Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
بستنشینی ورود به حریم بست، پناه گرفتن و اقامت در آن بود.<ref>متین، «بست»، | بستنشینی ورود به حریم بست، پناه گرفتن و اقامت در آن بود.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۵.</ref> بستنشین که با عناوینی مانند پناهنده، دادخواه و تحت الحمایه نیز شناخته میشود، افرادی بودند که با انگیزههای دادخواهی، فرار از مجازات و... در مکان خاصی پناهنده شده و در آنجا بست مینشستند.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۳.</ref> | ||
هدف از بستنشینی در واقع برآورده شدن خواسته و گاه به مصالحه کشاندنِ طرف مقابل بود.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۵.</ref> بستنشینی به عنوان یک اعتراض خیلی سریع از سوی گروههای مختلف مورد استفاده قرار گرفت.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۸.</ref>{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = نامه [[ناصرالدین شاه]] خطاب به [[ملاعلی کنی]]:{{-}}«شما که رئیس علما هستید حکم بدهید به رفع بستنشینی و آنرا مهمل گذارید.»{{-}} | هدف از بستنشینی در واقع برآورده شدن خواسته و گاه به مصالحه کشاندنِ طرف مقابل بود.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۵.</ref> بستنشینی به عنوان یک اعتراض خیلی سریع از سوی گروههای مختلف مورد استفاده قرار گرفت.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۸.</ref>{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = نامه [[ناصرالدین شاه]] خطاب به [[ملاعلی کنی]]:{{-}}«شما که رئیس علما هستید حکم بدهید به رفع بستنشینی و آنرا مهمل گذارید.»{{-}} | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
[[حاج میرزا آقاسی]] صدراعظم [[محمد شاه قاجار]]، بستنشینی را محدود کرد و تنها در سه مکان اجازه بستنشینی داد.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۵.</ref> [[امیرکبیر]] نیز در دوران صدارت خود بستنشینی را بصورت کامل لغو کرد و عملا مصونیتی برای بستنشینان وجود نداشت.<ref>خوش افتخار، «اصلاحات قضایی امیر کبیر»، ص۵.</ref> این دستور امیرکبیر با وجود موافقت [[نماز جمعه|امام جمعه تهران]]، با مخالفتهای شدیدی در شهرهای دیگر مواجه گردید.<ref>الگار، نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ۱۳۵۶ش، ص۱۸۹.</ref> | [[حاج میرزا آقاسی]] صدراعظم [[محمد شاه قاجار]]، بستنشینی را محدود کرد و تنها در سه مکان اجازه بستنشینی داد.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۵.</ref> [[امیرکبیر]] نیز در دوران صدارت خود بستنشینی را بصورت کامل لغو کرد و عملا مصونیتی برای بستنشینان وجود نداشت.<ref>خوش افتخار، «اصلاحات قضایی امیر کبیر»، ص۵.</ref> این دستور امیرکبیر با وجود موافقت [[نماز جمعه|امام جمعه تهران]]، با مخالفتهای شدیدی در شهرهای دیگر مواجه گردید.<ref>الگار، نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ۱۳۵۶ش، ص۱۸۹.</ref> | ||
رونق و اوج بستنشینی در [[دوره قاجار]] بود<ref>متین، «بست»، | رونق و اوج بستنشینی در [[دوره قاجار]] بود<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۵.</ref> که بزرگترین بستها در [[مشروطیت|زمان مشروطه]] شکل گرفت و تحولات مهمی را شکل داد.<ref>کالمرد، «بست و بستنشینی»، ص۲۰۹.</ref> با به سلطنت رسیدن [[رضاشاه پهلوی]] بستنشینی و تحصن ممنوع شد.<ref>[https://www.isna.ir/news/96082414875/%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%86 «بستنشینان»]</ref> در نهایت و با گذشت زمان، بستنشینی جای خود را به مفاهیمی مانند تحصن و پناهندگی داد.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۸.</ref> | ||
[[پرونده:Bast neshini.jpg|بندانگشتی|بستنشینی مشروطهخواهان در سفارت انگلیس]] | [[پرونده:Bast neshini.jpg|بندانگشتی|بستنشینی مشروطهخواهان در سفارت انگلیس]] | ||
==احکام شرعی و عرفی== | ==احکام شرعی و عرفی== | ||
