بسط تجربه نبوی: تفاوت میان نسخهها
ویکیسازی: ناتمام: تا وجود خطا در تجربه دینی
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جز (←زمینهها و تاریخچه: اصلاح متن) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (ویکیسازی: ناتمام: تا وجود خطا در تجربه دینی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Baste tajrobe nabavi.jpg|بندانگشتی|200px|کتاب بسط تجربه نبوی نوشته عبدالکریم سروش]] | [[پرونده:Baste tajrobe nabavi.jpg|بندانگشتی|200px|کتاب بسط تجربه نبوی نوشته عبدالکریم سروش]] | ||
'''بَسْط تجربه نبوی''' نظریهای که | '''بَسْط تجربه نبوی''' نظریهای که بر اساس آن، وحی مختص به پیامبر(ص) نیست، و تجربههای پیامبرانه پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز در افراد مختلف ادامه مییابد. [[عبدالکریم سروش]] نظریهپرداز بسط تجربه نبوی به دنبال نشان دادن رویهٔ بشری، تاریخی و زمینیِ وحی و دیانت است. این نظریه، دین را خلاصه و عصاره تجربههای پیامبر دانسته که با ادامه تجربههای نبوی پس از پیامبر، از سوی دیگر مسلمانان، بر غِنا و فربهی [[دین]] افزوده میشود. به باور سروش، مشکلاتی مانند تعارض [[آیه|آیات]] با نظرات علمی جدید و منافات [[احکام شرعی|احکام فقهی]] با [[عدالت]] و [[کرامت انسان|کرامت آدمی]]، با این نظریه قابل حل است. | ||
در مقابل، مخالفان نظریه بسط تجربه نبوی، [[قرآن]] را مجموعه حقایقی میدانند که از طرف [[خدا]] بر پیامبر(ص) نازل شده و | در مقابل، مخالفان نظریه بسط تجربه نبوی، [[قرآن]] را مجموعه حقایقی میدانند که از طرف [[خدا]] بر پیامبر(ص) نازل شده و تنها تجربه باطنی او نیست. به گفته آنها در هیچیک از آیات قرآن نیامده که قرآن جوشیده از درون پیامبر و سخن او است، بلکه قرآن خود را به صراحت کلام خدا معرفی میکند. علاوه بر این، گفته شده است که تجربهها حکم یقینی ندارند و تحتتأثیر عوامل غیردینی دچار خطا میشوند، پس وحی نمیتواند نوعی تجربه دینی باشد. | ||
مفهوم [[خاتمیت]] در نظریه بسط تجربه نبوی، فرمان دادن بدون نیاز به استدلال معرفی شده که با رحلت پیامبر از بین رفته و دیگر هیچکس حق ندارد بدون استدلال به دیگران حکمی کند. به نظر سروش، تجربه دینی پس از پیامبر تنها برای خود | مفهوم [[خاتمیت]] در نظریه بسط تجربه نبوی، فرمان دادن بدون نیاز به استدلال معرفی شده که با رحلت پیامبر از بین رفته و دیگر هیچکس حق ندارد بدون استدلال به دیگران حکمی کند. به نظر سروش، تجربه دینی پس از پیامبر تنها برای خود شخصْ حجت است و برخلاف تجربه پیامبر، برای دیگران الزامآور نیست. سروش [[امامت]] را نیز در مقابل خاتمیت دانسته و معتقد است: اینکه با اتکاء به وحی و [[شهود]] سخنانی بگویند که در قرآن و [[سنت نبوی]] نباشد، با خاتمیت در تعارض است. | ||
منتقدان «بسط تجربه نبوی» معتقدند در این نظریه، تفسیر خاتمیت با رویکردی | منتقدان «بسط تجربه نبوی» معتقدند در این نظریه، تفسیر خاتمیت با رویکردی [[عقل| ضدعقل]] به [[پیامبران]] مطرح شده و ختم نبوت با آزادسازی عقل مساوی دانسته شده است؛ در حالی که قرآن مخالفان خود را به استدلال و عقلگرایی دعوت میکند. در مسئله امامت نیز طبق آیات قرآن، از افرادی یاد میکنند که پیامبر نبودند، اما اسراری از غیب بر آنها [[الهام]] میشد. به نظر مخالفان، براساس تعریف سروش از خاتمیت، اثری از [[ولایت]]، پس از پیامبر اسلام(ص) باقی نمیماند، در حالی که آیات و [[حدیث|روایات]] به ولایت افرادی غیر از پیامبر اشاره دارد. | ||
==زمینهها و تاریخچه== | ==زمینهها و تاریخچه== | ||
