پرش به محتوا

احادیث طینت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۸۲۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
اصلاح ساختار
(اصلاح ساختار)
خط ۱: خط ۱:
{{ جعبه اطلاعات روایت
{{ جعبه اطلاعات روایت
  | عنوان       = احادیث طینت
  | عنوان = احادیث طینت
  | عرض         =  
  | عرض =  
  | تصویر     =  
  | تصویر =  
  | اندازه تصویر   =  
  | اندازه تصویر =  
  | توضیح تصویر=
  | توضیح تصویر=  
  | تصویر۲       =  
  | تصویر۲ =  
  | عرض تصویر۲   =  
  | عرض تصویر۲ =  
  | زیرنویس۲     =  
  | زیرنویس۲ =  
  | نام‌های دیگر   =  
  | نام‌های دیگر =  
  | موضوع       = تفاوت ماده اولیه آفرینش [[مؤمنان]] و [[کافران]]
  | موضوع = تفاوت ماده اولیه آفرینش [[مؤمنان]] و [[کافران]]
  | صادره از     = [[امام سجاد(ع)]]، [[امام محمدباقر(ع)]]، [[امام جعفر صادق(ع)]]
  | صادره از = [[امام سجاد(ع)]]، [[امام محمدباقر(ع)]]، [[امام جعفر صادق(ع)]]
  | راوی اصلی   =
  | راوی اصلی =
  | راویان       = [[ابوحمزه ثمالی]]، [[زراره بن اعین]]، [[ابن محبوب]]
  | راویان = [[ابوحمزه ثمالی]]، [[زراره بن اعین]]، [[حسن بن محبوب|ابن محبوب]]
  | اعتبار سند   = [[متواتر]]
  | اعتبار سند = [[متواتر]]
  | منابع شیعه = [[الکافی]]، [[علل الشرایع]]، [[محاسن برقی|محاسن]]
  | منابع شیعه = [[الکافی]]، [[علل الشرایع]]، [[محاسن برقی|محاسن]]
  | منابع سنی   = [[الدر المنثور]]، [[جامع البیان]]، [[تفسیر القرآن العظیم]]  
  | منابع سنی = [[الدر المنثور]]، [[جامع البیان]]، [[تفسیر القرآن العظیم]]  
  | مؤید قرآنی   =  
  | مؤید قرآنی =  
}}
}}
'''اَحادیث طینَت''' روایاتی که به آفرینش [[ایمان|مؤمنان]] از طینت عِلّیّین (ماده‌ای خوش‌بو و خوشایند) و [[کفر|کافران]] از طینت سِجّین (ماده‌ای بدبو و ناخوشایند) اشاره دارد. این [[حدیث|روایات]]، طینت انسان‌ها را در شکل‌دهی به [[ایمان]] و [[کفر]] یا طاعت و [[گناه|معصیت]] انسان مؤثر می‌داند. همچنین در روایات مذکور بر تکلیف و امتحان در مرتبه طینت نیز اشاره کرده و از اطاعت [[اصحاب یمین]] و عصیان [[اصحاب شمال]] در [[امتحان الهی]] سخن به میان آمده است.
'''اَحادیث طینَت''' به آفرینش [[ایمان|مؤمنان]] از طینت عِلّیّین (ماده‌ای خوش‌بو و خوشایند) و [[کفر|کافران]] از طینت سِجّین (ماده‌ای بدبو و ناخوشایند) اشاره دارد. این [[حدیث|روایات]]، طینت انسان‌ها را در شکل‌دهی به [[ایمان]] و [[کفر]] یا طاعت و [[گناه|معصیت]] انسان مؤثر می‌داند. همچنین در روایات مذکور بر تکلیف و امتحان در مرتبه طینت نیز اشاره کرده و از اطاعت [[اصحاب یمین]] و عصیان [[اصحاب شمال]] در [[امتحان الهی]] سخن به میان آمده است.


