confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۱۸۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
====تفاوت با خوف==== | ====تفاوت با خوف==== | ||
مفسران<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۸، | مفسران<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۸، ص۴۲۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۶۳۵؛ مغنیة، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۲۸۹؛ کاشانی، تفسیر منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۷، ص۴۰۵؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۱، ص۲۵؛ عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج۷، ص۲۴۱؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، دار إحیاء التراث العربی، ج۳، ص۵۵۷؛ حسینی شیرازی، تبیین القرآن، ۱۴۲۳ش، ص ۴۴۹؛ شیبانی، نهج البیان، ۱۴۱۳ش، ج۴، ص۲۶۰؛ انصاریان، تفسیر حکیم، دار العرفان، ج۲، ص۶۰.</ref> و مترجمان بسیاری در ذیل آیه «... إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ...»<ref>سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref> واژه خوف و «خشیت» را مترادف دانستهاند.<ref>ترجمه حسین انصاریان؛ ترجمه ناصر مکارم شیرازی؛ ترجمه مشکینی؛ ترجمه محمد مهدی فولادوند.</ref> در مقابل برخی از قرآنپژوهان معتقدند این دو واژه یکسان نیستند و معنای آنها با یکدیگر تفاوت دارد. به نظر [[ابوهلال عسکری]] خوف، در مورد امر مکروه به کار میرود، اما خشیت، در مورد نازل کننده امر مکروه کاربرد دارد؛ از این رو برای امر مکروه و ناخوشایند، از واژه خشیت استفاده نمیشود.<ref>عسکری، الفروق اللغویة، ۱۴۱۲ق، ص۲۴۱.</ref> اگر چه [[عبدالله جوادی آملی]]، از مفسران معاصر، در این جهت که خشیت در رابطه با امر ناخوشایند و حادثه تلخ استعمال نمیشود، با ابوهلال عسکری توافق دارد، لکن به نظر او کلمه «خوف» هم در مورد امر مکروه و هم در رابطه با نازل کننده آن، به کار میرود.<ref> جوادی آملی، مقام خشیت، ۱۳۶۹ش، ص۱۳.</ref> | ||
به نظر [[محمدحسین طباطبایی]] از مفسران شیعه به متأثر شدن قلب از رویآوردن [[شر]] و یا آنچه در حکم شر است، خشیت و به تأثر و اقدام عملی فرد در مواجه با شر، خوف گفته میشود؛ به همین جهت در بعضی از آیات به برخی از [[پیامبران]]، خوف از غیر خدا نسبت داده شده،<ref>برای نمونه رجوع شود به سوره طه، ۶۷ و سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> اما در هیچ آیهای خشیت از غیر خدا به ایشان نسبت داده نشده است؛ چرا که پیامبران، هیچگاه قلباً از غیر خداوند متعال نمیترسند، اما در بعضی از موارد، در مواجهه با غیر خداوند، ممکن است خوف غیر قلبی از ایشان صادر شود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، | به نظر [[محمدحسین طباطبایی]] از مفسران شیعه به متأثر شدن قلب از رویآوردن [[شر]] و یا آنچه در حکم شر است، خشیت و به تأثر و اقدام عملی فرد در مواجه با شر، خوف گفته میشود؛ به همین جهت در بعضی از آیات به برخی از [[پیامبران]]، خوف از غیر خدا نسبت داده شده،<ref>برای نمونه رجوع شود به سوره طه، ۶۷ و سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> اما در هیچ آیهای خشیت از غیر خدا به ایشان نسبت داده نشده است؛ چرا که پیامبران، هیچگاه قلباً از غیر خداوند متعال نمیترسند، اما در بعضی از موارد، در مواجهه با غیر خداوند، ممکن است خوف غیر قلبی از ایشان صادر شود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۳۴۳.</ref> | ||
[[راغب اصفهانی]] معتقد است خوف اعم از خشیت است؛ زیرا به مطلق ترس، خوف گفته میشود، اما خشیت به ترسی میگویند که از بزرگ شمردن آنچه از آن ترسیده میشود، نشأت گرفته و غالبا از روی معرفت و علم است.<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ذیل خشیة.</ref> بعضی از محققان ضمن تأیید این معنا، معتقدند خشیت همیشه از معرفت و علم نشأت میگیرد.<ref>طیب حسینی، «پژوهشی در معنای واژة قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، | [[راغب اصفهانی]] معتقد است خوف اعم از خشیت است؛ زیرا به مطلق ترس، خوف گفته میشود، اما خشیت به ترسی میگویند که از بزرگ شمردن آنچه از آن ترسیده میشود، نشأت گرفته و غالبا از روی معرفت و علم است.<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ذیل خشیة.</ref> بعضی از محققان ضمن تأیید این معنا، معتقدند خشیت همیشه از معرفت و علم نشأت میگیرد.<ref>طیب حسینی، «پژوهشی در معنای واژة قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، ص۱۲.</ref> | ||