نظریه بسط تجربه نبوی را وابسته به این دانستهاند که از وحی به عنوان یک تجربه دینی یاد شود.<ref>قائمینیا، [http://pajoohe.ir/__a-36743.aspx «بسطناپذیری تجربه نبوی»]، سایت پژوهه.</ref> سروش نیز از وحی با عنوان «تجربهٔ دینی» یاد میکند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۶ | نظریه بسط تجربه نبوی را وابسته به این دانستهاند که از وحی به عنوان یک تجربه دینی یاد شود.<ref>قائمینیا، [http://pajoohe.ir/__a-36743.aspx «بسطناپذیری تجربه نبوی»]، سایت پژوهه.</ref> سروش نیز از وحی با عنوان «تجربهٔ دینی» یاد میکند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۶.</ref> | ||
متفکرانِ [[عصر روشنگری]]، تنها علم تجربی را معتبر میدانستند و معتقد بودند درستی، بطلان و ارزشمندی معرفتهای دیگر، تنها به وسیله علوم تجربی سنجیده میشود.<ref name=":4" /> این معیار سبب شد آموزههای دینی، به خصوص [[وحی]] که پیوستگی بسیار با ماوراء داشتند، پوچ و باطل شمرده شوند.<ref name=":4">نبویان، «حقیقت وحی و تجربه دینی»، ص۴۷</ref> | برخی پژوهشگران معاصر معتقدند تجربه دینی بودن وحی، ریشه در تفکرات غربی دارد.<ref>قائمینیا، [http://pajoohe.ir/__a-36743.aspx «بسطناپذیری تجربه نبوی»]، سایت پژوهه.</ref> متفکرانِ [[عصر روشنگری]]، تنها علم تجربی را معتبر میدانستند و معتقد بودند درستی، بطلان و ارزشمندی معرفتهای دیگر، تنها به وسیله علوم تجربی سنجیده میشود.<ref name=":4" /> این معیار سبب شد آموزههای دینی، به خصوص [[وحی]] که پیوستگی بسیار با ماوراء داشتند، پوچ و باطل شمرده شوند.<ref name=":4">نبویان، «حقیقت وحی و تجربه دینی»، ص۴۷</ref> | ||
شلایرماخر، فیلسوف آلمانی و الاهیدان [[پروتستان|پروتستان مسیحی]] در [[قرن نوزدهم میلادی|قرن نوزدهم]]،<ref>مجتهد شبستری، «هرمنوتیک و تعدد قرائتها از دین»، ص۱۴۶.</ref> برای رهابخشی [[مسیحیت]] از این نوع اشکالات، نظریه فلسفی [[تجربه دینی]] را مطرح کرد که براساس آن، تجربه دینی، گوهر و اساس دین برشمرده و افکار، عقاید و اعمال دینی جنبه ثانوی دین دانسته شد.<ref>نبویان، «حقیقت وحی و تجربه دینی»، ص۵۱.</ref> | شلایرماخر، فیلسوف آلمانی و الاهیدان [[پروتستان|پروتستان مسیحی]] در [[قرن نوزدهم میلادی|قرن نوزدهم]]،<ref>مجتهد شبستری، «هرمنوتیک و تعدد قرائتها از دین»، ص۱۴۶.</ref> برای رهابخشی [[مسیحیت]] از این نوع اشکالات، نظریه فلسفی [[تجربه دینی]] را مطرح کرد که براساس آن، تجربه دینی، گوهر و اساس دین برشمرده و افکار، عقاید و اعمال دینی جنبه ثانوی دین دانسته شد.<ref>نبویان، «حقیقت وحی و تجربه دینی»، ص۵۱.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
==عبدالکریم سروش== | ==عبدالکریم سروش== | ||
{{نوشتار اصلی|عبدالکریم سروش}} | {{نوشتار اصلی|عبدالکریم سروش}} | ||
عبدالکریم سروش در سال ۱۳۲۴ش در [[شهر تهران]] متولد شد.<ref>مرتضوی، «سروش»، ص۱۵۴.</ref> سروش دارای مدرک داروسازی از [[دانشگاه تهران]] است. او سپس به [[انگلستان]] | عبدالکریم سروش در سال ۱۳۲۴ش در [[شهر تهران]] متولد شد.<ref>مرتضوی، «سروش»، ص۱۵۴.</ref> سروش دارای مدرک داروسازی از [[دانشگاه تهران]] است. او سپس به [[انگلستان]] رفت و در رشته شیمی مشغول به تحصیل شد اما آن را رها کرده و به رشته [[فلسفه ذهن]] روی آورد. او دوره دکتری فلسفه ذهن در انگلستان را میگذراند که با وقوع [[انقلاب اسلامی ایران]] پیش از اتمام رساله دکتری به ایران بازگشت.<ref>مرتضوی، «سروش»، ص۱۵۵-۱۵۶.</ref> | ||
سروش دغدغه ذهنی خود را چنین نقل میکند که از یک سو دل در | سروش دغدغه ذهنی خود را چنین نقل میکند که از یک سو دل در گرو [[معنویت]] و دین دارد و از سوی دیگر دل در گرو دانش و خِرَد نوین.<ref name=":0">[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»]، سایت زیتون.</ref> او معتقد است خواستن این دو با هم کاملاً ممکن است و به دنبال این است که «دیالوگ و داد و ستدی میان دو سرمایهٔ بزرگ بشریت یعنی دین و خرد نوین» برقرار کند، چنانکه «نه خرد نوین را تابع دیانت کند و نه دیانت را تابع خرد نوین».<ref name=":10">[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»]، سایت زیتون.</ref> | ||