مشهور علمای شیعه احادیث طینیت را [[تواتر|متواتر]] دانسته و اصل آن‌ها را پذیرفته‌اند؛ اما برخی همچون [[سید مرتضی]] و [[علامه شعرانی]] احادیث طینت را [[خبر واحد]] دانسته و قائل به ضعف آنها شدند.
مشهور علمای شیعه احادیث طینیت را [[تواتر|متواتر]] دانسته و اصل آن‌ها را پذیرفته‌اند؛ اما برخی همچون [[سید مرتضی]] و [[علامه شعرانی]] احادیث طینت را [[خبر واحد]] دانسته و قائل به ضعف آنها شدند.
خط ۲۴: خط ۲۴:
تنافی ظاهر روایات طینت با [[جبر و اختیار|اختیار آدمی]] و [[عدل الهی]] سبب شده تا این مسأله را از سخت‌ترین مباحث [[درایة الحدیث|حدیث‌شناسی]] محسوب کنند. حدیث‌پژوهان شیعه دیدگاه‌های متعددی در خصوص رد یا قبول و نحوه سازگار کردن این روایات با سایر آموزه‌های دینی اتخاذ کرده‌اند که این دیدگاه‌ها را می‌توان در سه دسته کلی دیدگاه‌های حذفی، دیدگاه سکوت و دیدگاه‌های تأویلی تقسیم‌بندی کرد.
تنافی ظاهر روایات طینت با [[جبر و اختیار|اختیار آدمی]] و [[عدل الهی]] سبب شده تا این مسأله را از سخت‌ترین مباحث [[درایة الحدیث|حدیث‌شناسی]] محسوب کنند. حدیث‌پژوهان شیعه دیدگاه‌های متعددی در خصوص رد یا قبول و نحوه سازگار کردن این روایات با سایر آموزه‌های دینی اتخاذ کرده‌اند که این دیدگاه‌ها را می‌توان در سه دسته کلی دیدگاه‌های حذفی، دیدگاه سکوت و دیدگاه‌های تأویلی تقسیم‌بندی کرد.


== معرفی، متن و ترجمه ==
==جایگاه و اهمیت==
احادیث طینت مجموعه روایاتی است که ماده اولیه آفرینش انسان‌ها را یکسان نمی‌داند و به آفرینش انسان‌های [[مؤمن]] از ماده‌ای خوش‌بو و خوشایند با عنوان طینت علیین و خلقت انسان‌ها [[کافر]] از ماده‌ای بدبو و ناخوشایند به نام طینت سجین اشاره دارد.<ref>رضوانی و ذاکری، «روایات طینت و اختیار انسان»، ص۴۷-۴۸.</ref> این سلسله [[روایات]] با مضامین متفاوتی مانند خلقت از نور و ظلمت یا [[بهشت]] و [[جهنم]] در بسیاری از کتب حدیثی [[شیعه]] از جمله [[المحاسن (کتاب)|المحاسن]]،<ref>برقی، المحاسن، (باب خلق المؤمن من علییین) ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۵ و ۲۸۲-۲۸۳.</ref> [[بصائر الدرجات (کتاب)|بصائر الدرجات]]،<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۴-۱۸ و ۱۷۱.</ref> [[الکافی (کتاب)|الکافی]]،<ref>کلینی، الکافی، (کتاب الایمان و الکفر) ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲-۷.</ref> [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]]<ref>صدوق، علل الشرایع، باب عله الطبایع و ...) ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۸۲-۸۴ و۱۱۶-۱۱۷.</ref> و [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، (کتاب العدل و المعاد) ۱۴۰۳ق، ج۵، ۱۵۲-۱۶۱.</ref> آمده است. در برخی از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نیز در موارد معدودی به نقل احادیث طینت پرداخته شده است.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵۰؛ ابن ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۶۲۷؛ سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۵.</ref>
احادیث طینت مجموعه روایاتی است که ماده اولیه آفرینش انسان‌ها را یکسان نمی‌داند و به آفرینش انسان‌های [[مؤمن]] از ماده‌ای خوش‌بو و خوشایند با عنوان طینت علیین و خلقت انسان‌ها [[کافر]] از ماده‌ای بدبو و ناخوشایند به نام طینت سجین اشاره دارد.<ref>رضوانی و ذاکری، «روایات طینت و اختیار انسان»، ص۴۷-۴۸.</ref> این سلسله [[روایات]] با مضامین متفاوتی مانند خلقت از نور و ظلمت یا [[بهشت]] و [[جهنم]] در بسیاری از کتب حدیثی [[شیعه]] از جمله [[المحاسن (کتاب)|المحاسن]]،<ref>برقی، المحاسن، (باب خلق المؤمن من علییین) ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۵ و ۲۸۲-۲۸۳.</ref> [[بصائر الدرجات (کتاب)|بصائر الدرجات]]،<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۴-۱۸ و ۱۷۱.</ref> [[الکافی (کتاب)|الکافی]]،<ref>کلینی، الکافی، (کتاب الایمان و الکفر) ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲-۷.</ref> [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]]<ref>صدوق، علل الشرایع، باب عله الطبایع و ...) ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۸۲-۸۴ و۱۱۶-۱۱۷.</ref> و [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، (کتاب العدل و المعاد) ۱۴۰۳ق، ج۵، ۱۵۲-۱۶۱.</ref> آمده است. در برخی از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نیز در موارد معدودی به نقل احادیث طینت پرداخته شده است.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۵۰؛ ابن ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۶۲۷؛ سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۵.</ref>


