کاربر ناشناس
قیام توابین: تفاوت میان نسخهها
شناسه+ تصحیح ارجاعات
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←پیوند به بیرون: افزایش ناوبری) |
imported>Sama (شناسه+ تصحیح ارجاعات) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قیام توابین''' اولین قیام [[شیعی]] پس از واقعه [[عاشورا]] با هدف انتقام از قاتلان [[امام حسین]](ع). این قیام در سال ۶۵ ق به دست [[مسلمانان]] و دوستداران [[اهل بیت]](ع) در مقابله با لشکر [[شام]] و در منطقه [[عین الورده]] رخ داد که رهبری آن بر عهده [[سلیمان بن صرد خزاعی]] بود. | '''قیام توابین''' اولین قیام [[شیعی]] پس از واقعه [[عاشورا]] با هدف انتقام از قاتلان [[امام حسین]](ع). توابین از سال ۶۱ق پس از واقعه عاشورا مخفیانه در پی جمعآوری نیرو و اسلحه بودند. گفته شده است به دلیل عدمهمراهی مختار ثقفی، بسیاری از شیعیان همراه توابین نشدند. این قیام در سال ۶۵ ق به دست [[مسلمانان]] و دوستداران [[اهل بیت]](ع) در مقابله با لشکر [[شام]] و در منطقه [[عین الورده]] رخ داد که رهبری آن بر عهده [[سلیمان بن صرد خزاعی]] بود. در جنگی چهار روزه، بسیاری از توابین کشته شدند. باقیمانده سپاه به رهبری رفاعة بن شداد عقبنشینی کردند. | ||
== انگیزه قیام == | == انگیزه قیام == | ||
پس از [[واقعه عاشورا]] و شهادت [[امام حسین(ع)]] و یارانش، برخی [[شیعیان]] که با وعده [[بیعت]]، از حسین بن علی(ع) دعوت کردند به [[کوفه]] بیاید و سپس از خطای خویش در پیمان شکنی و یاری نرساندن به امام(ع)، سخت پشیمان بودند، تصمیم بر آن گرفتند که گناه و اشتباه خویش را جبران کنند. آنان در جلسات متعدد به این نتیجه رسیدند که این ننگ جز با کشته شدن در راه امام حسین(ع) و گرفتن انتقام از قاتلان وی پاک نمیشود.<ref>الطبقات الکبری، ج ۶، ص۲۵. کتاب الفتوح، ج ۶، ص۲۰۵ و ۲۰۶.</ref> | پس از [[واقعه عاشورا]] و شهادت [[امام حسین(ع)]] و یارانش، برخی [[شیعیان]] که با وعده [[بیعت]]، از حسین بن علی(ع) دعوت کردند به [[کوفه]] بیاید و سپس از خطای خویش در پیمان شکنی و یاری نرساندن به امام(ع)، سخت پشیمان بودند، تصمیم بر آن گرفتند که گناه و اشتباه خویش را جبران کنند. آنان در جلسات متعدد به این نتیجه رسیدند که این ننگ جز با کشته شدن در راه امام حسین(ع) و گرفتن انتقام از قاتلان وی پاک نمیشود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۶، ص۲۵. ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج ۶، ص۲۰۵ و ۲۰۶.</ref> | ||
== شکل گیری قیام == | == شکل گیری قیام == | ||
چند ماه پس از [[واقعه کربلا|حادثه کربلا]]، حدود صد تن از شیعیان در خانه سلیمان بن صرد خزاعی که از چهرههای سرشناس [[کوفه]] بود، گرد آمدند. سلیمان در این جلسه با اشاره به [[آیه]] ۵۴ سوره بقره و [[توبه]] قوم [[موسی بن عمران|موسی]](ع) خطاب به حاضران گفت: ما وعده یاری به [[اهل بیت]] [[پیامبر (ص)]] دادیم، اما یاریشان نکردیم. در انتظار فرجام کار ماندیم تا آن که فرزند پیامبرمان کشته شد. حال خدا از ما راضی نمیشود مگر آن که با قاتلان او بجنگیم، شمشیرها را تیز کنید و اسب و نیرو فراهم سازید تا فرا خوانده شوید.<ref>بحارالانوار، ج ۴۵، ص۳۵۵.</ref> | چند ماه پس از [[واقعه کربلا|حادثه کربلا]]، حدود صد تن از شیعیان در خانه سلیمان بن صرد خزاعی که از چهرههای سرشناس [[کوفه]] بود، گرد آمدند. سلیمان در این جلسه با اشاره به [[آیه]] ۵۴ سوره بقره و [[توبه]] قوم [[موسی بن عمران|موسی]](ع) خطاب به حاضران گفت: ما وعده یاری به [[اهل بیت]] [[پیامبر (ص)]] دادیم، اما یاریشان نکردیم. در انتظار فرجام کار ماندیم تا آن که فرزند پیامبرمان کشته شد. حال خدا از ما راضی نمیشود مگر آن که با قاتلان او بجنگیم، شمشیرها را تیز کنید و اسب و نیرو فراهم سازید تا فرا خوانده شوید.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص۳۵۵.</ref> | ||
