پرش به محتوا

فاطمه دختر امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۷: خط ۱۷:
هنگامی که کاروان اسیران کربلا به مدینه رسید. فاطمه دختر علی به خواهرش زینب گفت: این مرد شامی<small>(نعمان بن بشیر)</small> در همراهی ما نیک رفتار بود، می‌خواهی چیزی به او بدهیم؟ زینب گفت: «به خدا چیزی نداریم به او بدهیم مگر زیورهایمان.» سپس آن دو دستبند و ساق بند خویش را نزد نعمان فرستادند و از او عذرخواهی کردند. اما نعمان آنها را نپذیرفت و گفت:
هنگامی که کاروان اسیران کربلا به مدینه رسید. فاطمه دختر علی به خواهرش زینب گفت: این مرد شامی<small>(نعمان بن بشیر)</small> در همراهی ما نیک رفتار بود، می‌خواهی چیزی به او بدهیم؟ زینب گفت: «به خدا چیزی نداریم به او بدهیم مگر زیورهایمان.» سپس آن دو دستبند و ساق بند خویش را نزد نعمان فرستادند و از او عذرخواهی کردند. اما نعمان آنها را نپذیرفت و گفت:
::«اگر آنچه کردم برای دنیا بود، زیورهایتان و کمتر از آن نیز مرا خشنود می‌کرد ولی به خدا این کار را جز برای خدا و نزدیکی شما با پیمبر خدای نکردم.»<ref>طبری، تاریخ، ص۴۶۲-۴۶۳؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۸۸.</ref>
::«اگر آنچه کردم برای دنیا بود، زیورهایتان و کمتر از آن نیز مرا خشنود می‌کرد ولی به خدا این کار را جز برای خدا و نزدیکی شما با پیمبر خدای نکردم.»<ref>طبری، تاریخ، ص۴۶۲-۴۶۳؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۸۸.</ref>
محلاتی در [[ریاحین الشریعه]] از عدم شهرت وی در کتب رجالی [[شیعه]] اظهار تعجب کرده است.<ref> محلاتی، ریاحین الشریعه، ج۳، ص۳۰۸.</ref>
[[ذبیح الله محلاتی|محلاتی]] در [[ریاحین الشریعه]] از عدم شهرت وی در کتب رجالی [[شیعه]] اظهار تعجب کرده است.<ref> محلاتی، ریاحین الشریعه، ج۳، ص۳۰۸.</ref>


== پانویس==
== پانویس==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۱۸۵

ویرایش