براساس فتوای فقهاء اگر شخص مجرمی که [[حد]] یا [[تعزیر]] بر او واجب شده، به [[مکه]] پناه ببرد، در آنجا به او نمیتوان متعرض شد؛ بلکه باید جلوی رسیدن غذا و آب به او را گرفت تا از آنجا خارج شود و سپس حکم بر او اجرا شود.<ref>«التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.</ref> فقهاء آیه «وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً؛ و هر که وارد آن شود، در امان است»<ref>سوره آلعمران، آیه۹۷.</ref> را به عنوان دلیل بر این مطلب ذکر کردهاند.<ref>«التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.</ref> در اینکه [[حرم پیامبر(ص)]] و [[اهلبیت]] مانند مکه هستند، اختلاف وجود دارد.<ref>«التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.</ref> در غیر از این موارد، قانون مدونی برای بستنشینی یا مفاهیم مشابه آن، وجود ندارد، اما در گذر زمان و علتهای مختلفی از جمله اعتقادات مذهبی، باورهای عمومی، فشارهای داخلی و خارجی، بستنشینی و حفظ حرمت آن به تدریج در میان مردم به صورت عرف در آمد، چنانکه شکستن بست عملی غیر عادی، غیر اخلاقی و حتی غیر قانونی تلقی شد.<ref>متین، «بست»، | براساس فتوای فقهاء اگر شخص مجرمی که [[حد]] یا [[تعزیر]] بر او واجب شده، به [[مکه]] پناه ببرد، در آنجا به او نمیتوان متعرض شد؛ بلکه باید جلوی رسیدن غذا و آب به او را گرفت تا از آنجا خارج شود و سپس حکم بر او اجرا شود.<ref>«التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.</ref> فقهاء آیه «وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً؛ و هر که وارد آن شود، در امان است»<ref>سوره آلعمران، آیه۹۷.</ref> را به عنوان دلیل بر این مطلب ذکر کردهاند.<ref>«التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.</ref> در اینکه [[حرم پیامبر(ص)]] و [[اهلبیت]] مانند مکه هستند، اختلاف وجود دارد.<ref>«التجاء» موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱۶، ص۳۱۷.</ref> در غیر از این موارد، قانون مدونی برای بستنشینی یا مفاهیم مشابه آن، وجود ندارد، اما در گذر زمان و علتهای مختلفی از جمله اعتقادات مذهبی، باورهای عمومی، فشارهای داخلی و خارجی، بستنشینی و حفظ حرمت آن به تدریج در میان مردم به صورت عرف در آمد، چنانکه شکستن بست عملی غیر عادی، غیر اخلاقی و حتی غیر قانونی تلقی شد.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۷.</ref> | ||
رسیدگی به خواسته بستنشین در دورههای مختلف، متفاوت بود. در برخی دورهها بستنشین اگر [[ظلم|ظالم]] بود، در حکمش تسهیل میشد تا از بست خارج شود و اگر مظلوم بود به خواستهاش رسیدگی میشد.<ref>تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۴.</ref> اما در برخی مواقع، بستنشینی مانع اجرای [[عدالت]] شمرده میشد؛ زیرا فرد خاطی با انجام عملی غیر قانونی برای فرار از مجازات از بستنشینی استفاده میکرد که این در تضعیف عدالت تاثیرگذار بود.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۵.</ref> | رسیدگی به خواسته بستنشین در دورههای مختلف، متفاوت بود. در برخی دورهها بستنشین اگر [[ظلم|ظالم]] بود، در حکمش تسهیل میشد تا از بست خارج شود و اگر مظلوم بود به خواستهاش رسیدگی میشد.<ref>تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۴.</ref> اما در برخی مواقع، بستنشینی مانع اجرای [[عدالت]] شمرده میشد؛ زیرا فرد خاطی با انجام عملی غیر قانونی برای فرار از مجازات از بستنشینی استفاده میکرد که این در تضعیف عدالت تاثیرگذار بود.<ref>خوش افتخار، «بست و بستنشینی در دوره قاجار»، ص۳۵.</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
