Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۹۵
ویرایش
جز (←اسماء و القاب) |
جز (←اسلام) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== اسلام == | == اسلام == | ||
وی از سابقان و پیشتازان [[اسلام]] است.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۷ق، ج ۳، ص ۴۰۶.ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج ۱، ص ۲۵۲.</ref> به گفته برخی، ابوذر قبل از اسلام نیز یکتاپرست بود و سه سال پیش از [[بعثت]] پیامبر(ص) خدا را میپرستید.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۹ق، ج ۱۱، ص ۳۲۲.</ref> ابن حبیب بغدادی، او را از جمله کسانی میداند که [[شراب]] و [[ازلام]] را در [[عصر جاهلیت]] حرام میدانستهاند.<ref>بغدادی، المُحبَّر، ۱۳۶۱ق، ص۲۳۷.</ref> وی پس از ظهور اسلام جزء اولین نفرات ایمانآورنده به [[رسول اکرم(ص)]] بود. روایت است که ابوذر گفت: من چهارمین نفر بودم که نزد پیامبر(ص) رفتم و بدو گفتم: سلام بر توای رسول خدا! شهادت میدهم که خدایی جز الله نیست و شهادت میدهم که محمد بنده او و فرستاده اوست. پس خوشحالی را در چهره رسول خدا(ص) دیدم.<ref>ابن حبان، الصحیح، ۱۴۱۴ق، ج۱۶، ص۸۳.</ref> | وی از سابقان و پیشتازان [[اسلام]] است.<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۷ق، ج ۳، ص ۴۰۶.</ref> <ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج ۱، ص ۲۵۲.</ref> به گفته برخی، ابوذر قبل از اسلام نیز یکتاپرست بود و سه سال پیش از [[بعثت]] پیامبر(ص) خدا را میپرستید.<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۹ق، ج ۱۱، ص ۳۲۲.</ref> ابن حبیب بغدادی، او را از جمله کسانی میداند که [[شراب]] و [[ازلام]] را در [[عصر جاهلیت]] حرام میدانستهاند.<ref>بغدادی، المُحبَّر، ۱۳۶۱ق، ص۲۳۷.</ref> وی پس از ظهور اسلام جزء اولین نفرات ایمانآورنده به [[رسول اکرم(ص)]] بود. روایت است که ابوذر گفت: من چهارمین نفر بودم که نزد پیامبر(ص) رفتم و بدو گفتم: سلام بر توای رسول خدا! شهادت میدهم که خدایی جز الله نیست و شهادت میدهم که محمد بنده او و فرستاده اوست. پس خوشحالی را در چهره رسول خدا(ص) دیدم.<ref>ابن حبان، الصحیح، ۱۴۱۴ق، ج۱۶، ص۸۳.</ref> | ||
[[ابن عباس]]، اسلام ابوذر را این گونه روایت میکند: هنگامی که ابوذر از [[بعثت]] پیامبر(ص) در [[مکه]] آگاه گردید، به برادرش انیس گفت: به آن سرزمین برو و مرا از علم این مرد که گمان میکند او را از آسمان، اخباری میرسد آگاهساز و سخنانش را گوش کن و نزد من برگرد. برادر به مکه رسید، سخنان پیامبر(ص) را شنید و نزد ابوذر بازگشت. سپس ابوذر به مکه رفت و به جستجوی پیامبر(ص) برآمد. ابوذر گفت: چون صبح فرا رسید به همراه [[امام علی(ع)]] راهی خانه پیامبر(ص) شدیم.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۴.</ref> | [[ابن عباس]]، اسلام ابوذر را این گونه روایت میکند: هنگامی که ابوذر از [[بعثت]] پیامبر(ص) در [[مکه]] آگاه گردید، به برادرش انیس گفت: به آن سرزمین برو و مرا از علم این مرد که گمان میکند او را از آسمان، اخباری میرسد آگاهساز و سخنانش را گوش کن و نزد من برگرد. برادر به مکه رسید، سخنان پیامبر(ص) را شنید و نزد ابوذر بازگشت. سپس ابوذر به مکه رفت و به جستجوی پیامبر(ص) برآمد. ابوذر گفت: چون صبح فرا رسید به همراه [[امام علی(ع)]] راهی خانه پیامبر(ص) شدیم.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۶۵۴.</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = سخنان [[امام علی]](ع) هنگام تبعید ابوذر به [[ربذه]]| نقلقول = | {{جعبه نقل قول| عنوان = سخنان [[امام علی]](ع) هنگام تبعید ابوذر به [[ربذه]]| نقلقول = | ||
