پرش به محتوا

تجسم اعمال: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۶۷۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ اوت ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Esmati
imported>Esmati
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
در دست تکمیل است.ع
در دست تکمیل است.ع


تجسم اعمال، اصطلاحی در کلام و فلسفه اسلامی، به معنای مجسم شدن اعمال آدمیان در برابر آنها در روز قیامت است. این عقیده با نامهای تجسد اعمال/[۲] و یا تمثل اعمال/[۳] نیز نامیده می شود.
تجسم اعمال، اصطلاحی در کلام و فلسفه اسلامی، به معنای مجسم شدن اعمال آدمیان در برابر آنها در روز قیامت است. این عقیده با نامهای تجسد اعمال/[۲] و یا تمثل اعمال/[۳] نیز نامیده می شود. معنای تجسم اعمال این است که اعمال نیك انسان در این جهان در روزگار رستاخیز تغییر شكل داده و به صورت نعمت‎های بهشتی درخواهد آمد، چنان‎كه اعمال بد به صورت آتش و زنجیر و انواع عذاب نمودار خواهند شد.


معنای تجسم اعمال این است که اعمال نیك انسان در این جهان در روزگار رستاخیز تغییر شكل داده و به صورت نعمت‎های بهشتی درخواهد آمد، چنان‎كه اعمال بد به صورت آتش و زنجیر و انواع عذاب نمودار خواهند شد.
ریشه های اعتقاد به تجسم اعمال در آیات قرآن و احادیث یافت می شود، ولی در عین حال برخی دانشمندان مخالف تجسم اعمال بوده و آیات مذکور را به گونه دیگری تفسیر کرده اند.این نظریه معتقدان و مخالفان بسیاری داشته و عالمان دینی نیز در مورد آن متفق القول نیستند.
 
ریشه های اعتقاد به تجسم اعمال در آیات قرآن و احادیث یافت می شود، ولی در عین حال برخی دانشمندان مخالف تجسم اعمال بوده و آیات مذکور را به گونه دیگری تفسیر کرده اند.
== معنای تجسم اعمال ==
== معنای تجسم اعمال ==
تجسم اعمال، متضمن این معناست که ثواب و عقابِ اعمال خوب یا بد انسانها چیزی غیر از آن اعمال نیست و به بیان دقیقتر، اعمال انسانها و عواقب آنها با یکدیگر رابطه تکوینی دارند و عامل عذاب دهنده خارجی در کار نیست؛ مثلاً اگر در برابر گناهی آتش دوزخ وعده داده شده، آن آتش چیزی جدا از آن فعل گناه نیست، بلکه حقیقت آن است که تمثل پیدا می کند و به شکل آتش نمایان می گردد.
تجسم اعمال، متضمن این معناست که ثواب و عقابِ اعمال خوب یا بد انسانها چیزی غیر از آن اعمال نیست و به بیان دقیقتر، اعمال انسانها و عواقب آنها با یکدیگر رابطه تکوینی دارند و عامل عذاب دهنده خارجی در کار نیست؛ مثلاً اگر در برابر گناهی آتش دوزخ وعده داده شده، آن آتش چیزی جدا از آن فعل گناه نیست، بلکه حقیقت آن است که تمثل پیدا می کند و به شکل آتش نمایان می گردد.
خط ۱۲: خط ۱۰:


در كنار بحث «تجسم اعمال» كه غالباً ناظر به كردارهای مربوط به اعضای انسان است، مسأله دیگری مطرح می‎شود كه از آن به تبلور یا تجسم نیتها و ملكات نفسانی تعبیر می‎شود، و مقصود این است كه صورت حقیقی انسان بستگی به همان نیت‎ها، خصلت‎ها و ملكات نفسانی او دارد، و براین اساس، اگر چه انسان‎ها از نظر صورت ظاهری یكسانند، ولی از نظر صورت باطنی یعنی خصلتها و ملكات، ‌انواع یا اصناف گوناگونی دارد.
در كنار بحث «تجسم اعمال» كه غالباً ناظر به كردارهای مربوط به اعضای انسان است، مسأله دیگری مطرح می‎شود كه از آن به تبلور یا تجسم نیتها و ملكات نفسانی تعبیر می‎شود، و مقصود این است كه صورت حقیقی انسان بستگی به همان نیت‎ها، خصلت‎ها و ملكات نفسانی او دارد، و براین اساس، اگر چه انسان‎ها از نظر صورت ظاهری یكسانند، ولی از نظر صورت باطنی یعنی خصلتها و ملكات، ‌انواع یا اصناف گوناگونی دارد.
این نظریه معتقدان و مخالفان بسیاری داشته و عالمان دینی نیز در مورد آن متفق القول نیستند. این تفاوت تعبیرات و اختلاف نظرها تا به امروز ادامه یافته است.


