خودکشی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خودکُشی''' یا '''اِنتحار''' پایان دادن آگاهانهِ زندگی به دست خود است. در بیشتر مکاتب اخلاقی و حقوقی و همچنین [[ادیان الهی]]، خودکشی امری ناپسند بهشمار رفته و اقدام به خودکشی را جرم و [[گناه]] میدانند و برای آن عذابی سخت در [[روز قیامت]] وعده داده شده است. | '''خودکُشی''' یا '''اِنتحار''' پایان دادن آگاهانهِ زندگی به دست خود است. در بیشتر مکاتب اخلاقی و حقوقی و همچنین [[ادیان الهی]]، خودکشی امری ناپسند بهشمار رفته و اقدام به خودکشی را جرم و [[گناه]] میدانند و برای آن عذابی سخت در [[قیامت|روز قیامت]] وعده داده شده است. | ||
خودکشی براساس آمارهای بینالمللی یکی از ده علت اصلی مرگ در بیشتر کشورهای دنیا است. رواج خودکشی با عواملی از جمله درونگرایی، اختلالات روانی، حفظ آبرو، عوامل خانوادگی، آسیبهای اجتماعی، ضعف اعتقادات مذهبی و بیهنجاری مرتبط دانسته شده است. | خودکشی براساس آمارهای بینالمللی یکی از ده علت اصلی مرگ در بیشتر کشورهای دنیا است. رواج خودکشی با عواملی از جمله درونگرایی، اختلالات روانی، حفظ آبرو، عوامل خانوادگی، آسیبهای اجتماعی، ضعف اعتقادات مذهبی و بیهنجاری مرتبط دانسته شده است. | ||
فقیهان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] خودکشی را از [[گناهان کبیره]] و خودکشی کننده (مُنتَحِر) را [[فاسق]] دانستهاند. برای حرمت خودکشی به [[آیات]]، [[روایات]]، [[اجماع|اجماع فقیهان]] و [[عقل]] و [[سیره عقلا]] استناد شده است. خودکشی به سبب اضطرار یا وجود مصلحتی مهمتر مانند حفظ جان [[مسلمانان]] جایز دانسته شده است؛ اگرچه در مواردی مانند [[آسانمرگی]] (اتانازی) اغلب فقهای معاصر به جایز نبودن همه راههای آن حکم دادهاند. | فقیهان [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] خودکشی را از [[گناهان کبیره]] و خودکشی کننده (مُنتَحِر) را [[فاسق]] دانستهاند. برای حرمت خودکشی به [[آیات]]، [[حدیث|روایات]]، [[اجماع|اجماع فقیهان]] و [[عقل]] و [[سیره عقلاء|سیره عقلا]] استناد شده است. خودکشی به سبب اضطرار یا وجود مصلحتی مهمتر مانند حفظ جان [[مسلمان|مسلمانان]] جایز دانسته شده است؛ اگرچه در مواردی مانند [[آسانمرگی]] (اتانازی) اغلب فقهای معاصر به جایز نبودن همه راههای آن حکم دادهاند. | ||
در منابع فقهی، در ابوابی مانند [[قتل عمد]] و [[وصیت]]، احکامی برای شخص منتحر (خودکشی کننده) گفته شده است. معذور نبودن شخص بر خودکشی حتی در صورت وجود [[اکراه]]، عدم پذیرش وصیت شخص منتحر، مجازات معاونت در خودکشی، سقوط [[دیه]] و... ازجمله این احکام است. | در منابع فقهی، در ابوابی مانند [[قتل عمد]] و [[وصیت]]، احکامی برای شخص منتحر (خودکشی کننده) گفته شده است. معذور نبودن شخص بر خودکشی حتی در صورت وجود [[اکراه]]، عدم پذیرش وصیت شخص منتحر، مجازات معاونت در خودکشی، سقوط [[دیه انسان|دیه]] و... ازجمله این احکام است. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
پدیده خودکشی توجه بسیاری از شرایع و ادیان آسمانی و همچنین مکاتب حقوقی را به خود جلب کرده و سعی شده با آن مبارزه شود.<ref>شهیدی، «انتحار» ص۳۳.</ref> علل وقوع این پدیده، زمینههای گسترش و آمار آن در علوم گوناگونی چون روانشناسی، جامعهشناسی، [[اخلاق]] و حقوق مورد تحلیل و بررسی واقع میشود و اگرچه برخی از صاحبنظران به استناد حق آزادی و اراده و [[جبر و اختیار|اختیار انسان]]، حق خودکشی را به رسمیت شناختهاند، ولی در بیشتر [[ادیان الهی]] و مکاتب اخلاقی و حقوقی، خودکشی امری ناپسند بهشمار رفته و اقدام به خودکشی جرم و [[گناه]] تلقی شده است.