پرش به محتوا

احادیث بنی الاسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (ویکی سازی)
جز (تمیزکاری)
خط ۲۲: خط ۲۲:
این روایات از راویانی همچون [[ابوحمزه ثمالی|ابوحَمْزَه ثُمالی]]، [[فضیل بن یسار|فُضَیْل بن یَسار]]، [[زراره بن اعین|زُرَاره بن اَعْیَن]]، [[مفضل بن عمر|مُفَضَّل بن عُمَر]] و [[عبدالله بن عمر|عبدالله بن عُمَر]] نقل شده است و بسیاری از آنها از دیدگاه علمای شیعه و اهل سنت [[حدیث صحیح|صحیح]] هستند.
این روایات از راویانی همچون [[ابوحمزه ثمالی|ابوحَمْزَه ثُمالی]]، [[فضیل بن یسار|فُضَیْل بن یَسار]]، [[زراره بن اعین|زُرَاره بن اَعْیَن]]، [[مفضل بن عمر|مُفَضَّل بن عُمَر]] و [[عبدالله بن عمر|عبدالله بن عُمَر]] نقل شده است و بسیاری از آنها از دیدگاه علمای شیعه و اهل سنت [[حدیث صحیح|صحیح]] هستند.
==متن حدیث==
==متن حدیث==
حدیث‌های پایه‌های پنج‌گانه [[اسلام]] در منابع روایی [[شیعه]] با اختلاف از [[پیامبر اسلام(ص)|پیامبر اسلام(ص)‌]] و [[امامان شیعه(ع)]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸-۲۴، باب دَعائِم الاسلام؛‌ حرعاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج‏۱، ص۱۳-۲۹، باب۱.</ref> و در منابع [[اهل سنت]] از پیامبر(ص)<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۴۵.</ref> نقل شده است.
حدیث‌های پایه‌های پنج‌گانه [[اسلام]] در منابع روایی با اختلاف از [[پیامبر اسلام(ص)|پیامبر اسلام(ص)‌]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۴۵.</ref> و [[امامان شیعه(ع)]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸-۲۴، باب دَعائِم الاسلام؛‌ حرعاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج‏۱، ص۱۳-۲۹، باب۱.</ref> نقل شده است.
*[[امام باقر(ع)]]: «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلى‏ خَمْسٍ‏: عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ‏ وَ الْوِلَایَةِ؛ [[اسلام]] بر پنج چیز استوار و بنا شده است: [[نماز]]، [[زکات]]، [[حج]]، [[روزه]] و [[ولایت]]».<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸، ح۳،۱و۵ و ص۲۱، ح۸؛ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۸، ح۲۱؛ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۲۴.</ref> در روایتی ولایت رکن اول ذکر شده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۱، ح۷.</ref>
*[[امام باقر(ع)]]: «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلى‏ خَمْسٍ‏: عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ‏ وَ الْوِلَایَةِ؛ [[اسلام]] بر پنج چیز استوار و بنا شده است: [[نماز]]، [[زکات]]، [[حج]]، [[روزه]] و [[ولایت]]».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸، ح۳،۱و۵ و ص۲۱، ح۸؛ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۸، ح۲۱؛ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۲۴.</ref> در روایتی ولایت رکن اول ذکر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۱، ح۷.</ref>
*امام باقر(ع):‌ «... بَنَى الْإِسْلَامَ عَلَى خَمْسٍ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءِ الزَّکاةِ وَ حِجِّ الْبَیتِ وَ صِیامِ شَهْرِ رَمَضَان‏...؛‌ خداوند اسلام را بر پنج چیز بنا کرد: گواهی به اینکه خدایی جز [[الله]] نیست و اینکه محمد(ص) بنده و رسول اوست و برپایی نماز، پرداخت زکات، حج و روزه ماه رمضان.»<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۱، ح۱.</ref> این روایت به این صورت در منابع اهل سنت از پیامبر(ص)‌ نقل شده است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۱، ح۸ و ج۶، ص۲۶؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۴۵؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۵.</ref>
*«... بَنَى الْإِسْلَامَ عَلَى خَمْسٍ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءِ الزَّکاةِ وَ حِجِّ الْبَیتِ وَ صِیامِ شَهْرِ رَمَضَان‏...؛‌ خداوند اسلام را بر پنج چیز بنا کرد: گواهی به اینکه خدایی جز [[الله]] نیست و اینکه محمد(ص) بنده و رسول اوست و برپایی نماز، پرداخت زکات، حج و روزه ماه رمضان.». این روایت در منابع اهل سنت از پیامبر(ص)<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۱، ح۸ و ج۶، ص۲۶؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۴۵؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۵.</ref>و در منابع شیعی از امام باقر(ع)<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۱، ح۱.</ref> نقل شده است.
