پرش به محتوا

ناصبی: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۱۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
جز
افزایش منبع
جز (تمیزکاری)
جز (افزایش منبع)
خط ۴۴: خط ۴۴:
* [[عثمانیه]]؛ کسانی که به خاطر غلو در محبت عثمان به تنقیص امام علی روی آوردند.<ref>ابن حجر، فتح الباری، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۱۳.</ref> و براین باور بودند که امام علی عثمان را به قتل رسانده یا به این امر کمک کرده است.{{مدرک}}  از این رو از بیعت با او سر باززدند.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۳۰.</ref> ابن حجر نواصب را گروهی معرفی کرده که اعتقاد دارند که امام علی، عثمان را به قتل رسانده یا در قتل او کمک کرده است.<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، دار صادر، ج۸، ص۴۵۸.</ref>
* [[عثمانیه]]؛ کسانی که به خاطر غلو در محبت عثمان به تنقیص امام علی روی آوردند.<ref>ابن حجر، فتح الباری، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۱۳.</ref> و براین باور بودند که امام علی عثمان را به قتل رسانده یا به این امر کمک کرده است.{{مدرک}}  از این رو از بیعت با او سر باززدند.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۳۰.</ref> ابن حجر نواصب را گروهی معرفی کرده که اعتقاد دارند که امام علی، عثمان را به قتل رسانده یا در قتل او کمک کرده است.<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، دار صادر، ج۸، ص۴۵۸.</ref>
* [[خوارج]]؛ گروهی از سپاه امام علی(ع) در جنگ صفین بودند که علی بن ابیطالب را متهم به کفر کردند و علیه او شوریدند. آنان را به سبب دشمنی با امام علی(ع)، نواصب یا ناصبه نیز خوانده‌اند<ref> مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۲-۱۴۲۵ق، ج۴، قسم ۱، ص۴۲۸.</ref>
* [[خوارج]]؛ گروهی از سپاه امام علی(ع) در جنگ صفین بودند که علی بن ابیطالب را متهم به کفر کردند و علیه او شوریدند. آنان را به سبب دشمنی با امام علی(ع)، نواصب یا ناصبه نیز خوانده‌اند<ref> مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۲-۱۴۲۵ق، ج۴، قسم ۱، ص۴۲۸.</ref>
* [[خلفای بنی‌امیه]]؛ خلفای اموی به جز [[عمر بن عبدالعزیز]]، از سال ۴۱ تا ۹۲ق بر منابر حضرت علی را سب می‌کردند.<ref>ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۴۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۰۷.</ref>  
* [[خلفای بنی‌امیه]]؛ خلفای اموی به جز [[عمر بن عبدالعزیز]]، از سال ۴۱ تا ۹۲ق بر منابر حضرت علی را سب می‌کردند.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۵، ص۴۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۰۷.</ref>  
* [[حجاج بن یوسف ثقفی]]؛ حجاج با اهل بیت دشمن بود<ref>نگاه کنید به مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۴۴.</ref> او کسانی را که از امام علی و یاران او، اعلام برائت نمی‌کردند، به قتل می‌رساند.<ref>مغنیه، الشیعه و الحاکمون، ۲۰۰۰م،‌ ص۹۴-۹۶.</ref> او شیعیان را می‌کشت و به کوچک‌ترین ظن و تهمتی بازداشت می‌کرد و اگر به کسی گفته می‌شد زندیق یا کافر، بهتر بود برایش از اینکه وی را شیعه علی معرفی کنند.<ref>ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۴.</ref>
* [[حجاج بن یوسف ثقفی]]؛ حجاج با اهل بیت دشمن بود<ref>نگاه کنید به مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۴۴.</ref> او کسانی را که از امام علی و یاران او، اعلام برائت نمی‌کردند، به قتل می‌رساند.<ref>مغنیه، الشیعه و الحاکمون، ۲۰۰۰م،‌ ص۹۴-۹۶.</ref> او شیعیان را می‌کشت و به کوچک‌ترین ظن و تهمتی بازداشت می‌کرد و اگر به کسی گفته می‌شد زندیق یا کافر، بهتر بود برایش از اینکه وی را شیعه علی معرفی کنند.<ref>ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۴.</ref>
* [[حریز بن عثمان]]؛ حریز امام علی را بر بالای منبر سب می‌کرد.<ref> سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۹۵.</ref> او حدیث [[حدیث منزلت|انت منی بمنزلة هارون من موسی]] را به  «انت منی بمنزلة قارون من موسی»  تحریف می‌کرد.<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، دار صادر، ج۲، ص۲۳۹.</ref> به گفته ابن حبان از رجالیان اهل سنت، حریز هر روز صبح، و هر شب [[علی|علی بن ابی‌طالب]] را ۷۰ بار [[لعن]] می‌کرد.<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، دار صادر، ج۲، ص۲۴۰.</ref>
* [[حریز بن عثمان]]؛ حریز امام علی را بر بالای منبر سب می‌کرد.<ref> سمعانی، الانساب، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۹۵.</ref> او حدیث [[حدیث منزلت|انت منی بمنزلة هارون من موسی]] را به  «انت منی بمنزلة قارون من موسی»  تحریف می‌کرد.<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، دار صادر، ج۲، ص۲۳۹.</ref> به گفته ابن حبان از رجالیان اهل سنت، حریز هر روز صبح، و هر شب [[علی|علی بن ابی‌طالب]] را ۷۰ بار [[لعن]] می‌کرد.<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، دار صادر، ج۲، ص۲۴۰.</ref>
*[[مغیرة بن شعبه]]؛ هنگامی که از سوی معاویه فرماندار کوفه بود، بر منبر می‌رفت و امام علی(ع) و شیعیان او را ناسزا می‌گفت و لعن می‌کرد.<ref> ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۰.</ref>
*[[مغیرة بن شعبه]]؛ هنگامی که از سوی معاویه فرماندار کوفه بود، بر منبر می‌رفت و امام علی(ع) و شیعیان او را ناسزا می‌گفت و لعن می‌کرد.<ref> ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۰.</ref>
* [[ابن تیمیه]]؛ برخی از محققان شیعه بر این باورند که ابن تیمیه ناصبی است. آنان بر مدعای خود به انکار و تضعیف فضایل اهل بیت مانند انکار حدیث رد الشمس<ref>منهاج السنه، ج۸، ص۱۶۵.</ref> و تضعیف حدیث غدیر،<ref>منهاج السنه، ج۷، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref> و نیز تنقیص امام علی و دشمنی با شیعیان توسط ابن تیمیه استناد کرده‌اند.<ref>آل مجدد، نشانه‌های ناصبی‌گری ابن تیمیه، ص۱۷-۲۵.</ref> همچنین به سخنان ابن حجر در شرح حال ابن تیمیه «او را به خاطر سخنانش درباره علی منافق می‌دانند.»<ref>ابن حجر، الدرر الکامنه، ج۱، ص۱۸۱. </ref> و نیز «چه بسا مبالغه ابن تیمیه در اهانت به رافضی، منجر به تنقیص علی می‌شد.<ref> لسان المیزان، ج۶، ص۳۲۰.</ref> استشهاد شده است.
* [[ابن تیمیه]]؛ برخی از محققان شیعه بر این باورند که ابن تیمیه ناصبی است. آنان بر مدعای خود به انکار و تضعیف فضایل اهل بیت مانند انکار حدیث رد الشمس<ref>منهاج السنه، ج۸، ص۱۶۵.</ref> و تضعیف حدیث غدیر،<ref>منهاج السنه، ج۷، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref> و نیز تنقیص امام علی و دشمنی با شیعیان توسط ابن تیمیه استناد کرده‌اند.<ref>آل مجدد، نشانه‌های ناصبی‌گری ابن تیمیه، ص۱۷-۲۵.</ref> همچنین به سخنان ابن حجر در شرح حال ابن تیمیه «او را به خاطر سخنانش درباره علی منافق می‌دانند.»<ref>ابن حجر، الدرر الکامنه، دار الجیل، ج۱، ص۱۵۵. </ref> و نیز «گاهی مبالغه ابن تیمیه در اهانت به رافضی(علامه حلی)، منجر به تنقیص علی می‌شد.<ref> [http://lib.efatwa.ir/47043/8/551 ابن حجر، لسان المیزان، ۲۰۰۲م، ج۸، ص۵۵۱.]</ref> استشهاد شده است.<ref>آل مجدد، نشانه‌های ناصبی‌گری ابن تیمیه، ص۲۵.</ref>
== پیدایش ناصبی‌گری==
== پیدایش ناصبی‌گری==
برخی معتقدند، ناصبی‌گری با [[قتل عثمان]]، نمود پیدا کرد  و در [[حکومت امویان]] رسمیت یافت.<ref>کوثری، بررسی ریشه‌های تاریخی ناصبی‌گری، ص۹۹.</ref> به گزارش منابع تاریخی معاویه بن ابی‌سفیان هنگامی که در سال ۴۱ق مغیرة بن شعبه را به امارت کوفه گماشت به او دستور داد به امام علی ناسزا بگوید و از یاران او بدگویی کند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۴۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک،۱۳۸۷ق، ج۵، ص۲۵۴.</ref> پس از او خلفای بنی امیه تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز بر منابر<ref>زمخشری، ربیع الابرار، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۳۵.</ref> حضرت علی را سب می‌کردند.<ref>ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۴۲.</ref> [[حاکم نیشابوری]]، قرن چهارم قمری را آکنده از نصب بر ضد علی توصف می‌کند و انگیزه خود از نگارش کتاب فضائل فاطمة الزهراء را مقابله با این جریان ذکر می‌کند او در توصیف فضای قرن چهارم می‌نویسد:
برخی معتقدند، ناصبی‌گری با [[قتل عثمان]]، نمود پیدا کرد  و در [[حکومت امویان]] رسمیت یافت.<ref>کوثری، بررسی ریشه‌های تاریخی ناصبی‌گری، ص۹۹.</ref> به گزارش منابع تاریخی معاویه بن ابی‌سفیان هنگامی که در سال ۴۱ق مغیرة بن شعبه را به امارت کوفه گماشت به او دستور داد به امام علی ناسزا بگوید و از یاران او بدگویی کند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۴۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک،۱۳۸۷ق، ج۵، ص۲۵۴.</ref> پس از او خلفای بنی امیه تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز بر منابر<ref>زمخشری، ربیع الابرار، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۳۵.</ref> حضرت علی را سب می‌کردند.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۵، ص۴۲.</ref> [[حاکم نیشابوری]]، قرن چهارم قمری را آکنده از نصب بر ضد علی توصف می‌کند و انگیزه خود از نگارش کتاب فضائل فاطمة الزهراء را مقابله با این جریان ذکر می‌کند او در توصیف فضای قرن چهارم می‌نویسد:
:::زمانه ما را گرفتار رهبرانی کرده که مردم برای تقرب به آنان، به بغض آل رسول توسل می‌جویند و آنان را کوچک می‌شمارند.<ref>حاکم نیشابوری، ۱۴۲۹ق،  فضائل فاطمة الزهراء، ص۳۰.</ref>
:::زمانه ما را گرفتار رهبرانی کرده که مردم برای تقرب به آنان، به بغض آل رسول توسل می‌جویند و آنان را کوچک می‌شمارند.<ref>حاکم نیشابوری، ۱۴۲۹ق،  فضائل فاطمة الزهراء، ص۳۰.</ref>


خط ۶۰: خط ۶۰:


== کتاب‌ها==
== کتاب‌ها==
عالمان و محققان شیعه آثاری درباره نصب نوشته‌اند. به [[ابن ادریس]] و [[فاضل مقداد]] رساله‌هایی در معنای نصب منسوب است.<ref>سجادی، واکاوی مفهوم ناصب و محرومیت او از حقوق مدنی در احادیث فقه و امامیه، ص۶۴.</ref>[[محدث بحرانی]] رساله‌ای با عنوان «الشهاب الثاقب فی بیان معنی النواصب» نوشته است.<ref>بحرانی، الحدائق الناضره، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۴۰۵.</ref> همچنین [[آقا بزرگ تهرانی]] از رساله «مال الناصب و انه لیس کل مخالف ناصباً» [[سید عبدالله جزایری]]<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۹، ص۷۶.</ref> و «اصول الاسلام و الایمان و حکم الناصب و ما یتعلق به» [[وحید بهبهانی]]<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۷۶.</ref> یاد کرده است. در عناوین برخی از ردیه‌هایی که عالمان شیعی در نقد آثار مخالفان نوشته‌اند، از تعبیر نواصب استفاده شده است. مصائب النواصب فی الرد علی النواقض الروافض اثر [[قاضی نورالله شوشتری]]<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۹، ص۷۶.</ref> و [[النقض (کتاب)|بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض]] اثر [[عبدالجلیل قزوینی]]<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۳۰.</ref> از این موارد است.  