== تجسم اعمال در قرآن و احادیث ==
== تجسم اعمال در قرآن و احادیث ==
خط ۲۰: خط ۱۶:
البته آیات دیگر نیز وجود دارند که بر اعتباری (و نه تکوینی) بودن عقاب و وجود عامل عذاب کننده خارجی دلالت می کند، از قبیل «لِیَجْزِیَ اللّهُ کُلَّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ اِنَّ اللّهَ سَریعُ الْحِسابِ»<ref>ابراهیم : 51</ref> و «إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ‌ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»<ref>مائده: 118؛ نیز رجوع کنید به دهر: 4؛ فتح: 6؛ مائده: 118</ref>
البته آیات دیگر نیز وجود دارند که بر اعتباری (و نه تکوینی) بودن عقاب و وجود عامل عذاب کننده خارجی دلالت می کند، از قبیل «لِیَجْزِیَ اللّهُ کُلَّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ اِنَّ اللّهَ سَریعُ الْحِسابِ»<ref>ابراهیم : 51</ref> و «إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ‌ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»<ref>مائده: 118؛ نیز رجوع کنید به دهر: 4؛ فتح: 6؛ مائده: 118</ref>


در چندین حدیث با صراحت بر تجسم اعمال در قیامت تأکید شده است، به عنوان مثال، [[پيامبر]] اكرم خطاب به يكى از صحابه فرمود:
در چندین حدیث نیز با صراحت بر تجسم اعمال در قیامت تأکید شده است، به عنوان مثال، [[پيامبر]] اكرم خطاب به يكى از صحابه فرمود:


«انه لابد لك من قرين يدفن معك وتدفن معه وانت ميّت وإن كان كريماً أكرمك وإن كان لئيماً أسلمك، ثم لايحشر إلاّ معك ولاتحشر إلاّ معه ولاتسئل إلاّ عنه، فلاتجعله إلاّ صالحاً فانه إنْ صَلحَ أنست به وإنْ فسد لاتستوحش إلا منه وهو عملك»<ref>بحار الانوار، ج3 ص 259</ref>
«انه لابد لك من قرين يدفن معك وتدفن معه وانت ميّت وإن كان كريماً أكرمك وإن كان لئيماً أسلمك، ثم لايحشر إلاّ معك ولاتحشر إلاّ معه ولاتسئل إلاّ عنه، فلاتجعله إلاّ صالحاً فانه إنْ صَلحَ أنست به وإنْ فسد لاتستوحش إلا منه وهو عملك»<ref>بحار الانوار، ج3 ص 259</ref>
خط ۲۶: خط ۲۲:
«بى گمان، براى تو به ناگزير همراهى است كه با تو در قبر دفن گردد و تو با او دفن گردى. اگر اين همراه بزرگوار باشد، تو را اكرام مى كند و اگر پست باشد، تو را [به دوزخ] تسليم مى كند، خود، جز با تو محشور نمى شود و تو محشور نمى شوى جز با او و بازخواست نمى شوى جز از او، پس او را تنها شايسته قرار ده؛ زيرا اگر صالح و شايسته باشد با آن انس مى گيرى و اگر ناصالح و فاسد باشد، تنها از او هراسان مى شوى و او عمل توست».
«بى گمان، براى تو به ناگزير همراهى است كه با تو در قبر دفن گردد و تو با او دفن گردى. اگر اين همراه بزرگوار باشد، تو را اكرام مى كند و اگر پست باشد، تو را [به دوزخ] تسليم مى كند، خود، جز با تو محشور نمى شود و تو محشور نمى شوى جز با او و بازخواست نمى شوى جز از او، پس او را تنها شايسته قرار ده؛ زيرا اگر صالح و شايسته باشد با آن انس مى گيرى و اگر ناصالح و فاسد باشد، تنها از او هراسان مى شوى و او عمل توست».