==بسط تجربه نبوی== | ==بسط تجربه نبوی== | ||
سروش نظریه بسط تجربه نبوی را ابتدا در سال ۱۳۷۶ش در یک سخنرانی به مناسبت [[میلاد پیامبر]] در تهران مطرح کرد. سپس در مجله کیان شماره ۴۷ و سایر مجلات منتشر ساخت و پس از آن در کتابی به نام بسط تجربه نبوی مطرح کرد.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۲۳.</ref> | سروش نظریه بسط تجربه نبوی را ابتدا در سال ۱۳۷۶ش در یک سخنرانی به مناسبت [[میلاد پیامبر]] در تهران مطرح کرد. سپس در مجله کیان شماره ۴۷ و سایر مجلات منتشر ساخت و پس از آن در کتابی به نام بسط تجربه نبوی مطرح کرد.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۲۳.</ref> وی معتقد است این نظریه مذمتی برای [[پیامبر اسلام]] و پایین آوردن مقام او نیست.<ref name=":8" /> سروش، پیامبر را فردی مدیر، مُصلِح و فوقالعاده موفق معرفی میکند.<ref name=":8">سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۵.</ref> او معتقد است اگر شخصی همه تعلیمات اسلامی از جمله [[توحید]]، [[معاد]]، [[عدل الهی|عدل]] و [[امامت]] را بپذیرد اما محمد بن عبدالله را به پیامبری نشناسد [[اسلام|مسلمان]] نیست.<ref>خرمشاهی و سروش، «بسط بسط تجربه نبوی»، ص۵.</ref> | ||
===وحی به مثابه تجربه دینی و سیر تکامل آن در پیامبر=== | ===وحی به مثابه تجربه دینی و سیر تکامل آن در پیامبر=== | ||
سروش از وحی که | سروش از وحی که آن را مقوم شخصیت و [[نبوت|نبوت انبیاء]] میداند، با عنوان «تجربهٔ دینی» یاد میکند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۶.</ref> او همچنین دین را تجربهٔ روحی و اجتماعی پیامبر معرفی میکند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۱۴.</ref> | ||
او معتقد است [[پیامبر اسلام(ص)]] در دو سطح تجربه داشت و به مرور زمان، در هر دو تجربه، مجربتر شده و [[اسلام]] محصول این دو گونه تجربه است: | او معتقد است [[پیامبر اسلام(ص)]] در دو سطح تجربه داشت و به مرور زمان، در هر دو تجربه، مجربتر شده و [[اسلام]] محصول این دو گونه تجربه است: | ||
*تجربه بیرونی: پیامبر اسلام در تجربه بیرونی، [[شهر مدینه|مدینه]] را ساخت، مدیریت کرد، به [[غزوه|جنگ]] رفت و دوستان و یارانی را پرورش داد.<ref name=":11">سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۱۶.</ref> داد و ستد پیامبر با بیرون از خود، در رسالت او و در گسترش تجربه پیامبرانه تأثیر داشت. دین اسلام | *تجربه بیرونی: پیامبر اسلام در تجربه بیرونی، [[شهر مدینه|مدینه]] را ساخت، مدیریت کرد، به [[غزوه|جنگ]] رفت و دوستان و یارانی را پرورش داد.<ref name=":11">سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۱۶.</ref> داد و ستد پیامبر با بیرون از خود، در رسالت او و در گسترش تجربه پیامبرانه تأثیر داشت. دین اسلام یک بار و برای همیشه بر پیامبر نازل نشد، بلکه به تدریج رشد پیدا کرد و دینی که رشد تدریجی دارد، حرکت و حیات بعدی هم خواهد داشت.<ref>دباغ، آئین در آینه، ۱۳۸۷ش، ص۱۳۹.</ref> | ||
*تجربه درونی: پیامبر در تجربه درونی خود، [[وحی]]، رؤیا، [[الهام]]، [[معراج]]، [[مراقبه]] و تفکر داشت. پیامبر در این تجربه هم پختهتر و پردستآوردتر شد.<ref name=":11" /> او روز به روز با منزلت، رسالت و نهایت کار خود آشناتر شد و در انجام وظیفه خود مصممتر و مقاومتر گردید.<ref>دباغ، آئین در آینه، ۱۳۸۷ش، ص۱۳۶.</ref> | *تجربه درونی: پیامبر در تجربه درونی خود، [[وحی]]، رؤیا، [[الهام]]، [[معراج]]، [[مراقبه]] و تفکر داشت. پیامبر در این تجربه هم بهتدریج پختهتر و پردستآوردتر شد.<ref name=":11" /> او روز به روز با منزلت، رسالت و نهایت کار خود آشناتر شد و در انجام وظیفه خود مصممتر و مقاومتر گردید.<ref>دباغ، آئین در آینه، ۱۳۸۷ش، ص۱۳۶.</ref> | ||
