Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۳۱۴
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
}} | }} | ||
{{درباره ۲|واقعه اعتراض مردم مشهد به قانون تغییرلباس دوره پهلوی در مسجد گوهرشاد|آشنایی با تاریخچه و بنای مسجد، مدخلِ|مسجد گوهرشاد|}} | {{درباره ۲|واقعه اعتراض مردم مشهد به قانون تغییرلباس دوره پهلوی در مسجد گوهرشاد|آشنایی با تاریخچه و بنای مسجد، مدخلِ|مسجد گوهرشاد|}} | ||
'''واقعه مسجد گوهرشاد''' تجمع مردم [[مشهد]] در [[مسجد گوهرشاد]] در اعتراض به قانون تغییر لباس که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد. این تجمع در تیر [[سال ۱۳۱۴ هجری شمسی|سال ۱۳۱۴ش]] و در زمان حکومت پهلوی اول رخ داده است. علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن کلاه شاپو و سیاستهای تغییر لباس، و حصر [[آیت الله سید حسین قمی]] بود. در این تجمع [[محمدتقی بهلول]] سخنرانی کرد و در این حین بین مردم و نیروهای دولتی درگیری رخ داد. این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته و تعدادی هم زخمی شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر و تبعید شدند و به دستور [[رضا پهلوی|رضا شاه]] برخی از رؤسای ادارات مشهد تغییر کردند. | '''واقعه مسجد گوهرشاد''' تجمع مردم [[مشهد]] در [[مسجد گوهرشاد]] در اعتراض به قانون تغییر لباس که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد. این تجمع در تیر [[سال ۱۳۱۴ هجری شمسی|سال ۱۳۱۴ش]] و در زمان حکومت پهلوی اول رخ داده است. علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن کلاه شاپو و سیاستهای تغییر لباس، و حصر [[سید حسین طباطبایی قمی|آیت الله سید حسین قمی]] بود. در این تجمع [[محمدتقی بهلول]] سخنرانی کرد و در این حین بین مردم و نیروهای دولتی درگیری رخ داد. این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته و تعدادی هم زخمی شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر و تبعید شدند و به دستور [[رضا پهلوی|رضا شاه]] برخی از رؤسای ادارات مشهد تغییر کردند. | ||
==سیاست تغییر لباس== | ==سیاست تغییر لباس== | ||
[[پرونده:رضا خان پهلوی.jpg|بندانگشتی|رضا خان پهلوی]] | [[پرونده:رضا خان پهلوی.jpg|بندانگشتی|رضا خان پهلوی]] | ||
یکی از سیاستهای فرهنگی [[رضاخان]] تغییر لباس بود که بعد از تثبیت قدرت او به مرور و در طول چند سال دنبال شد. قانون اتحاد شکل لباس اتباع ایرانی در داخلۀ مملکت به تاریخ [[۱۰ دی]] | یکی از سیاستهای فرهنگی [[رضاخان]] تغییر لباس بود که بعد از تثبیت قدرت او به مرور و در طول چند سال دنبال شد. قانون اتحاد شکل لباس اتباع ایرانی در داخلۀ مملکت به تاریخ [[۱۰ دی]] ۱۳۰۷ش در مجلس شورای ملّی وقت تصویب شد. براساس این مصوبه، به جز برخی از روحانیان، کلیه اتباع ذکور [[ایران]] در داخلۀ مملکت مکلّف بودند که ملبّس به لباس متحدالشکل شوند.<ref>تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، صص ۱۱ ۱۰.</ref> | ||