روایات طینت را به چند دسته تقسیم کرده‌اند. <ref>کریمی و داوری، «تحلیل احادیث طینت از منظر فقه الحدیث»، ص۶۷-۶۸؛ رضوانی و ذاکری، «روایات طینت و اختیار انسان»، ص۴۹-۵۲.</ref>  
معنای اولیه روایات طینت، نشان‌دهنده سرنوشتی از پیش تعیین شده برای انسان‌ها و مغایر با ظاهر [[آیات]] و روایاتی دانسته شده است که عاقبت انسان‌ها را ساخته دست خود و نتیجه اعمال آنها می‌داند؛<ref>محمودی و حسینی،‌ «دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون احادیث طینت در تبیین شعادت و شقاوت انسان»، ص۷۸.</ref> چنانکه ظاهر روایات مذکور را بیش از هر چیز در تضاد با [[جبر و اختیار|اختیار آدمی]] و [[عدل الهی]] دانسته‌اند.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵.</ref> ناسازگاری مذکور سبب شده تا این مسأله از سخت‌ترین مباحث [[درایه الحدیث|حدیث‌شناسی]] محسوب شود.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۰.</ref>


دسته اول: خلقت [[پیامبران]]، [[امامان]] و مؤمنان از طینت علیین (بهشت) و کافران از طینت سجین (جهنم)
بیشتر عالمانی که به روایات طینت پرداخته‌اند، در ابتدا معنای طینت را بیان کرده‌اند؛ [[آقا جمال خوانساری]] در [[کتاب شرح احادیث طینت]]، طینت را به معنای جوهری که نفس از آن خلق شده می‌داند.<ref>آقا جمال خوانساری، شرح احادیث طینت، ۱۳۵۹ش، ص۱۷.</ref> [[امام خمینی]]، طینت را ماده اصلی آفرینش انسان دانسته است که در طول حیاتش در اعمال و رفتار او تجلی می‌یابد.<ref>امام خمینی، طلب و اراده، ۱۳۶۲ش، ص۱۶۰.</ref>
* «إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ خَلَقَنَا مِنْ أَعْلَى عِلِّیِّینَ وَ خَلَقَ قُلُوبَ شِیعَتِنَا مِمَّا خَلَقَنَا مِنْهُ ... وَ خَلَقَ عَدُوَّنَا مِنْ سِجِّینٍ وَ خَلَقَ قُلُوبَ شِیعَتِهِمْ مِمَّا خَلَقَهُمْ مِنْهُ ...»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴؛ برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۱۳۲.</ref> [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام محمد باقر(ع)]] نقل کرده است: بدرستى که خداى عزّوجلّ آفریده است ما را از علّیّین و آفریده است دل‌هاى پیروان ما را از آنچه آفریده است ما را از آن، ... و آفریده است دشمن ما را از سجّین و آفریده است دل‌هاى پیروان ایشان را از آنچه آفریده است ایشان را از آن... .<ref>آقا جمال خوانساری، شرح غرر الحکم و درر الکلم، ۱۳۶۶ش، ج۶، ص۵۱۹.</ref>


دسته دوم: اختلاط و امتزاج طینت‌ها
== محتوا ==
* «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ النَّبِیِّینَ مِنْ طِینَةِ عِلِّیِّینَ قُلُوبَهُمْ وَ أَبْدَانَهُمْ وَ خَلَقَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ تِلْکَ الطِّینَةِ وَ جَعَلَ خَلْقَ أَبْدَانِ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ دُونِ ذَلِکَ وَ خَلَقَ الْکُفَّارَ مِنْ طِینَةِ سِجِّینٍ قُلُوبَهُمْ وَ أَبْدَانَهُم‏ْ فَخَلَطَ بَیْنَ الطِّینَتَیْنِ- فَمِنْ هَذَا یَلِدُ الْمُؤْمِنُ الْکَافِرَ وَ یَلِدُ الْکَافِرُ الْمُؤْمِنَ وَ مِنْ هَاهُنَا یُصِیبُ الْمُؤْمِنُ السَّیِّئَةَ وَ مِنْ هَاهُنَا یُصِیبُ الْکَافِرُ الْحَسَنَة...»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲؛ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۸۲.</ref> خداوند تبارک و تعالى دل‌ها و بدن‌هاى پیامبران را از طینت علیّین آفرید و دل‌هاى اهل ایمان را از همین طینت ایجاد کرد و بدن‌هایشان را از غیر آن آفرید و دل‌ها و بدن‌هاى کفّار را از طینت سجّین خلق کرد، پس این دو طینت را به هم آمیخت لذا از مؤمن کافر و از کافر مؤمن متولد شده و نیز مؤمن مرتکب کار بد و کافر اتیان به عمل نیک مى‌کند... .<ref>ذهنی تهرانی، ترجمه علل الشرایع، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۱۶.</ref>
در روایات مختلف طینت، تقسیم‌بندی‌های متنوعی برای انسان‌ها ذکر شده است؛ از جمله آنکه برخی از روایات انسان را به مؤمن و کافر تقسیم کرده‌اند، روایات دیگری مؤمنان و ناصبیان و مستضعفان را بر اساس طینت از هم متمایز ساخته‌اند و دسته‌ای دیگر، حاکی از مخلوط شدن طینت مؤمنان و کافران است.


