۱۷٬۸۰۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==خط توقیعات== | ==خط توقیعات== | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = آخرین توقیع امام مهدی(عج) به [[علی بن محمد سمری|نایب چهارم]]:|«تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد پس خود را آماده ساز و به کسی برای جانشینی پس از خودت وصیت نکن چراکه [[غیبت کبرا|غیبت دوم (کامل)]] آغاز گردیده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند. ظهور، پس از گذشت زمانی دراز و سخت شدن دلها و پر شدن زمین از جور و ستم خواهد بود. بزودی کسانی از شیعیانم میآیند و ادعای دیدنِ مرا میکنند. آگاه باشید که هر کس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی|صیحه]]، ادعای دیدن مرا کند، دروغگو و افترا زننده است.»|تاریخ بایگانی|| منبع = صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۱۶.| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پسزمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان = آخرین توقیع امام مهدی(عج) به [[علی بن محمد سمری|نایب چهارم]]:|«تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد پس خود را آماده ساز و به کسی برای جانشینی پس از خودت وصیت نکن چراکه [[غیبت کبرا|غیبت دوم (کامل)]] آغاز گردیده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند. ظهور، پس از گذشت زمانی دراز و سخت شدن دلها و پر شدن زمین از جور و ستم خواهد بود. بزودی کسانی از شیعیانم میآیند و ادعای دیدنِ مرا میکنند. آگاه باشید که هر کس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی|صیحه]]، ادعای دیدن مرا کند، دروغگو و افترا زننده است.»|تاریخ بایگانی|| منبع = صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۱۶.| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پسزمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
توقیعات به خط یا املای [[امامان]] بوده است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۶، ۱۰۲ـ۱۰۳، ۱۰۷، ۵۱۰ | توقیعات به خط یا املای [[امامان]] بوده است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۶، ۱۰۲ـ۱۰۳، ۱۰۷، ۵۱۰.</ref> و در مواردی در ذیل نامه بر نگارش آن به خط آنان تصریح شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۳، ۵۵۱.</ref> تصریحهای بسیار بر نگارش توقیع به خط امامان<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۰۳، ۵۱۰؛ صدوق، ۱۳۶۳ ش، ج۲، ص۴۸۳؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۲۸۵، ۲۹۰.</ref> دلیلی بر نادرستی ادعای نگارش توقیعات توسط نائبان امامان یا وکیلان آنها ارزیابی شده است.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۷۹.</ref> همچنین احتمال داده شده که تصریح بر نگارش توقیع به خط امام مهدی(عج)، برای شناسایی توقیعات دروغینی بوده که به او نسبت داده میشد و یا شناسایی ادعای برخی منحرفان در مورد نگارش توقیع.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref> برای نمونه [[احمد بن اسحاق قمی]] در دیدار با امام عسکری(ع) از او درخواست کرد دستخطی برای وی بنگارند تا با آن نامههای امام را شناسایی کند و امام درخواست او را اجابت کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱۳.</ref> با این حال توقیعی در پاسخ مردم قم صادر شده که پاسخها به خط [[احمد بن ابراهیم نوبختی]] و به املای [[حسین بن روح]] بوده است.<ref> طوسی، ۱۴۱۱، ص۳۷۳.</ref> البته از حسین بن روح نقل شده که «در امر دین از خود سخن نمیگوید، بلکه همه را از «اصل» (امام مهدی(عج)) شنیده است».<ref> صدوق، کمالالدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۰۸-۵۰۹.</ref> | ||
تصریحهای بسیار بر نگارش توقیع به خط | |||
== اعتبار توقیعات == | == اعتبار توقیعات == | ||
توقیعات معمولاً به صورت مکاتبه بوده است. فقها و حدیثشناسان درباره اعتبار مکاتبات، اختلافنظر دارند. برخی فقها در اعتبار مکاتبات مناقشه کردهاند<ref>آبی، ج۲، ص۱۸۰؛ محقق حلّی، ۱۳۷۱ ش، ص۳۲۴؛ علامه حلّی، ج۷، ص۲۴۸؛ شهید اول، ج۳، ص۵۷۷؛ محقق کرکی، ج۱، ص۴۵۷، ج۲، ص۸۴، ج۱۲، ص۸۵؛ شهید ثانی، ۱۳۸۰ ش، ج۱، ص۳۸۸.</ref> و از سخنان برخی دیگر برمیآید که مکاتبه را همارز حدیث شفاهی نمیدانند<ref>محقق حلّی، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۶۵۹؛ شهیدثانی، ۱۳۸۰ ش، ج۲، ص۵۵۵، ۵۷۳.</ref> اما دلیلی بر بیاعتباری مکاتبه یا همارز نبودن اعتبار مکاتبه و حدیث شفاهی، در کتابهای فقهی ذکر نشده است.{{مدرک}} در کتب [[درایة الحدیث]] نیز این بحث مطرح شده است.<ref>خطیب بغدادی، ص۳۷۳ـ۳۷۴؛ ابن صلاح، ص۱۵۴ـ ۱۵۵.</ref> | توقیعات معمولاً به صورت مکاتبه بوده است. فقها و حدیثشناسان درباره اعتبار مکاتبات، اختلافنظر دارند. برخی فقها در اعتبار مکاتبات مناقشه کردهاند<ref>آبی، ج۲، ص۱۸۰؛ محقق حلّی، ۱۳۷۱ ش، ص۳۲۴؛ علامه حلّی، ج۷، ص۲۴۸؛ شهید اول، ج۳، ص۵۷۷؛ محقق کرکی، ج۱، ص۴۵۷، ج۲، ص۸۴، ج۱۲، ص۸۵؛ شهید ثانی، ۱۳۸۰ ش، ج۱، ص۳۸۸.</ref> و از سخنان برخی دیگر برمیآید که مکاتبه را همارز حدیث شفاهی نمیدانند<ref>محقق حلّی، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۶۵۹؛ شهیدثانی، ۱۳۸۰ ش، ج۲، ص۵۵۵، ۵۷۳.</ref> اما دلیلی بر بیاعتباری مکاتبه یا همارز نبودن اعتبار مکاتبه و حدیث شفاهی، در کتابهای فقهی ذکر نشده است.{{مدرک}} در کتب [[درایة الحدیث]] نیز این بحث مطرح شده است.<ref>خطیب بغدادی، ص۳۷۳ـ۳۷۴؛ ابن صلاح، ص۱۵۴ـ ۱۵۵.</ref> |
ویرایش