[[امام صادق علیه السلام]] فرمود:
همچنین [[امام صادق علیه السلام]] فرمود:


«إذا بعث اللّه المؤمن من قبره، خرج مَعَه مثال يقدم أمامه، فيقول: من أنت؟ فيقول: أنا السرور الذى كنت أدخلت على أخيك المؤمن، خلقنى اللّه عزّوجل منه لاُبشّرك».<ref>مرآة العقول، ج 9 ص 95</ref>
«إذا بعث اللّه المؤمن من قبره، خرج مَعَه مثال يقدم أمامه، فيقول: من أنت؟ فيقول: أنا السرور الذى كنت أدخلت على أخيك المؤمن، خلقنى اللّه عزّوجل منه لاُبشّرك».<ref>مرآة العقول، ج 9 ص 95</ref>
خط ۳۴: خط ۳۰:
در اين دو روایت، صريحاً بر تبدل و تمثل عمل (سرور) به صورت مثالى تأكيد شده است.
در اين دو روایت، صريحاً بر تبدل و تمثل عمل (سرور) به صورت مثالى تأكيد شده است.
==مخالفان تجسم اعمال ==
==مخالفان تجسم اعمال ==
این آیات و احادیث سبب شده که آرای مختلفی در باره جزای اعمال در آخرت مطرح شود. گروهی آیات مغایر با تجسم اعمال را مبنا قرار داده و آیات ناظر بر تجسم را طوری تفسیر کرده اند که با آیات مغایر با آن تعارضی نداشته باشد؛ مثلاً در آیه مذکور از سوره زلزال غالب مفسران، خصوصاً متقدمان، «لِیُرَوْا اعمالَهُم» را به معنای دیدن جزای اعمال یا نامه اعمال دانسته اند.<ref>طبری؛ زمخشری؛ طبرسی؛ فخررازی؛ بیضاوی، ذیل آیه</ref>. بیشتر مفسران پیشین موافق این رای بوده اند. گروهی از این مفسران، از جمله فخررازی<ref>ذیل زلزال: 6</ref> و طبرسی،<ref>ذیل آل عمران: 30</ref> در دفاع از این تفسیر گفته اند که اعمال، اَعراض اند و عرض هم باقی نمی ماند و اعاده آن امکان پذیر نیست، لذا اینکه بگوییم خود اعمال در قیامت مجسم می شوند، نادرست است.
این آیات و احادیث سبب شده که آرای مختلفی در باره جزای اعمال در آخرت مطرح شود. گروهی آیات مغایر با تجسم اعمال را مبنا قرار داده و آیات ناظر بر تجسم را طوری تفسیر کرده اند که با آیات مغایر با آن تعارضی نداشته باشد؛ مثلاً در آیه مذکور از سوره زلزال غالب مفسران، خصوصاً متقدمان، «لِیُرَوْا اعمالَهُم» را به معنای دیدن جزای اعمال یا نامه اعمال دانسته اند و نه خود عمل.<ref>طبری؛ زمخشری؛ طبرسی؛ فخررازی؛ بیضاوی، ذیل آیه</ref>. بیشتر مفسران پیشین موافق این رای بوده اند. گروهی از این مفسران، از جمله فخررازی<ref>ذیل زلزال: 6</ref> و طبرسی،<ref>ذیل آل عمران: 30</ref> در دفاع از این تفسیر گفته اند که اعمال، اَعراض اند و عرض هم باقی نمی ماند و اعاده آن امکان پذیر نیست، لذا اینکه بگوییم خود اعمال در قیامت مجسم می شوند، نادرست است.


[[علامه مجلسی]] نیز از مخالفان عقیده تجسم اعمال است. دلیل او این است که تجسم اعمال با عقیده به [[معاد جسمانی]] تعارض دارد و به همین سبب نمی توان به آن قائل شد.
[[علامه مجلسی]] نیز از مخالفان عقیده تجسم اعمال است. دلیل او این است که تجسم اعمال با عقیده به [[معاد جسمانی]] تعارض دارد و به همین سبب نمی توان به آن قائل شد.


