پرش به محتوا

ماجرای کسر اصنام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۲
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (افزایش جزیی)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
بر پایه برخی روایات، پیامبر(ص) در این ماجرا آیه «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کاَنَ زَهُوقًا»<ref>سوره اسراء، آيه۸۱.</ref> را قرائت می‌کرد.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ج۳، ص۶.</ref> ازاین‌رو ماجرای کسر اصنام [[سبب نزول]] این آیه دانسته شده است.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> همچنین بر پایه روایتی که [[ابن شهرآشوب]] نقل کرده آیه «وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا»<ref>سوره مریم، آیه ۵۷.</ref>در این ماجرا نازل شده است.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref>
بر پایه برخی روایات، پیامبر(ص) در این ماجرا آیه «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کاَنَ زَهُوقًا»<ref>سوره اسراء، آيه۸۱.</ref> را قرائت می‌کرد.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ج۳، ص۶.</ref> ازاین‌رو ماجرای کسر اصنام [[سبب نزول]] این آیه دانسته شده است.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> همچنین بر پایه روایتی که [[ابن شهرآشوب]] نقل کرده آیه «وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا»<ref>سوره مریم، آیه ۵۷.</ref>در این ماجرا نازل شده است.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref>


ماجرای کسر اصنام در کتب [[شیعه]]<ref>برای نمونه: ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و [[اهل‌سنت]]<ref> ابن ابی‌شیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابی‌یعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲؛ طبری، تهذیب الآثار، مسند علی بن ابی‌طالب(ع)، بی‌تا، ص۲۳۶-۲۴۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸، ج۳، ص۶.</ref> نقل شده است. [[عبدالله بن عباس]]،<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶، ۱۴۱.</ref> [[جابر بن عبدالله انصاری]]<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> و ابومریم<ref>برای نمونه: ابن ابی‌شیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابی‌یعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.</ref> این ماجرا را روایت کرده‌اند. [[علامه امینی]] در [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]، فهرستی از علمای اهل‌سنت که این واقعه را گزارش کرده‌اند، جمع‌آوری کرده است.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۱۸–۲۴.</ref>
ماجرای کسر اصنام در کتب [[شیعه]]<ref>برای نمونه ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و [[اهل‌سنت]]<ref> ابن ابی‌شیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابی‌یعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲؛ طبری، تهذیب الآثار، مسند علی بن ابی‌طالب(ع)، بی‌تا، ص۲۳۶-۲۴۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸، ج۳، ص۶.</ref> نقل شده است. [[عبدالله بن عباس]]،<ref> ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶، ۱۴۱.</ref> [[جابر بن عبدالله انصاری]]<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> و ابومریم<ref>برای نمونه: ابن ابی‌شیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابی‌یعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.</ref> این ماجرا را روایت کرده‌اند. [[علامه امینی]] در [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]، فهرستی از علمای اهل‌سنت که این واقعه را گزارش کرده‌اند، جمع‌آوری کرده است.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۱۸–۲۴.</ref>


==فضیلت‌شماری==
==فضیلت‌شماری==
خط ۲۰: خط ۲۰:
به دوش گرفتن [[امام علی(ع)]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] از فضیلت‌های انحصاری علی(ع) دانسته شده است.<ref> نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ نسائی، خصائص أمیرالمؤمنین، ۱۴۲۴ق، ص۹۶؛ بستی، کتاب المراتب، ۱۴۲۱ق، ص۱۲۴.</ref> این ماجرا در کتاب‌های فضیلت‌نگاری<ref> ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و در سروده‌های شاعران<ref> بکری، الأنوار، ۱۴۱۱ق، ص۱۴۸؛ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۴۲۴.</ref> آمده است.
به دوش گرفتن [[امام علی(ع)]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] از فضیلت‌های انحصاری علی(ع) دانسته شده است.<ref> نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ نسائی، خصائص أمیرالمؤمنین، ۱۴۲۴ق، ص۹۶؛ بستی، کتاب المراتب، ۱۴۲۱ق، ص۱۲۴.</ref> این ماجرا در کتاب‌های فضیلت‌نگاری<ref> ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و در سروده‌های شاعران<ref> بکری، الأنوار، ۱۴۱۱ق، ص۱۴۸؛ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۴۲۴.</ref> آمده است.


حضرت محمد(ص) پس از این واقعه، [[حضرت ابراهیم(ع)]] را اولین بت‌شکن و امام علی(ع) را آخرین بت‌شکن معرفی کرد.<ref> ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۹۷.</ref> در برخی روایات نیز از علی(ع) به عنوان «کاسِر الاصنام» (شکننده بت‌ها) یاد شده است.<ref> ابن شاذان، الروضة، ۱۴۲۳ق، ص۳۱.</ref> همچنین ابن جوزی عالم اهل‌سنت (درگذشته ۶۵۴ق) در کتاب [[تذکرة الخواص من الامة فی ذکر خصائص الائمة (کتاب)|تذکرة الخواص]] ضمن نقل اقوال مختلف درباره نامگذاری امام علی(ع)، قولی را نقل کرده که بر اساس آن نامی که مادر امام علی(ع) بر او نهاده حیدره بوده است و از آن جهت که برای شکستن بت‌ها از دوش پیامبر(ص) بالا رفته «علی» (بلندمرتبه) نام گرفته است.<ref> ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۱۵.</ref>
حضرت محمد(ص) پس از این واقعه، [[حضرت ابراهیم(ع)]] را اولین بت‌شکن و امام علی(ع) را آخرین بت‌شکن معرفی کرد.<ref> ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۹۷.</ref> در برخی روایات نیز از علی(ع) به عنوان «کاسِر الاصنام» (شکننده بت‌ها) یاد شده است.<ref> ابن شاذان، الروضة، ۱۴۲۳ق، ص۳۱.</ref> همچنین ابن جوزی عالم اهل‌سنت (درگذشته ۶۵۴ق) در کتاب [[تذکرة الخواص من الامة فی ذکر خصائص الائمة (کتاب)|تذکرة الخواص]] ضمن نقل اقوال مختلف درباره نامگذاری امام علی(ع)، قولی را نقل کرده که بر اساس آن نامی که مادر امام علی(ع) بر او نهاده حیدره بوده است و از آن جهت که برای شکستن بت‌ها از دوش پیامبر(ص) بالا رفته «علی» (بلندمرتبه) نام گرفته است با این حال ابن جوزی خود بر این نظر است که نام علی(ع) را مادرش به هنگام تولد بر او نهاده است.<ref> ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۱۵.</ref>


===استناد به ماجرای کسر اصنام در شورای شش‌نفره===
===استناد به ماجرای کسر اصنام در شورای شش‌نفره===