Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۱۲
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (←لقب امام حسین: ویرایش صوری) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش صوری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''ثارُاللَّه''' به معنای خون خدا، از القاب [[امام حسین]] است که در [[زیارت عاشورا]] به او با این عنوان درود فرستاده شده است. درباره معنای ثارالله، تفسیرهای مختلفی بیان شده است از جمله آن که [[خداوند]]، خود انتقامگیرنده خون او است. | ||
== لقب امام حسین == | == لقب امام حسین == | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
ثارالله از القاب [[امام حسین]] است. در برخی از متون روایی از جمله [[زیارت عاشورا]] بر امام حسین،ِ به عنوان ثارالله و پسر ثارالله درود فرستاده شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به، ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۷۶، ۱۹۵، ۱۹۶، ۱۹۹؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۶.</ref> به گفته [[علامه مجلسی]] در برخی از نسخههای [[الکافی (کتاب)|کتاب الکافی]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۶.</ref> ثائرالله به کار رفته است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref> | ثارالله از القاب [[امام حسین]] است. در برخی از متون روایی از جمله [[زیارت عاشورا]] بر امام حسین،ِ به عنوان ثارالله و پسر ثارالله درود فرستاده شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به، ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۷۶، ۱۹۵، ۱۹۶، ۱۹۹؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۶.</ref> به گفته [[علامه مجلسی]] در برخی از نسخههای [[الکافی (کتاب)|کتاب الکافی]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۷۶.</ref> ثائرالله به کار رفته است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref> | ||
ابنرومی، شاعر [[شیعه|شیعی]]( | ابنرومی، شاعر [[شیعه|شیعی]](درگذشت ۲۸۳ق) در قصیدهای که در رثای [[یحیی بن عمر]] سروده، به تعبیر ثارالله اشاره کرده است.<ref>ابن رومی، دیوان، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۷، به نقل از دانشنامه جهان اسلام مدخل ثارالله.</ref> یحیی بن عمر از نوادگان [[امام حسین(ع)]] بود که علیه المُنتَصَر از [[خلفای عباسی]]، قیام کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دار المعرفه، ص۵۰۶.</ref> | ||
== معنا== | == معنا== | ||
ثار از | ثار از ثَأر گرفته شده و از معانی آن خونخواهی (طلب خون مقتول)<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۳۶ (ماده ثار).</ref> و خون است.<ref>زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۳۸.</ref> در برخی از روایات، پس از اشاره به اینکه امام حسین «ثاراللّه فی الارض» است، خداوند منتقم خون او معرفی شده است که انسانها را به خونخواهی وی دعوت میکند.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۲۱۸.</ref>به گفته [[علامه مجلسی|علامه مجلسی،]] منظور از ثاراللّه آن است که خودِ امام حسین در دوران [[رجعت]]، انتقام خون خود و خاندانش را خواهد گرفت.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱.</ref> | ||
=== احتمالات پنجگانه=== | === احتمالات پنجگانه=== | ||
[[ابوالفضل تهرانی]] در [[شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور (کتاب)|کتاب | [[ابوالفضل تهرانی]] در [[شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور (کتاب)|کتاب شِفاء الصُدور]] که در شرح [[زیارت عاشورا]] نوشته شده، برای ثاراللّه پنج احتمال ذکر کرده است: | ||
* کسی که شایسته آن است که خداوند | * ثاراللّه در اصل «اهل ثارالله» بوده است. بنابراین به معنای کسی است که شایسته آن است که خداوند خونخواهی او را بکند. | ||
* کشتهشدهای که خدا | * کشتهشدهای که خدا خونخواه او است. | ||
* | * ثارالله در اصل «الثائرُ لِلَّه» بوده که در آن [[تصحیف]] رخ داده است.بنابراین به معنای کسی است که در راه خدا و برای او خونخواهی کرده است. | ||
*ثارالله مانند | *ثارالله مانند عیناللّه (چشم خدا) و یداللّه (دست خدا) در معنای مَجازی به کار رفته است. | ||
* ثار به معنای خونِ طلبشده است و اضافهاش به اللَّه از آن جهت است که خداوند [[ولی دم]] حقیقی این خون است.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> | * ثار به معنای خونِ طلبشده است و اضافهاش به اللَّه از آن جهت است که خداوند [[ولی دم|ولیّدم]] حقیقی این خون است.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> | ||
تهرانی معنای اول را به علامه مجلسی،<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۲۹۸.</ref> معنای دوم را به | تهرانی معنای اول را به علامه مجلسی،<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۲۹۸.</ref> معنای دوم را به زَمخشَری مفسر اهل سنت و معنای سوم را به [[طریحی|طُرَیحی]] نویسنده [[مجمع البحرین و مطلع النیرین (کتاب)|کتاب مَجمعالبحرین]]<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۳۴-۲۳۵. </ref> نسبت داده و خود معنای پنجم را پذیرفته است. برای معنای چهارم هم قائلی ذکر نکرده و آن را بعید دانسته است.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ص۱۶۳-۱۶۵.</ref> | ||
===خوانش اجتماعی === | ===خوانش اجتماعی === |