او با [[شیخ بهائی]] که مجدداً این نظریه را مطرح کرد مخالفت جدّی نموده و گفته است که تجسم و تمثل افعال و احوال دنیا در آخرت، دو حالت می تواند داشته باشد، اول اینکه شبیه آن اعمال، به ازای آنها خلق شود و دیگر اینکه اَعراض به جواهر تغییر کند. وی شق اول را درست می داند و معتقد است که در نفی آن چیزی بصراحت نقل نشده است (مجلسی، 1403، ج 7، ص 228). وی محال بودن انقلاب جوهر به عرض و عرض به جوهر را در این دنیا با امکان آن در آخرت غیرقابل جمع دانسته است، به این دلیل که نشئة آخرت چیزی متفاوت با این نشئه نیست و تنها تفاوتش این است که مرگ و احیا در این میان اتفاق افتاده است (قس مطهری، ص 193ـ194). وی همچنین تشبیه دنیا و آخرت را به خواب و بیداری و مقایسه آنها ( رجوع کنید به مولوی ، همانجا) را سفسطه دانسته است، چرا که آنچه در خواب ظاهر می شود، وجود علمی و ذهنی است و آنچه در خارج ظاهر می شود، وجود عینی است و این دو نحو وجود تفاوتهای فراوان دارند، اما دنیا و آخرت، هر دو، وجود عینی دارند. او قول به تجسم اعمال را در آیات و اخبار غیرصریح دانسته و بر این باور است که به ازا یا در جزای اعمال چیزی خلق می شود و اخبار و روایات بسیاری را ناظر به این معنی می داند ( رجوع کنید به مجلسی، 1403، ج 7، ص 229ـ230؛ برای نقد نظرات مجلسی رجوع کنید به سبحانی، ج 8، ص 342ـ343). وی در جای دیگر در باره همین موضوع تا آنجا پیش رفته که با تخطئه نظر شیخ بهائی، قول به این نظر را مستلزم انکار دین و خروج از اسلام دانسته است (مجلسی، 1363 ش، ج 9، ص 95). این اظهارنظر مجلسی واکنش شدید قایلان به این نظریه را برانگیخته است (برای نمونه رجوع کنید به امام خمینی، ص 439).
او با [[شیخ بهائی]] که مجدداً این نظریه را مطرح کرد مخالفت جدّی نموده و قول به تجسم اعمال را در آیات و اخبار غیرصریح دانسته و بر این باور است که به ازا یا در جزای اعمال چیزی خلق می شود و اخبار و روایات بسیاری را ناظر به این معنی می داند.<ref>مجلسی، 1403، ج 7، ص 229ـ230؛ برای نقد نظرات مجلسی رجوع کنید به سبحانی، ج 8، ص 342ـ343</ref> وی در جای دیگر در باره همین موضوع تا آنجا پیش رفته که با تخطئه نظر شیخ بهائی، قول به این نظر را مستلزم انکار دین و خروج از اسلام دانسته است.<ref>مجلسی، 1363 ش، ج 9، ص 95</ref> این اظهارنظر مجلسی واکنش شدید قایلان به این نظریه را برانگیخته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به امام خمینی، ص 439</ref>


== موافقان تجسم اعمال ==
== موافقان تجسم اعمال ==
در برابر، بیشتر مفسران و متکلمان متاخر، آیات ناظر به تجسم اعمال را بدون تأویل و به همان صورت ظاهر پذیرفته اند، از جمله [[شیخ بهائی]] که در تفسیر آیة 6 سورة زلزال، در تقدیر گرفتن جزا برای اعمال را درست نمی داند و معتقد است که دیدن به خود اعمال برمی گردد.<ref>ص 402</ref> او که از طرفداران جدی نظریه تجسم اعمال است، در این زمینه به آیات مذکور و احادیث مختلفی ــ که به قول او موافق و مخالف نقل کرده اند ــ استناد می کند. وی می گوید مارها و عقربهایی که در دوزخ وعده داده شده، خود اعمال و عقاید و اخلاق مذموم و ناپسند است که به این صورت ظاهر می شود، چنانکه حور و ریحان و مانند آنها، اخلاق و اعمال و اعتقادات درست و صالح است. این تفاوت صورتها به سبب اختلاف مراتب است.<ref>همان، ص 493ـ 495</ref>
در برابر، بیشتر مفسران و متکلمان متاخر، آیات ناظر به تجسم اعمال را بدون تأویل و به همان صورت ظاهر پذیرفته اند، از جمله [[شیخ بهائی]] که در تفسیر آیة 6 سورة زلزال، در تقدیر گرفتن جزا برای اعمال را درست نمی داند و معتقد است که دیدن به خود اعمال برمی گردد.<ref>ص 402</ref> او که از طرفداران جدی نظریه تجسم اعمال است، در این زمینه به آیات مذکور و احادیث مختلفی ــ که به قول او موافق و مخالف نقل کرده اند ــ استناد می کند. وی می گوید مارها و عقربهایی که در دوزخ وعده داده شده، خود اعمال و عقاید و اخلاق مذموم و ناپسند است که به این صورت ظاهر می شود، چنانکه حور و ریحان و مانند آنها، اخلاق و اعمال و اعتقادات درست و صالح است. این تفاوت صورتها به سبب اختلاف مراتب است.<ref>همان، ص 493ـ 495</ref>


قبل از [[شیخ بهایی]] نیز ین عقیده در میان اهل عرفان تجسم اعمال را باور داشته اند،<ref>آشتیانی، ص 87</ref> از جمله می توان به نظر مولوی اشاره کرد که به این موضوع اشاره می کند:
قبل از [[شیخ بهایی]] نیز این عقیده در میان اهل عرفان طرفدارانی داشته است.<ref>آشتیانی، ص 87</ref> از جمله می توان به نظر مولوی اشاره کرد که به این موضوع اشاره می کند:


