پرش به محتوا

تقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۹۶۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۷ مهٔ ۲۰۲۳
جز
خط ۳۶: خط ۳۶:


==احکام==
==احکام==
فقیهان شیعه با توجه به ادله‌ای مانند [[قرآن]] و [[سنت]]، احکامی برای تقیه ذکر کرده‌اند که به بیان زیر است:
فقیهان شیعه با استناد به ادله‌ای مانند [[قرآن]] و [[سنت]]، احکامی برای تقیه ذکر کرده‌اند که به بیان زیر است:
===حکم تکلیفی===
===حکم تکلیفی===
تقیه براساس حکم تکلیفی آن به پنج دسته تقسیم می‌شود:<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۸؛ شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، ص۱۵۷؛ شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۳-۷۴؛ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۸۹.</ref>
تقیه براساس حکم تکلیفی آن به پنج دسته تقسیم می‌شود:<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۸؛ شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، ص۱۵۷؛ شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۳-۷۴؛ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۸۹.</ref>
*'''تقیه واجب:''' از نظر فقهای شیعه اگر اظهار عقیده نزد مخالفان برای جان، مال و آبروی فرد یا افراد دیگر ضرر دارد و فرد به حصول این ضرر علم و یا حتی ظن دارد، به اندازه‌ای که ضرر دفع می‌شود، تقیه [[واجب]] است. <ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۳۵؛ شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، ص۱۵۷؛ شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۳-۷۴؛ سبحانی، التقیة؛ مفهومها، حدها، دلیلها، ۱۴۳۰ق، ص۶۷.</ref> معیار در تقیه واجب این است که چیزی که به‌وسیله تقیه حفظ می‌شود، حفظ آن واجب و ضایع کردنش [[حرام]] باشد.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۱۱؛ مکارم شیرازی، تقیه و حفظ نیروها، ترجمه سید محمدجواد بنی سعید لنگرودی، ۱۳۹۴ش، ص۹۴.</ref>
*'''تقیه واجب:''' از نظر فقهای شیعه اگر اظهار عقیده نزد مخالفان برای جان، مال و آبروی فرد یا افراد دیگر ضرر دارد و فرد به حصول این ضرر علم یا حتی ظن دارد، به‌اندازه‌ای که ضرر دفع می‌شود، تقیه [[واجب]] است. <ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۳۵؛ شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، ص۱۵۷؛ شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۳-۷۴؛ سبحانی، التقیة؛ مفهومها، حدها، دلیلها، ۱۴۳۰ق، ص۶۷.</ref> معیار در تقیه واجب این است که چیزی که به‌وسیله تقیه حفظ می‌شود، حفظ آن واجب و ضایع کردنش [[حرام]] باشد.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۱۱؛ مکارم شیرازی، تقیه و حفظ نیروها، ترجمه سید محمدجواد بنی سعید لنگرودی، ۱۳۹۴ش، ص۹۴.</ref>
*'''تقیه مستحب:''' در جایی که ترک تقیه موجب وارد آمدن ضرر فوری نمی‌شود؛ اما بیم آن وجود دارد که در آینده و به تدریج ضرری حاصل شود.<ref>شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، ص۱۵۷؛ شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۳-۷۴.</ref> از نظر برخی فقهای شیعه، تقیه مداراتی از مصادیق تقیه [[مستحب]] است.<ref>شیخ انصاری، رسائل فقهیة، ۱۴۱۴ق، ص؛ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۵۱-۴۵۲.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] (از فقیهان شیعه در قرن سیزدهم هجری و صاحب اثری با عنوان [[مکاسب (کتاب)|کتاب المکاسب]] در دانش فقه) تقیه مستحبی را فقط در مواردی که در روایات به آن تصریح شده مانند معاشرت با اهل سنت، عیادت از بیمارانشان، نماز خواندن در مساجد و شرکت در تشییع جنازه آنان را شامل دانسته و سایر اموری که خارج از محدوده روایات است مانند مذمت بزرگان شیعه در جهت ایجاد دوستی با آن‌ها و کارهایی از این قبیل را جایز ندانسته است.<ref>شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۵.</ref>
*'''تقیه مستحب:''' جایی است که ترک تقیه موجب وارد آمدن ضرر فوری نمی‌شود، اما بیم آن وجود دارد که در آینده و به‌تدریج ضرری حاصل شود.<ref>شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، ص۱۵۷؛ شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۳-۷۴.</ref> از نظر برخی فقهای شیعه، تقیه مداراتی از مصادیق تقیه [[مستحب]] است.<ref>شیخ انصاری، رسائل فقهیة، ۱۴۱۴ق، ص؛ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۵۱-۴۵۲.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] تقیه مستحبی را فقط شامل مواردی دانسته که در روایات به آن تصریح شده است؛ مانند معاشرت با اهل‌سنت، عیادت از بیمارانشان، نماز خواندن در مساجد و شرکت در تشییع جنازه آنان. [[فتوا|به‌فتوای]] او، سایر اموری که خارج از محدوده روایات است، مانند مذمت بزرگان شیعه جهت ایجاد دوستی با آن‌ها و کارهایی از این قبیل جایز نیست.<ref>شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۵.</ref>
