کاربر ناشناس
حدیث قاروره: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جز (←اصل حدیث) |
imported>Jalalyaghmoori جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
در منابع [[اهل سنت]] نیز این روایت نقل شده است، به نقل از برخی منابع اهل سنت، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] میگوید: روزی [[پیامبر (ص)]] هنگام ظهر خوابید؛ ناگهان بیدار شد در حالی که ناراحت و پریشان بود و در دستش ظرفی از خون بود، وقتی علت را جویا شدم فرمود: این خون [[امام حسین (ع)|حسین]] است.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص:۳۹۶؛ أسدالغابة، ج۱، ص:۵۰۰؛ الإصابة، ج۲، ص:۷۱</ref> | در منابع [[اهل سنت]] نیز این روایت نقل شده است، به نقل از برخی منابع اهل سنت، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] میگوید: روزی [[پیامبر (ص)]] هنگام ظهر خوابید؛ ناگهان بیدار شد در حالی که ناراحت و پریشان بود و در دستش ظرفی از خون بود، وقتی علت را جویا شدم فرمود: این خون [[امام حسین (ع)|حسین]] است.<ref>الاستیعاب، ج۱، ص:۳۹۶؛ أسدالغابة، ج۱، ص:۵۰۰؛ الإصابة، ج۲، ص:۷۱</ref> | ||
برخی نیز از قول ام سلمه نقل کرده اند که امام حسین(ع) بر پیامبر(ص) وارد شد. من در این هنگام کنار درب وردی بودم، ناگاه در دست پیامبر(ص) شیئی دیدم که میبوسد در حالی که امام حسین(ع) بر روی زانوی پیامبر(ص) در خواب بود، پرسیدم این چیست که میبوسی واشک میریزی؟ پیامبر(ص) فرمود: [[جبرئیل]] خاکی آورد که در آن خاک فرزندم به دست امتم به [[شهادت]] میرسد.<ref>إمتاع الأسماع، ج۱۲، ص:۲۳۸؛ الطبقات الكبری، خامسة۱، ص:۴۲۷</ref> سپس آن خاک را به دست من داد و فرمود: ای ام سلمه اگر دیدی این خاک به خون تبدیل شد بدان که فرزندم به شهادت رسیده است. ام سلمه آن را در ظرفی«قاروره» قرار داد و هر روز به آن نگاه میکرد. ام سلمه میگوید: در روزی | برخی نیز از قول ام سلمه نقل کرده اند که امام حسین(ع) بر پیامبر(ص) وارد شد. من در این هنگام کنار درب وردی بودم، ناگاه در دست پیامبر(ص) شیئی دیدم که میبوسد در حالی که امام حسین(ع) بر روی زانوی پیامبر(ص) در خواب بود، پرسیدم این چیست که میبوسی واشک میریزی؟ پیامبر(ص) فرمود: [[جبرئیل]] خاکی آورد که در آن خاک فرزندم به دست امتم به [[شهادت]] میرسد.<ref>إمتاع الأسماع، ج۱۲، ص:۲۳۸؛ الطبقات الكبری، خامسة۱، ص:۴۲۷</ref> سپس آن خاک را به دست من داد و فرمود: ای ام سلمه اگر دیدی این خاک به خون تبدیل شد بدان که فرزندم به شهادت رسیده است. ام سلمه آن را در ظرفی«قاروره» قرار داد و هر روز به آن نگاه میکرد. ام سلمه میگوید: در روزی اندوهبار، آن خاک به خون تبدیل شد.<ref>إمتاع الأسماع، ج۱۲، ص:۲۳۸</ref> دراین حدیث حتی پیامبر(ص) به نام سرزمین [[کربلا]] نیز اشاره میکند.<ref>إمتاع الأسماع، ج۱۴، ص:۱۴۶</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |