پرش به محتوا

شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ اوت ۲۰۱۹
جز
←‏مهدویت: اصلاح تغییرمسیرها
جز (←‏اسماعیلیه: اصلاح تغییرمسیرها)
جز (←‏مهدویت: اصلاح تغییرمسیرها)
خط ۵۶: خط ۵۶:
مهدویت را آموزه‌ای مشترک میان همه مذاهب اسلامی می‌دانند؛<ref>صدر، بحث حول المهدی، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م، ص۱۵؛ حکیمی، خورشید مغرب، ۱۳۸۶ش، ص۹۰.</ref> اما این اندیشه در مذهب شیعه جایگاهی ویژه دارد و در روایات، کتاب‌ها و مقالات بسیاری از آن سخن آمده است.<ref>حکیمی، خورشید مغرب، ۱۳۸۶ش، ص۹۱.</ref>
مهدویت را آموزه‌ای مشترک میان همه مذاهب اسلامی می‌دانند؛<ref>صدر، بحث حول المهدی، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م، ص۱۵؛ حکیمی، خورشید مغرب، ۱۳۸۶ش، ص۹۰.</ref> اما این اندیشه در مذهب شیعه جایگاهی ویژه دارد و در روایات، کتاب‌ها و مقالات بسیاری از آن سخن آمده است.<ref>حکیمی، خورشید مغرب، ۱۳۸۶ش، ص۹۱.</ref>


فرقه‌های شیعه به‌رغم اشتراک‌نظر در اصل وجود [[مهدی موعود|مهدی]]، در جزئیات و مصداق آن اختلاف دارند. [[امامیه|شیعیان دوازده‌امامی]] بر این باورند که [[امام زمان علیه السلام|مهدی]] پسر [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام حسن عسکری]](ع)، امام دوازدهم و همان [[مهدی موعود]] است و در [[غیبت]] به‌سر می‌برد.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۰و۲۳۱.</ref> [[اسماعیلیه]] محمد مکتوم پسر [[اسماعیل پسر امام صادق|اسماعیل]] پسر [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] را مهدی موعود می‌دانند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۲.</ref> زیدیه به‌جهت آنکه قیام را از شرایط امام می‌دانند، به [[انتظار]] و [[غیبت]] اعتقاد ندارند.<ref>سلطانی، تاریخ و  عقاید زیدیه، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۱.</ref> آنها هر امامی را مهدی و مُنجی می‌پندارند.<ref>سلطانی، تاریخ و  عقاید زیدیه، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۴.</ref>
فرقه‌های شیعه به‌رغم اشتراک‌نظر در اصل وجود [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|مهدی]]، در جزئیات و مصداق آن اختلاف دارند. [[امامیه|شیعیان دوازده‌امامی]] بر این باورند که [[امام زمان علیه السلام|مهدی]] پسر [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام حسن عسکری]](ع)، امام دوازدهم و همان [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|مهدی موعود]] است و در [[غیبت]] به‌سر می‌برد.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۰و۲۳۱.</ref> [[اسماعیلیه]] محمد مکتوم پسر [[اسماعیل پسر امام صادق|اسماعیل]] پسر [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] را مهدی موعود می‌دانند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۲.</ref> زیدیه به‌جهت آنکه قیام را از شرایط امام می‌دانند، به [[انتظار فرج|انتظار]] و [[غیبت]] اعتقاد ندارند.<ref>سلطانی، تاریخ و  عقاید زیدیه، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۱.</ref> آنها هر امامی را مهدی و مُنجی می‌پندارند.<ref>سلطانی، تاریخ و  عقاید زیدیه، ۱۳۹۰ش، ص۲۹۴.</ref>


==دیگر دیدگاه‌های کلامی مهم==
==دیگر دیدگاه‌های کلامی مهم==
شیعیان ضمن اشتراک با دیگر مسلمانان در اصول دین یعنی [[توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]]، باورهایی هم دارند که آنها را از همه [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] یا برخی از آنها متمایز می‌کند. آن باورها گذشته از دو مسئله [[امامت]] و [[مهدویت]]، عبارت‌است از:  [[حسن و قبح عقلی|حُسن و قُبح عقلی]]، [[تنزیه صفات|تَنزیه صفات خدا]]، [[امر بین الامرین|اَمرٌ بَینَ الاَمرَین]]، عدم [[عدالت صحابه]]، [[تقیه|تقیّه]]، [[توسل]] و [[شفاعت]].
شیعیان ضمن اشتراک با دیگر مسلمانان در اصول دین یعنی [[توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]]، باورهایی هم دارند که آنها را از همه [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] یا برخی از آنها متمایز می‌کند. آن باورها گذشته از دو مسئله [[امامت]] و [[مهدویت]]، عبارت‌است از:  [[حسن و قبح|حُسن و قُبح عقلی]]، [[تنزیه صفات|تَنزیه صفات خدا]]، [[امر بین الامرین|اَمرٌ بَینَ الاَمرَین]]، عدم [[عدالت صحابه]]، [[تقیه|تقیّه]]، [[توسل]] و [[شفاعت]].


عالمان شیعه مانند [[معتزله]] حُسن و قُبح را عقلی می‌دانند.<ref>ربانی گلپایگانی، درآمدی بر علم کلم، ۱۳۸۷ش، ص۲۹۶؛ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۸۸.</ref> حسن و قبح عقلی به این معنا است که اَعمال با قطع‌نظر از اینکه خدا به خوبی یا بدی آنها حکم کند، به‌لحاظ عقلی به خوب و بد تقسیم می‌شوند.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱.</ref> این سخن برخلاف دیدگاه [[اشاعره]] است که حسن و قبح را شرعی می‌دانند؛<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱.</ref> یعنی می‌گویند خوب و بد وجود واقعی ندارد و اعتباری است. بنابراین هرچه خدا به آن امر کند، خوب و هرچه از آن نهی کند، بد است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱.</ref>
عالمان شیعه مانند [[معتزله]] حُسن و قُبح را عقلی می‌دانند.<ref>ربانی گلپایگانی، درآمدی بر علم کلم، ۱۳۸۷ش، ص۲۹۶؛ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۸۸.</ref> حسن و قبح عقلی به این معنا است که اَعمال با قطع‌نظر از اینکه خدا به خوبی یا بدی آنها حکم کند، به‌لحاظ عقلی به خوب و بد تقسیم می‌شوند.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱.</ref> این سخن برخلاف دیدگاه [[اشاعره]] است که حسن و قبح را شرعی می‌دانند؛<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱.</ref> یعنی می‌گویند خوب و بد وجود واقعی ندارد و اعتباری است. بنابراین هرچه خدا به آن امر کند، خوب و هرچه از آن نهی کند، بد است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۸۲۶

ویرایش