند و مزدشان را برای خود می‌گرفتند<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱۸، ص۱۰۴.</ref> و [[قرآن]] نیز در آیه ۳۳ [[سوره نور]] این کار را نهی کرده است.


==احکام==
==احکام==
در [[فقه|فقه اسلامی]] احکامی دربارهٔ بردگان(زن و مرد) و آزادی آنها وجود دارد<ref>نگاه کنید به: نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ولاء العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۹، ص۲۲۳؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب العتق، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۹۹.</ref> و در چند باب فقه از جمله تجارت، [[وصیت]]، [[طلاق]]، [[ارث]] و [[قصاص]] بحث شده‌<ref>انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۶۵؛ هاشمی شاهرودی، المعجم الفقهی لکتب الشیخ الطوسی، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۸۴؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۵.</ref> و در برخی مباحث فقهی نیز آمده است مانند [[نذر|کفاره نذری]] که به آن نذر عمل نشده<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۳۷۸.</ref> و [[کفاره قسم]].<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۳۷۴ش، ج۳۳، ص۱۷۸.</ref>
در [[فقه|فقه اسلامی]] احکامی دربارهٔ بردگان (زن و مرد) و آزادی آنها وجود دارد<ref>نگاه کنید به: نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ولاء العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۹، ص۲۲۳؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب العتق، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۹۹.</ref> و در چند باب فقه از جمله تجارت، [[وصیت]]، [[طلاق]]، [[ارث]] و [[قصاص]] بحث شده‌<ref>انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۶۵؛ هاشمی شاهرودی، المعجم الفقهی لکتب الشیخ الطوسی، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۸۴؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۵.</ref> و در برخی مباحث فقهی نیز آمده است؛ مانند [[نذر|کفاره نذری]] که به آن نذر عمل نشده<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۳۷۸.</ref> و [[کفاره قسم]].<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۳۷۴ش، ج۳۳، ص۱۷۸.</ref>
 
همچنین بهره‌مندی جنسی مالک از کنیز در اسلام تابع قوانین، احکام، شرایط و آداب فقهی، حقوقی و اخلاقی خاصی است که رعایت آنها لازم و واجب است و این مسئله به تفصیل در ابواب کتب فقهی (مانند باب نکاح) مطرح شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲۸۴-۲۹۲.</ref>


همچنین بهره‌مندی جنسی مالک از کنیز در اسلام تابع قوانین، احکام، شرایط و آداب فقهی، حقوقی و اخلاقی خاصی است که رعایت آنها لازم و واجب است و این مسأله به تفصیل در ابواب کتب فقهی (مانند باب نکاح) مطرح شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲۸۴-۲۹۲.</ref>
برخی احکام مختص به کنیز و مسئله [[ام ولد]] نیز عبارت است از:
برخی احکام مختص به کنیز و مسئله [[ام ولد]] نیز عبارت است از:
*اگر مالک، کنیز را به ازدواج شخصِ دیگری درآورد اما بعد از مدتی طلاق بگیرد، پس از سپری شدن مدّت زمان عده طلاق با شوهرش، آن کنیز دوباره بر مالکش حلال می‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲۸۴.</ref>
*اگر مالک، کنیز را به ازدواج شخصِ دیگری درآورد اما بعد از مدتی طلاق بگیرد، پس از سپری شدن مدت‌زمان عده طلاق با شوهرش، آن کنیز دوباره بر مالکش حلال می‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲۸۴.</ref>
*فرزندانی که نتیجه رابطه جنسی مولا و کنیزش بودند، غلام یا کنیزه نبوده و آزاد هستند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۴، ص۳۷۳؛ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۲۸۵.</ref>
*فرزندانی که نتیجه رابطه جنسی مولا و کنیز بوده‌اند، غلام یا کنیزه نبوده و آزاد هستند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۴، ص۳۷۳؛ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۲۸۵.</ref>
*فروختن ام ولد یا هبه کردن آن به دیگری [[مباح|جایز]] نیست.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۲۸۷؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۳۷۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۳۷۳ و ج۳۴، ص۳۷۸.</ref>
*فروختن ام‌ولد یا هبه کردن آن به دیگری [[مباح|جایز]] نیست.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۲۸۷؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۳۷۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۳۷۳ و ج۳۴، ص۳۷۸.</ref>
*ام ولد تا زمان مرگ مالک برده‌است و پس از مرگ مالک از سهم ارث فرزند خود آزاد می‌گردد.<ref>طوسی، المبسوط، المکتبه المرتضویه، ج۶، ص۱۸۶؛ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۲۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۴، ص۳۷۷.</ref>
*ام‌ولد تا زمان مرگ مالک، برده است و پس از مرگ مالک از سهم ارث فرزند خود آزاد می‌گردد.<ref>طوسی، المبسوط، المکتبة المرتضویه، ج۶، ص۱۸۶؛ علامه حلی، تحریر الأحکام الشرعیة، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۲۸۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۴، ص۳۷۷.</ref>
*ام ولد به صورت مستقیم از مولا ارث نمی‌برد<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۹، ص۶۱.</ref> اما مالک می‌تواند برای ام ولد مالی را وصیت کند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۴، ص۳۸۲.</ref>
*ام‌ولد به‌صورت مستقیم از مولا ارث نمی‌برد<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۹، ص۶۱.</ref> اما مالک می‌تواند برای ام‌ولد مالی را وصیت کند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۴، ص۳۸۲.</ref>