دسته سوم:خروج ذرات [[اصحاب یمین]] و [[اصحاب شمال]] از طینت اولیه
مؤمن و کافر;
* « إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ ع أَرْسَلَ الْمَاءَ عَلَى الطِّينِ ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَةً فَعَرَكَهَا ثُمَّ فَرَّقَهَا فِرْقَتَيْنِ بِيَدِهِ ثُمَّ ذَرَأَهُمْ فَإِذَا هُمْ يَدِبُّونَ ثُمَّ رَفَعَ لَهُمْ نَاراً فَأَمَرَ أَهْلَ الشِّمَالِ أَنْ يَدْخُلُوهَا فَذَهَبُوا إِلَيْهَا فَهَابُوهَا فَلَمْ يَدْخُلُوهَا ثُمَّ أَمَرَ أَهْلَ الْيَمِينِ أَنْ يَدْخُلُوهَا فَذَهَبُوا فَدَخَلُوهَا فَأَمَرَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ النَّارَ فَكَانَتْ عَلَيْهِمْ بَرْداً وَ سَلَاما...»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۴، ص۹۷.</ref> از امام صادق(ع) نقل شده است: چون خدا عزوجل خواست آدم را آفريند آب را بر خاك روان كرد و سپس مشتى از آن برگرفت و آن را ماليد وانگه به دست خود او پخش كرد و آنگه در پاشيد و بناگاه به جنبش در آمدند و آنگه آتشى براشان بر آورد و اهل شمال را فرمود: در آن در آيند و بسوى آن شدند و از آن هراس كردند و در آن در نيامدند و آنگه بدست راستيها فرمود: در آن در آيند و رفتند و در آمدند و خدا بآتش فرمان داد تا بر آنها سرد و سلامت شد... .<ref>کمره‌ای، اخلاق اسلامى( ترجمه جلد ۶۴ بحار الأنوار)، بی تا، ص۷۴.</ref>
بر اساس برخی از روایات طینت، انسان‌ها به دو دسته [[مؤمن]] و [[کافر]] تقسیم می‌شوند که آفرینش مؤمنان از طینت پیامبران و ائمه(ع) (طینت علیین و بهشت) است و کفار از طینت آتش یا سجین خلق شده‌اند.  


== محتوا ==
مؤمن، ناصبی و مستضعف;
بر اساس برخی از روایات طینت، انسان‌ها به دو دسته [[مؤمن]] و [[کافر]] تقسیم می‌شوند که آفرینش مؤمنان از طینت پیامبران و ائمه(ع) (طینت علیین و بهشت) است و کفار از طینت آتش یا سجین خلق شده‌اند. در تقسیم‌بندی دیگری، طینات به سه دسته مؤمن، [[ناصبی]] و مستضعف تقسیم شده‌اند؛ دسته اول طینت انبیاء و مؤمنان البته با این تفاوت که طینت انبیا، طینت برگزیده و طینت مؤمنان فرع آن (طین لازب) است. دسته دوم طینت ناصب است که از «حمإ مسنون» خلق شده و طینت مستضعفان از «تراب» آفریده شده است. بر اساس این روایات به دلیل یکی بودن طینت [[ائمه(ع)]] و [[شیعیان]]، قلوب آنها به ائمه(ع) گرایش دارد و در مقابل قلوب کافران به دشمنان [[اهل بیت(ع)]] متمایل است.<ref>رضوانی و ذاکری، «روایات طینت و اختیار انسان»، ص۴۷-۴۸؛ غلامی و ذاکری، «طینت و عدل الهی»، ص۱۱۲-۱۱۴.</ref>  
در تقسیم‌بندی دیگری، طینت‌ها به سه دسته مؤمن، [[ناصبی]] و مستضعف تقسیم شده‌اند:
*دسته اول طینت انبیاء و مؤمنان، با این تفاوت که طینت انبیا، طینت برگزیده و طینت مؤمنان فرع آن (طین لازب) است.  
*دسته دوم طینت ناصب است که از «حمإ مسنون» خلق شده است.
* دسته سوم طینت مستضعفان است که از «تراب» آفریده شده است.  
بر اساس این روایات به دلیل یکی بودن طینت [[ائمه(ع)]] و [[شیعیان]]، قلوب آنها به ائمه(ع) گرایش دارد و در مقابل قلوب کافران به دشمنان [[اهل بیت(ع)]] متمایل است.<ref>رضوانی و ذاکری، «روایات طینت و اختیار انسان»، ص۴۷-۴۸؛ غلامی و ذاکری، «طینت و عدل الهی»، ص۱۱۲-۱۱۴.</ref>  


