Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۸۵۲
ویرایش
جز (←ویژگیهای حسن صباح) |
(ویرایش) |
||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
== صباح، نماینده امام غائب == | == صباح، نماینده امام غائب == | ||
در این زمان، اسماعیلیان نزاری، امامی در دسترس نداشتند و مانند دوره پیش از فاطمی، بار دیگر [[دوره سَتر]] (دوره غیبت امامشان) را تجربه | در این زمان، اسماعیلیان نزاری، امامی در دسترس نداشتند و مانند دوره پیش از فاطمی، بار دیگر [[دوره سَتر]] (دوره غیبت امامشان) را تجربه میکردند. در چنین وضعی، حجت نماینده تام الاختیار امام بود. | ||
نزاریان در این دوره سَتر، حسن صباح را به عنوان حجت امام غایبشان پذیرفتند. حسن نیز، که ظهور قریب الوقوع امام را پیشگویی میکرد، خود را حجت او میدانست.<ref> هفت باب بابا سیدنا، ص۲۱ـ۲۲؛ دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۷۵ش، ص۴۰۰ـ۴۰۳.</ref> | نزاریان در این دوره سَتر، حسن صباح را به عنوان حجت امام غایبشان پذیرفتند. حسن نیز، که ظهور قریب الوقوع امام را پیشگویی میکرد، خود را حجت او میدانست.<ref> هفت باب بابا سیدنا، ص۲۱ـ۲۲؛ دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۷۵ش، ص۴۰۰ـ۴۰۳.</ref> | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
حسن صباح در رساله ذکر شده، نظریه شیعی تعلیم را، از نو شرح داده که در آن مبنایی منطقی برای تبیین مرجعیت یک معلم صادق به عنوان راهنمای روحانی افراد بشر، به جای علمای متعدد [[اهل سنت]]، بنیان نهاده است که بنابر آن، این معلم صادق شخصی غیر از امام اسماعیلی زمان نمیتوانست باشد. | حسن صباح در رساله ذکر شده، نظریه شیعی تعلیم را، از نو شرح داده که در آن مبنایی منطقی برای تبیین مرجعیت یک معلم صادق به عنوان راهنمای روحانی افراد بشر، به جای علمای متعدد [[اهل سنت]]، بنیان نهاده است که بنابر آن، این معلم صادق شخصی غیر از امام اسماعیلی زمان نمیتوانست باشد. | ||
ترویج این عقیده واکنش دستگاه اهل سنّت و [[خلافت عباسی]] را برانگیخت و در این میان، [[غزالی]] از طرف خلیفه عباسی، | ترویج این عقیده واکنش دستگاه اهل سنّت و [[خلافت عباسی]] را برانگیخت و در این میان، [[غزالی]] از طرف خلیفه عباسی، مأموریت یافت که رساله جامعی در رد باطنیه (اسماعیلیه) بنویسد.<ref> رجوع کنید به غزالی، ص۳ـ۵.</ref> | ||
او در رسالهای کهاندک زمانی قبل از ۴۸۸ نوشت و بعداً به المستظهری شهرت یافت، عقیده تعلیم را رد کرد. از این به بعد، اسماعیلیه ایران به تعلیمیه نیز شهرت یافت.<ref> دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۴، ۴۲۵.</ref> | او در رسالهای کهاندک زمانی قبل از ۴۸۸ نوشت و بعداً به المستظهری شهرت یافت، عقیده تعلیم را رد کرد. از این به بعد، اسماعیلیه ایران به تعلیمیه نیز شهرت یافت.<ref> دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۴، ۴۲۵.</ref> | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
با مرگ سلطان محمدبن ملکشاه در ۵۱۱، سلجوقیان بار دیگر بر سر جانشینی سلطان دچار منازعات داخلی شدند و این به نزاریان ایران فرصت داد تا حدودی شکستهای قبلی خود را جبران نمایند. تا سالهای پایان عمر حسن صباح، قیام ضد سلجوقی اسماعیلیان ایران قوّت اولیه خود را از دست داده بود. | با مرگ سلطان محمدبن ملکشاه در ۵۱۱، سلجوقیان بار دیگر بر سر جانشینی سلطان دچار منازعات داخلی شدند و این به نزاریان ایران فرصت داد تا حدودی شکستهای قبلی خود را جبران نمایند. تا سالهای پایان عمر حسن صباح، قیام ضد سلجوقی اسماعیلیان ایران قوّت اولیه خود را از دست داده بود. | ||