<ref>دورکیم، خودکشی، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۹-۱۵۹؛ محسنی، جامعهشناسی انحرافات اجتماعی، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۲-۲۰۹؛ گلاببخش و کاظمی، «خودکشی» ص۴۰۳.</ref> | پدیده خودکشی توجه بسیاری از شرایع و ادیان آسمانی و همچنین مکاتب حقوقی را به خود جلب کرده و سعی شده با آن مبارزه شود.<ref>شهیدی، «انتحار» ص۳۳.</ref> علل وقوع این پدیده، زمینههای گسترش و آمار آن در علوم گوناگونی چون روانشناسی، جامعهشناسی، [[اخلاق]] و حقوق مورد تحلیل و بررسی واقع میشود و اگرچه برخی از صاحبنظران به استناد حق آزادی و اراده و [[جبر و اختیار|اختیار انسان]]، حق خودکشی را به رسمیت شناختهاند، ولی در بیشتر [[ادیان الهی]] و مکاتب اخلاقی و حقوقی، خودکشی امری ناپسند بهشمار رفته و اقدام به خودکشی جرم و [[گناه]] تلقی شده است.<ref>دورکیم، خودکشی، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۹-۱۵۹؛ محسنی، جامعهشناسی انحرافات اجتماعی، ۱۳۸۶ش، ص۲۰۲-۲۰۹؛ گلاببخش و کاظمی، «خودکشی» ص۴۰۳.</ref> | ||
برخی از مواردی که به عنوان دلایل و عوامل خودکشی بیان شده است، عبارتند از: ضعف اعتقادات مذهبی، تلاطم روحی ناشی از عدم ایمان قلبی به [[خداوند]]، اعراض از مذهب و معنویات<ref>شریعتی رودسری، «خودکشی، علل و... (۳)»، ص۲۱-۲۲.</ref> و عدم حساسیت و سختگیری درباره خودکشی در برخی مکاتب اعتقادی.<ref>ربیعی، «خودکشی»، ص۳۱.</ref> بر اساس پژوهشهای صورت گرفته میزان خودکشی در میان کشورهای اسلامی بسیاری کمتر از کشورهای غیر اسلامی و میزان خودکشی در کشورهای مذهبی نسبت به کشورهای لائیک کمتر است.<ref>رضائیان، اپیدمیولوٰژی خودکشی، ص۱۹۷۸.</ref> بر این اساس عقائد معنوی و باورهای مذهبی در ایجاد صبر در مقابل حوادث ناخوشایند و داشتن نگرش مثبت به آینده تاثیر به سزایی دارد و در کمرنگ نمودن عوامل روانی و اجتماعی نقش مهمی ایفا میکند.<ref>رضائیان، اپیدمیولوٰژی خودکشی، ص۱۹۷۸.</ref> | برخی از مواردی که به عنوان دلایل و عوامل خودکشی بیان شده است، عبارتند از: ضعف اعتقادات مذهبی، تلاطم روحی ناشی از عدم ایمان قلبی به [[خدا|خداوند]]، اعراض از مذهب و معنویات<ref>شریعتی رودسری، «خودکشی، علل و... (۳)»، ص۲۱-۲۲.</ref> و عدم حساسیت و سختگیری درباره خودکشی در برخی مکاتب اعتقادی.<ref>ربیعی، «خودکشی»، ص۳۱.</ref> بر اساس پژوهشهای صورت گرفته میزان خودکشی در میان کشورهای اسلامی بسیاری کمتر از کشورهای غیر اسلامی و میزان خودکشی در کشورهای مذهبی نسبت به کشورهای لائیک کمتر است.<ref>رضائیان، اپیدمیولوٰژی خودکشی، ص۱۹۷۸.</ref> بر این اساس عقائد معنوی و باورهای مذهبی در ایجاد صبر در مقابل حوادث ناخوشایند و داشتن نگرش مثبت به آینده تاثیر به سزایی دارد و در کمرنگ نمودن عوامل روانی و اجتماعی نقش مهمی ایفا میکند.<ref>رضائیان، اپیدمیولوٰژی خودکشی، ص۱۹۷۸.</ref> | ||
خودکشی از پدیدههای شوم و مصائب مهم اجتماعی محسوب شده که جوامع گوناگون بشری را درگیر خود کرده است.<ref>کینیا، مبانی جرمشناسی، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۲۹-۴۵۴.</ref> بر اساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی، خودکشی یکی از ده علت اصلی مرگ در بیشتر کشورهای دنیا<ref>رضائیان، «پیشگیری از خودکشی در کشورهای در حال توسعه»، ص۴۴۱</ref> و سومین علت مرگ در میان نوجوانان معرفی شده است.<ref>کرنلسون، درمان مسائل جوانان و نوجوانان، ۱۳۷۶ش، ص۲۴۶.</ref> بر اساس این آمارها در سال ۲۰۰۰ حدود ۸۵۰ هزار خودکشی کامل ثبت شده و با افزایش روزافزون تا سال ۲۰۲۰م بیش از یک میلیون و پانصد هزار خواهد شد.