پرش به محتوا

ماجرای کسر اصنام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (خلاصه‌سازی)
جز (تمیزکاری)
خط ۱۳: خط ۱۳:
ماجرای کسر اصنام در کتب [[شیعه]]<ref>برای نمونه: ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ مرعشی شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و [[اهل‌سنت]]<ref> ابن ابی‌شیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، سنن نسائی، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۴۲–۱۴۳؛ ابی‌یعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲؛ طبری، تهذیب الآثار، مسند علی بن ابی‌طالب(ع)، بی‌تا، ص۲۳۶-۲۴۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸، ج۳، ص۶.</ref> نقل شده است. [[عبدالله بن عباس]]،<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶، ۱۴۱.</ref> [[جابر بن عبدالله انصاری]]<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> و ابومریم<ref>برای نمونه: ابن ابی‌شیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، سنن نسائی، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۴۲–۱۴۳؛ ابی‌یعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.</ref> این ماجرا را روایت کرده‌اند. [[علامه امینی]] در [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]، فهرستی از علمای اهل‌سنت که این واقعه را گزارش کرده‌اند، آورده است.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۱۸–۲۴.</ref>
ماجرای کسر اصنام در کتب [[شیعه]]<ref>برای نمونه: ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ مرعشی شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و [[اهل‌سنت]]<ref> ابن ابی‌شیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، سنن نسائی، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۴۲–۱۴۳؛ ابی‌یعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲؛ طبری، تهذیب الآثار، مسند علی بن ابی‌طالب(ع)، بی‌تا، ص۲۳۶-۲۴۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸، ج۳، ص۶.</ref> نقل شده است. [[عبدالله بن عباس]]،<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶، ۱۴۱.</ref> [[جابر بن عبدالله انصاری]]<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> و ابومریم<ref>برای نمونه: ابن ابی‌شیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، سنن نسائی، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۴۲–۱۴۳؛ ابی‌یعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.</ref> این ماجرا را روایت کرده‌اند. [[علامه امینی]] در [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]، فهرستی از علمای اهل‌سنت که این واقعه را گزارش کرده‌اند، آورده است.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۱۸–۲۴.</ref>
==آیات مرتبط==
==آیات مرتبط==
بعضی از محدثان ماجرای کسر اصنام را سبب نزول آیه «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کاَنَ زَهُوقًا»<ref>سوره اسراء، آيه۸۱.</ref> دانسته‌اند.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۶.</ref> برخی معتقدند که آیه مذکور در این حادثه توسط پیامبر اسلام(ص) قرائت می‌شد.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ج۳، ص۶.</ref> همچنین آیه ۵۷ [[سوره مریم]] را نیز اشاره به قرار گرفتن امام علی(ع) بر دوش حضرت محمد(ص) دانسته‌اند.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref>
بعضی از محدثان ماجرای کسر اصنام را [[سبب نزول]] آیه «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کاَنَ زَهُوقًا»<ref>سوره اسراء، آيه۸۱.</ref> دانسته‌اند.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۶.</ref> برخی معتقدند که آیه مذکور در این واقعه توسط پیامبر اسلام(ص) قرائت می‌شد.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ج۳، ص۶.</ref> همچنین آیه ۵۷ [[سوره مریم]] را نیز اشاره به قرار گرفتن امام علی(ع) بر دوش حضرت محمد(ص) دانسته‌اند.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref>


==زمان واقعه==
==زمان واقعه==
خط ۱۹: خط ۱۹:
در بیشتر منابع زمان این واقعه ذکر نشده است و تنها به وقوع شبانه<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۴۱؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۴-۸۵.</ref> و مخفیانه آن<ref> ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ ابی‌یعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> بسنده شده است. با این حال در برخی منابع زمان آن شب [[هجرت پیامبر(ص)|هجرت حضرت محمد(ص)]]<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۶.</ref> و یا روز [[فتح مکه]]<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵، ۱۴۰؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۶.</ref> ذکر شده است. چنان‌که در خبری مربوط به فتح مکه، به جزئیات بیشتری از حوادث پیش از بت‌شکنی نیز اشاره شده است.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۷۹ - ۵۸۰.</ref>  
در بیشتر منابع زمان این واقعه ذکر نشده است و تنها به وقوع شبانه<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۴۱؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۴-۸۵.</ref> و مخفیانه آن<ref> ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ ابی‌یعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> بسنده شده است. با این حال در برخی منابع زمان آن شب [[هجرت پیامبر(ص)|هجرت حضرت محمد(ص)]]<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۶.</ref> و یا روز [[فتح مکه]]<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵، ۱۴۰؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۶.</ref> ذکر شده است. چنان‌که در خبری مربوط به فتح مکه، به جزئیات بیشتری از حوادث پیش از بت‌شکنی نیز اشاره شده است.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۷۹ - ۵۸۰.</ref>  