پس از سخنان سلیمان، دیگر بزرگان شیعه و یاران [[امام علی]](ع) نظیر [[مسیب بن نجبة فزاری]]، [[رفاعة بن شداد بجلی]]، [[عبدالله بن وال تمیمی]] و [[عبدالله بن سعد ازدی]] به سخنرانی پرداختند و سرانجام سلیمان بن صرد خزاعی به رهبری قیام برگزیده شد.<ref>الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۶۰.</ref> | پس از سخنان سلیمان، دیگر بزرگان شیعه و یاران [[امام علی]](ع) نظیر [[مسیب بن نجبة فزاری]]، [[رفاعة بن شداد بجلی]]، [[عبدالله بن وال تمیمی]] و [[عبدالله بن سعد ازدی]] به سخنرانی پرداختند و سرانجام سلیمان بن صرد خزاعی به رهبری قیام برگزیده شد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۶۰.</ref> | ||
== اهداف قیام == | == اهداف قیام == | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== گردآوری نیرو == | == گردآوری نیرو == | ||
تشکیل جلسات هفتگی [[توابین]] در سال ۶۱ ه.ق به صورت پنهانی درباره شکل گیری جنبش، از تهیه نیرو گرفته تا موعد قیام در حضور سلیمان بن صرد برگزار میشد. آنان مخفیانه درون کوفه و قبایل اطراف به تهیه نیرو و اسلحه پرداخته و مقدمات جنگ را آماده میکردند.<ref>تاریخ طبری، ج ۴، ص۴۳۰ و ۴۳۱.</ref> | تشکیل جلسات هفتگی [[توابین]] در سال ۶۱ ه.ق به صورت پنهانی درباره شکل گیری جنبش، از تهیه نیرو گرفته تا موعد قیام در حضور سلیمان بن صرد برگزار میشد. آنان مخفیانه درون کوفه و قبایل اطراف به تهیه نیرو و اسلحه پرداخته و مقدمات جنگ را آماده میکردند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج ۴، ص۴۳۰ و ۴۳۱.</ref> | ||
به دنبال تشکیل سپاه، سلیمان بن صرد خزاعی در سال ۶۴ ه.ق نامههایی را به [[سعد بن حذیفه]]، رهبر شیعیان مدائن و [[مثنی بن مخرمه عبدی]] از بزرگان [[شیعه]] [[بصره]] مینویسد و آنان را به قیام فرا میخواند. شیعیان بصره و [[مدائن]] نیز در پاسخ به نامه سلیمان، آمادگی خویش را اعلام داشته و پذیرفتند که در قیام آنان شرکت کنند.<ref>بحارالانوار، ج ۴۵، ص۳۵۵ و ۳۵۶. تاریخ طبری، ج ۴، ص۴۲۹.</ref> | به دنبال تشکیل سپاه، سلیمان بن صرد خزاعی در سال ۶۴ ه.ق نامههایی را به [[سعد بن حذیفه]]، رهبر شیعیان مدائن و [[مثنی بن مخرمه عبدی]] از بزرگان [[شیعه]] [[بصره]] مینویسد و آنان را به قیام فرا میخواند. شیعیان بصره و [[مدائن]] نیز در پاسخ به نامه سلیمان، آمادگی خویش را اعلام داشته و پذیرفتند که در قیام آنان شرکت کنند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص۳۵۵ و ۳۵۶.طبری، تاریخ طبری، ج ۴، ص۴۲۹.</ref> | ||
== آغاز قیام == | == آغاز قیام == | ||
سلیمان بن صرد در [[ربیع الاول]] سال ۶۵ ه.ق قیام خود را شروع کرد. هرچند افراد زیادی وعده داده بودند که همراه وی میشوند اما سرانجام چهار هزار نفر در نخیله ،محل تجمع سپاه توابین، حضور یافتند.<ref>البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۶ و ۲۷۷.</ref> | سلیمان بن صرد در [[ربیع الاول]] سال ۶۵ ه.ق قیام خود را شروع کرد. هرچند افراد زیادی وعده داده بودند که همراه وی میشوند اما سرانجام چهار هزار نفر در نخیله ،محل تجمع سپاه توابین، حضور یافتند.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۶ و ۲۷۷.</ref> | ||