<ref>رضائیان، «پیشگیری از خودکشی در کشورهای در حال توسعه»، ص۴۴۱</ref> این در حالی است که بر اساس تخمین سازمان بهداشت جهانی در مقابل هر مورد خودکشی کامل ۱۰ تا ۲۰ مورد اقدام به خودکشی رخ میدهد که نشاندهنده وسعت و عمق پدیده خودکشی در سطح جوامع است.<ref>رضائیان، «پیشگیری از خودکشی در کشورهای در حال توسعه»، ص۴۴۴</ref> | خودکشی از پدیدههای شوم و مصائب مهم اجتماعی محسوب شده که جوامع گوناگون بشری را درگیر خود کرده است.<ref>کینیا، مبانی جرمشناسی، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۲۹-۴۵۴.</ref> بر اساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی، خودکشی یکی از ده علت اصلی مرگ در بیشتر کشورهای دنیا<ref>رضائیان، «پیشگیری از خودکشی در کشورهای در حال توسعه»، ص۴۴۱</ref> و سومین علت مرگ در میان نوجوانان معرفی شده است.<ref>کرنلسون، درمان مسائل جوانان و نوجوانان، ۱۳۷۶ش، ص۲۴۶.</ref> بر اساس این آمارها در سال ۲۰۰۰ حدود ۸۵۰ هزار خودکشی کامل ثبت شده و با افزایش روزافزون تا سال ۲۰۲۰م بیش از یک میلیون و پانصد هزار خواهد شد.<ref>رضائیان، «پیشگیری از خودکشی در کشورهای در حال توسعه»، ص۴۴۱</ref> این در حالی است که بر اساس تخمین سازمان بهداشت جهانی در مقابل هر مورد خودکشی کامل ۱۰ تا ۲۰ مورد اقدام به خودکشی رخ میدهد که نشاندهنده وسعت و عمق پدیده خودکشی در سطح جوامع است.<ref>رضائیان، «پیشگیری از خودکشی در کشورهای در حال توسعه»، ص۴۴۴</ref> | ||
==حرمت خودکشی در اسلام و ادیان دیگر == | ==حرمت خودکشی در اسلام و ادیان دیگر == | ||
[[علامه طباطبایی]] در تفسیر | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، خودکشی را بنابر تعالیم همه ادیان و شرایع الهی [[حرام]] دانسته است.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۷۲.</ref> فقیهان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] نیز به حرمت خودکشی تصریح کرده،<ref>منتظری، مجازاتهای اسلامی و حقوق بشر، ۱۴۲۹ق، ص۹۱؛ سبحانی، الرسائل الاربع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۶۶؛ الموسوعة الفقهیه، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۲۸۳.</ref> آن را از [[گناهان کبیره]] و خودکشی کننده را [[فاسق]] دانستهاند.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۱۹ق، ص۹۱.</ref> همچنین در [[قرآن]]<ref>سوره نساء، آیه ۲۹-۳۰؛ سوره فرقان، آیه ۶۸-۶۹.</ref> و [[حدیث|روایات]]، عقوبت شدید اخروی برای شخص خودکشی کننده بیان شده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۹، ص۲۴.</ref> با وجود حرمت شدید خودکشی، فقیهان [[فتوا|حکمی]] درباره [[کفر|کافر بودن]] خودکشی کننده صادر نکردهاند، ولی بر اساس برخی مبانی فقهی که مباح دانستن گناه کبیره را موجب کفر میدانند، اگر کسی خودکشی را جایز بداند، حکم به کفر او داده میشود.<ref>الموسوعة الفقهیه، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۲۹۱-۲۹۲.</ref> | ||
بر اساس روایتی از [[پیامبر اسلام(ص)]] کسی که خود را بکشد در [[روز قیامت]] با همان ابزاری که خود را کشته است عذاب میشود و برای همیشه در [[جهنم]] ساکن خواهد بود.<ref>ابن حنبل، مسند احمد، دار صادر، ج۲، ص۴۷۸؛ دارمی، سنن دارمی، نشر دار الإحیاء السنة النبوی، ص۱۹۲.</ref> طبق نقل [[امام صادق(ع)]] خداوند خطاب به [[حضرت موسی(ع)]] گفت اگر کسی دست به خودکشی بزند او را صد هزار بار در جهنم خواهم کشت؛ مثل کسی که در دنیا به قتل رسیده است.<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۲۷۸.