در | در ۱۳ فروردین ۱۳۱۴ش جشنی با حضور علیاصغر حکمت وزیر معارف در [[شیراز]] برپا گردید. در بخشی از این جشن عدهای از دختران بر روی صحنه رفته، ناگهان، نقاب از چهره برگرفتند و با آهنگ ارکستر به [[رقص]] و پایکوبی پرداختند. عدهای از مردم شیراز به اعتراض مجلس را ترک کردند و روز بعد تعدادی از مردم در [[مسجد وکیل (شیراز)|مسجد وکیل]] گرد هم آمده و سید حسامالدین فالی از علما و فقهای شیراز، برای آنها سخنرانی کرد و در اعتراض به آن، اعمال جشن را تقبیح و محکوم کرد. پس از این ماجرا فالی دستگیر و زندانی شد.<ref>مکی، تاریخ بیست ساله ایران، ۱۳۶۲ش، ص۲۵۲. </ref> | ||
===دستور تغییر کلاه پهلوی به کلاه شاپو=== | ===دستور تغییر کلاه پهلوی به کلاه شاپو=== | ||
دستور تغییر لباس و تبدیل «کلاه پهلوی» به «کلاه بینالمللی» موسوم به «شاپو» به فتحالله پاکروان، استاندار | دستور تغییر لباس و تبدیل «کلاه پهلوی» به «کلاه بینالمللی» موسوم به «شاپو» به فتحالله پاکروان، استاندار خراسان ابلاغ گردید. او نیز بدون کمترین تاملی، دستور رضاخان را به اجرا گذاشت و در این زمینه، دستورات اکیدی به شهربانی خراسان و دیگر ادارات و عوامل تابعه صادر کرد. محمدعلی شوشتری، خفیهنویس (گزارش نویس مخفیانه حکومت)عصر رضاشاه که در این موقع در [[مشهد]] ماموریت داشته در این باره مینویسد: «اجرای حکم در [[مشهد]] تا حدی مشکل بود؛ زیرا عوامل مخفیه و متدینین و مجاورین به جنب و جوش افتاده، عنوان «من تشبه بقوم فهو منهم» را پیش گرفته سِرّا و عَلنا بنای اعتراض را گذاردند.»<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۳۹.</ref> | ||
===واکنش علما=== | ===واکنش علما=== | ||
[[پرونده:آیت الله سید حسین قمی.jpg|بندانگشتی|[[آیتالله سید حسین قمی]] در کنار جمعی از شاگردانش]] | [[پرونده:آیت الله سید حسین قمی.jpg|بندانگشتی|[[سید حسین طباطبایی قمی|آیتالله سید حسین قمی]] در کنار جمعی از شاگردانش]] | ||
علمای مشهد، جلساتی برای بحث و گفتوگو در مورد این بخشنامه برپا کردند. در یکی از این جلسات که در منزل [[سید یونس اردبیلی]] تشکیل شده بود، پیشنهاد شد که | علمای مشهد، جلساتی برای بحث و گفتوگو در مورد این بخشنامه برپا کردند. در یکی از این جلسات که در منزل [[سید یونس اردبیلی]] تشکیل شده بود، پیشنهاد شد که آیت الله سید حسین قمی به تهران برود و با رضاخان در مورد توقف اجرای بخشنامه یادشده و تغییرلباس مذاکره کند. وی در هشتم یا نهم تیرماه به تهران آمد؛ و پس از ورود به باغ سراج الملک، باغ توسط نیروهای دولتی به محاصره درآمد و تحت کنترل مامورین قرار گرفته و ممنوع الملاقات شد.<ref>مکی، تاریخ بیست ساله ایران، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۲۵۳.</ref> | ||