[[علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار (کتاب)|بحارالانوار]] روایتی از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده که این حادثه در روز [[نوروز]] اتفاق افتاد است.<ref> مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۶.</ref> البته در بخش دیگری از بحارالانوار تلاش کرده تا روایات متعدد در این زمینه را با هم جمع کند.<ref> مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۶، ص۱۳۸.</ref>
[[علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار (کتاب)|بحارالانوار]] روایتی از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده که این واقعه در روز [[نوروز]] اتفاق افتاد است.<ref> مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۶.</ref> البته در بخش دیگری از بحارالانوار تلاش کرده تا روایات متعدد در این زمینه را با هم جمع کند.<ref> مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۶، ص۱۳۸.</ref>


==فضیلت‌شماری==
==فضیلت‌شماری==
به دوش گرفتن [[امام علی(ع)]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] از فضیلت‌های انحصاری علی(ع) دانسته شده است.<ref> نسائی، سنن نسائی، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۴۲؛ بستی، کتاب المراتب، ۱۴۲۱ق، ص۱۲۴.</ref> حضرت محمد(ص) پس از این واقعه، [[حضرت ابراهیم(ع)]] را اولین بت‌شکن و امام علی(ع) را آخرین بت‌شکن معرفی کرد.<ref> ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۹۷؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۵.</ref> در برخی روایات نیز از علی(ع) به عنوان «کاسِر الاصنام» (شکننده بت‌ها) یاد شده است.<ref> ابن شاذان، الروضة، ۱۴۲۳ق، ص۳۱.</ref> و یا آن‌که امام علی(ع) از آن جهت «علی» به معنای بلندمرتبه<ref> راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۵۸۳.</ref> نام گرفته که چون از دوش حضرت محمد(ص) بالا رفته و بت‌ها را شکسته است.<ref> ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۱۵.</ref>
به دوش گرفتن [[امام علی(ع)]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] از فضیلت‌های انحصاری علی(ع) دانسته شده است.<ref> نسائی، سنن نسائی، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۴۲؛ بستی، کتاب المراتب، ۱۴۲۱ق، ص۱۲۴.</ref> در کتاب‌های فضیلت‌نگاری<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ مرعشی شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و در سروده‌های شاعران آمده است.<ref> بکری، الأنوار، ۱۴۱۱ق، ص۱۴۸؛ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۴۲۴.</ref>  


امام علی (ع) به ماجرای کسر اصنام افتخار می‌کرد<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶؛ ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۸۵.</ref> و می‌گفت: که من کسی بودم که بر مهر نبوت پا نهادم.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶.</ref> او در [[شورای شش نفره]] که برای تعیین خلیفه پس از [[عمر بن خطاب]] برگزار شد، به این ماجرا اشاره کرد و از حاضران اعتراف گرفت که فرد دیگری چنین فضیلتی نداشته که بر دوش پیامبر(ص) بالا رفته و بت‌ها را بشکند.<ref> طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۳۸؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۱، ص۳۳۴، ۳۷۹؛ بحرانی، حلیة الأبرار، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۲۹.</ref> در کتاب‌های فضیلت‌نگاری نیز از این ماجرا یاد شده است.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ مرعشی شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و در سروده‌های شاعران نیز انعکاس یافته است.<ref> بکری، الأنوار، ۱۴۱۱ق، ص۱۴۸؛ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۴۲۴.</ref> همچنین گفته شده که عمر بن خطاب آرزو می‌کرد که ای کاش به این افتخار نائل می‌گشت.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶.</ref>
امام علی (ع) به ماجرای کسر اصنام افتخار می‌کرد<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶؛ ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۸۵.</ref> و می‌گفت: که من کسی بودم که بر مهر نبوت پا نهادم.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶.</ref> او در [[شورای شش نفره]] که برای تعیین خلیفه پس از [[عمر بن خطاب]] برگزار شد، از حاضران اعتراف گرفت که فرد دیگری چنین فضیلتی نداشته که بر دوش پیامبر(ص) بالا رفته و بت‌ها را بشکند.<ref> طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۳۸؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۱، ص۳۳۴، ۳۷۹؛ بحرانی، حلیة الأبرار، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۲۹.</ref> همچنین گفته شده که عمر بن خطاب آرزو می‌کرد که ای کاش به این افتخار نائل می‌گشت.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶.</ref>
 
حضرت محمد(ص) پس از این واقعه، [[حضرت ابراهیم(ع)]] را اولین بت‌شکن و امام علی(ع) را آخرین بت‌شکن معرفی کرد.<ref> ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۹۷؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۵.</ref> در برخی روایات نیز از علی(ع) به عنوان «کاسِر الاصنام» (شکننده بت‌ها) یاد شده است.<ref> ابن شاذان، الروضة، ۱۴۲۳ق، ص۳۱.</ref> و یا آن‌که امام علی(ع) از آن جهت «علی» به معنای بلندمرتبه<ref> راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۵۸۳.</ref> نام گرفته که چون از دوش حضرت محمد(ص) بالا رفته و بت‌ها را شکسته است.<ref> ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۱۵.</ref>


==نتایج==
==نتایج==