</ref> | بر اساس روایتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] کسی که خود را بکشد در [[قیامت|روز قیامت]] با همان ابزاری که خود را کشته است عذاب میشود و برای همیشه در [[جهنم]] ساکن خواهد بود.<ref>ابن حنبل، مسند احمد، دار صادر، ج۲، ص۴۷۸؛ دارمی، سنن دارمی، نشر دار الإحیاء السنة النبوی، ص۱۹۲.</ref> طبق نقل [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] خداوند خطاب به [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی(ع)]] گفت اگر کسی دست به خودکشی بزند او را صد هزار بار در جهنم خواهم کشت؛ مثل کسی که در دنیا به قتل رسیده است.<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۲۷۸.</ref> | ||
خودکشی در آیین [[یهود]] نیز امری مذموم بوده و دفن خودکشی کنندگان در کنار دیگر یهودیان ممنوع است.<ref>گلاببخش و کاظمی، «خودکشی» ص۴۰۳.</ref> در کتاب مقدس مسیحیان، خودکشی کنندگان تقبیح شدهاند.<ref>انجیل متی، باب ۲۷.</ref> در مسیحیت همچنین خودکشی در حکم قتل قرار داده شده و عاملان آن از [[تدفین]] طبق مراسم رسمی محروم شدهاند.<ref>محقق داماد، فقه پزشکی، ۱۳۸۹، ص۱۸۳؛ شهیدی، «انتحار»، ص۳۴.</ref> در اروپای قرن شانزدهم و هفدهم، جنازه مرتکبان خودکشی بدون تشریفات مذهبی دفن و ورثه آنان نیز از [[ارث]] محروم میشدند.<ref>شهیدی، «انتحار»، ص۳۳-۳۵؛ پاد، حقوق کیفری اختصاصی جرائم بر علیه اشخاص، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۲۹.</ref> | خودکشی در آیین [[یهود]] نیز امری مذموم بوده و دفن خودکشی کنندگان در کنار دیگر یهودیان ممنوع است.<ref>گلاببخش و کاظمی، «خودکشی» ص۴۰۳.</ref> در کتاب مقدس مسیحیان، خودکشی کنندگان تقبیح شدهاند.<ref>انجیل متی، باب ۲۷.</ref> در مسیحیت همچنین خودکشی در حکم قتل قرار داده شده و عاملان آن از [[تدفین]] طبق مراسم رسمی محروم شدهاند.<ref>محقق داماد، فقه پزشکی، ۱۳۸۹، ص۱۸۳؛ شهیدی، «انتحار»، ص۳۴.</ref> در اروپای قرن شانزدهم و هفدهم، جنازه مرتکبان خودکشی بدون تشریفات مذهبی دفن و ورثه آنان نیز از [[ارث]] محروم میشدند.<ref>شهیدی، «انتحار»، ص۳۳-۳۵؛ پاد، حقوق کیفری اختصاصی جرائم بر علیه اشخاص، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۲۹.</ref> | ||
== دلائل حرمت خودکشی == | == دلائل حرمت خودکشی == | ||
برای حرمت خودکشی به دلایلی از جمله [[آیات]]، [[روایات]]، [[اجماع|اجماع فقیهان]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۶، ص۳۷۰؛ سبحانی، الرسائل الاربع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۶۷.</ref> و [[عقل]] و [[سیره عقلا]]<ref>سبحانی، الرسائل الاربع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۹۸.</ref> استناد شده است. | برای حرمت خودکشی به دلایلی از جمله [[آیه|آیات]]، [[حدیث|روایات]]، [[اجماع|اجماع فقیهان]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۶، ص۳۷۰؛ سبحانی، الرسائل الاربع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۶۷.</ref> و [[عقل]] و [[سیره عقلاء|سیره عقلا]]<ref>سبحانی، الرسائل الاربع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۹۸.</ref> استناد شده است. | ||
=== آیات === | === آیات === | ||
[[فقها]] و مفسران آیاتی از قرآن را مستند حرمت خودکشی قرار دادهاند: | [[فقها]] و مفسران آیاتی از قرآن را مستند حرمت خودکشی قرار دادهاند: | ||
* آیه ۲۹ [[سوره نساء]]: «... وَ لَا تَقْتُلُواْ أَنفُسَکمْ إِنَّ اللَّهَ کاَنَ بِکمْ رَحِیمًا؛ و خودتان را مکشید، زیرا خدا همواره با شما مهربان است»{{سخ}} | * آیه ۲۹ [[سوره نساء]]: «... وَ لَا تَقْتُلُواْ أَنفُسَکمْ إِنَّ اللَّهَ کاَنَ بِکمْ رَحِیمًا؛ و خودتان را مکشید، زیرا خدا همواره با شما مهربان است»{{سخ}} | ||
[[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] از مفسران قرن ششم هجری، نهی از کشتن در این آیه را به دیگرکشی<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۹.</ref> و مفسران دیگری چون [[محقق اردبیلی]]<ref>اردبیلی، زبدة البیان، مکتبه المرتضویه، ص۴۲۸.</ref> و [[مکارم شیرازی]]<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۵۶.</ref> آن را به خودکشی تفسیر کردهاند. در مقابل، [[علامه طباطبایی]] نهی از کشتن در این آیه را به صورت مطلق هم بر دگرکشی و هم بر خودکشی شامل دانسته؛ زیرا به اعتقاد او در آخر آیه این نهی را به رحمت خداوند تعلیل کرده است و چنین تعلیلی با عمومیت نهی مناسبت دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۲۰.</ref> | [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] از مفسران قرن ششم هجری، نهی از کشتن در این آیه را به دیگرکشی<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۹.</ref> و مفسران دیگری چون [[مقدس اردبیلی|محقق اردبیلی]]<ref>اردبیلی، زبدة البیان، مکتبه المرتضویه، ص۴۲۸.</ref> و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۵۶.</ref> آن را به خودکشی تفسیر کردهاند. در مقابل، [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] نهی از کشتن در این آیه را به صورت مطلق هم بر دگرکشی و هم بر خودکشی شامل دانسته؛ زیرا به اعتقاد او در آخر آیه این نهی را به رحمت خداوند تعلیل کرده است و چنین تعلیلی با عمومیت نهی مناسبت دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۲۰.</ref> | ||
* آیه ۱۹۵ [[سوره بقره]]: «وَ أَنفِقُواْ فی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَا تُلْقُواْ بِأَیدِیکمْ إِلی التهَّْلُکة...؛ و در راه خدا انفاق کنید، و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید...» این آیه اگرچه درباره ترک [[انفاق]] در [[جهاد|جهاد اسلامی]] است ولی مفهوم آن را وسیعتر دانستهاند به صورتی که در آن نهی از تمامی رفتارهای افراطی و تفریطی میشود که جان انسان را به خطر انداخته در معرض هلاکت قرار میدهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۶۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۶.</ref> | * آیه ۱۹۵ [[سوره بقره]]: «وَ أَنفِقُواْ فی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَا تُلْقُواْ بِأَیدِیکمْ إِلی التهَّْلُکة...؛ و در راه خدا انفاق کنید، و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید...» این آیه اگرچه درباره ترک [[انفاق]] در [[جهاد|جهاد اسلامی]] است ولی مفهوم آن را وسیعتر دانستهاند به صورتی که در آن نهی از تمامی رفتارهای افراطی و تفریطی میشود که جان انسان را به خطر انداخته در معرض هلاکت قرار میدهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۶۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۳۶.</ref> | ||
* آیات دیگری از قرآن مانند پیمان [[خداوند]] از [[بنیاسرائیل]] مبنی بر عدم ریختن خون خود<ref>سوره بقره، آیه ۸۴.</ref> و همچنین نهی از کشتن نفس محترم<ref>سوره مائده، آیه ۳۲؛ سوره انعام، آیه ۱۵۱؛ سوره اسراء، آیه ۳۳.</ref> را شامل خودکشی دانستهاند.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۹۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۵؛ میرزاده، «خودکشی»، ص۳۱۴.</ref> | * آیات دیگری از قرآن مانند پیمان [[خدا|خداوند]] از [[بنیاسرائیل]] مبنی بر عدم ریختن خون خود<ref>سوره بقره، آیه ۸۴.</ref> و همچنین نهی از کشتن نفس محترم<ref>سوره مائده، آیه ۳۲؛ سوره انعام، آیه ۱۵۱؛ سوره اسراء، آیه ۳۳.</ref> را شامل خودکشی دانستهاند.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۹۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۵؛ میرزاده، «خودکشی»، ص۳۱۴.</ref> | ||