*'''تقیه مکروه:''' تقیه‌ای است که ترک آن و تحمل ضرر، بهتر از انجام آن است.<ref>شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۵.</ref> به گفته [[شهید اول]] تقیه [[مکروه]]، تقیه در یک کار مستحبی است که انجام آن نه دارای ضرر فوری است و نه در آینده، ضرری بر آن مترتب می‌شود.<ref>شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، ص۱۵۷.</ref>
*'''تقیه مکروه:''' تقیه‌ای است که ترک آن و تحمل ضرر، بهتر از انجام آن است.<ref>شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۵.</ref> به‌گفته [[شهید اول]]، تقیه [[مکروه]]، تقیه در کاری مستحبی است که انجام آن نه دارای ضرر فوری است و نه در آینده، ضرری بر آن مترتب می‌شود.<ref>شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، ص۱۵۷.</ref>
*'''تقیه مباح:''' تقیه‌ای که انجام و ترک آن با هم تفاوتی ندارند.<ref>مکارم شیرازی، تقیه و حفظ نیروها، ترجمه سید محمدجواد بنی سعید لنگرودی، ۱۳۹۴ش، ص۳۷.</ref> به گفته شیخ انصاری تقیه‌ای است که با آن ضرری دفع می‌شود که بود و نبود آن ضرر، از نظر [[شارع]] مساوی است.<ref>شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۵.</ref>
*'''تقیه مباح:''' تقیه‌ای است که انجام و ترک آن با هم تفاوتی ندارند.<ref>مکارم شیرازی، تقیه و حفظ نیروها، ترجمه سید محمدجواد بنی سعید لنگرودی، ۱۳۹۴ش، ص۳۷.</ref> به‌گفته شیخ انصاری، تقیه‌ای است که با آن ضرری دفع می‌شود که بود و نبود آن ضرر، از نظر [[شارع]] مساوی است.<ref>شیخ انصاری، رسائل الفقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۵.</ref>
*'''تقیه حرام:''' در جایی است که ترک تقیه هیچ ضرری (نه ضرر فوری و نه ضرری در آینده) در پی نداشته باشد.<ref>شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، ص۱۵۷.</ref> همچنین فقیهان شیعه با توجه به روایات، مصادیقی برای تقیه حرام ذکر کرده‌اند:<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۱۵.</ref>
*'''تقیه حرام:''' در جایی است که ترک تقیه هیچ ضرری (نه ضرر فوری و نه ضرری در آینده) در پی نداشته باشد.<ref>شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، ص۱۵۷.</ref> برخی مصادیق تقیه حرام، از منظر فقیهان شیعه، عبارت است از:<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۱۵.</ref>
#در جایی که تقیه موجب فساد در دین و وارد شدن [[بدعت]] در آن شود، تقیه حرام است.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۰۷-۴۰۹؛ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۱۵؛ سبحانی، التقیة؛ مفهومها، حدها، دلیلها، ۱۴۳۰ق، ص۶۷؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۱۶، ص۲۱۶.</ref>  
#جایی که تقیه موجب فساد در دین و وارد شدن [[بدعت]] در آن شود؛<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۰۷-۴۰۹؛ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۱۵؛ سبحانی، التقیة؛ مفهومها، حدها، دلیلها، ۱۴۳۰ق، ص۶۷؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۱۶، ص۲۱۶.</ref>  
#بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه،<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۰۵.</ref> تقیه در جایی که موجب ریختن خون دیگران شود، حرام است. مانند جایی که شخصی را به اکراه وادار کنند که مؤمنی را بکشد، وگرنه خودش کشته می‌شود، در این صورت کشتن آن شخص به بهانه تقیه و حفظ جان خود، جایز نیست.<ref>خمینی، الرسائل العشرة، ۱۴۲۰ق، ص۲۰-۲۱؛ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۱۹؛ کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۵۵۷.</ref>
#بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه،<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۰۵.</ref> جایی که موجب ریختن خون دیگران شود؛ مانند زمانی که شخصی را وادار کنند مؤمنی را بکشد، وگرنه خودش کشته می‌شود. در این صورت کشتن آن شخص به‌بهانه تقیه و حفظ جان خود، جایز نیست.<ref>خمینی، الرسائل العشرة، ۱۴۲۰ق، ص۲۰-۲۱؛ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۱۹؛ کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۵۵۷.</ref>
#در روایاتی از تقیه در اموری مانند [[شراب‌خواری]]، [[مسح بر خفین|مسح بر خُفَّيْن]] و [[متعه حج]] نهی شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۱۰۱.</ref> برخی فقیهان بر این باورند که اگر عمل به این موارد با حفظ جان تداخل داشته باشد، در این صورت تقیه حرام نیست؛ بلکه لازم است.<ref>مکارم شیرازی، تقیه و حفظ نیروها، ترجمه سید محمدجواد بنی سعید لنگرودی، ۱۳۹۴ش، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> [[سید محمدصادق روحانی]] ([[مرجع تقلید]] شیعه و صاحب مجموعه‌ای در فقه با عنوان [[فقه الصادق (کتاب)|فقه الصادق]]) بر این نظر است که تقیه در اموری همچون شراب‌خواری بر پیشوایان دین (حتی اگر جان‌شان در خطر باشد) حرام است؛ زیرا عمل به آن‌ها موجب فساد در دین و تضعیف اعتقادات مسلمانان می‌شود.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۱۰.</ref>