*[[عیسى بن سری|عیسى بن سَرِی]] گوید: به [[امام صادق(ع)]] عرض كردم: ارکان اسلام را برای من بیان کن که چون به آنها چنگ زنم، کردارم پاک و بی‌‏عیب باشد و چيزهای دیگری را که نمی‌دانم، زیانم نرساند، امام فرمود: «شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ حَقٌّ فِی الْأَمْوَالِ مِنَ الزَّکاةِ وَ الْوَلَایةُ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا وَلَایةُ آلِ مُحَمَّدٍ ص‏؛‌ گواهى دادن به [[توحید|یگانگى خدا]] و اینكه [[محمد(ص)]] رسول خداست و اقرار نمودن به آنچه از جانب خدا آورده و اینكه حقی به عنوان زکات در اموالست و ولایتى که [[خدا|خدای عزوجل]] به آن امر فرموده و آن ولایت [[آل محمد(ع)]] است.»<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹-۲۱، ح۶و۹؛ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۱۸، ح۴۱.</ref>  
*امام صادق(ع) در پاسخ [[عیسى بن سری|عیسى بن سَرِی]] که از ارکان اسلام پرسیده بود، فرمود: «شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ حَقٌّ فِی الْأَمْوَالِ مِنَ الزَّکاةِ وَ الْوَلَایةُ الَّتِی أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا وَلَایةُ آلِ مُحَمَّدٍ ص‏؛‌ گواهى دادن به [[توحید|یگانگى خدا]] و اینكه [[محمد(ص)]] رسول خداست و اقرار نمودن به آنچه از جانب خدا آورده و اینكه حقی به عنوان زکات در اموالست و ولایتى که [[خدا|خدای عزوجل]] به آن امر فرموده و آن ولایت [[آل محمد(ع)]] است.»<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹-۲۱، ح۶و۹؛ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۱۸، ح۴۱.</ref>  
*[[امام صادق(ع)]]: «أَثَافِیُّ الْإِسْلَامِ ثَلَاثَةٌ الصَّلَاةُ وَ الزَّکَاةُ وَ الْوَلَایَةُ لَاتَصِحُّ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِلَّا بِصَاحِبَتَیْهَا؛ پایه‌های اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت. هیچ یک از اینها بدون همراهی دوتای دیگر صحیح نیست».<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸، ح۴.</ref>
*[[امام صادق(ع)]]: «أَثَافِیُّ الْإِسْلَامِ ثَلَاثَةٌ الصَّلَاةُ وَ الزَّکَاةُ وَ الْوَلَایَةُ لَاتَصِحُّ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِلَّا بِصَاحِبَتَیْهَا؛ پایه‌های اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت. هیچ یک از اینها بدون همراهی دوتای دیگر صحیح نیست».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸، ح۴.</ref>


===تأکید بر ولایت===
===تأکید بر ولایت===
{{همچنین|ولایت}}
{{همچنین|ولایت}}
در بعضی از روایات بنی الاسلام، افزوده‌هایی در تأکید بر ولایت آمده است؛‌ از جمله: «...وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوِلَایَةِ، فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکُوا هذِهِ يَعْنِي الْوَلَايَةَ؛ آنگونه که به ولایت ندا شده(تاکید شده)، به چیزی ندا داده نشده است. اما مردم به چهار رکن اخذ کردند؛ ولی این، یعنی ولایت را رها کردند»،<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸، ح۱و۳.</ref> «...قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ. فَقَالَ: الْوَلَایَةُ أَفْضَلُ...؛ [[زراره]] گوید گفتم کدامیک از ارکان پنج‌گانه افضل و برتر است؛ فرمود: ولایت»<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸، ح۵.</ref> «وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ مَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ یَوْمَ الْغَدِیر»<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۱، ح۸.</ref>
در بعضی از روایات شیعی بنی الاسلام، افزوده‌هایی در تأکید بر ولایت آمده است؛‌ از جمله: «...وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوِلَایَةِ، فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکُوا هذِهِ يَعْنِي الْوَلَايَةَ؛ آنگونه که به ولایت ندا شده، به چیزی ندا داده نشده است. اما مردم به چهار رکن اخذ کردند؛ ولی این، یعنی ولایت را رها کردند»،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸، ح۱و۳.</ref> «...قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ. فَقَالَ: الْوَلَایَةُ أَفْضَلُ...؛ [[زراره]] گوید گفتم کدامیک از ارکان پنج‌گانه افضل و برتر است؛ فرمود: ولایت»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸، ح۵.</ref> «وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ مَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ یَوْمَ الْغَدِیر»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۱، ح۸.</ref>
