۱۷٬۱۳۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{احکام}} | {{احکام}} | ||
'''ایقاعات ''' یا '''ایقاع''' صیغه و | '''ایقاعات ''' یا '''ایقاع''' صیغه و قراردادی یکطرفه که فقط با الفاظ [[ایجاب]] حاصل میشود و احتیاجی به الفاظ [[قبول]] ندارد. بنا به عقیده برخی فقها، [[معاطات]]، [[فضولیت]] و [[خیار شرط]] که در [[عقود شرعی|عقود]] جاری میشوند در ایقاعات جریان ندارند. ایقاعات مشتمل بر یازده مورد است. در ایقاع یا عقد بودن [[جعاله]]، [[وصیت]] و [[وقف]]، میان [[فقها]] اختلاف است. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
ایقاعات جمع | ایقاعات جمع ایقاع، مقابل [[عقود شرعی|عقد]] و نوعی صیغه شرعی یکطرفه است؛ یعنی فقط با الفاظ [[ایجاب]] حاصل میشود و احتیاجی به الفاظ [[قبول]] ندارد؛<ref> مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۷۱؛ مطهری، اصول فقه، فقه، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۱.</ref> مثلاً در [[ابراء]] که از ایقاعات شمرده شده، صرف اینکه طلبکار از حق خودش نسبت به بدهکار گذشت کند، موجب سقوط تعهدات و برائت ذمه بدهکار میشود و نیازی به «قبول» بدهکار برای مترتب شدن اثر، نیست؛<ref> ذهنی تهرانی، عناوین الاحکام، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۰۷</ref> برخلاف [[عقود شرعی|عقد]] که قراردادی دوطرفه و نیازمند ایجاب و قبول طرفین است.<ref> مؤسسه دایرة المعارف فقه شیعه، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۶۰.</ref> بنا به گفته برخی فقها، ایقاع به معنای رفع و ازاله چیزی است؛ مثلا در [[طلاق]] که نوعی ایقاع است، زوجیت رفع میشود و یا در «ابراء»، طلبکار از دِین خودش صرفنظر کرده و از ذمه بدهکار رفع اشتغال میکند.<ref>خویی، مصباح الفقاهه، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۷۰.</ref> ایقاع در لغت به معنای افکندن و در انداختن است.<ref> معین، فرهنگ فارسی، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۴۱۸.</ref> | ||
==جایگاه ایقاعات در فقه== | ==جایگاه ایقاعات در فقه== | ||
[[محقق حلی]] در کتاب [[شرایع الاسلام]]، [[ابواب فقهی]] را | [[محقق حلی]] در کتاب [[شرایع الاسلام]]، [[ابواب فقهی]] را به عبادیات، احکام، عقود و ایقاعات تقسیمبندی کرده است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲.</ref> از نظر او مسائلی که در کتابهای فقها میآید یا نیاز به قصد تقرب دارند و غایت آنها فقط آخرت است این دسته [[عبادیات]] هستند و یا این که [[قصد قربت]] شرط صحت آنها نیست و غایت آنها دنیوی است که این دسته خودش بر دو قسم است: یا متوقف بر صیغه خاصی نیست که به آنها [[احکام]] گفته میشود و یا اینکه آن متوقف بر صیغه خاصیاند این دسته نیز بر دو قسم است: یا نیازمند صیغه و قراردادی بین دو طرف هستند این قسم را [[عقود شرعی|عقود]] میگویند و یا اینکه نیازی به دو طرف ندارد و صیغهای یکطرفه است و این قسم را ««ایقاعات»» میگویند.<ref> شهید ثانی، حاشیه شرایع الاسلام، ۱۴۲۲ق، ص۲۰.</ref> | ||
==گستره== | ==گستره== | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==احکام== | ==احکام== | ||
برخی از احکام ایقاعات عبارتند از: | |||
===معاطات | ===عدم جریان معاطات=== | ||
در ایقاعاتی مانند طلاق، ظهار، لعان، ایلاء، عتق، نذر، عهد و یمین معاطات جریان ندارد؛ زیرا: | در ایقاعاتی مانند طلاق، ظهار، لعان، ایلاء، عتق، نذر، عهد و یمین معاطات جریان ندارد؛ زیرا: | ||
#فقها [[اجماع]] دارند که در ایقاعات مذکور، لفظ یا صیغه خاص شرط است و معاطات فاقد لفظ و صیغه است. | #فقها [[اجماع]] دارند که در ایقاعات مذکور، لفظ یا صیغه خاص شرط است و معاطات فاقد لفظ و صیغه است. | ||
#اصل بر عدم ترتب اثر موارد مذکوراست؛ یعنی بیرون کردن زن از منزل یا رها کردن برده از خدمت؛ اگر بدون لفظ خاص باشد، طلاق و عتق شمرده نمیشود.<ref> حسینی، العناوین الفقهیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۹۶.</ref> | #اصل بر عدم ترتب اثر موارد مذکوراست؛ یعنی بیرون کردن زن از منزل یا رها کردن برده از خدمت؛ اگر بدون لفظ خاص باشد، طلاق و عتق شمرده نمیشود.<ref> حسینی، العناوین الفقهیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۹۶.</ref> | ||