در نهایت سروش معتقد است اسلام گسترش تاریخی یک تجربهٔ تدریجیالحصول پیامبرانه است.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۱۴.</ref> از نگاه او، کاملتر شدن شخص پیامبر باعث کاملتر شدن دین است؛ زیرا دین، خلاصه و عصارهٔ تجربههای فردی و جمعی او است.<ref name=":12">سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۱۷.</ref> | در نهایت سروش معتقد است اسلام گسترش تاریخی یک تجربهٔ تدریجیالحصول پیامبرانه است.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۱۴.</ref> از نگاه او، کاملتر شدن شخص پیامبر باعث کاملتر شدن دین است؛ زیرا دین، خلاصه و عصارهٔ تجربههای فردی و جمعی او است.<ref name=":12">سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۱۷.</ref> | ||
===گسترش تجربه نبوی به غیر پیامبر=== | ===گسترش تجربه نبوی به غیر پیامبر=== | ||
در نظریه بسط تجربه نبوی، دین خلاصه و عصاره تجربههای فردی و جمعی پیامبر دانسته شده است. بنابر این نظریه، در زمان غیبت پیامبر هم باید تجربههای درونی و برونی پیامبرانه توسعه | در نظریه بسط تجربه نبوی، دین خلاصه و عصاره تجربههای فردی و جمعی پیامبر دانسته شده است. بنابر این نظریه، در زمان غیبت پیامبر هم باید تجربههای درونی و برونی پیامبرانه توسعه یابد و بر غِنا و فربهی دین بیافزاید.<ref name=":12" /> از نگاه سروش نباید فکر کرد [[عرفان|عارفان]] و متفکران فقط شارحان سخنان پیشین و تکرار کننده تجربههای نخستین بودهاند. [[غزالی]]، [[مولوی]]، [[ابنعربی]]، [[سهروردی]]، [[ملاصدرا]] و دیگران هم کشفهای دینی تازه داشتهاند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۱۸.</ref> | ||
سروش معتقد است پس از پیامبر نیز گویی از نو وحی میرسد و گویی از نو واقعیت در تجربه و درک | سروش معتقد است پس از پیامبر نیز گویی از نو وحی میرسد و گویی از نو واقعیت در تجربه و درک دینی منظور میشود. بر این اساس، امروز هم باید دین را چون تجربهای در حال تحول و تولد عرضه کرد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۱۹.</ref> البته سروش به این نکته توجه میدهد که نفس تجربه دینی، کسی را پیامبر نمیکند و با صِرف دیدن [[فرشته]] یا پس پرده عالم شهادت، نبوت نمیآید. فرشتهٔ الهی بر [[حضرت مریم|مریم]] ظاهر شد و [[حضرت عیسی|عیسی]] را به او هدایت کرد، در حالی که مریم پیامبر نبود.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۷.</ref> سروش میان تجربه پیامبر با دیگر صاحبان تجربه، تفاوتهایی میگذارد.<ref>دباغ، آئین در آینه، ۱۳۸۷ش، ص۱۳۰.</ref> وی در بحث خاتمیت پیامبر به تفصیل به تفاوت این دو تجربه پرداخته است.<ref>ر.ک: سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۷۳-۷۴.</ref> | ||
البته سروش به این نکته توجه میدهد که نفس تجربه دینی، کسی را پیامبر نمیکند و با صِرف دیدن [[فرشته]] یا پس پرده عالم شهادت، نبوت نمیآید. فرشتهٔ الهی بر [[حضرت مریم|مریم]] ظاهر شد و [[حضرت عیسی|عیسی]] را به او هدایت کرد، در حالی که مریم پیامبر نبود.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۷.</ref> سروش میان تجربه پیامبر با دیگر صاحبان تجربه، تفاوتهایی میگذارد.<ref>دباغ، آئین در آینه، ۱۳۸۷ش، ص۱۳۰.</ref> وی در بحث خاتمیت پیامبر به تفصیل به تفاوت این دو تجربه پرداخته است.<ref>ر.ک: سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۷۳-۷۴.</ref> | |||
===نتیجه بسط تجربه نبوی=== | ===نتیجه بسط تجربه نبوی=== | ||
خط ۵۲: | خط ۴۸: | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