«ای دریده پوستینِ یوسُفان
«ای دریده پوستینِ یوسُفان
گرگ برخیزی از این خواب گران
گرگ برخیزی از این خواب گران
گشته گرگان یک به یک خوهای تو
گشته گرگان یک به یک خوهای تو
می درانند از غضب، اعضای تو
می درانند از غضب، اعضای تو
آن سخنهای چو مار و کژدمت
آن سخنهای چو مار و کژدمت
مار و کژدم گردد و گیرد دمت»<ref>مثنوی معنوی، ص 720، دفتر 4، 3667 و 3668</ref>.
مار و کژدم گردد و گیرد دمت»<ref>مثنوی معنوی، ص 720، دفتر 4، 3667 و 3668</ref>.


== ملاصدرا و تجسم اعمال ==
== ملاصدرا و تجسم اعمال ==
نظریه تجسم اعمال را یکی از شاگردان شیخ بهائی، یعنی [[صدرالمتألهین]]، به اوج رساند، به طوری که از پذیرش بسیار برخوردار شد. وی کوشیده است با مبانی عقلی و موازین حِکْمی به نحو مشروح و معتدل به این نظر بپردازد (آشتیانی، همانجا). این نظریه بخشی از کل نظام فکری اوست و با دیگر نظریاتش ، از جمله در بارة حرکت جوهری و معاد جسمانی و اتحاد عاقل و معقول ، سازگاری دارد. به نظر ملاصدرا، همانطور که امور عینی بر ذهن اثر می گذارند، امور ذهنی هم بر عین اثر می گذارند. تأثیر امر عینی بر دیگر امور عینی و ذهنی یکسان نیست ، مثلاً رطوبت در برخورد با جسم غیرمرطوب ، آن را مرطوب می کند، اما در تأثیر بر حس و خیال ، آنها را مرطوب نمی کند، بلکه صورت محسوسه و متخیله در آنها به وجود می آورد و در تأثیر بر عقل سبب تشکیل صورت کلی عقلی می شود. پس ماهیت واحد می تواند در جاهای مختلف آثار مختلف بگذارد. از سوی دیگر، حالتی مثل خشم که امری درونی است ، می تواند به شکلی بیرونی و عینی ظهور پیدا کند، مثلاً به شکل سرخیِ گونه یا تندی ضربان قلب . پس بعید نیست که همین خشم در جایی دیگر بتواند به صورت آتش نمایان شود. اعمال آدمیان می تواند تبدیل به اخلاق و ملکات نفسانی شود، یعنی از صورت جسمانی خارج شود، در آخرت هم همین اخلاق و ملکات نفسانی می تواند دوباره به اجسام آن جهانی تبدیل شود. همانطور که هیولا مادّة تکوّن اجسام و صورِ مقداری است ، ولی خودش مقدارپذیر نیست ، نفس ناطقه هم مادّة پیدایش تجسم اعمال و تکوّن اجسام و صورِ مقداری در آخرت است ، هرچند خودش دارای مقدار و بُعد جسمانی نیست . ملاصدرا تأکید می کند که نفس و هیولا با یکدیگر تفاوتهایی هم دارند که در مسئلة تجسم اعمال و نقش نفس در این میان باید به این تفاوتها هم توجه داشت (برای آگاهی بیشتر از این تفاوتها رجوع کنید به 1360 ش ، ص 329ـ330؛ همو، 1341 ش ، ص 67ـ 68). ملاصدرا در جای جای آثارش در تفسیر آیات و شرح روایات به تجسم اعمال اشاره می کند (برای نمونه
[[صدر المتالهین]] با مبانی خاص خود در [[حکمت متعالیه]] توانست تبیین های بهتری از تجسم اعمال بدست دهد، بطوری که پس از او این عقیده از پذیرش اکثریت برخوردار شد. او با طرح مباحثی مانند حرکت جوهری، معاد جسمانی و اتحاد عاقل و معقول، و ارائه نظام فکری ویژه، تلاش نمود تا تبیینی عقلانی از تجسم اعمال بدست دهد.
<ref>آشتیانی، همانجا</ref>