روحانیون مشهد در اطلاعیههایی از مردم خواستند که با اعتراض به سیاست مذهبی و اجتماعی رضاخان و محدودیتی که برای آیت الله قمی بهوجود آورده، دست به اعتصاب و تحصن بزنند و در [[مسجد گوهرشاد]] گرد هم آیند. خود نیز تصمیم گرفتند در آن مسجد به مردم بپیوندند و هر روز، یکی از آنها در خصوص اوضاع جاری کشور برای مردم سخنرانی کند.<ref>حمید بصیرتمنش، سیاست مذهبی حکومت رضاشاه، ۱۳۷۶ش، ص۴۵۹.</ref> | روحانیون مشهد در اطلاعیههایی از مردم خواستند که با اعتراض به سیاست مذهبی و اجتماعی رضاخان و محدودیتی که برای آیت الله قمی بهوجود آورده، دست به اعتصاب و تحصن بزنند و در [[مسجد گوهرشاد]] گرد هم آیند. خود نیز تصمیم گرفتند در آن مسجد به مردم بپیوندند و هر روز، یکی از آنها در خصوص اوضاع جاری کشور برای مردم سخنرانی کند.<ref>حمید بصیرتمنش، سیاست مذهبی حکومت رضاشاه، ۱۳۷۶ش، ص۴۵۹.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
===ورود شیخ بهلول به مشهد=== | ===ورود شیخ بهلول به مشهد=== | ||
[[پرونده:شیخ محمدتقی بهلول.jpg|بندانگشتی|[[محمدتقی بهلول]] از شخصیتهایی بود که در واقعه [[مسجد گوهرشاد]] در آگاهسازی مردم نقش مهمی ایفا کرد.]] | [[پرونده:شیخ محمدتقی بهلول.jpg|بندانگشتی|[[محمدتقی بهلول]] از شخصیتهایی بود که در واقعه [[مسجد گوهرشاد]] در آگاهسازی مردم نقش مهمی ایفا کرد.]] | ||
[[محمدتقی بهلول]]، که تحت تعقیب بود و از شهری به شهر دیگر میرفت، از گرفتاری آیتالله قمی، مطلع شده و در | [[محمدتقی بهلول]]، که تحت تعقیب بود و از شهری به شهر دیگر میرفت، از گرفتاری آیتالله قمی، مطلع شده و در چهارشنبه ۱۸ تیر به مشهد رسید و به [[حرم امام رضا(ع)|حرم رضوی]] رفت؛ ولی مامورین انتظامی ساعاتی پس از ورودش به حرم او را دستگیر نموده و در یکی از اتاقهای صحن کهنه بازداشت کردند. ساعاتی پس از بازداشت شیخ محمدتقی بهلول، مردم به تدریج از این امر آگاه شده، و در مقابل محل توقیف او تجمع کرده و او را آزاد کردند.<ref>موسوی مطلق، اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم، ۱۳۷۹ش، ص۵۷.</ref> | ||
شیخ محمدتقی بهلول میگوید: «من قصد ایجاد وحشت در هیات حاکمه را داشتم و این برنامهای بود که در تهران و سایر شهرها اجرا کرده بودم و در موارد مختلف دولت مجبور به | شیخ محمدتقی بهلول میگوید: «من قصد ایجاد وحشت در هیات حاکمه را داشتم و این برنامهای بود که در تهران و سایر شهرها اجرا کرده بودم و در موارد مختلف دولت مجبور به عقبنشینی شده بود.» او همچنین خاطرنشان میکند: «در مشهد هم میخواستم که چنین بشود؛ ولی نشد، وقتی این منظره پیش آمد و رییس شهربانی و پلیسها را زدند، من گیج شده بودم و نمیدانستم چه باید بکنم... در تمام محوطه مسجد و صحنها صدای مرگ بر شاه و لعنت بر شاه و مرده باد شاه و زنده باد اسلام، لعنت بر بهایی و لعنت بر دشمن علما، بلند بود.» وی در ادامه میگوید که با این اتفاقات، دیگر کوتاه آمدن معنا نداشت و ممکن هم نبود؛ از اینرو، در یک سخنرانی به مردم گفتم: «کاری که نباید میشد، شد و ما نباید نرمی نشان دهیم، باید پایمردی کرده و مقاومت کنیم تا حاج آقا حسین قمی را از زندان آزاد کرده و احکام [[اسلام]] را جاری کنیم.<ref>موسوی مطلق، اعجوبه عصر بهلول قرن چهاردهم، ۱۳۷۹ش، ص۵۹-۵۷.</ref> | ||
==کشتار محدود اولیه== | ==کشتار محدود اولیه== | ||
