پرش به محتوا

عاص بن وائل سهمی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۷۵۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ آوریل ۲۰۲۱
ویرایش شکلی
imported>Kheradmand
(ویکی سازی)
(ویرایش شکلی)
خط ۱۴: خط ۱۴:
| دلیل شهرت=دشمنی و استهزاء پیامبر
| دلیل شهرت=دشمنی و استهزاء پیامبر
}}
}}
'''عاص بن وائل سهمی''' یکی از پنج نفری که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] را مسخره می‌کردند. و آیه {{متن قرآن|إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ|سوره=[[سوره حجر|حجر]]|آیه=۹۵}}: ترجمه: «همانا ما تو را از شر استهزا کنندگان محفوظ نمودیم» را دربارهٔ این افراد نازل شد. برخی از مفسّران شأن نزول [[سوره کوثر]] را نیز در جواب عاص بن وائل دانسته‌اند.
'''عاص بن وائل سهمی''' یکی از پنج نفری است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] را مسخره می‌کردند؛ کسانی که آیه {{متن قرآن|إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ|سوره=[[سوره حجر|حجر]]|آیه=۹۵}}: ترجمه: «همانا ما تو را از شر استهزا کنندگان محفوظ نمودیم» دربارهٔ آنها نازل شد. برخی از مفسّران شأن نزول [[سوره کوثر]] را نیز در جواب عاص بن وائل دانسته‌اند.


== قبل از بعثت ==
== قبل از بعثت ==
مورخین گزارش کرده‌اند که عاص بن وائل از یک مرد اعرابی کالایی خرید و هزینه‌اش را پرداخت نکرد مرد از مردم کمک طلبید. در این هنگام عده‌ای از [[بنی هاشم]] و بنی زهره باهم پیمانی بستند که به [[حلف الفضول]] مشهور است و پیامبر نیز در بین آن همپیمانان بود. آنان حق مرد اعرابی را از عاص باز پس گرفته بدو دادند.<ref>میر شریفی، ‏پیام‌آور رحمت، چ۱، ص۱۴</ref> {{منبع بهتر}}
مورخین گزارش کرده‌اند که عاص بن وائل از یک مرد اعرابی کالایی خرید و هزینه‌اش را پرداخت نکرد. مرد از مردم کمک طلبید. در این هنگام عده‌ای از [[بنی هاشم]] و بنی زهره باهم پیمانی بستند که به [[حلف الفضول]] مشهور است و پیامبر نیز در بین آن همپیمانان بود. آنان حق مرد اعرابی را از عاص باز پس گرفته بدو دادند.<ref>میر شریفی، ‏پیام‌آور رحمت، چ۱، ص۱۴</ref> {{منبع بهتر}}
 
== ابتر بودن دشمنان پیامبر ==
== ابتر بودن دشمنان پیامبر ==
[[ابن‌عباس]] نقل کرده است عاص بن وائل که از سران [[مشرکان]] بود، هنگام خارج شدن از [[مسجد الحرام]] با پیامبر اکرم(ص) سخن گفت چون یارانش از او پرسیدند با چه کسی صحبت می‌کردی؟ گفت با مرد ابتر! و مرادش مرگ عبد اللَّه پسر پیامبر(ص) بود که تازه از دنیا رفته بود چه اعراب به کسی که پسر نداشت ابتر (بدون عقب) می‌گفتند» اما با نزول [[سوره کوثر]] خداوند عیب کنندگان پیامبر را ابتر دانست. [[شیخ طوسی]] معتقد است مراد از ابتر بودن دشمن پیامبر صلی الله علیه و آله بریده بودن او از همه خوبی‌هاست.<ref>الطوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی‏، ج۱۰، ص۴۱۸</ref>
[[ابن‌عباس]] نقل کرده است عاص بن وائل از سران [[مشرکان]]، هنگام خارج شدن از [[مسجد الحرام]] با پیامبر اکرم(ص) سخن گفت، چون یارانش از او پرسیدند با چه کسی صحبت می‌کردی؟ گفت با مرد ابتر! و مرادش مرگ عبداللَّه پسر پیامبر(ص) بود که تازه از دنیا رفته بود. اعراب به کسی که پسر نداشت ابتر (بدون عقب) می‌گفتند» اما با نزول [[سوره کوثر]] خداوند عیب کنندگان پیامبر را ابتر دانست. [[شیخ طوسی]] معتقد است مراد از ابتر بودن دشمن پیامبر صلی الله علیه و آله بریده بودن او از همه خوبی‌هاست.<ref>الطوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی‏، ج۱۰، ص۴۱۸</ref>


