Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۵۸
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (←اعتبار و منابع حدیث: ویرایش و خلاصهکردن مطالب) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
[[ناصر مکارم شیرازی]] بر آن است که حدیث من عرف نفسه به [[برهان نظم]] اشاره دارد؛ زیرا شناخت شگفتیهای [[روح]] و جسم، ما را به وجود خدا رهنمون میکند؛ چون این نظم عجیب و شگفتانگیز نمیتواند از چیزی جز مبدأ عالم سرچشمه گرفته باشد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۲۸.</ref> [[محمد محمدی ریشهری]] حدیثپژوه و نویسنده [[میزان الحکمه|کتاب میزان الحکمه]] هم گفته است با توجه به آیات و احادیث مرتبط، این تفسیر از حدیث روشنترین معنای آن است.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه عقاید اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۵۵.</ref> | [[ناصر مکارم شیرازی]] بر آن است که حدیث من عرف نفسه به [[برهان نظم]] اشاره دارد؛ زیرا شناخت شگفتیهای [[روح]] و جسم، ما را به وجود خدا رهنمون میکند؛ چون این نظم عجیب و شگفتانگیز نمیتواند از چیزی جز مبدأ عالم سرچشمه گرفته باشد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۲۸.</ref> [[محمد محمدی ریشهری]] حدیثپژوه و نویسنده [[میزان الحکمه|کتاب میزان الحکمه]] هم گفته است با توجه به آیات و احادیث مرتبط، این تفسیر از حدیث روشنترین معنای آن است.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه عقاید اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۵۵.</ref> | ||
===همانگونه شناخت نفس ممکن نیست، معرفت به خدا هم محال است=== | ===همانگونه که شناخت نفس ممکن نیست، معرفت به خدا هم محال است=== | ||
تفسیر برخی از عالمان اهلسنت همچون ابنتیمیه این است که شناخت خدا ممکن نیست؛ زیرا در این حدیث شناخت خدا مبتنی بر شناخت خدا بیان شده است و شناخت واقعیت روح و نفس ممکن نیست.<ref>ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۹، ص۲۹۸؛ سیوطی، الحاوی للفتاوی، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۲۹۰؛ مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۸؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۵۳و۱۵۴ و ج۶، ص۶۱.</ref> | تفسیر برخی از عالمان اهلسنت همچون ابنتیمیه این است که شناخت خدا ممکن نیست؛ زیرا در این حدیث شناخت خدا مبتنی بر شناخت خدا بیان شده است و شناخت واقعیت روح و نفس ممکن نیست.<ref>ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۹، ص۲۹۸؛ سیوطی، الحاوی للفتاوی، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۲۹۰؛ مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۸؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۵۳و۱۵۴ و ج۶، ص۶۱.</ref> | ||