به دنبال دریافت دستور رضاخان، زمان [[اذان]] صبح [[جمعه]]، نظامیان به تدریج بر مواضع حساس اطراف حرم مسلط شدند. در این مرحله، نظامیان در صدد کشتار مردم نبودند؛ بلکه سعی میکردند که جلوی ورود مردم خارج از حرم را به داخل حرم و مسجد گوهرشاد بگیرند. نظامیان به افراد متحصن در داخل مسجد گوهرشاد اعلام کردند که متفرق شوید و عرایض خود را تسلیم استاندار کنید تا رسیدگی شود. شیخ بهلول در پاسخ به مأموری که این سخن را گفته بود، گفت: «ما جمع نشدهایم برای اینکه به حرف استاندار متفرق شویم. زود از اینجا برو که نمیخواهیم به تو صدمه برسد.» آن مرد رفت، بین سربازها و کسانی که میخواستند از اطراف به صحن و حرم و مسجد بیایند، درگیری به وجود آمد.<ref> خاطرات سیاسی بهلول، ۱۳۶۹ش، ص۶۵-۷۲.</ref> و عدهای کشته و زخمی شدند و سلاحهایی نیز از سربازان به دست مردم افتاد. به گفته محمدتقی بهلول در | به دنبال دریافت دستور رضاخان، زمان [[اذان]] صبح [[جمعه]]، نظامیان به تدریج بر مواضع حساس اطراف حرم مسلط شدند. در این مرحله، نظامیان در صدد کشتار مردم نبودند؛ بلکه سعی میکردند که جلوی ورود مردم خارج از حرم را به داخل حرم و مسجد گوهرشاد بگیرند. نظامیان به افراد متحصن در داخل مسجد گوهرشاد اعلام کردند که متفرق شوید و عرایض خود را تسلیم استاندار کنید تا رسیدگی شود. شیخ بهلول در پاسخ به مأموری که این سخن را گفته بود، گفت: «ما جمع نشدهایم برای اینکه به حرف استاندار متفرق شویم. زود از اینجا برو که نمیخواهیم به تو صدمه برسد.» آن مرد رفت، بین سربازها و کسانی که میخواستند از اطراف به صحن و حرم و مسجد بیایند، درگیری به وجود آمد.<ref> خاطرات سیاسی بهلول، ۱۳۶۹ش، ص۶۵-۷۲.</ref> و عدهای کشته و زخمی شدند و سلاحهایی نیز از سربازان به دست مردم افتاد. به گفته محمدتقی بهلول در جمعه ۲۲ نفر کشته و عدهای نیز زخمی شدند.<ref>محمدتقی بهلول، ۱۳۶۹ش، ص۶۵-۷۲.</ref> | ||
==افزایش جمعیت تجمع کنندگان== | ==افزایش جمعیت تجمع کنندگان== | ||
[[پرونده:فتح الله پاکروان.jpg|بندانگشتی|سرلشگر فتح الله پاکروان نوه دختری [[امیرکبیر]] و پدر سرلشکر حسن پاکروان (رئیس ساواک از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۳ش) عامل اصلی سرکوب خونین مردم معترض در مسجد گوهرشاد بود.<ref>[http://dowran.ir/show.php?id=62826940 بازکاوی نقش پاکروان در فاجعه مسجد گوهرشاد]، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران.</ref>]] | [[پرونده:فتح الله پاکروان.jpg|بندانگشتی|سرلشگر فتح الله پاکروان نوه دختری [[امیرکبیر]] و پدر سرلشکر حسن پاکروان (رئیس ساواک از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۳ش) عامل اصلی سرکوب خونین مردم معترض در مسجد گوهرشاد بود.<ref>[http://dowran.ir/show.php?id=62826940 بازکاوی نقش پاکروان در فاجعه مسجد گوهرشاد]، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران.</ref>]] | ||