از نگاه سروش نظریه بسط تجربه نبوی، بشری، تاریخی و زمینی بودن وحی و تجربه دینی و دین را نشان میدهد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۳.</ref> براساس این نظریه، قرآن تجربه و کلام پیامبر(ص) است و تخیل خلاق و تجربههای دینی او آن را به وجود آورده است.<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/05/160525_l44_nazeran_sorush_bazargan «رویاهای رسولانه؛ زهی کرشمه خوابی که به ز بیداری ست»، سایت | از نگاه سروش نظریه بسط تجربه نبوی، بشری، تاریخی و زمینی بودن وحی و تجربه دینی و دین را نشان میدهد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۳.</ref> براساس این نظریه، قرآن تجربه و کلام پیامبر(ص) است و تخیل خلاق و تجربههای دینی او آن را به وجود آورده است.<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/05/160525_l44_nazeran_sorush_bazargan «رویاهای رسولانه؛ زهی کرشمه خوابی که به ز بیداری ست»، سایت بیبیسی فارسی].</ref> | ||
برخی شارحان نظریه تجربه دینی معتقدند با نگاه رسمیِ دین مشکل [[تعارض علم و دین]] حل نمیشود و نظریه بسط تجربه نبوی، آغازی بر حل این مسئله است.<ref>[http://drsoroush.com/fa/wp-content/uploads/ghanbari.pdf قنبری، «از قبض و بسط تئوریک شریعت تا رویاهای رسولانه»، ص۱۰.]</ref> از نگاه اینان باید نظریههایی مانند [[زبان بشری]] و [[زبان عرفی]] مطرح شود.<ref>[http://drsoroush.com/fa/wp-content/uploads/ghanbari.pdf قنبری، از قبض و بسط تئوریک شریعت تا رویاهای رسولانه، ص۱۱.]</ref> | |||
*منافات برخی احکام فقهی با [[عدالت]] و [[کرامت]] | به باور عبدالکریم سروش، نظریه بسط تجربه نبوی، به تبیین و حل برخی مشکلات کلامی و تفسیری کمک میکند؛ از جمله: | ||
* تاریخمندی قرآن و تأثیر آن از فرهنگ عربی و قبائلی، مثل توصیف نعمتهای [[بهشت|بهشتی]] به گونهای که [[حجاز|اعراب حجاز]] آن دوران میپسندیدند؛ مانند [[حوری|حوریان]] نشسته در خیمهها. | |||
* تعارض برخی آیات با نظریات علمی جدید، مانند [[آسمانهای هفتگانه]]، خروج نطفه از پشت مرد، شهابهای آسمانی بهمنزله تیرهایی که به پیکر [[شیطان|شیاطین]] اصابت میکنند و... که به اعتقاد سروش، مفسران جدید برای رهایی از آن، به انواع توجیهات سخت روی آوردهاند و در نهایت مشکلی را نیز حل نکردند. | |||
*منافات برخی احکام فقهی با [[عدالت]] و [[کرامت]] آدمی، همچون بریدن دست و پای مفسدان یا جواز [[بردهداری]].<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/05/160525_l44_nazeran_sorush_bazargan «رویاهای رسولانه؛ زهی کرشمه خوابی که به ز بیداری ست»، سایت بی بی سی فارسی.]</ref> | |||
==منتقدان== | ==منتقدان== | ||
منتقدان نظریه بسط تجربه نبوی، انسانی و بشری بودن وحی را کلام تازهای ندانسته و معتقدند اعراب [[جاهلیت|عصر جاهلی]] نیز وحی را از درون پیامبر و تخیلات او میپنداشتند، هرچند چنین تصوری، در قالب بسط تجربه نبوی با تعبیراتی زیباتر و پسندیدهتر ارائه شده است.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۳۶</ref> همچنین تجربه نبوی بودن وحی و انکار کلام خدا بودن [[قرآن]] را مخالف آیات قرآن دانستهاند.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۰.</ref> نقدهای وارد شده بر نظریه بسط تجربه نبوی عبارتند از: | |||
[[تصویر:نقد فشرده بسط تجربه نبوی.jpg |چپ|200px| پادزهر پاسخی فشرده به کتاب بسط تجربه نبوی]] | [[تصویر:نقد فشرده بسط تجربه نبوی.jpg |چپ|200px| پادزهر پاسخی فشرده به کتاب بسط تجربه نبوی]] | ||
===قرآن خود را کلام خداوند معرفی میکند و نه کلام پیامبر=== | ===قرآن خود را کلام خداوند معرفی میکند و نه کلام پیامبر=== | ||
[[آیه|آیات قرآن]] | حبیبالله طاهری، در مقالهای با عنوان «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، [[آیه|آیات قرآن]] را مجموعه حقایقی دانسته است که از طرف [[خدا]] بر پیامبر(ص) نازل شده و در هیچ جا سخن از تجربه باطنی پیامبر نیست، و کمترین اشارهای در آیات قرآن دیده نمیشود که قرآن جوشیده از درون پیامبر و سخن او است؛<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۱.</ref> بلکه قرآن به صراحت با چنین تصوری مخالفت کرده است؛ چرا که: | ||