دسته دیگری از روایات طینت از اختلاط میان طینت مؤمن و کافر حکایت دارد؛ با این توضیح که خداوند پس از اینکه طینت علیین و طینت سجین را خلق کرد، آن دو را با هم آمیخت؛ به همین دلیل است که مؤمن گاه مرتکب [[گناه]] می‌شود و کافر نیز مواقعی کارهای نیک انجام می‌دهد و اینکه در نهایت تمام اعمال بد مؤمن به سنخ کافر ملحق می‌شود و تمام اعمال نیک کافر نیز به سنخ مؤمن باز خواهد گشت.<ref>کریمی و داوری، «تحلیل احادیث طینت از منظر فقه الحدیث»، ص۶۷-۶۸.</ref>
مخلوط شدن طینت مؤمن و کافر;
دسته دیگری از روایات طینت، حاکی از مخلوط شدن طینت مؤمن و کافر است. بر اساس این روایات، خداوند پس از آنکه طینت علیین و طینت سجین را خلق کرد، آن دو را با هم آمیخت و به همین دلیل است که مؤمن گاه مرتکب [[گناه]] می‌شود و کافر نیز در مواقعی کارهای نیک انجام می‌دهد و بر همین اساس در نهایت تمام اعمال بد مؤمن به سنخ کافر ملحق می‌شود و تمام اعمال نیک کافر نیز به سنخ مؤمن بازخواهدگشت.<ref>کریمی و داوری، «تحلیل احادیث طینت از منظر فقه الحدیث»، ص۶۷-۶۸.</ref>


در نهایت روایاتی است که به خروج [[اصحاب یمین]] و [[اصحاب شمال]] از طینت اولیه اشاره دارد. بر این اساس خداوند پس از خلقت طینت آدم، اصحاب یمین و اصحاب شمال را به صورت ذره از آن طینت خارج کرد و به آنها دستور داد وارد آتش شوند که اصحاب یمین پذیرفته و خود را به آتش افکندند ولی اصحاب شمال نافرمانی کردند.<ref>رضوانی و ذاکری، «روایات طینت و اختیار انسان»، ص۴۹-۵۲.</ref>
اصحاب یمین و اصحاب شمال;
روایات دیگری نیز در مسئله طینت وجود دارد که به خروج [[اصحاب یمین]] و [[اصحاب شمال]] از طینت اولیه اشاره دارد. بر این اساس خداوند پس از خلقت طینت آدم، اصحاب یمین و اصحاب شمال را به صورت ذره از آن طینت خارج کرد و به آنها دستور داد وارد آتش شوند که اصحاب یمین پذیرفته و خود را به آتش افکندند، ولی اصحاب شمال نافرمانی کردند.<ref>رضوانی و ذاکری، «روایات طینت و اختیار انسان»، ص۴۹-۵۲.</ref>


این روایات، طینت انسان‌ها را در شکل‌دهی به [[ایمان]] و [[کفر]] یا طاعت و [[معصیت]] انسان مؤثر می‌داند. همچنین بر تکلیف و امتحان در مرتبه طینت نیز اشاره کرده و از اطاعت اصحاب یمین و عصیان اصحاب شمال در [[امتحان اله]]ی سخن به میان آمده است. از دیگر مطالب مطرح در این روایات احذ میثاق از مخلوقات بر ربوبیت [[خداوند]]، [[نبوت]] رسول خدا(ص) و [[ولایت اهل بیت(ع)]] است.<ref>غلامی و ذاکری، «طینت و عدل الهی»، ص۱۱۲-۱۱۴.</ref>
در این روایات، طینت انسان‌ها در شکل‌دهی به [[ایمان]] و [[کفر]] یا طاعت و [[معصیت]] انسان مؤثر دانسته شده و همچنین بر تکلیف و امتحان در مرتبه طینت نیز اشاره شده و از اطاعت اصحاب یمین و عصیان اصحاب شمال در [[امتحان الهی]] سخن به میان آمده است. از دیگر مطالب مطرح در این روایات، اخذ میثاق از مخلوقات بر [[ربوبیت|ربوبیت خداوند]]، [[نبوت خاصه|نبوت رسول خدا(ص)]] و [[ولایت اهل بیت(ع)]] است.<ref>غلامی و ذاکری، «طینت و عدل الهی»، ص۱۱۲-۱۱۴.</ref>