====تفاوت با رهبت==== | ====تفاوت با رهبت==== | ||
به نظر برخی از مفسران [[رهبت]]، خوفی است که موجب فرار کردن و گریختن شخص میشود، اما خشیت سرکشی شخص را مهار میکند.<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱۳۸۲ش، | به نظر برخی از مفسران [[رهبت]]، خوفی است که موجب فرار کردن و گریختن شخص میشود، اما خشیت سرکشی شخص را مهار میکند.<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۰۲.</ref> [[راغب اصفهانی]] معتقد است رهبت، ترسی است که با بر حذر بودن و اضطراب همراه باشد.<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ذیل رهب.</ref> | ||
==کاربردها== | ==کاربردها== | ||
ماده «خشی» و مشتقات آن، ۴۸ بار در قرآن کریم استعمال شده است.<ref> محمد فؤاد عبد الباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل خشی.</ref> در ۲۳ مورد از خشیت خداوند(اعم از [[الله]]، [[الرحمن]]، [[رب| ربّ]]) سخن به میان آمده است.<ref>طیب حسینی، «پژوهشی در معنای واژه قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، | ماده «خشی» و مشتقات آن، ۴۸ بار در قرآن کریم استعمال شده است.<ref> محمد فؤاد عبد الباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل خشی.</ref> در ۲۳ مورد از خشیت خداوند(اعم از [[الله]]، [[الرحمن]]، [[رب| ربّ]]) سخن به میان آمده است.<ref>طیب حسینی، «پژوهشی در معنای واژه قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، ص۱۴.</ref> در سایر استعمالات قرآنی، خشیت نسبت به امور دیگری مانند خشیت از [[فقر]]،<ref>سوره اسراء، آیه ۳۱.</ref> خشیت از [[انفاق]]،<ref>سوره اسراء، آیه ۱۰۰.</ref> خشیت از کسادی تجارت،<ref>سوره توبه، آیه ۲۴.</ref> خشیت از ایجاد تفرقه<ref>سوره طه، آیه ۲۴.</ref> و خشیت از [[ابتلا]] به گرفتاری<ref>سوره مائده، آیه ۵۲.</ref> کاربرد دارد. به گفته برخی از محققان در قرآن کریم، در مواردی که خشیت از غیرخدا اراده شده باشد، آن امور به صراحت ذکر میگردد و در آیاتی که خشیت به صورت مطلق آمده و متعلَّق آن ذکر نشده باشد، مقصود از آن خشیت از خداست.<ref>طیب حسینی، «پژوهشی در معنای واژة قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، ص۱۵.</ref> | ||
خشیت در [[حدیث| احادیث]] مورد توجه قرار گرفته و بر آن تأکید شده است. در [[حدیث| حدیثی]] از [[پیامبر اکرم(ص)]] خشیت از خداوند در نهان و آشکار عامل نجات معرفی شده است.<ref>شیخ صدوق، الخصال، | خشیت در [[حدیث| احادیث]] مورد توجه قرار گرفته و بر آن تأکید شده است. در [[حدیث| حدیثی]] از [[پیامبر اکرم(ص)]] خشیت از خداوند در نهان و آشکار عامل نجات معرفی شده است.<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۸۴.</ref> [[حضرت علی(ع)]] در خطبهای به [[مسلمانان]] توصیه فرمود تا خشیت را صفت درونی خود قرار دهند.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۶۶.</ref> در [[حدیث| روایت]]ی از [[امام باقر(ع)]] چشمی که از خشیت خداوند گریسته باشد، چشمی دانسته شده که در روز [[قیامت]] گریان نخواهد بود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۰.</ref> همچنین در [[حدیث| روایات]]ی از [[امام صادق(ع)]] خشیت بهعنوان باب ورود به [[تقوا]]،<ref>مصباح الشریعة، ۱۴۰۰ق، ص ۲۳.</ref> میراث علم<ref>مصباح الشریعة، ۱۴۰۰ق، ص۲۰؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ۱۴۰۷ق، ص۷۸.</ref> و درستترین عمل معرفی شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۶.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