نقل گردیده که [[مختار ثقفی]]، سلیمان را فاقد دانش سیاسی و نظامی میدانست و بخش عظیمی از شیعیان به این دلیل از سپاه سلیمان جدا شدند.<ref>انساب الاشراف، ج۶، ص۳۶۷-۳۶۸.</ref> | نقل گردیده که [[مختار ثقفی]]، سلیمان را فاقد دانش سیاسی و نظامی میدانست و بخش عظیمی از شیعیان به این دلیل از سپاه سلیمان جدا شدند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۶۷-۳۶۸.</ref> | ||
لشکر [[توابین]] در ۵ [[ربیع الاول]] از نخیله راهی [[دمشق]] شدند. هنگامی که سپاه به [[کربلا]] رسید، از اسبها پیاده شدند و گریان خود را به قبر امام(ع) رسانده و اجتماع پرشوری را تشکیل دادند.<ref>الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۷۸.</ref> سلیمان در میان آنان گفت: خدایا تو شاهد باش که ما بر دین و راه حسین(ع) و دشمن قاتلان او هستیم.<ref>تاریخ طبری، ج ۴، ص۴۵۶ و ۴۵۷..</ref> توابین نیز به [[دعا]] پرداختند تا حال که توفیق [[شهادت]] در رکاب حسین(ع) نصیب آنان نشده است، خداوند از [[شهید]] شدن آنان پس از او محروم نسازد.<ref>مقتل ابو مخنف، ص۲۹۱.</ref> | لشکر [[توابین]] در ۵ [[ربیع الاول]] از نخیله راهی [[دمشق]] شدند. هنگامی که سپاه به [[کربلا]] رسید، از اسبها پیاده شدند و گریان خود را به قبر امام(ع) رسانده و اجتماع پرشوری را تشکیل دادند.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۷۸.</ref> سلیمان در میان آنان گفت: خدایا تو شاهد باش که ما بر دین و راه حسین(ع) و دشمن قاتلان او هستیم.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج ۴، ص۴۵۶ و ۴۵۷..</ref> توابین نیز به [[دعا]] پرداختند تا حال که توفیق [[شهادت]] در رکاب حسین(ع) نصیب آنان نشده است، خداوند از [[شهید]] شدن آنان پس از او محروم نسازد.<ref>ابیمخنف، مقتل ابو مخنف، ص۲۹۱.</ref> | ||
== شروع پیکار == | == شروع پیکار == | ||
توابین قبل از رسیدن لشکر شام، در منطقه [[عین الورده]] اردو زد و پنج روز در آن جا به استراحت پرداخت. سلیمان در روز کارزار به تبیین پیکار و سفارشات جنگی پرداخت و جانشینان خویش را معرفی کرد. وی خطاب به حضار گفت: اگر من کشته شدم فرمانده سپاه «[[مسیب بن نجبه]]» است و پس از او، [[عبدالله بن سعد بن نفیل]] فرماندهی سپاه را بر عهده بگیرد. پس از کشته شدن او، [[عبدالله بن وال]] و [[رفاعه بن شداد]]، دیگر فرماندهان نبرد توابین هستند.<ref>البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۸.</ref> در ۲۵ [[جمادی الاول]]، دو سپاه برابر یکدیگر قرار گرفتند و نبرد سهمگین بین توابین و لشکر [[شام]] آغاز شد.<ref>الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۸۲.</ref>فرماندهی سپاه شام را [[عبیدالله بن زیاد]] بر عهده داشت. [[حصین بن نمیر]]، [[ شرحبيل بن ذی الكلاع حميری]]، [[ ادهم بن محرز باهلى]]، [[ ربيعة بن مخارق عنوى]] و [[جبلة بن عبد الله خثعمى]] وی را همراهی میکردند.<ref>انساب الاشراف، ج۶، ص ۳۷۰.</ref> | توابین قبل از رسیدن لشکر شام، در منطقه [[عین الورده]] اردو زد و پنج روز در آن جا به استراحت پرداخت. سلیمان در روز کارزار به تبیین پیکار و سفارشات جنگی پرداخت و جانشینان خویش را معرفی کرد. وی خطاب به حضار گفت: اگر من کشته شدم فرمانده سپاه «[[مسیب بن نجبه]]» است و پس از او، [[عبدالله بن سعد بن نفیل]] فرماندهی سپاه را بر عهده بگیرد. پس از کشته شدن او، [[عبدالله بن وال]] و [[رفاعه بن شداد]]، دیگر فرماندهان نبرد توابین هستند.