==سند و اعتبار==
==سند و اعتبار==
خط ۵۲: خط ۵۷:
* عالمانی مانند [[سید مرتضی]] و [[ابوالحسن شعرانی]]<ref>جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۲۹ق، ص۲۹۳.</ref> سند این دسته از روایات را به دلیل اینکه [[خبر واحد]] هستند، ضعیف دانسته و معتقدند به دلیل مخالفت روایات مذکور با مباحث عقلی مسلم و آیات قرآن، باید آنها را رد کرد.<ref>صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۸؛ شبر، مصابیح الانوار، ج۱، ص۱۱.</ref>
* عالمانی مانند [[سید مرتضی]] و [[ابوالحسن شعرانی]]<ref>جزایری، الانوار النعمانیه، ۱۴۲۹ق، ص۲۹۳.</ref> سند این دسته از روایات را به دلیل اینکه [[خبر واحد]] هستند، ضعیف دانسته و معتقدند به دلیل مخالفت روایات مذکور با مباحث عقلی مسلم و آیات قرآن، باید آنها را رد کرد.<ref>صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۸؛ شبر، مصابیح الانوار، ج۱، ص۱۱.</ref>


==جایگاه و اهمیت==
==دیدگاه: از رد کامل تا پذیرش تأویلی==
معنای اولیه روایات طینت، نشان‌دهنده سرنوشتی از پیش تعیین شده برای انسان‌ها و مغایر با ظاهر [[آیات]] و روایاتی دانسته شده است که عاقبت انسان‌ها را ساخته دست خود و در نتیجه اعمال آدمیان می‌داند؛<ref>محمودی و حسینی،‌ «دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون احادیث طینت در تبیین شعادت و شقاوت انسان»،  ص۷۸.</ref> چنانکه ظاهر روایات مذکور را بیش از هر چیز در تضاد با [[جبر و اختیار|اختیار آدمی]] و [[عدل الهی]] دانسته‌اند.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵.</ref> ناسازگاری مذکور سبب شده تا این مسأله، از سخت‌ترین مباحث [[درایه الحدیث|حدیث‌شناسی]] محسوب شود.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۰.</ref>
 
بیشتر عالمانی که به روایات طینت پرداخته‌اند، در ابتدا معنای طینت را بیان کرده‌اند؛ [[آقا جمال خوانساری]] در [[کتاب شرح احادیث طینت]]، طینت را به معنای جوهری که نفس از آن خلق شده می‌داند.<ref>آقا جمال خوانساری، شرح احادیث طینت، ۱۳۵۹ش، ص۱۷.</ref> [[امام خمینی]]، طینت را ماده اصلی آفرینش انسان دانسته است که در طول حیاتش در اعمال و رفتار او تجلی می‌یابد.<ref>امام خمینی، طلب و اراده، ۱۳۶۲ش، ص۱۶۰.</ref>
 
