پرش به محتوا

عقول عشره: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ مهٔ ۲۰۲۲
جز
خط ۲۸: خط ۲۸:
# اولین بار فِلوطین در کتاب اُثولوجیا و پس از او [[فارابی]] به‌عنوان نخستین فیلسوف مسلمان در رساله زینون کبیر یونانی، به قاعده الواحد برای اثبات عقول عشره استناد کردند.<ref>خادمی و عسگری، «بررسی پیشینه یونانی قاعده الواحد و چگونگی انتقال و نقد آن در فلسفه اسلامی»، ۵۸ و ۵۹.</ref> بر مبنای این قاعده، از علتی واحد فقط معلول واحد صادر می‌شود که فقط عقل مجرد از کثرت و ماده می‌تواند صادر اول باشد.<ref>ابن‌سینا، النجاة، تهران، ص۶۵۴-۶۵۵.</ref>
# اولین بار فِلوطین در کتاب اُثولوجیا و پس از او [[فارابی]] به‌عنوان نخستین فیلسوف مسلمان در رساله زینون کبیر یونانی، به قاعده الواحد برای اثبات عقول عشره استناد کردند.<ref>خادمی و عسگری، «بررسی پیشینه یونانی قاعده الواحد و چگونگی انتقال و نقد آن در فلسفه اسلامی»، ۵۸ و ۵۹.</ref> بر مبنای این قاعده، از علتی واحد فقط معلول واحد صادر می‌شود که فقط عقل مجرد از کثرت و ماده می‌تواند صادر اول باشد.<ref>ابن‌سینا، النجاة، تهران، ص۶۵۴-۶۵۵.</ref>
# ارسطو در کتاب «السماء و العالم» و [[ابن‌سینا]] در قسمت‌هایی از کتاب شفا و تعلیقات، برای اولین بار از [[قاعده امکان اشرف]] استفاده کرده‌اند.<ref>حیدرپور و فیاضی، «تحلیل و ارزیابی قاعده امکان اشرف»، ص۱۲.</ref> بر طبق این قاعده، عقل که اشرف مخلوقات و کامل‌ترین آنها است، باید در مرتبه ایجاد، مقدم بر ممکنِ اخس (پست‌تر و ضعیف‌تر) باشد، در غیر این صورت، لازم می‌آید که اشرف از اَخسّ به وجود آمده باشد که امر محالی است.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref>
# ارسطو در کتاب «السماء و العالم» و [[ابن‌سینا]] در قسمت‌هایی از کتاب شفا و تعلیقات، برای اولین بار از [[قاعده امکان اشرف]] استفاده کرده‌اند.<ref>حیدرپور و فیاضی، «تحلیل و ارزیابی قاعده امکان اشرف»، ص۱۲.</ref> بر طبق این قاعده، عقل که اشرف مخلوقات و کامل‌ترین آنها است، باید در مرتبه ایجاد، مقدم بر ممکنِ اخس (پست‌تر و ضعیف‌تر) باشد، در غیر این صورت، لازم می‌آید که اشرف از اَخسّ به وجود آمده باشد که امر محالی است.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref>
# به‌نظر می‌رسد که ابن‌سینا برای بار اول به‌صورت خاص از قاعده سنخیت بین معلول و علت استفاده کرده است.<ref>مرزانی، «بررسی دیدگاه مخالفان قاعده حداکثری سنخیت علت و معلول»، ص۲۸.</ref> بر اساس این قاعده، هر معلول نتیجه علت معین است و از هر علت خاصی، معلول مخصوصی صادر می‌شود. لذا عقل اول در ذات خود مجرد، بسیط و واحد است، پس با علت خود سنخیت دارد و قابلیت واسطه در قبول افاضه و کمال از واجب‌الوجود به نفوس و مادیات را دارد.<ref>شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ۱۹۸۳م، ج۷، ص۲۶۳ و ج۸، ص۴.</ref>
# بر اساس قاعده سنخیت بین معلول و علت، هر معلول نتیجه علت معین است و از هر علت خاصی، معلول مخصوصی صادر می‌شود. ازاین‌رو، عقل اول در ذات خود مجرد، بسیط و واحد است، پس با علت خود سنخیت دارد و قابلیت واسطه در قبول افاضه و کمال از واجب‌الوجود به نفوس و مادیات را دارد.<ref>شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ۱۹۸۳م، ج۷، ص۲۶۳ و ج۸، ص۴.</ref>


===دلایل نقلی===
===دلایل نقلی===
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۰۴۷

ویرایش