پرش به محتوا

برهان علیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۲۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۰
جز
خط ۲۵: خط ۲۵:
در [[فلسفه اسلامی]] و غربی تقریرهای گوناگونی از برهان علیت ارائه شده است<ref>نگاه کنید به: حسین‌زاده، فلسفه دین، ۱۳۸۰ش، ص۳۷۰-۴۳۰؛‌ هیک،‌ فلسفه دین،‌ ۱۳۸۱ش، ص۵۴ و۵۵.</ref> که به یک نمونه از فلسفه اسلامی و یک نمونه از فلسفه غرب اشاره می‌شود.
در [[فلسفه اسلامی]] و غربی تقریرهای گوناگونی از برهان علیت ارائه شده است<ref>نگاه کنید به: حسین‌زاده، فلسفه دین، ۱۳۸۰ش، ص۳۷۰-۴۳۰؛‌ هیک،‌ فلسفه دین،‌ ۱۳۸۱ش، ص۵۴ و۵۵.</ref> که به یک نمونه از فلسفه اسلامی و یک نمونه از فلسفه غرب اشاره می‌شود.
===تقریر علامه طباطبایی===
===تقریر علامه طباطبایی===
[[علامه طباطبایی]] برهانی برای [[بطلان تسلسل]] ارائه کرده است<ref>طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۶۴۸ و۶۴۹.</ref> که می‌توان آن را برای اثبات وجود [[خدا]] نیز به کار بست. تقریر این برهان چنین است:
[[علامه طباطبایی]] برهانی برای [[بطلان تسلسل]] ارائه کرده است<ref>طباطبایی، نهایة الحکمة، ۱۳۸۶ش، ج۳، ص۶۴۸ و۶۴۹.</ref> که آن را برای اثبات وجود [[خدا]] به صورت زیر تقریر کرده‌اند:
# وجود هر معلولی نسبت به علت خود، عین وابستگی و ربط است و علت، امر مستقلی است که موجب قوام آن است.
# وجود هر معلولی نسبت به علت خود، عین وابستگی و ربط است و علت، امر مستقلی است که موجب قوام آن است.
# اگر علت نیز معلول دیگری باشد و آن نیز معلول علتی دیگر، هر یک از آنها نسبت به علت خود، عین ربط و وابستگی خواهند بود.
# اگر علت نیز معلول دیگری باشد و آن نیز معلول علتی دیگر، هر یک از آنها نسبت به علت خود، عین ربط و وابستگی خواهند بود.
خط ۳۸: خط ۳۸:


===تقریر توماس آکوئیناس===
===تقریر توماس آکوئیناس===
برهان علیت، راه دوم از راه‌های پنج‌گانه توماس آکوئیناس برای اثبات خدا است.<ref>هیک، فلسفه دین،‌ ۱۳۸۱ش، ص۵۳.</ref> تقریر آکوئیناس از این قرار است: هر معلولی علتی دارد. این علت نیز علتی دارد و همینطور یک سلسه علل داریم که یا باید نامتناهی باشند یا به علت اولی (علتی که خود دارای علت نیست) منتهی شود. آکوئیناس وجود سلسله نامتناهی علل را محال می‌شمارد و از این رو به علت اولی معتقد می‌شود که ما او را خدا می‌نامیم.<ref>هیک، فلسفه دین،‌ ۱۳۸۱ش، ص۵۴.</ref>  
مشهورترین تقریر برهان علیت در غرب از توماس آکوئیناس است<ref>دیویس، در آمدی بر فلسفه دین، ۱۳۹۱ش، ص۱۲۸.</ref> که راه دوم از راه‌های پنج‌گانه او برای اثبات خدا است.<ref>هیک، فلسفه دین،‌ ۱۳۸۱ش، ص۵۳؛ دیویس، در آمدی بر فلسفه دین، ۱۳۹۱ش، ص۱۲۹.</ref> تقریر آکوئیناس از این قرار است: هر معلولی علتی دارد. این علت نیز علتی دارد و همینطور یک سلسه علل داریم که یا باید نامتناهی باشند یا به علت اولی (علتی که خود دارای علت نیست) منتهی شود. آکوئیناس وجود سلسله نامتناهی علل را محال می‌شمارد و از این رو به علت اولی معتقد می‌شود که ما او را خدا می‌نامیم.<ref>هیک، فلسفه دین،‌ ۱۳۸۱ش، ص۵۴.</ref>  


برخی نوتومیست‌های معاصر (طرفداران آکوئیناس)، تقریر جدیدی از برهان آکوئیناس ارائه کردند که این تقریر از طریق وجود علت نخستین، وجود جهان را معقول و قابل تبیین می‌داند.<ref>هیک، فلسفه دین،‌ ۱۳۸۱ش، ص۵۴و۵۵.</ref> براساس این تقریر، تبیین هر چیزی وابسته به امور دیگر است و اگر هر یک از این امور، توسط امری دیگری قابل تبیین و فهم باشد، در ورای این مجموعه باید حقیقتی وجود داشته باشد که فی نفسه واضح و بی‌نیاز از توضیح و تبیین است. وجود این حقیقت واضح، تبیین نهایی کل مجموعه خواهد بود و اگر چنین حقیقتی موجود نباشد، جهان نامعقول و بی‌معنا خواهد بود.<ref>هیک، فلسفه دین،‌ ۱۳۸۱ش، ص۵۴و۵۵.</ref>
برخی نوتومیست‌های معاصر (طرفداران آکوئیناس)، تقریر جدیدی از برهان آکوئیناس ارائه کردند که براساس آن، تبیین معقول جهان مبتنی بر وجود علت نخستین است و بدون چنین وجودی، جهان نامعقول و بی‌معنا خواهد بود.<ref>هیک، فلسفه دین،‌ ۱۳۸۱ش، ص۵۴و۵۵.</ref>


==آیات و روایات مشیر به برهان==
==آیات و روایات مشیر به برهان==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۰۰

ویرایش