===آزادی کنیزان===
===آزادی کنیزان===
اسلام برنامه‌هایی برای آزادی بردگان (زن و مرد) تنظیم کرد که طبق آن به تدریج آزاد می‌شدند؛ بی‌آنکه این آزادی، عکس‌العمل نامطلوبی در جامعه به وجود آورد<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص۴۱۳.</ref> مانند مکاتبه،{{یادداشت|مکاتبه: این است که کنیز با مالک خود قرار داد منعقد می‌کند که با پرداخت وجهی آزاد شود.(نجفی، جواهر الکلام، کتاب العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۴، ص۲۵۲.)}} تدبیر{{یادداشت|تدبیر: یعنی مالک وصیت می‌کند بعد از مردنش، کنیز او آزاد باشد.(نجفی، جواهر الکلام، کتاب العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۴، ص۱۹۴.)}} و همچنین [[کفاره]] برخی از تخلّفات مانند کفاره قتل خطائی<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۷، ص۶۴.</ref> و [[کفاره روزه|خوردن عمدی روزه]].<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۵۵.</ref>
اسلام برنامه‌هایی برای آزادی بردگان (زن و مرد) تنظیم کرد که طبق آن به‌تدریج آزاد می‌شدند، بی‌آنکه این آزادی، عکس‌العمل نامطلوبی در جامعه به وجود آورد؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص۴۱۳.</ref> مانند مکاتبه،{{یادداشت|مکاتبه: این است که کنیز با مالک خود قرارداد منعقد می‌کند که با پرداخت وجهی آزاد شود.(نجفی، جواهر الکلام: کتاب العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۴، ص۲۵۲.)}} تدبیر{{یادداشت|تدبیر: یعنی مالک وصیت کند که کنیز پس از مرگ صاحبش آزاد باشد.(نجفی، جواهر الکلام: کتاب العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۴، ص۱۹۴.)}} و همچنین [[کفاره]] برخی از تخلّفات مانند کفاره قتل خطائی<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۷، ص۶۴.</ref> و [[کفاره روزه|خوردن عمدی روزه]].<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۵۵.</ref>


===ام ولد===
===ام‌ولد===
{{اصلی|ام ولد}}
{{اصلی|ام ولد}}
یکی از راه‌های آزادی کنیز در اسلام، [[ام ولد|استیلاد]] است. استیلاد این است که کنیزی از مالک خود حامله شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، کتاب العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۴، ص۳۷۲.</ref> چنین زنی بعد از فوت مالک، [[ارث|سهمِ ارثِ]] فرزند خود قرار می‌گیرد و خود به خود آزاد می‌گردد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، کتاب العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۴، ص۳۷۷.</ref> در [[فقه|فقه شیعه]] به این کنیز، [[ام ولد|أُمِّ وَلَد]] می‌گویند<ref>نجفی، جواهر الکلام، کتاب العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۴، ص۳۷۲.</ref> و از آن در چند باب فقه از جمله تجارت، [[وصیت]]، [[طلاق]]، ارث و [[قصاص]] بحث شده‌ است.<ref>انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۶۵؛ هاشمی شاهرودی، المعجم الفقهی لکتب الشیخ الطوسی، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۸۴؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۵.</ref>
یکی از راه‌های آزادی کنیز در اسلام، [[ام‌ولد|استیلاد]] است؛ به این معنا که کنیزی از مالک خود حامله شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام: کتاب العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۴، ص۳۷۲.</ref> چنین زنی بعد از فوت مالک، [[ارث|سهمِ ارثِ]] فرزند خود قرار می‌گیرد و خود به خود آزاد می‌گردد.<ref>نجفی، جواهر الکلام: کتاب العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۴، ص۳۷۷.</ref> در [[فقه|فقه شیعه]] به این کنیز، [[ام ولد|أُمِّ‌وَلَد]] گفته می‌شود<ref>نجفی، جواهر الکلام، کتاب العتق، ۱۳۶۲ش، ج۳۴، ص۳۷۲.</ref> و از آن در چند باب فقه از جمله تجارت، [[وصیت]]، [[طلاق]]، ارث و [[قصاص]] بحث شده‌ است.<ref>انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۶۵؛ هاشمی شاهرودی، المعجم الفقهی لکتب الشیخ الطوسی، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۸۴؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۵.</ref>