ابوذر! همانا تو برای خدا به خشم آمدی، پس امید به کسی بند که به خاطر او خشم گرفتی. این مردم بر دنیای خود از تو ترسیدند، و تو بر دین خویش از آنان ترسیدی. پس آن را که به خاطرش از تو ترسیدند بدیشان واگذار، و با آنچه از آنان بر آن ترسیدی رو به گریز در آر. بدانچه آنان را از آن بازداشتی، چه بسیار نیاز دارند، و چه بینیازی تو بدانچه از تو باز میدارند. به زودی میدانی فردا سود برنده کیست، و آن که بیشتر بر او حسد برند، چه کسی است. اگر آسمانها و زمین بر بندهای ببندد، و او از خدا بترسد، برای وی میان آن دو برونشوی نهد. جز حق مونس تو مباشد، و جز باطل تو را نترساند. اگر دنیای آنان را میپذیرفتی تو را دوست میداشتند، و اگر از آن به وام میگرفتی امینت میانگاشتند.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج البلاغه]]، ترجمه شهیدی، خطبه ۱۳۰، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۸-۱۲۹.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ابوذر! همانا تو برای خدا به خشم آمدی، پس امید به کسی بند که به خاطر او خشم گرفتی. این مردم بر دنیای خود از تو ترسیدند، و تو بر دین خویش از آنان ترسیدی. پس آن را که به خاطرش از تو ترسیدند بدیشان واگذار، و با آنچه از آنان بر آن ترسیدی رو به گریز در آر. بدانچه آنان را از آن بازداشتی، چه بسیار نیاز دارند، و چه بینیازی تو بدانچه از تو باز میدارند. به زودی میدانی فردا سود برنده کیست، و آن که بیشتر بر او حسد برند، چه کسی است. اگر آسمانها و زمین بر بندهای ببندد، و او از خدا بترسد، برای وی میان آن دو برونشوی نهد. جز حق مونس تو مباشد، و جز باطل تو را نترساند. اگر دنیای آنان را میپذیرفتی تو را دوست میداشتند، و اگر از آن به وام میگرفتی امینت میانگاشتند.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج البلاغه]]، ترجمه شهیدی، خطبه ۱۳۰، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۸-۱۲۹.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
== فضائل و مناقب ابوذر == | == فضائل و مناقب ابوذر == | ||
پیامبر(ص) خطاب به او میفرماید: مرحبا یا ابوذر! تو از ما [[اهل بیت]] هستی.<ref>طوسی، امالی طوسی، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۵. طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۳۹۲ق، ص ۲۵۶.</ref> و یا در جایی دیگر درباره او میفرماید: آسمان بر کسی سایه نیفکنده و زمین، احدی را نپرورانده که راستگوتر از ابوذر باشد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۴۰۴.</ref> رسول خدا(ص) در روایتی دیگر، ابوذر را در زهد و فروتنی مانند [[عیسی بن مریم]](ع) توصیف کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۴۲۰.</ref> | پیامبر(ص) خطاب به او میفرماید: مرحبا یا ابوذر! تو از ما [[اهل بیت]] هستی.<ref>طوسی، امالی طوسی، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۵. طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۳۹۲ق، ص ۲۵۶.</ref> و یا در جایی دیگر درباره او میفرماید: آسمان بر کسی سایه نیفکنده و زمین، احدی را نپرورانده که راستگوتر از ابوذر باشد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۴۰۴.</ref> رسول خدا(ص) در روایتی دیگر، ابوذر را در زهد و فروتنی مانند [[عیسی بن مریم]](ع) توصیف کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۴۲۰.</ref> |