===احکام فضولی | در جریان معاطات نسبت به سایر ایقاعات، مانند [[شفعه]]، ابراء و فسخ، اختلاف است.<ref> مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۷۸ش، ج۱،ص۳۷۰.</ref> مقصود از [[معاطات]]، آن است که به جای ایجاب و قبول لفظی، فعل؛ یعنی اعطاء (داد و ستد) واقع شده باشد.<ref> عناوین الاحکام، ذهنی تهرانی، ۱۳۷۳ش، ص۱۲۵.</ref> | ||
در ایقاعات، | |||
===جاری نشدن احکام فضولی=== | |||
در ایقاعات، برخلاف عقود،<ref> مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۶۹۷.</ref>احکام فضولی جاری نمیشود و برای این مساله، ادعای [[اجماع]] شده است.<ref> حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱۰، ص۳۰۱؛ خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۴ ص۵.</ref> اما برخی، احکام فضولیت را در ایقاعات نیز جاری دانستهاند؛ مگر آنچه به دلیل خاص خارج شده باشد، مانند: عتق و طلاق که برخی بر عدم جریان احکام فضولی در آن دو، ادعای اجماع کردهاند.<ref>مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۳۷۰. </ref> | |||
فضولیت در اصطلاح، تصرف در حق غیر، بدون اذن شرعی است. به عبارت دیگر؛ هر گاه کسی در امور متعلق به غیر، بدون اذن و ولایت، دخالت یا تصرفی نماید آن را فضولی مینامند.<ref> ایزدی فرد و تقی پور، «امکان وقوع ایقاعات فضولی به نحوفضولی با رویکردی بر نظر امام خمینی»، ص۲.</ref> | فضولیت در اصطلاح، تصرف در حق غیر، بدون اذن شرعی است. به عبارت دیگر؛ هر گاه کسی در امور متعلق به غیر، بدون اذن و ولایت، دخالت یا تصرفی نماید آن را فضولی مینامند.<ref> ایزدی فرد و تقی پور، «امکان وقوع ایقاعات فضولی به نحوفضولی با رویکردی بر نظر امام خمینی»، ص۲.</ref> | ||
===خیار شرط | ===جاری نشدن خیار شرط === | ||
در اینکه در ایقاعات همچون عقود، شرط خیار صحیح است یا نه،اختلافاست. [[شیخ طوسی]]، [[محقق حلی]]، [[شهید ثانی]]<ref>کاشف الغطا، مورد الانام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴، ص۶۰.</ref> و [[امام خمینی]] | در اینکه در ایقاعات همچون عقود، شرط خیار صحیح است یا نه،اختلافاست. فقیهانی همچون [[شیخ طوسی]]، [[محقق حلی]]، [[شهید ثانی]]<ref>کاشف الغطا، مورد الانام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴، ص۶۰.</ref> و [[امام خمینی]]<ref>خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۵۲۰.</ref> شرط خیار در ایقاعاتی مانند طلاق، عتق و ابراء را صحیح نمیدانند. [[صاحب جواهر]] عدم صحت خیار شرط را به این سه مورد محدود نمیداند و آن را شامل سایر ایقاعات هم میداند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج ۲۳، ص۶۴.</ref> [[شیخ انصاری]] میگوید: «در عدم ورود خیار شرط در ایقاعات، ظاهراً خلافی نیست.»<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۱۴۸.</ref> و یکی از ادلهٔ عدم جریان شرط خیار در ایقاعات را اجماع فقها میداند.<ref>تبریزی، ارشاد الطالب الی التعلیق علی المکاسب، ۱۴۲۵ق، ج۴، ص۱۵۰. </ref> | ||
طبیعت بیشتر خیارات، وابسته به وجود دادوستد و طرفین معامله و قرارداد است و از آنجا که ایقاع یک طرفه است و به صرف اراده ایقاعکننده ایجاد میشود جریان خیار با ایقاعات تناسب ندارد؛ زیرا دو مبنای اصلی خیار یعنی «تخلف از رضایت طرفین» و «ایجاد ضرر ناروا» در ایقاع تحقق نمیپذیرد و اگر ضرری به بار آید، نتیجه اقدام ایقاعکننده است.<ref> محمدی و عبدالکریمی، «بررسی جریان خیارات در ایقاعات»، ص۱۶۶.</ref> | طبیعت بیشتر خیارات، وابسته به وجود دادوستد و طرفین معامله و قرارداد است و از آنجا که ایقاع یک طرفه است و به صرف اراده ایقاعکننده ایجاد میشود جریان خیار با ایقاعات تناسب ندارد؛ زیرا دو مبنای اصلی خیار یعنی «تخلف از رضایت طرفین» و «ایجاد ضرر ناروا» در ایقاع تحقق نمیپذیرد و اگر ضرری به بار آید، نتیجه اقدام ایقاعکننده است.<ref> محمدی و عبدالکریمی، «بررسی جریان خیارات در ایقاعات»، ص۱۶۶.</ref> | ||
ویرایش