۱۷٬۰۷۶
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''علوم غَریبه''' دانشهای سری، شگفتانگیز و دور از دسترس عموم است که در مقابل علوم متعارف قرار دارد. موضوع این علوم نیروهای غیرعادی و | '''علوم غَریبه''' دانشهای سری، شگفتانگیز و دور از دسترس عموم است که در مقابل علوم متعارف قرار دارد. موضوع این علوم نیروهای غیرعادی و اسرارآمیز است که تصور میشود آگاهی و کنترل آن، به انسان توانایی کارهای فوق عادت را میدهد. در [[قرآن]] درباره برخی از علوم غریبه مانند [[سِحر]]، [[آیه|آیاتی]] با لحن نکوهش یا [[عذاب]] آمده است. بیشتر [[فقیه|فقها]] کیفر ساحر را قتل دانسته، البته تعدادی از فقیهان فراگیری علوم غریبه را به شرط نداشتن فساد یا نداشتن ارتباط با سحر، جایز دانستهاند. | ||
در تاریخ اسلامی، علوم غریبه دارای محدوده و اجزاء متغیر بوده است. علوم غریبه ابتدا شامل سِحر، پیشگویی با ستارهها(احکام نجوم یا تَنجیم)، [[چشمزخم|چشمزدن]] و شعبدهبازی بوده، سپس پنج علم یونانی کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا و ریمیا به آنها اضافه شد. در بعضی منابع شیعی، علوم دیگری مانند [[جفر و جامعه|جَفر]]، رمل، خواص [[اسماءوصفات|اسماءالله]]، اعداد و حروف از علوم غریبه به شمار آمدهاند. | در تاریخ اسلامی، علوم غریبه دارای محدوده و اجزاء متغیر بوده است. علوم غریبه ابتدا شامل سِحر، پیشگویی با ستارهها(احکام نجوم یا تَنجیم)، [[چشمزخم|چشمزدن]] و شعبدهبازی بوده، سپس پنج علم یونانی کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا و ریمیا به آنها اضافه شد. در بعضی منابع شیعی، علوم دیگری مانند [[جفر و جامعه|جَفر]]، رمل، خواص [[اسماءوصفات|اسماءالله]]، اعداد و حروف از علوم غریبه به شمار آمدهاند. | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==تعریف== | ==تعریف== | ||
علوم غریبه به دانشهای سری،<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> پنهان،<ref>فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۴۶۴.</ref> دور از دسترس عموم<ref>سجادی، مدخل علوم غریبه، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۳۸۶.</ref> و شگفتانگیز<ref>نصر، علم در اسلام، ۱۳۵۹ش، ص۲۰۱.</ref> معنا شده است. اصطلاح علوم غریبه در مقابل علوم متعارف استفاده میشود.<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> شیخ بهایی در تقسیم علوم، برای علوم غریبه عنوان خَفیّه (نهانی) را در مقابل علوم جَلیّه (آشکار) | علوم غریبه به دانشهای سری،<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> پنهان،<ref>فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۴۶۴.</ref> دور از دسترس عموم<ref>سجادی، مدخل علوم غریبه، ۱۳۹۰ش، ج۱۱، ص۳۸۶.</ref> و شگفتانگیز<ref>نصر، علم در اسلام، ۱۳۵۹ش، ص۲۰۱.</ref> معنا شده است. اصطلاح علوم غریبه در مقابل علوم متعارف استفاده میشود.<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> [[شیخ بهایی]] در تقسیم علوم، برای علوم غریبه عنوان خَفیّه (نهانی) را در مقابل علوم جَلیّه (آشکار) به کار برده است.<ref>بهایی، کشکول، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۵۴.</ref> از دلایل پنهان بودن این علوم این بوده که از سوءاستفاده یا زیانهای آن پیشگیری شود.<ref>نصر، علم در اسلام، ۱۳۵۹ش، ص۲۰۱.</ref> | ||
ابن خلدون علوم غریبه را مهارتهایی میداند که انسان را به اثرگذاری بر عناصر توانا میسازد.<ref>ابن خلدون، مقدمه، ۱۳۹۱ق، ص۶۵۵.</ref> نیشابوری در کتاب غرایب القرآن، علوم غریبه را علوم رازآلود معرفی میکند که به انسان توانایی آگاهی از اسرار و امور پنهان و نیز انجام کارهای غیرعادی میدهد.<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> برخی موضوع این علوم را نیروهای فوق طبیعی و اسرارآمیز نوشتهاند.<ref>ماهانی، «خاقانی و علوم غریبه»، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۷-۱۱۳.</ref> | ابن خلدون علوم غریبه را مهارتهایی میداند که انسان را به اثرگذاری بر عناصر توانا میسازد.<ref>ابن خلدون، مقدمه، ۱۳۹۱ق، ص۶۵۵.</ref> نیشابوری در کتاب غرایب القرآن، علوم غریبه را علوم رازآلود معرفی میکند که به انسان توانایی آگاهی از اسرار و امور پنهان و نیز انجام کارهای غیرعادی میدهد.<ref>نیشابوری، غرایب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> برخی موضوع این علوم را نیروهای فوق طبیعی و اسرارآمیز نوشتهاند.<ref>ماهانی، «خاقانی و علوم غریبه»، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۷-۱۱۳.</ref> | ||
