پرش به محتوا

حدیث سلسلةالذهب: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۸: خط ۳۸:
==منابع اهل سنت==
==منابع اهل سنت==
منابع [[اهل سنت]] نیز این حدیث را گزارش کرده‌اند. در کتاب‌های حدیثی اهل سنت چندین قول در مورد تعداد افرادی که جریان این حدیث را گزارش کرده‌اند وجود دارد برخی تعداد این افراد را ده هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، مهمان‌‌نامه بخارا، تهران، ص۳۴۵؛ به نقل از حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> برخی بیست هزار نفر<ref>ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۳؛ سهمودی، جواهر العقدین، ۱۴۰۷ق، ۳۳۴؛ ابن حجر هیثمی،‌ الصواعق المحرقة‌، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۵؛ به نقل از حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> و برخی دیگر تعداد این افراد را سی هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۰:؛ به نقل از حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> گزارش کرده‌اند که برخی قول بیست هزار نفر را مشهور می‌دانند.<ref>حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> بر این اساس افراد زیادی از [[محدث|محدثان]] اهل سنت روایت سلسله الذهب را نقل کرده‌اند؛ اما در میان آنها تنها افراد معدودی همچون قندوزی در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع الموده]] به جمله پایانی روایت «''' وانا من شروطها'''» اشاره کرده‌اند.<ref>قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ص۳۶۴.</ref> از برخی از اهل سنت همچون [[احمد بن حنبل]] و [[اباصلت هروی]] نقل شده است که اگر این اسناد بر دیوانه‌ای خوانده شود هر آینه عاقل می‌شود یا شفا می‌یابد.<ref>ابن حجر هیثمی،‌ الصواعق المحرقة‌، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۴-۵؛  سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۵؛ به نقل از حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref>
منابع [[اهل سنت]] نیز این حدیث را گزارش کرده‌اند. در کتاب‌های حدیثی اهل سنت چندین قول در مورد تعداد افرادی که جریان این حدیث را گزارش کرده‌اند وجود دارد برخی تعداد این افراد را ده هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، مهمان‌‌نامه بخارا، تهران، ص۳۴۵؛ به نقل از حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> برخی بیست هزار نفر<ref>ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۳؛ سهمودی، جواهر العقدین، ۱۴۰۷ق، ۳۳۴؛ ابن حجر هیثمی،‌ الصواعق المحرقة‌، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۵؛ به نقل از حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> و برخی دیگر تعداد این افراد را سی هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۰:؛ به نقل از حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> گزارش کرده‌اند که برخی قول بیست هزار نفر را مشهور می‌دانند.<ref>حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> بر این اساس افراد زیادی از [[محدث|محدثان]] اهل سنت روایت سلسله الذهب را نقل کرده‌اند؛ اما در میان آنها تنها افراد معدودی همچون قندوزی در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع الموده]] به جمله پایانی روایت «''' وانا من شروطها'''» اشاره کرده‌اند.<ref>قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ص۳۶۴.</ref> از برخی از اهل سنت همچون [[احمد بن حنبل]] و [[اباصلت هروی]] نقل شده است که اگر این اسناد بر دیوانه‌ای خوانده شود هر آینه عاقل می‌شود یا شفا می‌یابد.<ref>ابن حجر هیثمی،‌ الصواعق المحرقة‌، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۴-۵؛  سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۵؛ به نقل از حبیبی‌تبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref>
== سلسله الذهب به نقلی دیگر =
== سلسله الذهب به نقلی دیگر ==
{{جعبه نقل قول| نقل‌قول = '''یقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی وَلَایةُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ نَارِی.'''{{سخ}}...خداوند جل جلاله می‌فرماید: ولایت علی ابن ابی‌طالب دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>ابن بابویه([[صدوق]])، [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی]]، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</small>| تراز = راست| عرض = ۳۸۰px| اندازه خط = ۱۷px| رنگ پس‌زمینه = #c0d5fc| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}در کنار روایت سلسله الذهب معروف میان اهل سنت و شیعه روایتی شبیه آن نیز نقل شده است که البته مضمون متفاوتی دارد. شباهت این دو روایت این است که هر دو حدیث قدسی هستند یعنی محتوا و مفهوم آنها از طرف خداوند به قلب [[حضرت رسول(ص)]] القا شده‌اند<ref>مدیرشانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۷۵ش، ص۱۳.</ref> و در سند هر دو روایت ائمه معصومین قرار دارند. شباهت دیگر این دو روایت این است که هر دو از [[امام رضا(ع)]] نقل شده‌اند. اما مهم‌ترین تفاوت آنها این است که در این روایت با صراحت به [[ولایت امام علی(ع)|ولایت علی ابن ابیطالب]] اشاره شده است. شیخ صدوق در کتاب [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی]]<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</ref> و [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا(ع)]]<ref>صدوق، ، عیون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۶.</ref>، [[شعیری]] (قرن ششم) در کتاب [[جامع الاخبار|جامع الأخبار]]<ref>شعیری، جامع الاخباری، نجف، ص۱۴.</ref> و [[حسکانی]] (وفات ۴۹۰ق) از عالمان اهل سنت در کتاب [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ص۱۷۰.</ref> این روایت را نقل کرده‌اند و محدثان بعد از آنها مکررا این روایت را در کتب خویش آورده‌اند.  
{{جعبه نقل قول| نقل‌قول = '''یقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی وَلَایةُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ نَارِی.'''{{سخ}}...خداوند جل جلاله می‌فرماید: ولایت علی ابن ابی‌طالب دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>ابن بابویه([[صدوق]])، [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی]]، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</small>| تراز = راست| عرض = ۳۸۰px| اندازه خط = ۱۷px| رنگ پس‌زمینه = #c0d5fc| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}در کنار روایت سلسله الذهب معروف میان اهل سنت و شیعه روایتی شبیه آن نیز نقل شده است که البته مضمون متفاوتی دارد. شباهت این دو روایت این است که هر دو حدیث قدسی هستند یعنی محتوا و مفهوم آنها از طرف خداوند به قلب [[حضرت رسول(ص)]] القا شده‌اند<ref>مدیرشانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۷۵ش، ص۱۳.</ref> و در سند هر دو روایت ائمه معصومین قرار دارند. شباهت دیگر این دو روایت این است که هر دو از [[امام رضا(ع)]] نقل شده‌اند. اما مهم‌ترین تفاوت آنها این است که در این روایت با صراحت به [[ولایت امام علی(ع)|ولایت علی ابن ابیطالب]] اشاره شده است. شیخ صدوق در کتاب [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی]]<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</ref> و [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا(ع)]]<ref>صدوق، ، عیون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۶.</ref>، [[شعیری]] (قرن ششم) در کتاب [[جامع الاخبار|جامع الأخبار]]<ref>شعیری، جامع الاخباری، نجف، ص۱۴.</ref> و [[حسکانی]] (وفات ۴۹۰ق) از عالمان اهل سنت در کتاب [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ص۱۷۰.</ref> این روایت را نقل کرده‌اند و محدثان بعد از آنها مکررا این روایت را در کتب خویش آورده‌اند.  


confirmed، protected، templateeditor
۲۱۲

ویرایش