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۸.</ref> در ۲۵ [[جمادی الاول]]، دو سپاه برابر یکدیگر قرار گرفتند و نبرد سهمگین بین توابین و لشکر [[شام]] آغاز شد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۸۲.</ref>فرماندهی سپاه شام را [[عبیدالله بن زیاد]] بر عهده داشت. [[حصین بن نمیر]]، [[ شرحبيل بن ذی الكلاع حميری]]، [[ ادهم بن محرز باهلى]]، [[ ربيعة بن مخارق عنوى]] و [[جبلة بن عبد الله خثعمى]] وی را همراهی میکردند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۶، ص ۳۷۰.</ref> | ||
== عاقبت کارزار == | == عاقبت کارزار == | ||
پس از نبرد چهار روزه، بسیاری از توابین به شهادت رسیده، در محاصره سپاه دشمن قرار گرفتند. فرماندهان توابین یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و اندک باقیمانده آنان به فرماندهی «رفاعه بن شداد بجلی» مجبور به عقب نشینی شدند. توابین در مسیر بازگشت به شیعیان بصره و مدائن برخوردند که به یاری آنان آمده بود و پس از ابراز اندوه به شهرهای خود بازگشتند. پس از شکست توابین و رسیدن به کوفه، [[مختار ثقفی]] که در زندان به سر میبرد، به تمجید از سلیمان و شهدای قیام پرداخت و وعده داد که انتقام توابین را گرفته و به خونخواهی امام حسین(ع) قیام کند.<ref>البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۹ و ۲۸۰. الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۸۴ - ۱۸۶.</ref> | پس از نبرد چهار روزه، بسیاری از توابین به شهادت رسیده، در محاصره سپاه دشمن قرار گرفتند. فرماندهان توابین یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و اندک باقیمانده آنان به فرماندهی «رفاعه بن شداد بجلی» مجبور به عقب نشینی شدند. توابین در مسیر بازگشت به شیعیان بصره و مدائن برخوردند که به یاری آنان آمده بود و پس از ابراز اندوه به شهرهای خود بازگشتند. پس از شکست توابین و رسیدن به کوفه، [[مختار ثقفی]] که در زندان به سر میبرد، به تمجید از سلیمان و شهدای قیام پرداخت و وعده داد که انتقام توابین را گرفته و به خونخواهی امام حسین(ع) قیام کند.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۸، ص۲۷۹ و ۲۸۰. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۸۴ - ۱۸۶.</ref> | ||
[[سید حسین محمد جعفری]] در کتاب [[تشیع در مسیر تاریخ]] معتقد است اگر چه توّابین به ظاهر در برابر سپاه اموی شکست خوردند، اما توانستند برای نخستین بار تشکل منسجمی از شیعیان به وجود آورند و چون قیام آنان بر پایه تفکر شیعی و تحت تأثیر شهادت [[امام حسین]](ع) شکل گرفته بود، توانست موجب پیشرفت تشیع شود.<ref>تشیع در مسیر تاریخ، ص۲۳۲ و ۲۳۳.</ref> | [[سید حسین محمد جعفری]] در کتاب [[تشیع در مسیر تاریخ]] معتقد است اگر چه توّابین به ظاهر در برابر سپاه اموی شکست خوردند، اما توانستند برای نخستین بار تشکل منسجمی از شیعیان به وجود آورند و چون قیام آنان بر پایه تفکر شیعی و تحت تأثیر شهادت [[امام حسین]](ع) شکل گرفته بود، توانست موجب پیشرفت تشیع شود.<ref>جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ص۲۳۲ و ۲۳۳.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |