بسط تجربه نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز
←زمینهها و تاریخچه: اصلاح متن
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جز (←عبدالکریم سروش) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جز (←زمینهها و تاریخچه: اصلاح متن) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==زمینهها و تاریخچه== | ==زمینهها و تاریخچه== | ||
نظریه بسط تجربه نبوی را وابسته به این دانستهاند که از وحی به عنوان یک تجربه دینی یاد شود.<ref>[http://pajoohe.ir/ | نظریه بسط تجربه نبوی را وابسته به این دانستهاند که از وحی به عنوان یک تجربه دینی یاد شود.<ref>قائمینیا، [http://pajoohe.ir/__a-36743.aspx «بسطناپذیری تجربه نبوی»]، سایت پژوهه.</ref> سروش نیز از وحی با عنوان «تجربهٔ دینی» یاد میکند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۶.</ref> تجربه دینی بودن وحی، ریشه در تفکرات غربی دارد.<ref>قائمینیا، [http://pajoohe.ir/__a-36743.aspx «بسطناپذیری تجربه نبوی»]، سایت پژوهه.</ref> | ||
متفکرانِ [[عصر روشنگری]]، تنها علم تجربی را معتبر میدانستند و معتقد بودند درستی، بطلان و ارزشمندی معرفتهای دیگر، تنها به وسیله علوم تجربی سنجیده میشود.<ref name=":4" /> این معیار سبب شد آموزههای دینی، به خصوص [[وحی]] که پیوستگی بسیار با ماوراء داشتند، پوچ و باطل شمرده شوند.<ref name=":4">نبویان، «حقیقت وحی و تجربه دینی»، ص۴۷</ref> | متفکرانِ [[عصر روشنگری]]، تنها علم تجربی را معتبر میدانستند و معتقد بودند درستی، بطلان و ارزشمندی معرفتهای دیگر، تنها به وسیله علوم تجربی سنجیده میشود.<ref name=":4" /> این معیار سبب شد آموزههای دینی، به خصوص [[وحی]] که پیوستگی بسیار با ماوراء داشتند، پوچ و باطل شمرده شوند.<ref name=":4">نبویان، «حقیقت وحی و تجربه دینی»، ص۴۷</ref> | ||
خط ۱۶: | خط ۱۷: | ||
پیش از شلایرماخر در دیدگاه سنتی مسیحی، وحی حاصل تجربه انسانهای برگزیده بود.<ref name=":5" /> پس از او این فکر که دین نه حاصل تجربه انسانهای برگزیده بلکه پیامد تجربهای است که بهطور بالقوه در درون همه انسانها وجود دارد، مطرح گردید. البته این دیدگاه به افراد دیگری غیر از شلایرماخر نیز منسوب است.<ref name=":5">زروانی، «شلایرماخر و تجربه دینی»، ص۱۴۷.</ref> | پیش از شلایرماخر در دیدگاه سنتی مسیحی، وحی حاصل تجربه انسانهای برگزیده بود.<ref name=":5" /> پس از او این فکر که دین نه حاصل تجربه انسانهای برگزیده بلکه پیامد تجربهای است که بهطور بالقوه در درون همه انسانها وجود دارد، مطرح گردید. البته این دیدگاه به افراد دیگری غیر از شلایرماخر نیز منسوب است.<ref name=":5">زروانی، «شلایرماخر و تجربه دینی»، ص۱۴۷.</ref> | ||
نظریه تجربه دینی، موافقان و مخالفان بسیاری داشته و برای آن اقسام و تعاریف مختلفی نیز ارائه شده است.<ref>قمی، «برهان تجربه دینی»، ص۲۶۶ - ۲۶۹.</ref> برخی تجربه دینی را احساس صِرف یا پیچیدهای دانستهاند که به شکلهای مختلف ظاهر میشود.<ref>قمی، «برهان تجربه دینی»، ص۲۶۸.</ref> گروهی | نظریه تجربه دینی، موافقان و مخالفان بسیاری داشته و برای آن اقسام و تعاریف مختلفی نیز ارائه شده است.<ref>قمی، «برهان تجربه دینی»، ص۲۶۶-۲۶۹.</ref> برخی تجربه دینی را احساس صِرف یا پیچیدهای دانستهاند که به شکلهای مختلف ظاهر میشود.<ref>قمی، «برهان تجربه دینی»، ص۲۶۸.</ref> گروهی آن را وَجدهای عرفانی بیانناپذیر<ref name=":7" /> و عدهای نیز آن را تجربههایی که به هیچ یک از تجربههای عادی ما شباهت ندارد و در نتیجه بیانناپذیر هستند، تعریف کردهاند.<ref name=":7">قمی، «برهان تجربه دینی»، ص۲۶۹.</ref> | ||
عبدالکریم سروش پس از [[نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت]] که از زمینی و تاریخی بودن معرفت دینی گفت، به نظریه بسط تجربه نبوی پرداخت و در آن از | عبدالکریم سروش پس از [[نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت]] که از زمینی و تاریخی بودن معرفت دینی سخن گفت، به نظریه بسط تجربه نبوی پرداخت و در آن از بشری بودن و تاریخی بودن خود دین و تجربه دینی سخن گفت.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۳.</ref> | ||
==عبدالکریم سروش== | ==عبدالکریم سروش== |