===حکم وضعی===
===حکم وضعی===
از جمله مسائلی که فقها درباره [[احکام وضعی|حکم وضعی]] تقیه به بررسی آن پرداخته‌اند این است که در [[عبادیات]] آیا با عمل تقیه‌ای، دستور و امر [[شارع]] انجام شده است یا این که عمل از روی تقیه کفایت نمی‌کند و پس از خارج شدن از موقعیت تقیه‌ای، آن عمل باید اعاده (انجام دوباره عمل) یا [[قضا]] شود؟<ref>شیخ انصاری، رسائل فقهیة، ۱۴۱۴ق، ص؛ روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۲۶.</ref> برای مثال عمل به [[تکتف]] (گذاشتن کف دست روی پشت دست دیگر در نماز) نزد [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] مستحب و نزد [[شیعه]] جایز نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۱۵.</ref> اگر مکلف از روی تقیه در نمازش چنین عمل کند، آیا در غیر حالت تقیه باید آن نماز را اعاده یا قضا کند؟<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ انصاری، رسائل فقهیة، ۱۴۱۴ق، ص</ref>
از جمله مسائلی که فقها درباره [[احکام وضعی|حکم وضعی]]ِ تقیه بررسی کرده‌اند این است که آیا اگر عبادتی از روی تقیه انجام شود، پس از خارج شدن از موقعیت تقیه، آن عمل باید دوباره به جا آورده شود.<ref>شیخ انصاری، رسائل فقهیة، ۱۴۱۴ق، ص؛ روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۲۶.</ref> برای مثال عمل به [[تکتف|تَکَتُّف]] (گذاشتن کفِ دست روی پشت دست دیگر در نماز) نزد [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] مستحب و نزد [[شیعه]] جایز نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۱، ص۱۵.</ref> اگر مکلف، از روی تقیه، در نمازش چنین عمل کند، آیا در غیر حالت تقیه باید آن نماز را دوباره بخواند؟<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ انصاری، رسائل فقهیة، ۱۴۱۴ق، ص</ref>


بنا به دیدگاه فقهای شیعه با عمل تقیه‌ای، دستور شارع انجام شده است و دیگر نیازی به اعاده در وقت یا قضای آن، خارج از وقت نیست.<ref>شیخ انصاری، رسائل فقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۷؛ روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۲۹؛ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۴۴.</ref> البته [[محقق کرکی]] (فقیه شیعه در قرن دهم هجری و صاحب کتاب فقهی [[جامع المقاصد فی شرح القواعد (کتاب)| جامع المقاصد]]) معتقد است فقط آن دسته از اعمالی که در روایات تقیه صراحتاً به آن اشاره شده مانند نماز با تکتف یا شستن پاها در وضو، در صورت خروج از حالت تقیه، نیازی به اعاده یا قضای آن‌ها نیست و سایر اعمال که در روایات به‌طور صریح نیامده‌اند، باید اعاده و قضا شوند.<ref>محقق کرکی، رسائل المحقق الکرکی، مکتبة آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ج۲، ص۵۲.</ref>
بنا به دیدگاه فقهای شیعه با عمل تقیه‌ای، دستور شارع انجام شده است و دیگر نیازی به اعادهٔ آن نیست.<ref>شیخ انصاری، رسائل فقهیة، ۱۴۱۴ق، ص۷۷؛ روحانی، فقه الصادق، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۴۲۹؛ مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۴۴.</ref> البته [[محقق کرکی]]، فقیه شیعه در قرن دهم قمری، معتقد است فقط آن دسته از اعمالی نیاز نیست دوباره به جا آورده شوند که در روایاتِ تقیه، صراحتاً نامشان آمده است؛ مانند نماز با تَکَتُّف یا شستن پاها در وضو.<ref>محقق کرکی، رسائل المحقق الکرکی، مکتبة آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ج۲، ص۵۲.</ref>


==ادله و مستندات==
==ادله و مستندات==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۷

ویرایش