* [[سید جمال الدین اسدآبادی]] در ۱۳۰۸ق در [[حرم حضرت عبدالعظیم]] بست نشست<ref>قرائتی، «نقش اماکن مذهبی در گفتمانهای اجتماعی و سیاسی دوره قاجار؛ بررسی موردی تهران»، ص۱۸۳.</ref> و در طول هفت ماهی که در آنجا بود جلساتی برگزار میکرد و علیه حکومت قاجار سخنرانی میکرد.<ref>فرهنگی، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، ج۳، ص۳۹۸.</ref> در نهایت به دستور ناصرالدین شاه، او را با تحقیر فراوان از بستنشینی خارج کرده در بازار گرداندند و سپس تبعید کردند.<ref>امین، «نظام قضایی ایران از آغاز قاجار تا انقلاب مشروطیت»، ص۶۵.</ref> | * [[سید جمال الدین اسدآبادی]] در ۱۳۰۸ق در [[حرم حضرت عبدالعظیم]] بست نشست<ref>قرائتی، «نقش اماکن مذهبی در گفتمانهای اجتماعی و سیاسی دوره قاجار؛ بررسی موردی تهران»، ص۱۸۳.</ref> و در طول هفت ماهی که در آنجا بود جلساتی برگزار میکرد و علیه حکومت قاجار سخنرانی میکرد.<ref>فرهنگی، «بست و بستنشینی (تاریخچه)»، ج۳، ص۳۹۸.</ref> در نهایت به دستور ناصرالدین شاه، او را با تحقیر فراوان از بستنشینی خارج کرده در بازار گرداندند و سپس تبعید کردند.<ref>امین، «نظام قضایی ایران از آغاز قاجار تا انقلاب مشروطیت»، ص۶۵.</ref> | ||
* بزرگترین و مهمترین بستنشینی در تاریخ ایران را در [[مشروطیت|دوره نهضت مشروطیت]] و درخواست عدالتخانه در زمان [[مظفرالدین شاه]] دانستهاند.<ref>متین، «بست»، | * بزرگترین و مهمترین بستنشینی در تاریخ ایران را در [[مشروطیت|دوره نهضت مشروطیت]] و درخواست عدالتخانه در زمان [[مظفرالدین شاه]] دانستهاند.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۷.</ref> در [[تیر]] ۱۲۸۴ش تعدادی از علمای تهران به همراه بسیاری از مردم که جمعیت چند هزار نفری را تشکیل میدادند، به [[قم]] رفته و در [[حرم حضرت معصومه]] بست نشستند تا شاه را به تاسیس عدالتخانه مجاب کنند.<ref>[http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C__a-36631.aspx زندی، «مهاجرت کبری».]</ref> پس از هجرت علماء به قم، بسیاری از مردم تهران به سفارت انگلستان در تهران پناهنده شدند تا هم در مقابل حکومت امنیت داشته باشند و هم حکومت خواستههای آنان را بپذیرد<ref>تهرانی، «بستنشینی در سفارت انگلیس»، ص۶۶.</ref> در مورد تعداد بستنشینان در سفارت انگلیس آمار متفاوتی وجود دارد که برخی آنان را تا بیست هزار نفر برشمردهاند.<ref>[http://pajoohe.ir/%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C__a-36631.aspx زندی، «مهاجرت کبری».]</ref> | ||
* [[شیخ فضلالله نوری]] هم در جریان دعوای مشروعهخواهان و مشروطهخواهان مدتی را در اعتراض به آنچه انحراف مشروطهخواهان خوانده میشد در [[حرم حضرت عبدالعظیم]] تحصن کرد و در جریان این بستنشینی نقطه نظرات خود را در نوشتههایی که به لوایح شیخ فضل الله معروف شد، منتشر کرد.<ref>[https://www.isna.ir/news/96082414875/%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%86 «بستنشینان»]</ref> | * [[شیخ فضلالله نوری]] هم در جریان دعوای مشروعهخواهان و مشروطهخواهان مدتی را در اعتراض به آنچه انحراف مشروطهخواهان خوانده میشد در [[حرم حضرت عبدالعظیم]] تحصن کرد و در جریان این بستنشینی نقطه نظرات خود را در نوشتههایی که به لوایح شیخ فضل الله معروف شد، منتشر کرد.<ref>[https://www.isna.ir/news/96082414875/%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%86 «بستنشینان»]</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
* در [[صفر]] ۱۳۲۶ق بسیاری از نظامیان خراسان در [[حرم امام رضا(ع)]] به جهت یکسال حقوق عقب افتاده خود دست به بستنشینی زدند.<ref>آذری خاکستر، «روایتی از بست و بستنشینی در حرم مطهر رضوی»، ص۸.</ref> | * در [[صفر]] ۱۳۲۶ق بسیاری از نظامیان خراسان در [[حرم امام رضا(ع)]] به جهت یکسال حقوق عقب افتاده خود دست به بستنشینی زدند.<ref>آذری خاکستر، «روایتی از بست و بستنشینی در حرم مطهر رضوی»، ص۸.</ref> | ||
* در ۱۳۱۴ش تحصن و بستنشینی جمعی از مردم به رهبری [[شیخ تقی بهلول]] در [[مسجد گوهرشاد]] انجام پذیرفت.<ref>متین، «بست»، | * در ۱۳۱۴ش تحصن و بستنشینی جمعی از مردم به رهبری [[شیخ تقی بهلول]] در [[مسجد گوهرشاد]] انجام پذیرفت.<ref>متین، «بست»، ج۱۲، ص۱۰۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |