confirmed، templateeditor
۱۱٬۶۹۶
ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (ویکیسازی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[ابوبکر]] پس از پایان بیعت سراغ برخی از صحابه را گرفت که با او بیعت نکرده بودند.<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref> بنابر نقل [[کتاب الامامة و السیاسة]]، منسوب به ابنقتیبه، ابوبکر در چهار نوبت [[عمر]] و [[قنفذ]] را به خانه فاطمه فرستاد تا علی(ع) و متحصنان در خانه او را برای بیعت فراخوانند.<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref> بر اساس این نقل، در نوبت اول، مردانی که در خانه بودند پس از تهدید عمر بیرون آمدند و بیعت کردند، غیر از امام علی(ع) که گفت [[سوگند]] خورده است تا زمانی که [[قرآن]] را جمعآوری نکرده از خانه خارج نشود. ابوبکر در نوبت دوم و سوم قنفذ را به خانه فاطمه فرستاد که او نیز پاسخ منفی شنید. در نوبت چهارم عمر با همراهی عدهای به خانه فاطمه رفت، علی(ع) را بیرون آورد و نزد ابوبکر برد.<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref> بهگفته [[محمدهادی یوسفی غروی]]، پژوهشگر تاریخ اسلام و [[تشیع]]، ابوبکر سه بار افرادی را به خانه امام علی(ع) فرستاد و درخواست بیعت کرد؛ در نوبت اول و دوم امام آنها را بازگرداند و بار سوم خلیفه و طرفدارانش شدت عمل به خرج دادند.<ref>یوسفی غروی، «تاریخ هجوم به خانه حضرت زهرا»، ص۱۴.</ref> | [[ابوبکر]] پس از پایان بیعت سراغ برخی از صحابه را گرفت که با او بیعت نکرده بودند.<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref> بنابر نقل [[کتاب الامامة و السیاسة]]، منسوب به ابنقتیبه، ابوبکر در چهار نوبت [[عمر]] و [[قنفذ]] را به خانه فاطمه فرستاد تا علی(ع) و متحصنان در خانه او را برای بیعت فراخوانند.<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref> بر اساس این نقل، در نوبت اول، مردانی که در خانه بودند پس از تهدید عمر بیرون آمدند و بیعت کردند، غیر از امام علی(ع) که گفت [[سوگند]] خورده است تا زمانی که [[قرآن]] را جمعآوری نکرده از خانه خارج نشود. ابوبکر در نوبت دوم و سوم قنفذ را به خانه فاطمه فرستاد که او نیز پاسخ منفی شنید. در نوبت چهارم عمر با همراهی عدهای به خانه فاطمه رفت، علی(ع) را بیرون آورد و نزد ابوبکر برد.<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref> بهگفته [[محمدهادی یوسفی غروی]]، پژوهشگر تاریخ اسلام و [[تشیع]]، ابوبکر سه بار افرادی را به خانه امام علی(ع) فرستاد و درخواست بیعت کرد؛ در نوبت اول و دوم امام آنها را بازگرداند و بار سوم خلیفه و طرفدارانش شدت عمل به خرج دادند.<ref>یوسفی غروی، «تاریخ هجوم به خانه حضرت زهرا»، ص۱۴.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان =امام علی(ع) درباره حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) فرمود:| نقلقول =و چون خدا [[رسول الله|فرستاده خود]] را نزد خویش برد، گروهی به گذشته برگشتند و با پیمودن راههای گوناگون به گمراهی رسیدند و به دوستانی که خود گزیدند پیوستند و از خویشاوند گسستند. از وسیلتی که به دوستی آن مأمور بودند جدا افتادند و بنیان را از بن برافکندند و در جای دیگر بنا نهادند.|ترجمه=|تاریخ بایگانی | | {{جعبه نقل قول | عنوان =امام علی(ع) درباره حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) فرمود:| نقلقول =و چون خدا [[رسول الله|فرستاده خود]] را نزد خویش برد، گروهی به گذشته برگشتند و با پیمودن راههای گوناگون به گمراهی رسیدند و به دوستانی که خود گزیدند پیوستند و از خویشاوند گسستند. از وسیلتی که به دوستی آن مأمور بودند جدا افتادند و بنیان را از بن برافکندند و در جای دیگر بنا نهادند.|ترجمه=|تاریخ بایگانی | | ||
| منبع = <small>[[نهج البلاغه]]، خطبه ۱۵۰، ترجمه شهیدی.</small> | تراز = چپ| عرض = 230px | اندازه خط = 12px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | | منبع = <small>[[نهج البلاغه]]، خطبه ۱۵۰، ترجمه [[سید جعفر شهیدی|شهیدی]].</small> | تراز = چپ| عرض = 230px | اندازه خط = 12px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
در [[کتاب الاختصاص]] منسوب به [[شیخ مفید]]، آمده است که وقتی علی(ع) را به سمت [[مسجد النبی|مسجد]] میبردند، [[زبیر]] که جزو حاضران در خانه فاطمه(س) بود شمشیر کشید و گفت: ای فرزندان عبدالمطلب! آیا شما زندهاید و با علی اینگونه برخورد میشود؟! او به سمت عمر حمله کرد، ولی [[خالد بن ولید]] به سمت او سنگی پرتاب کرد و شمشیر از دست او افتاد. عمر شمشیر را برداشت و بر سنگی کوبید و شمشیر شکست.<ref>منسوب به شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۶.</ref> بنابر نقل طبری، مورخ قرن سوم، زبیر هنگام بیرون آمدن از خانه فاطمه پایش لغزید و شمشیر از دستش افتاد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۲.</ref> | در [[کتاب الاختصاص]] منسوب به [[شیخ مفید]]، آمده است که وقتی علی(ع) را به سمت [[مسجد النبی|مسجد]] میبردند، [[زبیر]] که جزو حاضران در خانه فاطمه(س) بود شمشیر کشید و گفت: ای فرزندان عبدالمطلب! آیا شما زندهاید و با علی اینگونه برخورد میشود؟! او به سمت عمر حمله کرد، ولی [[خالد بن ولید]] به سمت او سنگی پرتاب کرد و شمشیر از دست او افتاد. عمر شمشیر را برداشت و بر سنگی کوبید و شمشیر شکست.<ref>منسوب به شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۶.</ref> بنابر نقل طبری، مورخ قرن سوم، زبیر هنگام بیرون آمدن از خانه فاطمه پایش لغزید و شمشیر از دستش افتاد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۲.</ref> | ||