* | *قرآن کلامالله معرفی شده است: | ||
# «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ؛ و اگر یكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود».<ref>سوره توبه، | # «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ؛ و اگر یكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا کلام خدا را بشنود».<ref>سوره توبه، آیه ۶.</ref> این نوع آیات با نظریه بسط تجربه نبوی منافات دارند.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۲.</ref> | ||
# «وَ إِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ * نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ*عَلىَ قَلْبِک؛ و این قرآن به یقین فرستاده خداوند است كه روح الامین آن را بر قلب تو فرود آورده است».<ref>سوره شعراء، آیات ۱۹۲-۱۹۴.</ref> [[آیت الله منتظری]]، از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]]، معتقد بود این آیات صراحت دارند که قرآن از طرف خداوند نازل شده است و پیامبر فقط نقش وساطت در ابلاغ کلام خدا داشت.<ref>منتظری، سفیر حق و صفیر وحی، ۱۳۸۷ش، ص۴۰-۴۱.</ref> | # «وَ إِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ * نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ*عَلىَ قَلْبِک؛ و این قرآن به یقین فرستاده خداوند است كه روح الامین آن را بر قلب تو فرود آورده است».<ref>سوره شعراء، آیات ۱۹۲-۱۹۴.</ref> [[آیت الله منتظری]]، از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]]، معتقد بود این آیات صراحت دارند که قرآن از طرف خداوند نازل شده است و پیامبر فقط نقش وساطت در ابلاغ کلام خدا داشت.<ref>منتظری، سفیر حق و صفیر وحی، ۱۳۸۷ش، ص۴۰-۴۱.</ref> | ||
* خداوند در آیات بسیاری میفرماید که ما قرآن را نازل کردیم: | *خداوند در آیات بسیاری میفرماید که ما قرآن را نازل کردیم: | ||
#«إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ ما آن را قرآنى عربى نازل كردیم، شاید شما درك كنید».<ref>سوره | #«إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ ما آن را قرآنى عربى نازل كردیم، شاید شما درك كنید».<ref>سوره یوسف، آیه ۲.</ref> | ||
#«وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ: و ما قرآن را بحق نازل كردیم».<ref>سوره اسراء، | #«وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ: و ما قرآن را بحق نازل كردیم».<ref>سوره اسراء، آیه ۱۰۵.</ref> | ||
#«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْر؛ ما قرآن را در شب قدر نازل كردیم».<ref>سوره قدر، | #«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْر؛ ما قرآن را در شب قدر نازل كردیم».<ref>سوره قدر، آیه ۱.</ref> | ||
محققان، کلام پیامبر دانستن قرآن را برخلاف تصریح این نوع آیات میدانند.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۰.</ref> | محققان، کلام پیامبر دانستن قرآن را برخلاف تصریح این نوع آیات میدانند.<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۰.</ref> | ||
===وجود خطا در تجربه دینی و مقدس نبودن آن=== | ===وجود خطا در تجربه دینی و مقدس نبودن آن=== | ||
[[عبدالله | [[عبدالله جوادی آملی]]، [[فلسفه اسلامی|فیلسوف]] و مفسر قرآن کریم، معتقد است: هر تجربهای حکم یقینی و مطابق با واقع را همراه ندارد؛ زیرا بسیاری از تجربهها خطا بودهاند. چهبسا کسی تجربهای را تجربه دینی بداند و از درون احساس کند که دینی است، ولی این تجربه با تردیدی بزرگ رو به رو باشد؛ زیرا این تجربه، از تجربیات و مشاهدات باطنی شخصِ اوست و چنین تجربهای دستخوش عوامل و علل گوناگونِ غیر دینی قرار میگیرد.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/29433/ جوادی آملی، «فرق وحی و تجربه دینی»، پرتال جامع علوم انسانی.]</ref> | ||
همچنین هدف از ارسال انبیا، هدایت بشر به سوی سعادت و کمال است. زمانی این هدف، محقق میشود که احتمال خطا در گفتار و هدایتگری پیامبران موجود نباشد. در تجربه دینی انگاری وحی، هیچ دلیلی وجود ندارد تا روشن نماید که آیا [[پیامبران]]، بشر را به سوی ضلالت و شقاوت پیش میبرند یا سعادت. در این صورت، هدف خداوند از [[نبوت|بعثت پیامبران]] | همچنین هدف از ارسال انبیا، هدایت بشر به سوی سعادت و کمال است. زمانی این هدف، محقق میشود که احتمال خطا در گفتار و هدایتگری پیامبران موجود نباشد. در تجربه دینی انگاری وحی، هیچ دلیلی وجود ندارد تا روشن نماید که آیا [[پیامبران]]، بشر را به سوی ضلالت و شقاوت پیش میبرند یا سعادت. در این صورت، هدف خداوند از [[نبوت|بعثت پیامبران]] محقق نگردیده، بلکه غرض او نقض میشود و در نتیجه، اصل بعثت انبیاء لغو خواهد بود.<ref>نبویان، «حقیقت وحی و تحربه دینی»، ص۶۱.</ref> | ||
===لزوم وجود معیار در تجربه دینی غیرمعصوم=== | ===لزوم وجود معیار در تجربه دینی غیرمعصوم=== | ||
از نظر آیتالله جوادی آملی، هر تجربه دینی را نمیتوان صحیح دانست و آثاری را بر آن مترتب کرد.<ref name=":6" /> تشخیص صحت و سقم تجربه عارفان و افراد غیرمعصوم، نیازمند تطبیق و همخوانی با یک معیار است. میزان و معیار، کشف و شهود پیامبر(ص) و امام معصوم است؛ زیرا سخن [[عصمت|معصوم]] قطعآور و [[کشف و شهود|کشف و شهودش]] کامل است؛ ازاینرو، معیاری برای دیگر شهودها است.<ref name=":6">[http://ensani.ir/fa/article/29433/ | از نظر آیتالله جوادی آملی، هر تجربه دینی را نمیتوان صحیح دانست و آثاری را بر آن مترتب کرد.<ref name=":6" /> تشخیص صحت و سقم تجربه عارفان و افراد غیرمعصوم، نیازمند تطبیق و همخوانی با یک معیار است. میزان و معیار، کشف و شهود پیامبر(ص) و امام معصوم است؛ زیرا سخن [[عصمت|معصوم]] قطعآور و [[کشف و شهود|کشف و شهودش]] کامل است؛ ازاینرو، معیاری برای دیگر شهودها است.<ref name=":6">[http://ensani.ir/fa/article/29433/ جوادی آملی، «فرق وحی و تجربه دینی»، پرتال جامع علوم انسانی.]</ref> | ||
==بسط تجربه دینی و معنای خاتمیت== | ==بسط تجربه دینی و معنای خاتمیت== | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۱۸: | ||
==نقد== | ==نقد== | ||
[[آیت الله سبحانی]] از متکلمان معاصر شیعه معتقد است [[علم امام|علوم اهل بیت(ع)]] سرچشمه دیگری دارد که میتوان از آن با عنوان الهام یاد کرد.<ref name=":9" /> ایشان معتقد است الهام اختصاص به [[پیامبران]] نداشته و در طول تاریخ گروهی از شخصیتها از آن بهرهمند بودهاند.<ref name=":9">[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/5636/54861/ | [[آیت الله سبحانی]] از متکلمان معاصر شیعه معتقد است [[علم امام|علوم اهل بیت(ع)]] سرچشمه دیگری دارد که میتوان از آن با عنوان الهام یاد کرد.<ref name=":9" /> ایشان معتقد است الهام اختصاص به [[پیامبران]] نداشته و در طول تاریخ گروهی از شخصیتها از آن بهرهمند بودهاند.<ref name=":9">[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/5636/54861/ سبحانی، «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی; پاسخ ایت الله سبحانی به دکتر سروش»]</ref> قرآن از افرادی یاد میکند که پیامبر نبودند اما اسراری از غیب بر آنها الهام میشد.<ref name=":9" /> | ||