عالمان و محققان شیعه آثاری درباره نصب نوشته‌اند. رساله‌هایی به [[ابن ادریس]] و [[فاضل مقداد]] در معنای نصب منسوب است.<ref>سجادی، واکاوی مفهوم ناصب و محرومیت او از حقوق مدنی در احادیث فقه و امامیه، ص۶۴.</ref>[[محدث بحرانی]] رساله‌ای با عنوان «الشهاب الثاقب فی بیان معنی النواصب» نوشته است.<ref>بحرانی، الحدائق الناضره، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۴۰۵.</ref> همچنین [[آقا بزرگ تهرانی]] از رساله «مال الناصب و انه لیس کل مخالف ناصباً» [[سید عبدالله جزایری]]<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۹، ص۷۶.</ref> و «اصول الاسلام و الایمان و حکم الناصب و ما یتعلق به» [[وحید بهبهانی]]<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۷۶.</ref> یاد کرده است. در عناوین برخی از ردیه‌هایی که عالمان شیعی در نقد آثار مخالفان نوشته‌اند، از تعبیر نواصب استفاده شده است. مصائب النواصب فی الرد علی النواقض الروافض اثر [[قاضی نورالله شوشتری]]<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۱۹، ص۷۶.</ref> و [[النقض (کتاب)|بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض]] اثر [[عبدالجلیل قزوینی]]<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۱۳۰.</ref> از این موارد است.  


علامه مجلسی نیز برای اطلاع از منکراتی که در زمان خلفا به وجود آمده به کتاب «مسالب الغواصب فی مثالب النواصب» ارجاع داده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۲، ص۲۶۴. </ref> همچنین کتاب مائة منقبة ابن شاذان که دربردارنده ۱۰۰ حدیث در مناقب ائمه است را کتابخانه حیدریه نجف در یک چاپ با عنوان ایضاح دفائن النواصب، منتشر کرده است.<ref> پاکتچی، ابن شاذان، «دایرة المعارف بزرگ اسلامی» ج۴، ص۱۳۵۹.</ref>
علامه مجلسی نیز برای اطلاع از منکراتی که در زمان خلفا به وجود آمده به کتاب «مسالب الغواصب فی مثالب النواصب» ارجاع داده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۲، ص۲۶۴. </ref> همچنین کتاب مائة منقبة ابن شاذان که دربردارنده ۱۰۰ حدیث در مناقب ائمه است را کتابخانه حیدریه نجف در یک چاپ با عنوان ایضاح دفائن النواصب، منتشر کرده است.<ref> پاکتچی، ابن شاذان، «دایرة المعارف بزرگ اسلامی» ج۴، ص۱۳۵۹.</ref>
خط ۷۳: خط ۷۳:
==منابع==
==منابع==
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
* ابن حجر، احمد بن علی، لسان المیزان، تحقیق: عبدالفتاح ابوغده، دار البشائر الاسلامیه، ۲۰۰۲م.
[ترقيم الكتاب موافق للمطبوع، وهو مقابل، وضمن خدمة التراجم]
* ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
* ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
*  مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
*  مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
خط ۹۶: خط ۹۸:
* [http://lib.eshia.ir/23022/4/1359 پاکتچی، احمد، ابن شاذان، دایرة المعارف بزرگ اسلامی.]
* [http://lib.eshia.ir/23022/4/1359 پاکتچی، احمد، ابن شاذان، دایرة المعارف بزرگ اسلامی.]
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح: سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، ۱۴۱۶ق.
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح: سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، ۱۴۱۶ق.
* [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19421 ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الدرر الکامنه فی اعیان المائة الثامنه، بیروت، دار الجیل.]
* مالکی، انقاذ التاریخ الاسلامی، اردن، مؤسسة الیمامة الحفیه، ۱۴۱۸ق.
* مالکی، انقاذ التاریخ الاسلامی، اردن، مؤسسة الیمامة الحفیه، ۱۴۱۸ق.
* صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
* صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.