پرش به محتوا

ممکن الوجود: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۲
جز
جز (←‏مفهوم‌شناسی: افزایش)
خط ۴: خط ۴:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
ممکن الوجود، موجودی است که با توجه به ذاتش، وجود یا عدمش(هستی یا نیستی‌اش) نه ضرورت دارد و نه محال است؛<ref>ابن سینا، الشفاء (الهیات)، ۱۴۰۴ق، ص۳۷؛ ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۸۴؛ مطهری، شرح منظومه، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۲۴۹.</ref> اگر مجموع علت‌ها و شرایطش وجود داشته باشند، موجود می‌شود و اگر آنها وجود نداشته باشند هرچند یکی از آن علل یا شرایط، به وجود نمی‌آید.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۲۲۵.</ref> بنابراین ممکن الوجود به لحاظ سِرِشتش(ذاتش) نه به موجود شدن گرایش دارد و نه به نیستی.<ref>علاء بصری، شرح المصطلاحات الکلامیه، ۱۴۱۵ق، ص۳۴۸-۳۴۹.</ref> به گفته [[محمدتقی مصباح یزدی]]، از فیلسوفان معاصر [[شیعه]]، ممکن الوجود موجودی است که خودبخود وجود ندارد و وجود یافتنش وابسته به موجود دیگری است.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۵۸</ref> [[عبدالله جوادی آملی]] ممکن الوجود را موجودی که هستی یا نیستی برای ذاتش ضروری و واجب نیست، تعریف کرده و برآن است هر واقعیت خارجی که ذات و ذاتیاتش با [[علم حصولی]] ادراک شود و به [[وجود ذهنی]] موجود شود، ممکن الوجود است.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳ و ۱۴۴.</ref> [[ملا هادی سبزواری]]،‌ [[عرفان|عارف]] و فیلسوف [[شیعه|شیعی]] قرن سیزدهم قمری، و [[مرتضی مطهری]] ممکن الوجود را [[بدیهی]] و بی‌نیاز از تعریف دانسته‌اند.<ref>مطهری، شرح منظومه، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۲۳۲-۲۳۴؛ مطهری، توحید، انتشارات صدرا، ص۱۸۲، سبزواری، ملاهادی، منظومه، ج۲، ص۵۹.</ref>{{یادداشت| مفهومه من أعرف الأشياء/و كنهه في غاية الخفاء}}
ممکن الوجود، موجودی است که با توجه به ذاتش، وجود یا عدمش(هستی یا نیستی‌اش) نه ضرورت دارد و نه محال است؛<ref>ابن سینا، الشفاء (الهیات)، ۱۴۰۴ق، ص۳۷؛ ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۸۴؛ مطهری، شرح منظومه، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۲۴۹.</ref> اگر مجموع علت‌ها و شرایطش وجود داشته باشند، موجود می‌شود و اگر آنها وجود نداشته باشند هرچند یکی از آن علل یا شرایط، به وجود نمی‌آید.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۲۲۵.</ref> بنابراین ممکن الوجود به لحاظ سِرِشتش(ذاتش) نه به موجود شدن گرایش دارد و نه به نیستی.<ref>علاء بصری، شرح المصطلاحات الکلامیه، ۱۴۱۵ق، ص۳۴۸-۳۴۹.</ref> به گفته [[محمدتقی مصباح یزدی]]، از فیلسوفان معاصر [[شیعه]]، ممکن الوجود موجودی است که خودبخود وجود ندارد و وجود یافتنش وابسته به موجود دیگری است.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۵۸</ref> [[عبدالله جوادی آملی]] ممکن الوجود را موجودی که هستی یا نیستی برای ذاتش ضروری و واجب نیست، تعریف کرده و برآن است هر واقعیت خارجی که ذات و ذاتیاتش با [[علم حصولی]] ادراک شود و به [[وجود ذهنی]] موجود شود، ممکن الوجود است.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳ و ۱۴۴.</ref> [[ملا هادی سبزواری]]،‌ [[عرفان|عارف]] و فیلسوف [[شیعه|شیعی]] قرن سیزدهم قمری، و [[مرتضی مطهری]] ممکن الوجود را [[بدیهی]] و بی‌نیاز از تعریف دانسته‌اند.<ref>مطهری، شرح منظومه، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۲۳۲-۲۳۴؛ مطهری، توحید، انتشارات صدرا، ص۱۸۲، سبزواری، ملاهادی، منظومه، ۱۳۶۹-۱۳۷۹ش، ج۲، ص۵۹.</ref>{{یادداشت| مفهومه من أعرف الأشياء/و كنهه في غاية الخفاء}}
دلیل ضروری نبودن هستی برای ممکن الوجودها، به وجود آمدن و از بین رفتن آنهاست؛ زیرا اگر هستی برای آنها ضروری بود، هرگز نیستی در آنها راه نمی‌یافت و در مقابل، اگر نیستی برای آنها ضروری بود(یعنی ممتنع الوجود بودند)،‌ آنها هرگز به وجود نمی‌آمدند.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۰.</ref>
دلیل ضروری نبودن هستی برای ممکن الوجودها، به وجود آمدن و از بین رفتن آنهاست؛ زیرا اگر هستی برای آنها ضروری بود، هرگز نیستی در آنها راه نمی‌یافت و در مقابل، اگر نیستی برای آنها ضروری بود(یعنی ممتنع الوجود بودند)،‌ آنها هرگز به وجود نمی‌آمدند.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۰.</ref>
۱۸٬۴۲۳

ویرایش