=== روایات === | === روایات === | ||
از جمله مستندات حدیثی مربوط به حرمت خودکشی حدیث منقول از [[امام باقر(ع)]] است که میفرماید: «مومن به هر بلائی مبتلا میگردد و به هر مرگی میمیرد جز آنکه خودکشی نمیکند.»<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۹، ص۲۴.</ref> همچنین به حدیث [[امام صادق(ع)]] استناد کردهاند که خودکشی عمدی را موجب ابتلاء به آتش [[دوزخ]] دانستهاست.<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref> | از جمله مستندات حدیثی مربوط به حرمت خودکشی حدیث منقول از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] است که میفرماید: «مومن به هر بلائی مبتلا میگردد و به هر مرگی میمیرد جز آنکه خودکشی نمیکند.»<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۹، ص۲۴.</ref> همچنین به حدیث [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] استناد کردهاند که خودکشی عمدی را موجب ابتلاء به آتش [[جهنم|دوزخ]] دانستهاست.<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۷۲.</ref> | ||
== احکام فقهی == | == احکام فقهی == | ||
احکام مربوط به خودکشی در منابع فقهی بیشتر در ابواب [[قتل عمد]] و [[وصیت]] مطرح شده است و مواردی چون عدم معذوریت اکراه در خودکشی، عدم پذیرش وصیت شخص منتحر، مجازات معاونت در خودکشی، سقوط [[دیه]] و... را شامل میشود. | احکام مربوط به خودکشی در منابع فقهی بیشتر در ابواب [[قتل عمد]] و [[وصیت]] مطرح شده است و مواردی چون عدم معذوریت اکراه در خودکشی، عدم پذیرش وصیت شخص منتحر، مجازات معاونت در خودکشی، سقوط [[دیه انسان|دیه]] و... را شامل میشود. | ||
=== سقوط دیه === | === سقوط دیه === | ||
برای خودکشیکننده دیه مقرر نشده است؛ زیرا شخص بر ضد خود اقدام کرده و به تعبیر [[فقها]] خون او هدر است.<ref>طوسی، المبسوط، ۱۳۷۸ق، ج۷، ص۱۷۸-۱۷۹ و ۱۹۵؛ ابن ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۴۰۰؛ طبرسی، الموتلف، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۳۵۸.</ref> در مقابل این نظر، برخی از فقهای شافعی و حنبلی معتقدند که کفاره قتل او باید از اموالش داده شود و در خودکشی غیرعمدی نیز دیه او را برعهده [[عاقله]] (خویشان قاتل) به نفع وارثان شخص منتحر میدانند.<ref>ابن قدامه، المغنی، ۱۳۴۷ق، ج۱۰، ص۳۹؛ ج۹، ص۵۰۹؛ مطیعی، التکمله الثانیه، دارالفکر، ج۱۹، ص۱۸۵ و ۱۴۵.</ref> | برای خودکشیکننده دیه مقرر نشده است؛ زیرا شخص بر ضد خود اقدام کرده و به تعبیر [[مجتهد|فقها]] خون او هدر است.<ref>طوسی، المبسوط، ۱۳۷۸ق، ج۷، ص۱۷۸-۱۷۹ و ۱۹۵؛ ابن ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۴۰۰؛ طبرسی، الموتلف، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۳۵۸.</ref> در مقابل این نظر، برخی از فقهای شافعی و حنبلی معتقدند که کفاره قتل او باید از اموالش داده شود و در خودکشی غیرعمدی نیز دیه او را برعهده [[عاقله]] (خویشان قاتل) به نفع وارثان شخص منتحر میدانند.<ref>ابن قدامه، المغنی، ۱۳۴۷ق، ج۱۰، ص۳۹؛ ج۹، ص۵۰۹؛ مطیعی، التکمله الثانیه، دارالفکر، ج۱۹، ص۱۸۵ و ۱۴۵.</ref> | ||
=== عدم معذوریت اکراه === | === عدم معذوریت اکراه === |