رجوع کنید به1361 ش ، ج 4، ص 282ـ 285؛ همو، 1366 ش ، ج 1، ص 326) و به رد شبهاتی که در زمینة عذاب قبر و عذاب خدا و مسئلة عدل و اختیار مطرح شده است ، می پردازد ( رجوع کنید به 1375ش ، ص 351؛ همو، 1377 ش ، ص 143؛ همو، 1361 ش ، ج 4، ص 171).
به نظر ملاصدرا، همانطور که امور عینی بر ذهن اثر می گذارند، امور ذهنی هم بر عین اثر می گذارند. تأثیر امر عینی بر دیگر امور عینی و ذهنی یکسان نیست، مثلاً رطوبت در برخورد با جسم غیرمرطوب، آن را مرطوب می کند، اما در تأثیر بر حس و خیال، آنها را مرطوب نمی کند، بلکه صورت محسوسه و متخیله در آنها به وجود می آورد و در تأثیر بر عقل سبب تشکیل صورت کلی عقلی می شود. پس ماهیت واحد می تواند در جاهای مختلف آثار مختلف بگذارد. از سوی دیگر، حالتی مثل خشم که امری درونی است، می تواند به شکلی بیرونی و عینی ظهور پیدا کند، مثلاً به شکل سرخیِ گونه یا تندی ضربان قلب. پس بعید نیست که همین خشم در جایی دیگر بتواند به صورت آتش نمایان شود. اعمال آدمیان می تواند تبدیل به اخلاق و ملکات نفسانی شود، یعنی از صورت جسمانی خارج شود، در آخرت هم همین اخلاق و ملکات نفسانی می تواند دوباره به اجسام آن جهانی تبدیل شود. همانطور که هیولا مادّة تکوّن اجسام و صورِ مقداری است، ولی خودش مقدارپذیر نیست، نفس ناطقه هم مادّة پیدایش تجسم اعمال و تکوّن اجسام و صورِ مقداری در آخرت است ، هرچند خودش دارای مقدار و بُعد جسمانی نیست. ملاصدرا تأکید می کند که نفس و هیولا با یکدیگر تفاوتهایی هم دارند که در مسئلة تجسم اعمال و نقش نفس در این میان باید به این تفاوتها هم توجه داشت (برای آگاهی بیشتر از این تفاوتها رجوع کنید به 1360 ش، ص 329ـ330؛ همو، 1341 ش ، ص 67ـ 68). ملاصدرا در جای جای آثارش در تفسیر آیات و شرح روایات به تجسم اعمال اشاره می کند<ref>برای نمونه رجوع کنید به1361 ش، ج 4، ص 282ـ 285؛ همو، 1366 ش، ج 1، ص 326</ref> و به رد شبهاتی که در زمینة عذاب قبر و عذاب خدا و مسئلة عدل و اختیار مطرح شده است، می پردازد.<ref>1375ش، ص 351؛ همو، 1377 ش، ص 143؛ همو، 1361 ش، ج 4، ص 171</ref>


پس از ملاصدرا، این نظریه طرفداران فراوان یافت که از آن جمله اند فیض کاشانی (ج 2، ص 1064) و ملاهادی سبزواری ( رجوع کنید به صدرالدین شیرازی ، 1337 ش ، سفر چهارم ، ج 2، ص 295، تعلیقة سبزواری ؛ نیز رجوع کنید به سبزواری ، ص 214، 268، 311، 497). در میان معاصران نیز مخالفان (برای نمونه رجوع کنید بهفیّاض ، ج 2، ص 116، که تجسم اعمال به معنای نفی وجود معذب و معاقب خارجی را نفی می کند) و موافقانی (برای نمونه رجوع کنید به اصفهانی ، ج 1، ص 297ـ 298؛ امام خمینی ، ص 437ـ439؛ طباطبائی ، ج 6، ص 376؛ مطهری ، ص 206ـ213) در این زمینه اظهارنظر کرده اند و گروهی در عین پذیرش تجسم اعمال ، ثواب و عقاب آخرت را منحصر در تجسم اعمال ندانسته و به نوعی کوشیده اند میان نظر موافقان و مخالفان توافق ایجاد کنند یا هر دو نظر را حفظ کنند (برای نمونه رجوع کنید به جوادی آملی ، ص 321؛ مصباح ، ص 504 ـ512).
پس از [[ملاصدرا]]، این نظریه طرفداران فراوان یافت که از آن جمله اند [[فیض کاشانی]]<ref>ج 2، ص 1064</ref> و [[ملاهادی سبزواری]].<ref>صدرالدین شیرازی، 1337 ش ، سفر چهارم، ج 2، ص 295، تعلیقة سبزواری ؛ نیز رجوع کنید به سبزواری ، ص 214، 268، 311</ref> در میان معاصران نیز مخالفان (برای نمونه رجوع کنید به فیّاض ، ج 2، ص 116، که تجسم اعمال به معنای نفی وجود معذب و معاقب خارجی را نفی می کند) و موافقانی<ref>برای نمونه رجوع کنید به اصفهانی ، ج 1، ص 297ـ 298؛ امام خمینی ، ص 437ـ439؛ طباطبائی ، ج 6، ص 376؛ مطهری ، ص 206ـ213</ref> در این زمینه اظهارنظر کرده اند.


