امام علی در اشعار فارسی: تفاوت میان نسخهها
←در اشعار محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی)
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Abbasahmadi (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۱: | ||
==در اشعار محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی)== | ==در اشعار محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی)== | ||
در دیوان [[محمدحسین غروی اصفهانی]]، معروف به [[دیوان کمپانی]]، ترجیعبندی در ولادت [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] سروده شده است که چنین است: | |||
{{شعر}}{{ب|گوهری را از صدف آورده طبعم در کنار|یا که از خاک [[نجف]] تابنده درّی آبدار}}{{ب|برد از حد عدم تا قاب قوسین وجود|رفرف طبع مرا یک غمزه زان [[دلدل]] سوار}}{{ب|شاهد بزم ولایت، شاه اقلیم شهود|شمع ایوان هدایت، نیر گیتی مدار}}{{ب|صورت زیبای او یا طلعت «الله نور»|سیرت والای او یا سرّ لم تمسسه نار}}{{ب|خط نیکویش، طراز مصحف کون و مکان|خال دلجویش مدار گردش لیل و نهار}}{{ب|پرتوی از نور رویش، طور سینای کلیم|بنده درگاه کویش، صد سلیمان اقتدار}}{{ب|مشرق صبح ازل، خورشید عشق لم یزل|چرخ تا شام ابد در زیر حکمش برقرار}}{{ب|در برش پیر خرد چون کودکی دانش پژوه|بر درش عقل مجرد همچو پیری خاکسار}}{{ب|شاهباز اوج او ادنی بهنگام عروج|یکه تاز عرصه ایجاد دست کردگار}}{{پایان شعر}}{{وسطچین}}{{|گوش جان بگشا و بشنو از امین کردگار}}{{سخ}}{{|لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار<ref>دیوان کمپانی، صص۳۵-۳۶.</ref>}}{{پایان وسطچین}} | {{شعر}}{{ب|گوهری را از صدف آورده طبعم در کنار|یا که از خاک [[نجف]] تابنده درّی آبدار}}{{ب|برد از حد عدم تا قاب قوسین وجود|رفرف طبع مرا یک غمزه زان [[دلدل]] سوار}}{{ب|شاهد بزم ولایت، شاه اقلیم شهود|شمع ایوان هدایت، نیر گیتی مدار}}{{ب|صورت زیبای او یا طلعت «الله نور»|سیرت والای او یا سرّ لم تمسسه نار}}{{ب|خط نیکویش، طراز مصحف کون و مکان|خال دلجویش مدار گردش لیل و نهار}}{{ب|پرتوی از نور رویش، طور سینای کلیم|بنده درگاه کویش، صد سلیمان اقتدار}}{{ب|مشرق صبح ازل، خورشید عشق لم یزل|چرخ تا شام ابد در زیر حکمش برقرار}}{{ب|در برش پیر خرد چون کودکی دانش پژوه|بر درش عقل مجرد همچو پیری خاکسار}}{{ب|شاهباز اوج او ادنی بهنگام عروج|یکه تاز عرصه ایجاد دست کردگار}}{{پایان شعر}}{{وسطچین}}{{|گوش جان بگشا و بشنو از امین کردگار}}{{سخ}}{{|لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار<ref>دیوان کمپانی، صص۳۵-۳۶.</ref>}}{{پایان وسطچین}} | ||
{{شعر|}}{{ب|باز جان میپرورد ساز پیام آشنا|یا که از طور [[غری]] میآید آواز انا}}{{ب|می دمد صبح ازل از کوی عشق لم یزل|یا فروزان شمع روی شاهد بزم دنی}}{{ب|جلوه شمع طریقت چشمها را خیره کرد|یا سنا برق حقیقت میزند کوس فنا}}{{ب|کعبه را تاج شرف تا اوج او ادنی رسید|یافت چون از مولد میمون او اقصی المنی}}{{ب|قبله اهل یقین شد خطه بیت الحرام|روضه خلد برین شد ساحت خیف و منی}}{{ب|بیت معمور ار شود ویران ازین حسرت رواست|یا بیفتد گنبد دوار من اعلی البنا}}{{ب|از پی تعظیم خم شد گوئیا پشت فلک|فرش را عرش معلی گفت: تبریک و هنا}}{{ب|یا ولید البیت غوغای نصاری در مسیح|گرچه میزیبد تو را لکن تعالی ربنا}}{{ب|«مفتقر» گر میکند با یک زبان مدحتگری|می کند [[روح الامین]] با صد نوا مدح و ثنا}}{{پایان شعر}}{{وسطچین}}{{|گوش جان بگشا و بشنو از امین کردگار}}{{سخ}}{{|لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار<ref>دیوان کمپانی، ص۳۶.</ref>}}{{پایان وسطچین}} | {{شعر|}}{{ب|باز جان میپرورد ساز پیام آشنا|یا که از طور [[غری]] میآید آواز انا}}{{ب|می دمد صبح ازل از کوی عشق لم یزل|یا فروزان شمع روی شاهد بزم دنی}}{{ب|جلوه شمع طریقت چشمها را خیره کرد|یا سنا برق حقیقت میزند کوس فنا}}{{ب|کعبه را تاج شرف تا اوج او ادنی رسید|یافت چون از مولد میمون او اقصی المنی}}{{ب|قبله اهل یقین شد خطه بیت الحرام|روضه خلد برین شد ساحت خیف و منی}}{{ب|بیت معمور ار شود ویران ازین حسرت رواست|یا بیفتد گنبد دوار من اعلی البنا}}{{ب|از پی تعظیم خم شد گوئیا پشت فلک|فرش را عرش معلی گفت: تبریک و هنا}}{{ب|یا ولید البیت غوغای نصاری در مسیح|گرچه میزیبد تو را لکن تعالی ربنا}}{{ب|«مفتقر» گر میکند با یک زبان مدحتگری|می کند [[روح الامین]] با صد نوا مدح و ثنا}}{{پایان شعر}}{{وسطچین}}{{|گوش جان بگشا و بشنو از امین کردگار}}{{سخ}}{{|لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار<ref>دیوان کمپانی، ص۳۶.</ref>}}{{پایان وسطچین}} |