۱۷٬۰۶۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش جزیی) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== معنا== | == معنا== | ||
ثار از ثأر گرفته شده و از معانی آن خونخواهی (طلبکردن خون مقتول) | ثار از ثأر گرفته شده و از معانی آن خونخواهی (طلبکردن خون مقتول)<ref>فراهیدی، العین، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۳۶(ماده ثار).</ref> و خون است<ref>زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۳۸.</ref> در برخی از روایات، پس از اشاره به اینکه امام حسین «ثارالله فی الارض» است، خداوند منتقم خون او معرفی شده که انسانها را به خونخواهی وی دعوت میکند.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۲۱۸.</ref>[[علامه مجلسی]] گفته است منظور از ثارالله آن است که خودِ امام حسین در دوران [[رجعت]]، انتقام خون خود و خاندانش را خواهد گرفت.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱.</ref> | ||
طهرانی در [[شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور (کتاب)|کتاب شفاء الصدور]] که آن را در شرح زیارت عاشورا موشته، برای ثار الله پنج احتمال ذکر کرده است: | |||
* کسی که شایسته آن است که خداوند خونخواهی او را بکند؛ ثارالله در اصل «اهل ثارالله» بوده که کلمه اهل حذف شده است. | |||
* کشتهشدهای که خدا خونخواه اوست. | |||
* کسی که در راه خدا و برای او خونخواهی کرده است؛ ثارالله در اصل «الثائرُ لِلَّه» بوده و در آن [[تصحیف]] رخ داده است. | |||
*ثارالله همچون عیناللَّه و یداللَّه در معنای مَجازی به کار رفته است . | |||
* ثار به معنای خونِ طلبشده است و اضافهاش به اللَّه از آن جهت است که خداوند [[ولی دم]] حقیقی این خون است.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> | |||
او معنای اول را به علامه مجلسی،<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۸، ص۲۹۸.</ref> معنای دوم را به زمخشری و معنای سوم را به طریحی <ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۳۴-۲۳۵. </ref> نسبت داده و خود معنای پنجم را پذیرفته و برای معنای چهارم قائلی ذکر نکرده و آن را بعید دانسته است.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ص۱۶۳-۱۶۵.</ref> | |||
===خوانش اجتماعی === | ===خوانش اجتماعی === | ||
[[علی شریعتی]] نظریهپرداز معاصر، خوانشی اجتماعی از ثارالله ارائه داده و میان آن و مفهوم ثوره و وراثت پیوند برقرار کرده است. به گفته او ثار الله تفسیرکننده فلسفه تاریخ انسان و اسلام است. چرا که تمام زندگی انسان از ماجرای هابیل و قابیل تا آخر الزمان، برای تحقق انتقام و خونخواهی است همچنانکه سراسر تاریخ شیعه، نتیجه خونریزیها و ثأرهایی است که از نسلی به نسل دیگر میرسد. او تفاوت ثأرهای شیعی با ثأرهای دوران جاهلیت را در ماهیت آنها دانسته که ثأرهای شیعی را ثار الله میداند و در این میان امام حسین(ع)، که حلقهای از زنجیر [[حضرت آدم]] تا [[آخرالزمان]] است، وارث این خونهاست که خودش نیز به صورت ثأر در آمده است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ص۹۵-۱۰۶.</ref> | [[علی شریعتی]] نظریهپرداز معاصر، خوانشی اجتماعی از ثارالله ارائه داده و میان آن و مفهوم ثوره و وراثت پیوند برقرار کرده است. به گفته او ثار الله تفسیرکننده فلسفه تاریخ انسان و اسلام است. چرا که تمام زندگی انسان از ماجرای هابیل و قابیل تا آخر الزمان، برای تحقق انتقام و خونخواهی است همچنانکه سراسر تاریخ شیعه، نتیجه خونریزیها و ثأرهایی است که از نسلی به نسل دیگر میرسد. او تفاوت ثأرهای شیعی با ثأرهای دوران جاهلیت را در ماهیت آنها دانسته که ثأرهای شیعی را ثار الله میداند و در این میان امام حسین(ع)، که حلقهای از زنجیر [[حضرت آدم]] تا [[آخرالزمان]] است، وارث این خونهاست که خودش نیز به صورت ثأر در آمده است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ص۹۵-۱۰۶.</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
*ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، تصحیح: عبدالحسین امینی، نجف، دار المرتضویه، ۱۳۵۶ش. | *ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، تصحیح: عبدالحسین امینی، نجف، دار المرتضویه، ۱۳۵۶ش. | ||
*ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، چاپ کاظم مظفر، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست قم، ۱۴۰۵ق. | *ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، چاپ کاظم مظفر، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست قم، ۱۴۰۵ق. | ||
*شریعتی، علی، حسین وارث آدم، تهران، ۱۳۸۱ش. | *شریعتی، علی، حسین وارث آدم، تهران، ۱۳۸۱ش. | ||
*طهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاءالصدور فی شرح زیارة العاشور، تهران، ۱۳۷۶ش. | *طهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاءالصدور فی شرح زیارة العاشور، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۶ش. | ||
* فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تصحیح: مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، هجرت، ۱۴۱۰ق. | * فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تصحیح: مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، هجرت، ۱۴۱۰ق. | ||
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح: سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی متضوی، ۱۴۱۶ق. | * طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح: سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی متضوی، ۱۴۱۶ق. |
ویرایش