اما به عقیده گروهی از متفکران معاصر، پذیرش نظریه تجسم اعمال منافاتی با این مساله ندارد که در عین حال قائل به وجود عذاب و پاداش غیر تکوینی واعتباری نیز باشیم. به این دلیل که برخی آیات قرآن(که نمونه هایی از آنها ذکر شد) چنین ظهوری دارند و جمع هر دو نیز مانعی ندارد.<ref>برای نمونه رجوع کنید به جوادی آملی ، ص 321؛ مصباح ، ص 504 ـ512</ref>
==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references/>


==منابع==
==منابع==
علاوه بر قرآن ؛ جلال الدین آشتیانی ، شرح حال و آراء فلسفی ملاصدرا ، تهران 1360 ش ؛ ابن عربی ، الفتوحات المکیة ، بیروت : دارصادر، ] بی تا. [ ؛ ارداویرافنامه ، یا، بهشت و دوزخ در آئین مزدیسنی ، شامل پیشگفتار، ترجمة فارسی ، متن پهلوی ، واژه نامه از رحیم عفیفی ، تهران : توس ، 1372 ش ؛ محمدحسین اصفهانی ، نهایة الدرایة فی شرح الکفایة ، قم 1414ـ1415؛ عبداللّه بن عمر بیضاوی ، انوار التّنزیل و اسرار التّأویل ، المعروف بتفسیر البیضاوی ، مصر 1330، چاپ افست بیروت ] بی تا. [ ؛ بهرام بیضایی ، تاریخ سرّی سلطان در آبسکون : ] فیلمنامه [ ، تهران 1376 ش ؛ عبداللّه جوادی آملی ، ده مقاله پیرامون مبداء و معاد ، ] تهران [ 1363 ش ؛ روح اللّه خمینی ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، شرح چهل حدیث ( اربعین حدیث )، تهران 1373 ش ؛ محمودبن عمر زمخشری ، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل ، بیروت 1366/ 1947؛ جعفر سبحانی ، مفاهیم القرآن ، ج 8 : المعاد فی القرآن الکریم ، قم 1420؛ هادی بن مهدی سبزواری ، شرح الاسماء، او، شرح دعاء الجوشن الکبیر ، چاپ نجفقلی حبیبی ، تهران 1375 ش ؛ جعفر سجادی ، فرهنگ علوم فلسفی و کلامی ، تهران 1375 ش ؛ محمدبن حسین شیخ بهائی ، الاربعون حدیثاً ، قم 1415؛ محمدبن ابراهیم صدرالدین
علاوه بر قرآن؛ جلال الدین آشتیانی، شرح حال و آراء فلسفی ملاصدرا، تهران 1360 ش؛ ابن عربی، الفتوحات المکیة، بیروت: دارصادر، ] بی تا. واژه نامه از رحیم عفیفی ، تهران : توس ، 1372 ش ؛ محمدحسین اصفهانی ، نهایة الدرایة فی شرح الکفایة ، قم 1414ـ1415؛ عبداللّه بن عمر بیضاوی ، انوار التّنزیل و اسرار التّأویل ، المعروف بتفسیر البیضاوی ، مصر 1330، چاپ افست بیروت ] بی تا. [ ؛ بهرام بیضایی ، تاریخ سرّی سلطان در آبسکون : ] فیلمنامه [ ، تهران 1376 ش ؛ عبداللّه جوادی آملی ، ده مقاله پیرامون مبداء و معاد ، ] تهران [ 1363 ش ؛ روح اللّه خمینی ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، شرح چهل حدیث ( اربعین حدیث )، تهران 1373 ش ؛ محمودبن عمر زمخشری ، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل ، بیروت 1366/ 1947؛ جعفر سبحانی ، مفاهیم القرآن ، ج 8 : المعاد فی القرآن الکریم ، قم 1420؛ هادی بن مهدی سبزواری ، شرح الاسماء، او، شرح دعاء الجوشن الکبیر ، چاپ نجفقلی حبیبی ، تهران 1375 ش ؛ جعفر سجادی ، فرهنگ علوم فلسفی و کلامی ، تهران 1375 ش ؛ محمدبن حسین شیخ بهائی ، الاربعون حدیثاً ، قم 1415؛ محمدبن ابراهیم صدرالدین


شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، چاپ محمد خواجوی ، ج 4 و 5، قم 1361 ش ؛ همو، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة ، تهران 1337 ش ، چاپ افست قم ] بی تا. [ ؛ همو، شرح اصول الکافی ، چاپ محمد خواجوی ، ج 1، تهران 1366 ش ؛ همو، الشّواهد الرّبوبیّة فی المناهج السلوکیّة ، با حواشی ملاهادی سبزواری ، چاپ جلال الدین آشتیانی ، چاپ افست تهران 1360 ش ؛ همو، کتاب العرشیّة ، ترجمة غلامحسین آهنی ، اصفهان 1341ش ؛ همو، مجموعه رسائل فلسفی صدرالمتألهین ، چاپ حامد ناجی اصفهانی : ردّ الشبهات الابلیسیة ، تهران 1375 ش ؛ همو، المظاهر الالهیّة ، چاپ جلال الدین آشتیانی ، قم 1377 ش ؛ طباطبائی ؛ طبرسی ؛ طبری ، جامع ؛ محمدبن محمد غزالی ، کتاب الاربعین فی اصول الدّین ، بیروت 1408/ 1988؛ محمدبن عمر فخررازی ، التفسیر الکبیر ، قاهره ] بی تا. [ ، چاپ افست تهران ] بی تا. [ ؛ محمداسحاق فیّاض ، محاضرات فی اصول الفقه ، تقریرات درس آیة اللّه خوئی ، نجف 1974؛ محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی ، علم الیقین فی اصول الدین ، قم 1358 ش ؛ محمدحسن قدردان قراملکی ، «کاوشی در تجسم اعمال »، کیهان اندیشه ، ش 68 (مهر و آبان 1375)؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی ، بحارالانوار ، بیروت 1403؛ همو، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول ، ج 9، چاپ هاشم رسولی ، تهران 1363 ش ؛ محمد محمدی ری شهری ، میزان الحکمة ، قم 1362ـ1363 ش ؛ محمدتقی مصباح ، معارف قرآن : خداشناسی ، کیهان شناسی ، انسان شناسی ، قم 1373 ش ؛ مرتضی مطهری ، عدل الهی ، تهران 1370 ش ؛ جلال الدین محمدبن محمدمولوی ، مثنوی معنوی ، تصحیح رینولد ا. نیکلسون ، تهران 1370 ش .
شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، چاپ محمد خواجوی ، ج 4 و 5، قم 1361 ش ؛ همو، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة ، تهران 1337 ش ، چاپ افست قم ] بی تا. [ ؛ همو، شرح اصول الکافی ، چاپ محمد خواجوی ، ج 1، تهران 1366 ش ؛ همو، الشّواهد الرّبوبیّة فی المناهج السلوکیّة ، با حواشی ملاهادی سبزواری ، چاپ جلال الدین آشتیانی ، چاپ افست تهران 1360 ش ؛ همو، کتاب العرشیّة ، ترجمة غلامحسین آهنی ، اصفهان 1341ش ؛ همو، مجموعه رسائل فلسفی صدرالمتألهین ، چاپ حامد ناجی اصفهانی : ردّ الشبهات الابلیسیة ، تهران 1375 ش ؛ همو، المظاهر الالهیّة ، چاپ جلال الدین آشتیانی ، قم 1377 ش ؛ طباطبائی ؛ طبرسی ؛ طبری ، جامع ؛ محمدبن محمد غزالی ، کتاب الاربعین فی اصول الدّین ، بیروت 1408/ 1988؛ محمدبن عمر فخررازی ، التفسیر الکبیر ، قاهره ] بی تا. [ ، چاپ افست تهران ] بی تا. [ ؛ محمداسحاق فیّاض ، محاضرات فی اصول الفقه ، تقریرات درس آیة اللّه خوئی ، نجف 1974؛ محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی ، علم الیقین فی اصول الدین ، قم 1358 ش ؛ محمدحسن قدردان قراملکی ، «کاوشی در تجسم اعمال »، کیهان اندیشه ، ش 68 (مهر و آبان 1375)؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی ، بحارالانوار ، بیروت 1403؛ همو، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول ، ج 9، چاپ هاشم رسولی ، تهران 1363 ش ؛ محمد محمدی ری شهری ، میزان الحکمة ، قم 1362ـ1363 ش ؛ محمدتقی مصباح ، معارف قرآن : خداشناسی ، کیهان شناسی ، انسان شناسی ، قم 1373 ش ؛ مرتضی مطهری ، عدل الهی ، تهران 1370 ش ؛ جلال الدین محمدبن محمدمولوی ، مثنوی معنوی ، تصحیح رینولد ا. نیکلسون ، تهران 1370 ش .
/ محمدمنصور هاشمی /
تجسیم رجوع کنید به مجسّمه


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3297 دانشنامه جهان اسلام]
[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3297 دانشنامه جهان اسلام]
کاربر ناشناس