از طرفی، | از طرفی، لشکرکشیهای طولانی سلجوقیان برای راندن اسماعیلیه از قلعههایشان بدون نتیجه مانده بود و اسماعیلیان ایران توانسته بودند قلعههای زیادی را همچنان در [[رودبار]]، [[قومس]] و [[قهستان]] حفظ کنند. بنابراین، اینک مرحله جدیدی آغاز شده بود که میتوان آن را [[دوران وقفه]] نامید.<ref> رجوع کنید به رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۷۵ش، ص۴۱۸ـ۴۱۹.</ref> | ||
== | == ویژگیها == | ||
حسن صباح که [[کلام|متکلم]]، [[فلسفه|فیلسوف]] و منجم بود، در مدیریت و تدابیر سیاسی و جنگی نیز تبحر داشت. وی زندگی زاهدانهای داشت و شیوه زندگی او سرمشق دیگر نزاریان شده بود. وی بیش از سی سال در الموت مانده بود و گفته شده است که هرگز از آن بیرون نیامد و همیشه در حجره کوچک خود ماند و خود را وقف مطالعه کتاب و انشای تعالیم دعوت اسماعیلیه نزاری و اداره امور دولت اسماعیلی کرد. | حسن صباح که [[کلام|متکلم]]، [[فلسفه|فیلسوف]] و منجم بود، در مدیریت و تدابیر سیاسی و جنگی نیز تبحر داشت. وی زندگی زاهدانهای داشت و شیوه زندگی او سرمشق دیگر نزاریان شده بود. وی بیش از سی سال در الموت مانده بود و گفته شده است که هرگز از آن بیرون نیامد و همیشه در حجره کوچک خود ماند و خود را وقف مطالعه کتاب و انشای تعالیم دعوت اسماعیلیه نزاری و اداره امور دولت اسماعیلی کرد. | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
حسن در رهبری، صفاتی استثنائی داشت و به رغم شکستهای مختلف هیچ وقت ایثارگری و هدفهای خود را از دست نداد و توانست دولت و دعوت نزاریه را بنیان گذارد و آنها را در سالهای اولیه پرآشوب رهبری کند. | حسن در رهبری، صفاتی استثنائی داشت و به رغم شکستهای مختلف هیچ وقت ایثارگری و هدفهای خود را از دست نداد و توانست دولت و دعوت نزاریه را بنیان گذارد و آنها را در سالهای اولیه پرآشوب رهبری کند. | ||
== درگذشت | == درگذشت == | ||
حسن صباح چون پایان عمرش را نزدیک دید، [[کیابزرگ امید]] را از [[لَمسر]] فراخواند و او را داعی دیلم و جانشین خود در [[الموت]] کرد. حسن صباح در پی بیماری کوتاهی، در ۶ [[ربیع الآخر|ربیع الآخر]] ۵۱۸ درگذشت. او را در نزدیکی قلعه الموت به خاک سپردند. مقبره او، که بعداً کیابزرگ امید و دیگر رهبران نزاریه ایران نیز در آنجا دفن شدند، تا هنگامی که به دست مغولان ویران گشت، زیارتگاه اسماعیلیان نزاری بود.<ref> رجوع کنید به ابن اثیر، ج۱۰، ص۶۲۵؛ جوینی، ج۳، ص۲۱۵ـ۲۱۶؛ رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۳۳ـ ۱۳۴؛ کاشانی، زبدة التواریخ، ص۱۶۸.</ref> | حسن صباح چون پایان عمرش را نزدیک دید، [[کیابزرگ امید]] را از [[لَمسر]] فراخواند و او را داعی دیلم و جانشین خود در [[الموت]] کرد. حسن صباح در پی بیماری کوتاهی، در ۶ [[ربیع الآخر|ربیع الآخر]] ۵۱۸ درگذشت. او را در نزدیکی قلعه الموت به خاک سپردند. مقبره او، که بعداً کیابزرگ امید و دیگر رهبران نزاریه ایران نیز در آنجا دفن شدند، تا هنگامی که به دست مغولان ویران گشت، زیارتگاه اسماعیلیان نزاری بود.<ref> رجوع کنید به ابن اثیر، ج۱۰، ص۶۲۵؛ جوینی، ج۳، ص۲۱۵ـ۲۱۶؛ رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۳۳ـ ۱۳۴؛ کاشانی، زبدة التواریخ، ص۱۶۸.</ref> | ||