==دیدگاه‌های مختلف: از رد کامل تا پذیرش تأویلی==
حدیث‌پژوهان و عالمان شیعه دیدگاه‌های متعددی درباره ردّ یا قبول و نحوه سازگار کردن این روایات با سایر آموزه‌های دینی اتخاذ کرده‌اند؛ [[علامه مجلسی]] در [[مرآة العقول]]<ref>مجلسی، مراة العقول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۵.</ref> پنج نظر و [[سید عبدالله شبر]] در [[مصابیح الانوار]]<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵-۳۹.</ref> نُه قول در این باره نقل کرده‌اند. این دیدگاه‌ها را می‌توان در سه دسته کلی مبتنی بر رد روایات مذکور، سکوت در برابر آنها و دیدگاه‌های تأویلی تقسیم‌بندی کرد:
حدیث‌پژوهان و عالمان شیعه دیدگاه‌های متعددی درباره ردّ یا قبول و نحوه سازگار کردن این روایات با سایر آموزه‌های دینی اتخاذ کرده‌اند؛ [[علامه مجلسی]] در [[مرآة العقول]]<ref>مجلسی، مراة العقول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۵.</ref> پنج نظر و [[سید عبدالله شبر]] در [[مصابیح الانوار]]<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵-۳۹.</ref> نُه قول در این باره نقل کرده‌اند. این دیدگاه‌ها را می‌توان در سه دسته کلی مبتنی بر رد روایات مذکور، سکوت در برابر آنها و دیدگاه‌های تأویلی تقسیم‌بندی کرد:
===دیدگاه‌های تاویلی===
===دیدگاه‌های تاویلی===
خط ۶۳: خط ۶۳:
* استناد به علم الهی: طبق این دیدگاه اختلاف طینت‌ها تابع [[ایمان]] و [[کفر]] است نه بالعکس؛ زیرا خداوند با علم پیشین خود می‌دانست چه کسانی به اختیار خود ایمان می‌آورند و چه کسانی کافر می‌شوند و از این‌رو در آفرینش هم با آنها به همین صورت برخورد کرد و طالب خیر را از طینت پاکیزه و طالب شر را از طینت ناپاک آفرید. [[ملاصالح مازندرانی]] و [[سید عبدالله شبر]] قائل به این دیدگاه هستند.<ref>مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۵؛ شبر، مصابیح الانوار، ص۳۸.</ref> به باور [[علامه حلی]]، علم خداوند به آینده انسان موجب شده است که آنها را بر اساس سرشت‌های گوناگون خلق کند.<ref>حلی، ۱۴۲۱ق، ص۳۸۴.</ref>
* استناد به علم الهی: طبق این دیدگاه اختلاف طینت‌ها تابع [[ایمان]] و [[کفر]] است نه بالعکس؛ زیرا خداوند با علم پیشین خود می‌دانست چه کسانی به اختیار خود ایمان می‌آورند و چه کسانی کافر می‌شوند و از این‌رو در آفرینش هم با آنها به همین صورت برخورد کرد و طالب خیر را از طینت پاکیزه و طالب شر را از طینت ناپاک آفرید. [[ملاصالح مازندرانی]] و [[سید عبدالله شبر]] قائل به این دیدگاه هستند.<ref>مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۵؛ شبر، مصابیح الانوار، ص۳۸.</ref> به باور [[علامه حلی]]، علم خداوند به آینده انسان موجب شده است که آنها را بر اساس سرشت‌های گوناگون خلق کند.<ref>حلی، ۱۴۲۱ق، ص۳۸۴.</ref>
* تأثیر اطاعت یا عصیان در عالم ذر: این دیدگاه اختلاف طینت‌ها را حاصل امتحان در [[عالم ذر]] و تحت‌تأثیر اطاعت و عصیان در آن عالم می‌داند. بر این اساس خداوند برای کسانی که اهل اطاعت بوده‌اند، طینت نیک و برای آنان که اهل عصیان بوده‌اند، طینت زشت آفریده است.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ص۳۸.</ref>
* تأثیر اطاعت یا عصیان در عالم ذر: این دیدگاه اختلاف طینت‌ها را حاصل امتحان در [[عالم ذر]] و تحت‌تأثیر اطاعت و عصیان در آن عالم می‌داند. بر این اساس خداوند برای کسانی که اهل اطاعت بوده‌اند، طینت نیک و برای آنان که اهل عصیان بوده‌اند، طینت زشت آفریده است.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ص۳۸.</ref>
[[پرونده:Ahadith tinat.jpg|بندانگشتی|200px|تصویر کتاب شرح احادیث طینت]]
* تأثیر اجمالی طینت بر سعادت و شقاوت انسان: از نظر [[علامه طباطبایی]] سعادت و شقاوت انسان ارتباط مستقیمی با طینت او دارد، ولی نه به صورت علیت تامه و کامل. به نظر او تربیت در تحقق خلق و خوی انسان‌ها مؤثر است و به همین دلیل تأثیر طینت انسان‌ها در به وجود آمدن خلق و خوی آنان قطعی نیست. بر این اساس هیچ تعارضی میان پذیرش اجمال طینت و اختیار انسان نیست، بلکه طینت در حد زمینه و علت ناقصه محسوب می‌شود و سعادت و شقاوت انسان با اعمال اختیاری او رقم خواهد خورد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۹۸-۹۹.</ref>
* تأثیر اجمالی طینت بر سعادت و شقاوت انسان: از نظر [[علامه طباطبایی]] سعادت و شقاوت انسان ارتباط مستقیمی با طینت او دارد، ولی نه به صورت علیت تامه و کامل. به نظر او تربیت در تحقق خلق و خوی انسان‌ها مؤثر است و به همین دلیل تأثیر طینت انسان‌ها در به وجود آمدن خلق و خوی آنان قطعی نیست. بر این اساس هیچ تعارضی میان پذیرش اجمال طینت و اختیار انسان نیست، بلکه طینت در حد زمینه و علت ناقصه محسوب می‌شود و سعادت و شقاوت انسان با اعمال اختیاری او رقم خواهد خورد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۹۸-۹۹.</ref>


===رد احادیث طینت===
===رد احادیث طینت===
* [[ابوالحسن شعرانی]] در تعلیقه خود بر [[شرح اصول کافی مازندرانی]] بر این اعتقاد است که احادیث طینت با [[اصول مذهب|اصول مذهب امامیه]] همچون [[عدل]] و [[قاعده لطف]] و نیز روایاتی که در باب [[فطرت]] صادر شده مخالف است و ازاین‌رو باید کنار گذاشته شوند و در خور استناد نیستند.<ref> مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۴۲۹ق، ج۸، ص۴-۵.</ref>
* [[ابوالحسن شعرانی]] در تعلیقه خود بر [[شرح اصول کافی مازندرانی]] بر این اعتقاد است که احادیث طینت با [[اصول مذهب|اصول مذهب امامیه]] همچون [[عدل]] و [[قاعده لطف]] و نیز روایاتی که در باب [[فطرت]] صادر شده مخالف است و ازاین‌رو باید کنار گذاشته شوند و در خور استناد نیستند.<ref> مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۴۲۹ق، ج۸، ص۴-۵.</ref>
* عده‌ای نیز این روایات را [[جعل حدیث|ساخته و پرداخته]] [[غالیان]] برای نشان دادن تفاوت آفرینش ائمه(ع) با سایر انسان‌ها می‌دانند و معتقدند به دلیل ضعف سند باید کنار گذاشته شود.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.</ref>
* عده‌ای نیز این روایات را [[جعل حدیث|ساخته و پرداخته]] [[غالیان]] برای نشان دادن تفاوت آفرینش ائمه(ع) با سایر انسان‌ها می‌دانند و معتقدند به دلیل ضعف سند باید کنار گذاشته شود.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.</ref>
* [[تقیه|تقیه‌ای]] بودن روایات طینت نیز باور برخی از پژوهشگران است. طبق این دیدگاه چون ظاهر روایات دلالت بر [[جبر]] دارد، احتمال داده شده است که [[امامان شیعه(ع)]] این روایات را برای حفظ جان [[شیعیان]] در فضای اختناق حکومت صادر کرده‌اند.<ref>شبر،‌ مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۶.</ref>
* [[تقیه|تقیه‌ای]] بودن روایات طینت نیز باور برخی از پژوهشگران است. طبق این دیدگاه چون ظاهر روایات دلالت بر [[جبر]] دارد، احتمال داده شده است که [[امامان شیعه(ع)]] این روایات را برای حفظ جان [[شیعیان]] در فضای اختناق حکومت صادر کرده‌اند.<ref>شبر،‌ مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۶.</ref>


===دیدگاه سکوت===
===دیدگاه سکوت===
[[پرونده:Ahadith tinat.jpg|بندانگشتی|200px|تصویر کتاب شرح احادیث طینت اثر آقاجمال خوانساری]]
[[علامه مجلسی]] احادیث طینت را از جمله اخبار متشابه و دشوار دانسته است و به همین دلیل به نظر او نباید بیش از حد در بحث و بررسی اینگونه اخبار وارد شد و عقل ما از احاطه به حقیقت این اخبار عاجز است؛ پس مفاد این اخبار را تعبداً می‌پذیرد و تحلیل و [[تفسیر]] آن را به خود ائمه(ع) واگذار می‌کند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref>
[[علامه مجلسی]] احادیث طینت را از جمله اخبار متشابه و دشوار دانسته است و به همین دلیل به نظر او نباید بیش از حد در بحث و بررسی اینگونه اخبار وارد شد و عقل ما از احاطه به حقیقت این اخبار عاجز است؛ پس مفاد این اخبار را تعبداً می‌پذیرد و تحلیل و [[تفسیر]] آن را به خود ائمه(ع) واگذار می‌کند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref>
به اعتقاد عبدالهادی مسعودی از پژوهشگران علوم حدیث، برخی احادیث اعتقادی مانند احادیث طینت، سعادت، جبر و اختیار از مصادیق احادیث «صعب مستصعب» هستند که شرح آنها نیازمند درکی برتر از فهم عادی دارد.<ref>مسعودی، آسیب‌شناسی حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۱.</ref>
به اعتقاد عبدالهادی مسعودی از پژوهشگران علوم حدیث، برخی احادیث اعتقادی مانند احادیث طینت، سعادت، جبر و اختیار از مصادیق احادیث «صعب مستصعب» هستند که شرح آنها نیازمند درکی برتر از فهم عادی دارد.<ref>مسعودی، آسیب‌شناسی حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۱.</ref>


==تک‌نگاری==
==تک‌نگاری==
* شرح احادیث طینت:‌[[آقا جمال خوانساری]] در این کتاب که به زبان فارسی تألیف شده به بحث و بررسی ده حدیث از احادیث طینت می‌پردازد. این کتاب به اهتمام عبدالله نورانی و توسط نهضت زنان مسلمان در سال ۱۳۵۹ شمسی به چاپ رسیده است.<ref>خوانساری، شرح احادیث طینت، ۱۳۵۹ش، ص۳.</ref> وی دلیل تألیف این کتاب را در کج‌فهی از روایات طینت ذکر کرده است و صدور این روایات را پذیرفته است.<ref>خوانساری، شرح احادیث طینت، ۱۳۵۹ش، ص۸.</ref>
* شرح احادیث طینت:‌[[آقا جمال خوانساری]] در این کتاب که به زبان فارسی تألیف شده به بحث و بررسی ده حدیث از احادیث طینت می‌پردازد. این کتاب به اهتمام عبدالله نورانی و توسط نهضت زنان مسلمان در سال ۱۳۵۹ شمسی به چاپ رسیده است.<ref>خوانساری، شرح احادیث طینت، ۱۳۵۹ش، ص۳.</ref> وی دلیل تألیف این کتاب را در کج‌فهی از روایات طینت ذکر کرده است و صدور این روایات را پذیرفته است.<ref>خوانساری، شرح احادیث طینت، ۱۳۵۹ش، ص۸.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۳۸۶

ویرایش