مقام محمود: تفاوت میان نسخهها
جز
←مقامی ستوده برای پیامبر(ص)
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (خلاصه سازی عبارت و تبدیل به گزارش) |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
درباره معنای مقام محمود، اقوالی میان عالمان وجود دارد که [[شفاعت|مقام شفاعت]] در همه آنها مشترک است: | درباره معنای مقام محمود، اقوالی میان عالمان وجود دارد که [[شفاعت|مقام شفاعت]] در همه آنها مشترک است: | ||
* '''مقام شفاعت''': بسیاری از مفسران [[شیعه]]<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۶، ص۵۱۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۱–۲۱۲؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۵۷۰–۵۷۴؛ عیاشی، کتاب التفسیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۱۴؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۱۷۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۰ش، ج۱۲، ص۲۳۲؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۲۸۵؛ شبر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۲ق، ص۲۸۶.</ref> و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]،<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۸۷؛ قرطبی، یوم الفزع الاکبر، مکتبة القرآن، ص۱۵۵.</ref> با استفاده از [[حدیث|روایات]]، مقام محمود را همان مقام شفاعت میدانند. از جمله بر پایه روایتی، پیامبر(ص) منظور از مقام محمود در [[آیه]] ۷۹ [[سوره اسراء]] را همان مقامی دانسته که در آن برای امتش شفاعت میکند.<ref>ابن حنبل، مسند، دار صادر، ج۲، ص۴۴۱.</ref> یا در روایتی که از [[امام باقر(ع)]] یا [[امام صادق(ع)]] در تفسیر آیه مذکور نقل شده، مقام محمود به شفاعت تفسیر شده است.<ref> عیاشی، کتاب التفسیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۱۴.</ref> گروهی از مفسران، از این مقام، به شفاعت کبرا یاد کردهاند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۱۷۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۰ش، ج۱۲، ص۲۳۲؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۲۸۵.</ref> به گفته [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|سید محمدحسین تهرانی]] (۱۳۴۵-۱۴۱۶ق)، مقام شفاعتی {{یادداشت|مقام شفاعت پیامبر(ص) عام است از اینرو پیامبران دیگر نیز مورد شفاعت او قرار میگیرند. (حسینی تهرانی، امامشناسی، | * '''مقام شفاعت''': بسیاری از مفسران [[شیعه]]<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۶، ص۵۱۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۱–۲۱۲؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۵۷۰–۵۷۴؛ عیاشی، کتاب التفسیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۱۴؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۱۷۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۰ش، ج۱۲، ص۲۳۲؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۲۸۵؛ شبر، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۲ق، ص۲۸۶.</ref> و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]،<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۳۸۷؛ قرطبی، یوم الفزع الاکبر، مکتبة القرآن، ص۱۵۵.</ref> با استفاده از [[حدیث|روایات]]، مقام محمود را همان مقام شفاعت میدانند. از جمله بر پایه روایتی، پیامبر(ص) منظور از مقام محمود در [[آیه]] ۷۹ [[سوره اسراء]] را همان مقامی دانسته که در آن برای امتش شفاعت میکند.<ref>ابن حنبل، مسند، دار صادر، ج۲، ص۴۴۱.</ref> یا در روایتی که از [[امام باقر(ع)]] یا [[امام صادق(ع)]] در تفسیر آیه مذکور نقل شده، مقام محمود به شفاعت تفسیر شده است.<ref> عیاشی، کتاب التفسیر، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۱۴.</ref> گروهی از مفسران، از این مقام، به شفاعت کبرا یاد کردهاند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۱۷۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۰ش، ج۱۲، ص۲۳۲؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۲۸۵.</ref> به گفته [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|سید محمدحسین تهرانی]] (۱۳۴۵-۱۴۱۶ق)، مقام شفاعتی {{یادداشت|مقام شفاعت پیامبر(ص) عام است از اینرو پیامبران دیگر نیز مورد شفاعت او قرار میگیرند. (حسینی تهرانی، امامشناسی، ج۹، ص۱۶۴.)}} که خدا به پیامبر(ص) داده، از مقام محمود است<ref> حسینی تهرانی، امامشناسی، ج۸، ص۱۶۴.</ref> از نظر او، در مقام محمود تمامِ جمال و کمال وجود دارد و این مقام به طور مطلق و بدون قید و شرطی به پیامبر(ص) داده شده است به این معنا که هر حمدی که از هر حامدی به هر محمودی تعلق گیرد مربوط به او است.<ref> حسینی تهرانی، امامشناسی، ج۹، ص۱۶۲.</ref> | ||
* '''اشراف بر مخلوقات''': گروهی از [[تفسیر قرآن|مفسران]]، مقام محمود را مقامی میدانند که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در آن مقام، بر همه مخلوقات اشراف دارد و هر چه -از جمله شفاعت- بخواهد، [[خدا]] به او میدهد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱؛ ابن عربی، فتوحات مکیه، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ج۴، ص۵۷؛ عروسی حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۰۶.</ref> | * '''اشراف بر مخلوقات''': گروهی از [[تفسیر قرآن|مفسران]]، مقام محمود را مقامی میدانند که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در آن مقام، بر همه مخلوقات اشراف دارد و هر چه -از جمله شفاعت- بخواهد، [[خدا]] به او میدهد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱؛ ابن عربی، فتوحات مکیه، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ج۴، ص۵۷؛ عروسی حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۰۶.</ref> |