در روایتی از [[امام صادق(ع)]] به [[ولایت]] [[امام علی(ع)]] و [[ائمه(ع)]] تصریح شده و «وَلَایَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ(ع)» آمده است.<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۶۸، ح۱۴.</ref>
در روایتی از [[امام صادق(ع)]] به [[ولایت]] [[امام علی(ع)]] و [[ائمه(ع)]] تصریح شده و «وَلَایَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ(ع)» آمده است.<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۶۸، ح۱۴.</ref>


==معنا و مراد حدیث==
==معنا و مراد حدیث==
براساس برخی [[روایت|روایات]]، ارکان و پایه‌های اسلام، آن چیزهایی است که کوتاهی در شناخت و عمل به آنها روا نیست و باعث تباهی دین و پذیرفته نشدن اعمال می‌شود. در مقابل شناخت آنها و عمل به آنها موجب قبولی اعمال و شایسته بودن دین می‌گردد.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹و۲۰، ح۶.</ref> از این رو گفته شده در این روایات، اسلام به ساختمان و خانه تشبیه شده است. گویا اسلام یک بنا و ساختمان معنوی است که دارای پنج ستون است و همانطور که بنای محسوس و مادی در صورت استواری ستون‌هایش، استوار و در صورت خرابی آنها، ویران می‌شود، بنای اسلام نیز با استواری ستون‌هایش برپا و با خرابی آنها ویران خواهد شد. پس هر کس به ارکان پنچ‌گانه اسلام عمل کند، اسلام او کامل است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۱؛ نووی، شرح متن الاربعین النوویة فی الاحادیث الصحیحة النبویة، ۱۴۰۴ق، ص۲۵.</ref>
براساس برخی [[روایت|روایات]]، ارکان و پایه‌های اسلام، آن چیزهایی است که کوتاهی در شناخت و عمل به آنها روا نیست و باعث تباهی دین و پذیرفته نشدن اعمال می‌شود. در مقابل شناخت آنها و عمل به آنها موجب قبولی اعمال و شایسته بودن دین می‌گردد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹و۲۰، ح۶.</ref> از این رو گفته شده در این روایات، اسلام به ساختمان و خانه تشبیه شده است. گویا اسلام یک بنا و ساختمان معنوی است که دارای پنج ستون است و همانطور که بنای محسوس و مادی در صورت استواری ستون‌هایش، استوار و در صورت خرابی آنها، ویران می‌شود، بنای اسلام نیز با استواری ستون‌هایش برپا و با خرابی آنها ویران خواهد شد. پس هر کس به ارکان پنچ‌گانه اسلام عمل کند، اسلام او کامل است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۱؛ نووی، شرح متن الاربعین النوویة فی الاحادیث الصحیحة النبویة، ۱۴۰۴ق، ص۲۵.</ref>


ارکان پنج‌گانه‌ای که در روایات نام برده شده است، ارکان اصلی ساختمان اسلام هستند<ref>مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۵۷؛ نووی، شرح متن الاربعین النوویة فی الاحادیث الصحیحة النبویة، ۱۴۰۴ق، ص۲۶.</ref> و سایر [[واجبات]] و [[مستحبات]] مکمل آنها به شمار می‌روند.<ref>نووی، شرح متن الاربعین النوویة فی الاحادیث الصحیحة النبویة، ۱۴۰۴ق، ص۲۶.</ref>
ارکان پنج‌گانه‌ای که در روایات نام برده شده است، ارکان اصلی ساختمان اسلام هستند<ref>مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۵۷؛ نووی، شرح متن الاربعین النوویة فی الاحادیث الصحیحة النبویة، ۱۴۰۴ق، ص۲۶.</ref> و سایر [[واجبات]] و [[مستحبات]] مکمل آنها به شمار می‌روند.<ref>نووی، شرح متن الاربعین النوویة فی الاحادیث الصحیحة النبویة، ۱۴۰۴ق، ص۲۶.</ref>
خط ۴۰: خط ۴۰:
از نظر [[علامه مجلسی]] احتمال دارد [[ولایت]] شامل [[شهادتین]] نیز باشد یا عدم ذکر شهادتین در برخی روایات به جهت وضوح آنها بوده است.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۷، ص۱۰۰.</ref> وی در توجیه ذکر ولایت که از امور اعتقادی است، با چهار رکن دیگر که از [[فروع دین|فروعات]] و [[عبادات]] هستند، سه توجیه بیان کرده است: الف: به جهت همراهی با [[اهل سنت]] این‌طور بیان شده است؛ ب: مراد از ولایت، محبت و پیروی است؛ ج: مراد از چهار رکن دیگر، اعتقاد به آنهاست که در این صورت از  [[اصول دین]] و [[ضروری مذهب|ضروریات مذهب]] خواهند بود.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۷، ص۱۰۰.</ref>
