confirmed، templateeditor
۱۱٬۴۲۴
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) (− رده:مقالههای جدید (هاتکت)) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
«مردان، سرپرست زنانند، به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج میکنند.»<ref> سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | «مردان، سرپرست زنانند، به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج میکنند.»<ref> سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
قوامیت مردان بر زنان حکمی | قوامیت مردان بر زنان حکمی [[قرآن]]ی است که بر سرپرستی و مدیریت مردان بر زنان<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۱۱۷.</ref> و مسائل سرپرستی در خانواده<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۶۹.</ref> اشاره دارد. در [[آیه الرجال قوامون علی النساء]] جایگاه، مسئولیت و وظایف مرد در خانواده مطرح شده است. در این [[آیه]] همچنین وظایف متقابل زن در مقابل همسر و همچنین راهکار حفظ خانواده از فروپاشی بررسی شده است.<ref> مصطفوی فرد، «رویکرد اندیشوران شیعه به مفهوم قوامیت مرد در آیه ۳۴ سوره نسا»، ص۸۲.</ref> | ||
واژه قوّام سه بار در [[قرآن]] به کار رفته که بر اساس دستهبندی [[راغب اصفهانی]] به معنای بهپاخواستن برای انجام کارها به صورت اختیاری و نه با اجبار دیگران و مراعات و محافظت است.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه قوم.</ref> واژه قوام را رساتر و بلیغتر از واژه قیم دانستهاند و او را کسی میدانند که عهدهدار مصالح و تدبیر است.<ref>بغوی، معالم التنزیل، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۶۱۱.</ref> [[جوادی آملی]] در [[تفسیر تسنیم]] اهمیت استفاده از واژه قوامون درباره قوامیت مردان بر زنان در [[آیه ۳۴ سوره نسا]] را به این دلیل دانسته که در قرآن برای کارهای جزیی و غیر مهم از واژه قیام استفاده شده؛ ولی برای کارهای مهم و حساس مانند اجرای [[عدالت]] و حفظ [[قسط]] و ازجمله اداره امور خانواده، از واژه قوّام که صیغه مبالغه است، استفاده شده است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۸، ص۵۵۱.</ref> | واژه قوّام سه بار در [[قرآن]] به کار رفته که بر اساس دستهبندی [[راغب اصفهانی]] به معنای بهپاخواستن برای انجام کارها به صورت اختیاری و نه با اجبار دیگران و مراعات و محافظت است.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه قوم.</ref> واژه قوام را رساتر و بلیغتر از واژه قیم دانستهاند و او را کسی میدانند که عهدهدار مصالح و تدبیر است.<ref>بغوی، معالم التنزیل، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۶۱۱.</ref> [[جوادی آملی]] در [[تفسیر تسنیم]] اهمیت استفاده از واژه قوامون درباره قوامیت مردان بر زنان در [[آیه ۳۴ سوره نسا]] را به این دلیل دانسته که در قرآن برای کارهای جزیی و غیر مهم از واژه قیام استفاده شده؛ ولی برای کارهای مهم و حساس مانند اجرای [[عدالت]] و حفظ [[قسط]] و ازجمله اداره امور خانواده، از واژه قوّام که صیغه مبالغه است، استفاده شده است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۸، ص۵۵۱.</ref> |