کاربر ناشناس
ابوذر غفاری: تفاوت میان نسخهها
جز
←وفات
imported>Mgolpayegani جز (←منابع) |
imported>Mgolpayegani جز (←وفات) |
||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = پیامبر(ص):{{سخ}}ای ابوذر! تو تنها زندگی میکنی، تنها میمیری، تنها مبعوث میشوی و تنها وارد بهشت میشوی. به واسطه تو، کسانی از اهل عراق که [[غسل میت|غسل]] و تجهیز و دفنت را انجام میدهند خوشبخت میشوند.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[تفسیر قمی]]، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۹۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = پیامبر(ص):{{سخ}}ای ابوذر! تو تنها زندگی میکنی، تنها میمیری، تنها مبعوث میشوی و تنها وارد بهشت میشوی. به واسطه تو، کسانی از اهل عراق که [[غسل میت|غسل]] و تجهیز و دفنت را انجام میدهند خوشبخت میشوند.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[تفسیر قمی]]، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۹۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
ابوذر در [[ذیالحجه]] [[سال ۳۲ هجری قمری|سال ۳۲ق]] و در زمان خلافت عثمان در ربذه از دنیا رفت. ابن کثیر مینویسد: | ابوذر در [[ذیالحجه]] [[سال ۳۲ هجری قمری|سال ۳۲ق]] و در زمان خلافت عثمان در ربذه از دنیا رفت. ابن کثیر مینویسد: «به هنگام مرگ جز همسر و فرزندش کسی نزد او نبود.»<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۹۸۶م، ج۷، ۱۶۵.</ref> خیرالدین زرکلی میگوید: «وی در حالی از دنیا رفت که در خانهاش چیزی نبود که او را [[کفن]] کنند.»<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۰م، ج ۲، ص ۱۴۰. </ref> مهران بن میمون نقل میکند: «آنچه را من در خانه ابوذر دیدم بیشتر از دو درهم نمیارزید.»<ref>امین عاملی، اعیان الشیعة، دار التعارف، ج۴، ص۲۲۹.</ref> | ||
نقل شده است هنگامی که همسرش امذر گریه میکرد و به ابوذر میگفت: تو در بیابان میمیری و من پارچهای ندارم تا تو را کفن کنم؛ ابوذر به وی گفت: گریه نکن و خوشحال باش. چرا که روزی رسول خدا(ص) در بین افرادی که من نیز در میان آنان بودم فرمود: یکی از شما در بیابان میمیرد و جماعتی از مؤمنین او را به خاک میسپارند. حال تمام افرادی که آن روز با من بودند در شهر و میان مردم جان سپردهاند و گفته پیامبر(ص) درباره من است.<ref>امین عاملی، اعیان الشیعة، دار التعارف، ج۴، ص۲۴۱.</ref> | نقل شده است هنگامی که همسرش امذر گریه میکرد و به ابوذر میگفت: | ||
:::تو در بیابان میمیری و من پارچهای ندارم تا تو را کفن کنم؛ ابوذر به وی گفت: گریه نکن و خوشحال باش. چرا که روزی رسول خدا(ص) در بین افرادی که من نیز در میان آنان بودم فرمود: یکی از شما در بیابان میمیرد و جماعتی از مؤمنین او را به خاک میسپارند. حال تمام افرادی که آن روز با من بودند در شهر و میان مردم جان سپردهاند و گفته پیامبر(ص) درباره من است.<ref>امین عاملی، اعیان الشیعة، دار التعارف، ج۴، ص۲۴۱.</ref> | |||
پس از این، [[عبدالله بن مسعود]] و برخی از یارانش از جمله [[حجر بن ادبر]]، [[مالک اشتر]]، و جوانانی از انصار اتفاقاً از آنجا گذشتند، و به [[غسل|تغسیل]] و [[کفن کردن|تکفین]] او پرداختند و [[عبدالله بن مسعود]] بر پیکرش [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۳.</ref> <ref>ابن خیاط، طبقات خلیفه، ۱۴۱۴ق، ص۷۱.</ref> <ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۳، ص۵۵.</ref> طبق تاریخ یعقوبی، [[حذیفه بن یمان]] (از بزرگان [[صحابه]]) نیز در میان تدفین کنندگان ابوذر بوده است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، ج۲، ص۶۸.</ref> | پس از این، [[عبدالله بن مسعود]] و برخی از یارانش از جمله [[حجر بن ادبر]]، [[مالک اشتر]]، و جوانانی از انصار اتفاقاً از آنجا گذشتند، و به [[غسل|تغسیل]] و [[کفن کردن|تکفین]] او پرداختند و [[عبدالله بن مسعود]] بر پیکرش [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۳.</ref> <ref>ابن خیاط، طبقات خلیفه، ۱۴۱۴ق، ص۷۱.</ref> <ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۳، ص۵۵.</ref> طبق تاریخ یعقوبی، [[حذیفه بن یمان]] (از بزرگان [[صحابه]]) نیز در میان تدفین کنندگان ابوذر بوده است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، ج۲، ص۶۸.</ref> |