از نظر [[علامه مجلسی]] احتمال دارد [[ولایت]] شامل [[شهادتین]] نیز باشد یا عدم ذکر شهادتین در برخی روایات به جهت وضوح آنها بوده است.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۷، ص۱۰۰.</ref> وی در توجیه ذکر ولایت که از امور اعتقادی است، با چهار رکن دیگر که از [[فروع دین|فروعات]] و [[عبادات]] هستند، سه توجیه بیان کرده است: الف: به جهت همراهی با [[اهل سنت]] این‌طور بیان شده است؛ ب: مراد از ولایت، محبت و پیروی است؛ ج: مراد از چهار رکن دیگر، اعتقاد به آنهاست که در این صورت از  [[اصول دین]] و [[ضروری مذهب|ضروریات مذهب]] خواهند بود.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۷، ص۱۰۰.</ref>


در برخی از روایات ترتیب ارکان پنج‌گانه به لحاظ اهمیت این گونه بیان شده است: [[ولایت]] برترین رکن است؛‌ چون ولایت کلید سایر ارکان است. پس از ولایت، [[نماز]] برتر از بقیه است؛‌ زیرا عمود دین است. سپس [[زکات]] به جهت همراه بودن نماز در [[آیات قرآن]] و نیز به سبب اینکه [[گناه|گناهان]] را از بین می‌برد،‌ برتر از دو رکن دیگر است. [[حج]] و [[روزه]] در مرتبه‌های بعدی قرار دارند. <ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸ و۱۹، ح۵؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۵۹-۶۱.</ref>
در برخی از روایات ترتیب ارکان پنج‌گانه به لحاظ اهمیت این گونه بیان شده است: [[ولایت]] برترین رکن است؛‌ چون ولایت کلید سایر ارکان است. پس از ولایت، [[نماز]] برتر از بقیه است؛‌ زیرا عمود دین است. سپس [[زکات]] به جهت همراه بودن نماز در [[آیات قرآن]] و نیز به سبب اینکه [[گناه|گناهان]] را از بین می‌برد،‌ برتر از دو رکن دیگر است. [[حج]] و [[روزه]] در مرتبه‌های بعدی قرار دارند. <ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸ و۱۹، ح۵؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۵۹-۶۱.</ref>
==راویان و اعتبار حدیث==
==راویان و اعتبار حدیث==
روایات بنی الاسلام از راویانی چون [[ابوحمزه ثمالی|ابوحَمْزه ثُمالی]]،<ref>صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۸، ح۲۱؛ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۲۴.</ref> [[فضیل بن یسار|فُضَیْل بن یَسار]] ،<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸، ح۳.</ref> [[زراره بن اعین|زُرَاره بن اَعْیَن]]،<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸،‌ح۵.</ref> و [[عبدالله بن عجلان|عَبْدالله بن عَجْلَان]]‏ از [[امام باقر(ع)]]<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۱،‌ح۷.</ref> و [[عیسی بن سری|عِیسَى بن السَّرِی]]،‏<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹،‌ح۶، ص۱۹و۲۱، ح۶و۹.</ref> و [[مفضل بن عمر|مُفَضَّل بن عُمَر]] از [[امام صادق(ع)]]<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۶۸.</ref> و [[عبدالله بن عمر|عبدالله بن عُمَر]] از [[پیامبر(ص)]]<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۱، ح۸ و ج۶، ص۲۶؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۴۵.</ref> نقل شده است.
روایات بنی الاسلام از راویانی چون [[ابوحمزه ثمالی|ابوحَمْزه ثُمالی]]،<ref>صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۷۸، ح۲۱؛ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۲۴.</ref> [[فضیل بن یسار|فُضَیْل بن یَسار]] ،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸، ح۳.</ref> [[زراره بن اعین|زُرَاره بن اَعْیَن]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸،‌ح۵.</ref> و [[عبدالله بن عجلان|عَبْدالله بن عَجْلَان]]‏ از [[امام باقر(ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۱،‌ح۷.</ref> و [[عیسی بن سری|عِیسَى بن السَّرِی]]،‏<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹،‌ح۶، ص۱۹و۲۱، ح۶و۹.</ref> و [[مفضل بن عمر|مُفَضَّل بن عُمَر]] از [[امام صادق(ع)]]<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۶۸.</ref> و [[عبدالله بن عمر|عبدالله بن عُمَر]] از [[پیامبر(ص)]]<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۱، ح۸ و ج۶، ص۲۶؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۴۵.</ref> نقل شده است.


===اعتبار حدیث===
===اعتبار حدیث===