بر اساس گزارشهای محمدعلی شوشتری «دوایر مسئول از ترس مرکز و شاه قوای فکری را از دست داده و خود را باخته بودند و در گزارشها به قدری مبالغه میکردند و موضوع را بزرگ میدانستند که بالطبع شاه بیاندازه نگران میشد، به طوری که در آن دو روز اغلب، شخصا تلگراف حضوری مینمود و اوامر صادر میکرد.»<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۶۱-۶۳.</ref> بر اساس گزارش نظمیه مشهد، تعداد مردم گردآمده در مسجد گوهرشاد هر لحظه در حال افزایش بود و [[شنبه]] کسبه را وادار به تعطیلی مغازههایشان کردند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۱۹.</ref> | بر اساس گزارشهای محمدعلی شوشتری «دوایر مسئول از ترس مرکز و شاه قوای فکری را از دست داده و خود را باخته بودند و در گزارشها به قدری مبالغه میکردند و موضوع را بزرگ میدانستند که بالطبع شاه بیاندازه نگران میشد، به طوری که در آن دو روز اغلب، شخصا تلگراف حضوری مینمود و اوامر صادر میکرد.»<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۶۱-۶۳.</ref> بر اساس گزارش نظمیه مشهد، تعداد مردم گردآمده در مسجد گوهرشاد هر لحظه در حال افزایش بود و [[شنبه]] کسبه را وادار به تعطیلی مغازههایشان کردند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده وقایع مسجد گوهرشاد، شماره بازیابی ۴۲۲، ص۱۹.</ref> [[شنبه]]، عدهای نیز از روستاهای اطراف به مردم متحصن پیوستند و مسجد گوهرشاد و صحنها مملو از جمعیت شد و سخنرانان در موضوعات مختلف به ویژه در مورد آیت الله قمی، تغییر لباس و رفع حجاب برای مردم صحبت میکردند. از سوی دیگر نیز قشون شرق به فرماندهی سرلشکر ایرج مطبوعی، شهربانی و آگاهی نیروهای خود را برای سرکوب مردم هماهنگ میکردند. شوشتری به نقل از اسدی و پاکروان میگوید: «اعلیحضرت فرموده بود: اگر بیش از این مسامحه کنید و تعلل ورزید، نه کلاه بر سر شما و نه تاج بر سر من باقی خواهند گذارد، امر میکنم و فرمان میدهم امشب [نیمه شب شنبه] باید غائله بدون خونریزی خاتمه یابد. هر قدر قشون لازم است، باید آنها را محاصره کرده، محرکین را دستگیر، مردم متفرقه را آزاد سازید.»<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۶۶.</ref> | ||
[[شنبه]]، عدهای نیز از روستاهای اطراف به مردم متحصن پیوستند و مسجد گوهرشاد و صحنها مملو از جمعیت شد و سخنرانان در موضوعات مختلف به ویژه در مورد آیت الله قمی، تغییر لباس و رفع حجاب برای مردم صحبت میکردند. از سوی دیگر نیز قشون شرق به فرماندهی سرلشکر ایرج مطبوعی، شهربانی و آگاهی نیروهای خود را برای سرکوب مردم هماهنگ میکردند. شوشتری به نقل از اسدی و پاکروان میگوید: «اعلیحضرت فرموده بود: اگر بیش از این مسامحه کنید و تعلل ورزید، نه کلاه بر سر شما و نه تاج بر سر من باقی خواهند گذارد، امر میکنم و فرمان میدهم امشب [نیمه شب شنبه] باید غائله بدون خونریزی خاتمه یابد. هر قدر قشون لازم است، باید آنها را محاصره کرده، محرکین را دستگیر، مردم متفرقه را آزاد سازید.»<ref>شوشتری، خاطرات سیاسی سید محمدعلی شوشتری، ۱۳۷۹ش، ص۶۶.</ref> | |||
===ترفند تولیت برای خروج علما از تحصن=== | ===ترفند تولیت برای خروج علما از تحصن=== |