به گفته برخی از محققان، خشیت حقیقی تأثیرات ویژهای هم در رفتار انسان و هم در اندیشه او دارد و آثاری را در زندگی فردی و اجتماعی انسان پدید میآورد. از بین رفتن سنگدلی، تضرع در درگاه خداوند، ایجاد و تقویت حیا، تثبیت ایمان، تقویت روحیه خویشتنداری و ایجاد روحیه ظلم ستیزی و قیام علیه مستبدان، از جمله آثار خشیت معرفی شده است.<ref>آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، | به گفته برخی از محققان، خشیت حقیقی تأثیرات ویژهای هم در رفتار انسان و هم در اندیشه او دارد و آثاری را در زندگی فردی و اجتماعی انسان پدید میآورد. از بین رفتن سنگدلی، تضرع در درگاه خداوند، ایجاد و تقویت حیا، تثبیت ایمان، تقویت روحیه خویشتنداری و ایجاد روحیه ظلم ستیزی و قیام علیه مستبدان، از جمله آثار خشیت معرفی شده است.<ref>آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص۲۰۰ - ۲۰۲</ref> | ||
==راههای دستیابی== | ==راههای دستیابی== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
===علم و معرفت=== | ===علم و معرفت=== | ||
مطابق آیه «... إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ...، از بندگان خدا تنها دانایانند که از او میترسند.» علم به عنوان یکی از راههای رسیدن به خشیت معرفی گردیده و خشیت از غیر عالمان نفی شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، | مطابق آیه «... إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ...، از بندگان خدا تنها دانایانند که از او میترسند.» علم به عنوان یکی از راههای رسیدن به خشیت معرفی گردیده و خشیت از غیر عالمان نفی شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص۴۱ و ۴۲؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص۲۰۳ و ۲۰۴.</ref> این معنا در [[روایات]] نیز منعکس شده است. از جمله [[حضرت علی(ع)]] در روایتی علم را سبب خشیت<ref>غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص۳۹۶.</ref> و [[امام صادق(ع)]] علم را دلیلی بر خشیت معرفی کردهاند.<ref>مصباح الشریعة، ۱۴۰۰ق، ص۲۳.</ref> البته در بعضی از روایات این رابطه متقابل دانسته شده و خشیت سبب کامل شدن علم<ref>غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص۱۹۰.</ref> و یا زیاد شدن علم دانسته شده است.<ref>غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص۵۸۴.</ref> | ||
===ذکر=== | ===ذکر=== | ||
با استناد به آیاتی مانند «إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَی، جز اينكه براى هر كه میترسند، پندى باشد»<ref>سوره طه، آیه ۳.</ref> و «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى، و با او سخنی نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد»<ref>سوره طه، آیه ۳۱۴.</ref> میتوان به ارتباط عمیق خشیت و [[ذکر]] پی برد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، | با استناد به آیاتی مانند «إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَی، جز اينكه براى هر كه میترسند، پندى باشد»<ref>سوره طه، آیه ۳.</ref> و «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى، و با او سخنی نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد»<ref>سوره طه، آیه ۳۱۴.</ref> میتوان به ارتباط عمیق خشیت و [[ذکر]] پی برد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص۴۲؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص۲۰۵.</ref> ذکر حقیقی که همان احساس حضور بنده در محضر خداوند متعال است، انسان را به خشیت میرساند.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص۴۲.</ref> | ||
===خشوع=== | ===خشوع=== | ||
[[خشوع]] حقیقی که همان احساس حقارت در برابر مقام والای خدا است، نوعی رعب و ترس را در پی دارد، که در صورت ادامه یافتن این حالت، آرامشی همراه با خشیت به انسان دست میدهد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، | [[خشوع]] حقیقی که همان احساس حقارت در برابر مقام والای خدا است، نوعی رعب و ترس را در پی دارد، که در صورت ادامه یافتن این حالت، آرامشی همراه با خشیت به انسان دست میدهد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص۴۳.</ref> | ||
===تزکیه نفس=== | ===تزکیه نفس=== | ||