عاص از جمله کسانی بود به خانه [[ابوطالب]] رفتند و از پیامبر خواستند تا از دعوت خود دست بکشد و آنها در مقابل به او مال و مقام دهند، پیامبر در جواب آنها فرمود: «اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپ من قرار دهید از دعوت خود دست نخواهم کشید». نیز او را جزو افرادی دانسته‌اند که به پیامبر پیشنهاد داد تا او خدای آنها را بپرستد و آنها نیز خدای او را بپرستند و در جواب این افراد، خداوند [[سوره کافرون]] را نازل فرمود.<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۴، ص۱۴۶.</ref>
عاص از جمله کسانی بود که به خانه [[ابوطالب]] رفتند و از پیامبر خواستند تا از دعوت خود دست بکشد و آنها در مقابل به او مال و مقام دهند، پیامبر در جواب آنها فرمود: «اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپ من قرار دهید از دعوت خود دست نخواهم کشید». او را همچنین جزو افرادی دانسته‌اند که به پیامبر پیشنهاد داد تا خدای آنها را بپرستد و آنها نیز خدای او را بپرستند و در جواب این افراد، خداوند [[سوره کافرون]] را نازل فرمود.<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۴، ص۱۴۶.</ref>


برخی مفسرین نیز آیات ۹۰ تا ۹۳ سوره اسراء{{یادداشت|{{متن قرآن|وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ یَنْبُوعاً (۹۰)أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخیلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجیراً (۹۱)أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ کَما زَعَمْتَ عَلَیْنا کِسَفاً أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ قَبیلاً (۹۲)أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقی فِی السَّماءِ وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّی تُنَزِّلَ عَلَیْنا کِتاباً نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلاَّ بَشَراً رَسُولاً (۹۳)|سوره=اسراء|آیه=۹۰–۹۳}}}}را دربارهٔ بهانه جویی مشرکانی چون وی دانسته‌اند که پیوسته با پیامبر(ص) بحث و جدل می‌کردند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۸.</ref>
برخی مفسرین نیز آیات ۹۰ تا ۹۳ سوره اسراء{{یادداشت|{{متن قرآن|وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ یَنْبُوعاً (۹۰)أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخیلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجیراً (۹۱)أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ کَما زَعَمْتَ عَلَیْنا کِسَفاً أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ قَبیلاً (۹۲)أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقی فِی السَّماءِ وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّی تُنَزِّلَ عَلَیْنا کِتاباً نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلاَّ بَشَراً رَسُولاً (۹۳)|سوره=اسراء|آیه=۹۰–۹۳}}}}را دربارهٔ بهانه‌جویی مشرکانی چون وی دانسته‌اند که پیوسته با پیامبر(ص) بحث و جدل می‌کردند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۸.</ref>او از جمله سه نفری بود که نزد عالمان یهود رفت تا مسائلی فرا بگیرند و از پیامبر بپرسند و آن حضرت در جواب ناتوان شود، لیکن به مقصود خود نرسیدند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏۹۰، ص۸۰.</ref>  


او از جمله سه نفری بود که نزد عالمان یهود رفتند تا مسائلی فرا بگیرند و از پیامبر بپرسند تا مگر آن حضرت در جواب ناتوان شود، لیکن به مقصود خود نرسیدند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏۹۰، ص۸۰.</ref>
ابن‌عباس می‌گوید برخی از [[مسلمانان]] از عاص طلبی داشتند چون از او خواستند قرض خود را ادا کند به آنها گفت مگر شما معتقد نیستید که در بهشت طلا و نقره و ابریشم خواهیم داشت، پس منتظر بمانید تا آن وقت قرضتان را ادا کنم. در این مورد آیه شریفه {{متن قرآن|أَفَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآَیَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالًا وَ وَلَدًا أَطَّلَعَ الْغَیْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا|سوره=مریم|آیه=۷۷–۷۸}} نازل گردید. برخی گفته‌اند شخص طلبکار [[خباب بن ارت]] صحابی [[امام علی(ع)]] بود.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۹۱.</ref>
ابن‌عباس می‌گوید برخی از مسلمانان از عاص طلبی داشتند چون از او خواستند قرض خود را ادا کند به آنها گفت مگر شما معتقد نیستید که در بهشت طلا و نقره و ابریشم خواهیم داشت، پس منتظر بمانید تا آن وقت قرضتان را ادا کنم. در این مورد آیه شریفه {{متن قرآن|أَفَرَأَیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآَیَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَّ مَالًا وَ وَلَدًا أَطَّلَعَ الْغَیْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا|سوره=مریم|آیه=۷۷–۷۸}} نازل گردید. برخی گفته‌اند شخص طلبکار [[خباب بن ارت]] صحابی امیر مؤمنان بود.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۹۱.</ref>