==دیدگاه اسلامی== | ==دیدگاه اسلامی== | ||
در [[قرآن | در [[قرآن]] در مورد [[سحر|سِحر]]، [[کهانت|کِهانت]] (خبر از آینده با تسخیر جن یا روح)،<ref>انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۳</ref> [[تفأل|طیره]](فالِ بد زدن)، چشمزدن و چند شاخه دیگر علوم غریبه آیاتی وجود دارد.<ref>خوشزبان، «بررسی جایگاه علوم غریبه در آیات و سور قرآن با استناد بر روایات»، ۱۳۹۷ش، ص۱۰۲-۸۱.</ref> قرآن، [[حضرت سلیمان]] را دارای قدرت علوم غریبه معرفی کرده است. او [[جن]]، [[شیاطین]]، باد و حیوانات را تسخیر کرده بود. (آیه۱۰۱ [[سوره بقره|بقره]]؛ ۳۶،۳۷و۳۸ [[سوره ص|ص]]؛ ۸۱و۸۲ [[سوره انبیاء|انبیاء]]؛آیات۳۸و۳۹ [[سوره نمل|نمل]]) این باعث شد که شیاطین سحر را بین مردم بابِل ([[عراق عرب]]) رواج دهند. آنان از تعالیم دو فرشته [[هاروت و ماروت]] نیز سوءاستفاده کردند.(آیه۱۰۲ بقره) وزیر او [[آصف بن برخیا]] نیز از علم خود برای آوردن عرش [[بلقیس]] استفاده کرد(آیه۴۰ [[سوره نمل|نمل]]). در داستان دعوت [[حضرت موسی]] از [[فرعون]]، او نیز در مقابل موسی از ساحران استفاده کرد.(آیات ۱۲۳-۱۰۸ [[سوره اعراف|اعراف]]؛ ۷۳-۵۷ [[سوره طه|طه]]) همچنین بعضی [[مفسران]] معتقدند [[قارون]] برای ثروتمند شدن از کیمیا،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۷۹.</ref> استفاده کرد. دشمنان [[پیامبران]]، آنان را به سحر یا جنزدگی متهم میکردند. (آیه۵۲ [[سوره ذاریات|ذاریات]]) در زمان ظهور [[پیامبر اسلام]]، کهانت قطع شد و جنها نتوانستند اخبار آینده را از آسمان بدزدند(آیات۹و۱۰ [[سوره جن|جن]]). در آیات ۵۱و۵۲ [[سوره قلم]] نیز از تلاش برخی [[مشرکان]] برای آسیب زدن به پیامبر از طریق چشم زدن خبر داده شده است. | ||
در بین علوم غریبه، [[روایت|روایتهای]] بسیاری درباره نکوهش و حرمت سِحر بیان شده است.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۴۸؛ طوسی، تهذیب، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۱۴۸.</ref> بیشتر فقها آموزش و یادگیری سحر را حرام،<ref>برای نمونه:نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۵؛ ابن ادریس، سرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۵۳۳و۵۳۴؛ حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ص۳۸۸</ref> و کیفر ساحر را قتل دانستهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ ج۴۱، ص۴۴۳؛ خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۲و۲۹۳.</ref> البته چند فقیه نیز معتقدند یادگیری سحر برای ابطال آن بخصوص کاربرد آن علیه سحر مدعی [[نبوت]] جایز است.<ref>برای نمونه:شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۳۹۸ق، ج، ص۲۷۲و۲۷۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۸؛ انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۸.</ref> | در بین علوم غریبه، [[روایت|روایتهای]] بسیاری درباره نکوهش و حرمت سِحر بیان شده است.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۱۴۸؛ طوسی، تهذیب، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۱۴۸.</ref> بیشتر فقها آموزش و یادگیری سحر را حرام،<ref>برای نمونه:نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۵؛ ابن ادریس، سرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۵۳۳و۵۳۴؛ حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ص۳۸۸</ref> و کیفر ساحر را قتل دانستهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ ج۴۱، ص۴۴۳؛ خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۹۲و۲۹۳.</ref> البته چند فقیه نیز معتقدند یادگیری سحر برای ابطال آن بخصوص کاربرد آن علیه سحر مدعی [[نبوت]] جایز است.<ref>برای نمونه:شهید ثانی، شرح لمعه، ۱۳۹۸ق، ج، ص۲۷۲و۲۷۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۷۸؛ انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۸.</ref> |
ویرایش