===حجاب کنیز===
===حجاب کنیز===
درباره تفاوت حجاب کنیز با زنان آزاد، اختلاف است. [[تفسیر قرآن|مفسران]] [[شیعه]] با توجه به [[آیه جلباب|آیه ۵۹ سوره احزاب]]{{یادداشت|یٰا أَیُّهَا اَلنَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوٰاجِکَ وَ بَنٰاتِکَ وَ نِسٰاءِ اَلْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنیٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلاٰ یُؤْذَیْنَ وَ کٰانَ اَللهُ غَفُوراً رَحِیماً.
درباره تفاوت حجاب کنیز با زنان آزاد، اختلاف است. [[تفسیر قرآن|مفسران]] [[شیعه]] با توجه به [[آیه جلباب|آیه ۵۹ سوره احزاب]]{{یادداشت|یٰا أَیُّهَا اَلنَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوٰاجِکَ وَ بَنٰاتِکَ وَ نِسٰاءِ اَلْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنیٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلاٰ یُؤْذَیْنَ وَ کٰانَ اَللهُ غَفُوراً رَحِیماً.


«ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو روسری‌های بلند (جلباب) خود را بر خویش بیفکنند این (کار) نزدیک‌تر است به آنکه (به [[حجاب]] و [[عفت]]) شناخته شوند تا مورد تعرض و آزار قرار نگیرند؛ و [[خدا|خداوند]] همواره آمرزنده و مهربان است» (سوره احزاب، آیه ۵۹).}} که درباره [[حجاب]] سخن گفته شده و تفاوت حجاب کنیز با زنان آزاد، دیدگاه مختلفی دارند. [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]]، مفسر شیعه قرن ششم هجری، در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]]، دو تفسیر از آیه «ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ؛ آن کار (افکندن روسری‌های بلند (جلباب) خود را بر خویش) نزدیک‌تر است به آنکه (به حجاب و عفت وحرّیت) شناخته شوند تا مورد تعرض و آزار (فاجران) قرار نگیرند» مطرح کرده است:
«ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو روسری‌های بلند (جلباب) خود را بر خویش بیفکنند این (کار) نزدیک‌تر است به آنکه (به [[حجاب]] و [[عفت]]) شناخته شوند تا مورد تعرض و آزار قرار نگیرند؛ و [[خدا|خداوند]] همواره آمرزنده و مهربان است» (سوره احزاب، آیه ۵۹).}} درباره [[حجاب]]، و تفاوت حجاب کنیز با زنان آزاد، دیدگاه مختلفی دارند. [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]]، مفسر شیعه قرن ششم هجری، در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]]، دو تفسیر از آیه «ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ؛ آن کار (افکندن روسری‌های بلند (جلباب) خود را بر خویش) نزدیک‌تر است به آنکه (به حجاب و عفت وحرّیت) شناخته شوند تا مورد تعرض و آزار (فاجران) قرار نگیرند» مطرح کرده است:
*طبق تفسیر نخست، که نظر خود طبرسی است، منظور از شناخته‌شدن در عبارت فوق، این است که با این سخت گیری و دقت در پوشش معلوم شود آنها زن آزاد هستند و کنیز نیستند و برای همین مورد تعرض قرار نگیرند؛ زیرا در آن زمان برخی متعرض زنانی می‌شدند که آزاد نبودند.<ref>شیخ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ش، ج۸، ص۱۸۱.</ref>
*طبق تفسیر نخست که نظر خود طبرسی است، منظور از شناخته‌شدن در عبارت فوق، این است که با این سخت گیری و دقت در پوشش معلوم شود آنها زن آزاد هستند و کنیز نیستند و برای همین مورد تعرض قرار نگیرند؛ زیرا در آن زمان برخی متعرض زنانی می‌شدند که آزاد نبودند.<ref>شیخ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۴۱۵ش، ج۸، ص۱۸۱.</ref>
*تفسیر دوم می‌گوید منظور از شناخته‌شدن، آن است که دانسته شود آن زنان اهل حجاب و پاکدامن‌اند تا مردان فاسق سمت آنها نروند؛ زیرا افراد [[فاسق]] وقتی ببینند زنی پوشش مناسب دارد و پاکدامن است، متعرضش نمی‌شوند.<ref>فضل‌الله، من وحی القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۱۸، ص۳۴۹؛ قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۹۶؛ طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۵۲۷.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]]، [[مرتضی مطهری]] و [[ناصر مکارم شیرازی]] این برداشت را برگزیده‌اند.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۳۳۹-۳۴۰؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۵۰۴-۵۰۵.</ref>
*تفسیر دوم می‌گوید منظور از شناخته‌شدن، آن است که دانسته شود آن زنان اهل حجاب و پاکدامن‌اند تا مردان فاسق سمت آنها نروند؛ زیرا افراد [[فاسق]] وقتی ببینند زنی پوشش مناسب دارد و پاکدامن است، متعرضش نمی‌شوند.<ref>فضل‌الله، من وحی القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۱۸، ص۳۴۹؛ قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۹۶؛ طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۵۲۷.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]]، [[مرتضی مطهری]] و [[ناصر مکارم شیرازی]] این برداشت را برگزیده‌اند.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۳۳۹-۳۴۰؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۵۰۴-۵۰۵.</ref>


۴۴۱

ویرایش