== خبیت‌ترین نسب ==
== خبیت‌ترین نسب ==
گفته‌اند [[امام حسن]] در احتجاجی در اثبات برتری نسب خود با یاران معاویه که سعی داشتند فضائل آن حضرت و [[امام علی(ع)]] را انکار کنند، نموده است، خطاب به عمرو بن عاص فرمود: بعد از تولد تو چندین نفر را گمان چنان بود که تو پسر آنی، پس در میان قریش آن طایفه که پر ملامت‌ترین طوایف [[قریش]] است در حسب و خبیث‌ترین این جماعت در منصب. امّا بزرگترین ایشان در زنا و بغته بود که غلبه کرده تو را داخل أولاد خود گردانید.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱ ، ص۲۷</ref>
گفته‌اند [[امام حسن(ع)]] در اثبات برتری نسب خود با یاران معاویه که سعی داشتند فضائل آن حضرت و [[امام علی(ع)]] را انکار کنند، خطاب به عمرو بن عاص گفت: بعد از تولد تو چندین نفر را گمان چنان بود که تو پسر آنی، پس در میان قریش آن طایفه که پر ملامت‌ترین طوایف [[قریش]] در حسب و خبیث‌ترین این جماعت در منصب است و بزرگترین ایشان در زنا و بغته بود، تو را داخل أولاد خود گردانید.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱ ، ص۲۷</ref>


== فرزند ==
== فرزند ==
* [[عمرو بن عاص]] که مشاور و همراه [[معاویه]] است و بعدها به حکومت مصر نیز رسید، فرزند او به‌شمار می‌آید.<ref>ابن أثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۶۲.</ref>
* [[عمرو بن عاص]]، مشاور و همراه [[معاویه]] و حاکم [[مصر]] از طرف معاویه، فرزند او به‌شمار می‌آید.<ref>ابن أثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۶۲.</ref>
* [[هشام بن عاص]] او در سال ۱۵ق در جنگ [[یرموک]] به [[شهادت]] رسید. نقل شده است چون هشام اسلام آورد، عاص او را محبوس و مورد شکنجه قرار داد نا نشان دهد که در یاری بت‌ها سستی نکرده است. هشام از دست او فرار کرد و به حبشه هجرت نمود. او به مکه بازگشت و عاص محبوسش کرد و بعد از [[جنگ خندق]] با تلاش پیامبر آزاد شد و به مدینه هجرت کرد.<ref>آیتی‏، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۰</ref>
* [[هشام بن عاص]] که در سال [[۱۵ق]] در جنگ [[یرموک]] به [[شهادت]] رسید. نقل شده است چون هشام [[اسلام]] آورد، عاص او را محبوس و مورد شکنجه قرار داد تا نشان دهد که در یاری بت‌ها سستی نکرده است. هشام از دست او فرار کرد و به [[حبشه]] هجرت نمود. سپس به [[مکه]] بازگشت و عاص محبوسش کرد و بعد از [[جنگ خندق]] با تلاش پیامبر آزاد شد و به [[مدینه]] هجرت کرد.<ref>آیتی‏، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۰</ref>


== مرگ ==
== مرگ ==
عاص چند ماهی پس از [[هجرت]] پیامبر(ص) به مدینه در سن هشتاد و پنج سالگی مرد. گفته شده است خر یا قاطری به او لگد زد و در اثر آن ضربت مرد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۳۸</ref>
عاص چند ماهی پس از [[هجرت]] پیامبر(ص) به مدینه در سن هشتاد و پنج سالگی درگذشت. گفته شده خر یا قاطری به او لگد زد و در اثر آن ضربت مرد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۳۸</ref> برخی می‌گویند وی روی سنگی نشسته بود که سنگ غلطید و از کوه پرت شد و به شدت آسیب دید و ناله می‌کرد که پروردگار محمد مرا کشت و در اثر همان حادثه از دنیا رفت.<ref>صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص ۲۷۹</ref>
 
برخی می‌گویند وی روی سنگی نشسته بود که سنگ غلطید و از کوه پرت شد و به شدت آسیب دید و ناله می‌کرد که پروردگار محمد مرا کشت و در اثر همان حادثه مرد.<ref>صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص ۲۷۹</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۵۵: خط ۵۱:
* شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
* شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
* طبرسی، ابو منصور احمد بن علی، الإحتجاج، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.
* طبرسی، ابو منصور احمد بن علی، الإحتجاج، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.
[[Category:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[Category:افراد در قرآن]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[Category:افراد صدر اسلام]]
[[Category:مقاله‌های جدید]]
[[Category:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[Category:افراد در قرآن]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[Category:افراد صدر اسلام]]
[[Category:مقاله‌های جدید]]
[[Category:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[Category:افراد در قرآن]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[Category:افراد صدر اسلام]]
[[Category:مقاله‌های جدید]]
[[Category:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[Category:افراد در قرآن]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[Category:افراد صدر اسلام]]
[[Category:مقاله‌های جدید]]
[[Category:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[Category:افراد در قرآن]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[Category:افراد صدر اسلام]]
[[Category:مقاله‌های جدید]]
[[Category:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[Category:افراد در قرآن]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[Category:افراد صدر اسلام]]
[[Category:مقاله‌های جدید]]
[[Category:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[Category:افراد در قرآن]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[Category:افراد صدر اسلام]]
[[Category:مقاله‌های جدید]]
[[Category:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[Category:افراد در قرآن]]
[[Category:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[Category:افراد صدر اسلام]]
[[Category:مقاله‌های جدید]]


[[رده:دشمنان پیامبر(ص)]]
[[رده:دشمنان پیامبر(ص)]]
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۱۷۹

ویرایش