در آیات متعددی از [[قرآن کریم]] از جمله آیات «فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى وَ أَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى، و بگو آیا سر آن داری که به پاکیزگی گرایی و تو را به سوی پروردگارت راه نمایم تا پروا بداری»<ref>سوره نازعات، آیات ۱۸ و ۱۹.</ref> [[تزکیه]] نفس و طهارت باطنی یکی از راههای رسیدن به خشیت معرفی شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، | در آیات متعددی از [[قرآن کریم]] از جمله آیات «فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى وَ أَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى، و بگو آیا سر آن داری که به پاکیزگی گرایی و تو را به سوی پروردگارت راه نمایم تا پروا بداری»<ref>سوره نازعات، آیات ۱۸ و ۱۹.</ref> [[تزکیه]] نفس و طهارت باطنی یکی از راههای رسیدن به خشیت معرفی شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص۴۳؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص۲۰۴ و ۲۰۵.</ref> | ||
==موانع دستیابی == | ==موانع دستیابی == | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
===قساوت قلب=== | ===قساوت قلب=== | ||
[[قساوت قلب]] استعداد خشیت را از بین میبرد؛ زیرا به گفته برخی از محققان شخصی که قساوت قلب دارد، نور هدایتی در قلب او نیست تا حقیقت را دریابد. قلبی که در آن نور حق وجود نداشته نباشد، آگاهی و معرفت هم نخواهد داشت و بدون معرفت و آگاهی مستعد خشیت الهی نخواهد بود.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، | [[قساوت قلب]] استعداد خشیت را از بین میبرد؛ زیرا به گفته برخی از محققان شخصی که قساوت قلب دارد، نور هدایتی در قلب او نیست تا حقیقت را دریابد. قلبی که در آن نور حق وجود نداشته نباشد، آگاهی و معرفت هم نخواهد داشت و بدون معرفت و آگاهی مستعد خشیت الهی نخواهد بود.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص۴۵؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص۲۰۷.</ref> | ||
===غفلت از یاد خدا=== | ===غفلت از یاد خدا=== | ||
همان طور که [[ذکر]] و یاد خود، از عوامل مهم دستیابی خشیت الهی است، فراموشی یاد خداوند نیز، از موانع حصول خشیت معرفی شده است. مطابق آموزههای دینی اساساً قلبهای غافل از یاد [[خدا]]، مستعدّ هرگونه انحراف دانسته شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، | همان طور که [[ذکر]] و یاد خود، از عوامل مهم دستیابی خشیت الهی است، فراموشی یاد خداوند نیز، از موانع حصول خشیت معرفی شده است. مطابق آموزههای دینی اساساً قلبهای غافل از یاد [[خدا]]، مستعدّ هرگونه انحراف دانسته شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص۴۶؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص۲۰۷.</ref> | ||
===ارتکاب معاصی=== | ===ارتکاب معاصی=== | ||
مطابق بعضی از مستندات ارتکاب معاصی که همان نافرمانبرداری از خداوند و رسولش است، دوری از خشیت را به دنبال دارد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»ّ، | مطابق بعضی از مستندات ارتکاب معاصی که همان نافرمانبرداری از خداوند و رسولش است، دوری از خشیت را به دنبال دارد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»ّ، ص۴۶؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص۲۰۷.</ref> گناهان پاکی و صفای قلوب را از بین میبرد و مطابق برخی از [[روایات]] هیچ چیزی مانند [[گناه]]، قلب را فاسد نمیکند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۶۸.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
* آریان، حسین، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، در مجله ادیان و عرفان، شماره ۱۴، زمستان ۱۳۸۶ش. | * آریان، حسین، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، در مجله ادیان و عرفان، شماره ۱۴، زمستان ۱۳۸۶ش. | ||
* نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت، چاپ افست قم، ۱۳۸۷ق. | * نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت، چاپ افست قم، ۱۳۸۷ق. | ||
* آشیان، زهرا، «خشیت»، در دانشنامه جهان اسلام، | * آشیان، زهرا، «خشیت»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۱۵، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۹ش. | ||
* آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، [بیتا]. | * آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، [بیتا]. | ||
* شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۳۶۲ش. | * شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۳۶۲ش. |