برخی نیز شاهدهایی از قرآن و حدیث آوردهاند که خداوند فهم دینِ انبیاء را به افرادی غیر از پیامبران، عطا کرده و ایشان را حجت دین و میزان پیام پیامبران قرار داده است.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/246718/در-آخرین-نامه- «آخرین نامه حجت الاسلام دکتر بهمن پور خطاب به دکتر عبدالکریم سروش»، خبرگزاری مهر.]</ref> از جمله این افراد [[ذوالقرنین]]، [[آصف بن برخیا]] و [[حضرت مریم]] بودهاند.<ref name=":14">[https://www.mehrnews.com/news/246718/در-آخرین-نامه- «آخرین نامه حجت الاسلام دکتر بهمن پور خطاب به دکتر عبدالکریم سروش»، خبرگزاری مهر.]</ref> | برخی نیز شاهدهایی از قرآن و حدیث آوردهاند که خداوند فهم دینِ انبیاء را به افرادی غیر از پیامبران، عطا کرده و ایشان را حجت دین و میزان پیام پیامبران قرار داده است.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/246718/در-آخرین-نامه- «آخرین نامه حجت الاسلام دکتر بهمن پور خطاب به دکتر عبدالکریم سروش»، خبرگزاری مهر.]</ref> از جمله این افراد [[ذوالقرنین]]، [[آصف بن برخیا]] و [[حضرت مریم]] بودهاند.<ref name=":14">[https://www.mehrnews.com/news/246718/در-آخرین-نامه- «آخرین نامه حجت الاسلام دکتر بهمن پور خطاب به دکتر عبدالکریم سروش»، خبرگزاری مهر.]</ref> | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۲۸: | ||
</ref>؛ سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آوردهاند همانها كه نماز را برپا میدارند، و در حال ركوع، زكات میدهند» که بر ولایت غیر پیامبر اشاره دارد.<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۷.</ref> | </ref>؛ سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آوردهاند همانها كه نماز را برپا میدارند، و در حال ركوع، زكات میدهند» که بر ولایت غیر پیامبر اشاره دارد.<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۷.</ref> | ||
همچنین برخی منتقدان معتقدند سروش که در نگاه خود، برای حفظ خاتمیت و انحصار حجیت در قول پیامبر، به نقد امامت پرداخته، اما خود این انحصار را شکسته و نابود کرده است. او براساس دین حداقلی و حداکثری، گفتار پیامبر را همواره ناظر به حداقل لازم در هر چیز میداند. و در آن حداقل نیز ذات و جوهر پیام هرگز جدای از عرضیات نمی شود، | همچنین برخی منتقدان معتقدند سروش که در نگاه خود، برای حفظ خاتمیت و انحصار حجیت در قول پیامبر، به نقد امامت پرداخته، اما خود این انحصار را شکسته و نابود کرده است. او براساس دین حداقلی و حداکثری، گفتار پیامبر را همواره ناظر به حداقل لازم در هر چیز میداند. و در آن حداقل نیز ذات و جوهر پیام هرگز جدای از عرضیات نمی شود، عرضیاتی که هرگز اصالت جهانی و تاریخی ندارند. از طرف دیگر دین نیز با تجربه های تازه عارفان و دینداران همواره در حال نو شدن و فربه شدن است و گاه با تعبیر نو شدن دین از آن یاد شده است.<ref name=":15" /> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۴۸: | ||
*طاهری، حبیبالله، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، مجله پزوهشهای فقهی، سال اول، شاره۱، بهار۱۳۸۴ش. | *طاهری، حبیبالله، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، مجله پزوهشهای فقهی، سال اول، شاره۱، بهار۱۳۸۴ش. | ||
*فاضلی، «نادرنگری»، مجله قبسات، شماره۲۶، ۱۳۸۱ش. | *فاضلی، «نادرنگری»، مجله قبسات، شماره۲۶، ۱۳۸۱ش. | ||
*قائمینیا، علیرضا، [http://pajoohe.ir/ | *قائمینیا، علیرضا، [http://pajoohe.ir/__a-36743.aspx «بسطناپذیری تجربه نبوی»]، سایت پژوهه، تاریخ درج مطلب: ۹ دی ۱۳۹۶ش، تاریخ بازدید: ۲۳ دی ۱۳۹۹ش. | ||
*قمی، «برهان تجربه دینی»، مجله نقد و نظر، شماره ۲۵ و ۲۶، زمستان۱۳۷۹ش - بهار۱۳۸۰ش. | *قمی، «برهان تجربه دینی»، مجله نقد و نظر، شماره ۲۵ و ۲۶، زمستان۱۳۷۹ش - بهار۱۳۸۰ش. | ||
* قنبری، خلیل، [http://drsoroush.com/fa/wp-content/uploads/ghanbari.pdf «از قبض و بسط تئوریک شریعت تا رویاهای رسولانه»]، ص۱۰. | * قنبری، خلیل، [http://drsoroush.com/fa/wp-content/uploads/ghanbari.pdf «از قبض و بسط تئوریک شریعت تا رویاهای رسولانه»]، ص۱۰. |