۱۷٬۲۸۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←اتهام وهابیان به شیعیان: تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اردیبهشت]]|روز=[[۲۳]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=Shamsoddin }} | {{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اردیبهشت]]|روز=[[۲۳]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=Shamsoddin }} | ||
{{اعتقادات شیعه}} | {{اعتقادات شیعه}} | ||
'''شرک'''، به معنای شریک قائل شدن برای [[خدا]]، از [[گناهان کبیره]] است. | '''شرک'''، به معنای شریک قائل شدن برای [[خدا]]، از [[گناهان کبیره]] است. شرک در برابر توحید است و عالمان مسلمان همچون توحید آن را به شرک در خالقیت، ربوبیت، عبادت، ذات و صفات خدا تقسیم کردهاند. | ||
قرآن، [[حبط اعمال]]، محرومیت از آمرزش الهی و داخل شدن در بهشت و ورود به جهنم را از پیامدهای | قرآن، [[حبط اعمال]]، محرومیت از آمرزش الهی و داخل شدن در بهشت و ورود به جهنم را از پیامدهای شرک به خدا ذکر کرده است. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==مراتب== | ==مراتب== | ||
شرک در برابر توحید است و همانند آن دارای مراتب و درجاتی است. اقسام آن عبارتند از | شرک در برابر توحید است و همانند آن دارای مراتب و درجاتی است. اقسام آن عبارتند از | ||
* '''شرک در ذات خدا'''؛ این قسم از شرک به دو معنا آمده است؛ یکی اعتقاد به اینکه ذات خدا مرکب از دو یا چند جزء است. دیگر اعتقاد به چند خدای مستقل.<ref> المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكریم، ص۱۰۳- ۱۱۸.</ref> | * '''شرک در ذات خدا'''؛ این قسم از شرک به دو معنا آمده است؛ یکی اعتقاد به اینکه ذات خدا مرکب از دو یا چند جزء است. دیگر اعتقاد به چند خدای مستقل.<ref> المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكریم، ص۱۰۳-۱۱۸.</ref> | ||
* '''شرک در صفات خدا'''؛ اعتقاد به اینکه صفات خدا با ذاتش مغایرند و صفات او وجودی مستقل از ذاتش دارند. یعنی اعتقاد به اینکه هر یک از صفات خدا چیزی است و ذات او چیزی دیگر.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۸.</ref> | * '''شرک در صفات خدا'''؛ اعتقاد به اینکه صفات خدا با ذاتش مغایرند و صفات او وجودی مستقل از ذاتش دارند. یعنی اعتقاد به اینکه هر یک از صفات خدا چیزی است و ذات او چیزی دیگر.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۸.</ref> | ||
* '''شرک در افعال خدا'''؛ در مقابل [[توحید افعالی]] قرار دارد و همانند آن به شاخههای مختلفی مانند شرک در خالقیت، شرک در عبادت، شرک در ربوبیت و شرک در طاعت.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۸.</ref> | * '''شرک در افعال خدا'''؛ در مقابل [[توحید افعالی]] قرار دارد و همانند آن به شاخههای مختلفی مانند شرک در خالقیت، شرک در عبادت، شرک در ربوبیت و شرک در طاعت تقسیم میگردد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۸.</ref> | ||
* '''شرک در خالقیت'''؛ به معنای اعتقاد به وجود دو یا چند خالق مستقل به گونهای که هیچ یک از آنان تحت سیطره | * '''شرک در خالقیت'''؛ به معنای اعتقاد به وجود دو یا چند خالق مستقل به گونهای که هیچ یک از آنان تحت سیطره دیگری نباشد. اعتقاد به دو خالق خیر و شر از نمونههای آن است که بر اساس آن خداوند تنها امور نیک را میآفریند و خالق شر به آفرینش موجودات بد و شر دست میزند.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۹۱؛ طوسی، التبیان، ج۱، ص۲۸۰.</ref> | ||
* '''شرک در ربوبیت'''؛ اعتقاد به اینکه پدیدههای طبیعی مانند باد، باران، رویش گیاهان | * '''شرک در ربوبیت'''؛ اعتقاد به اینکه پدیدههای طبیعی مانند باد، باران، رویش گیاهان خدایی مستقل بودند و به [[ربوبیت]] و تدبیر استقلالی آنها باور داشتند. این باور در میان اقوام و ملل مختلف رواج بسیاری داشته است. | ||
*''' شرک در عبادت'''؛ پرستش، خضوع و خشوع در مقابل کسی یا چیزی غیر از خداوند. | *''' شرک در عبادت'''؛ پرستش، خضوع و خشوع در مقابل کسی یا چیزی غیر از خداوند. | ||
*'''شرک در طاعت'''؛ به این معنا که انسان غیر از خداوند مرجع مستقلی برای قانونگذاری بپذیرد و دستورات او را در راستای مخالفت با احکام الهی لازم الاجرا بداند. | *'''شرک در طاعت'''؛ به این معنا که انسان غیر از خداوند مرجع مستقلی برای قانونگذاری بپذیرد و دستورات او را در راستای مخالفت با احکام الهی لازم الاجرا بداند. | ||
البته شرک را به نظری و عملی نیز تقسیم | البته شرک را به نظری و عملی نیز تقسیم کردهاند شرکی را که مربوط به حوزه اعتقادات و بارو است مانند شرک در ذات و صفات خدا، شرک در ربوبیت و خالقیت، شرک نظری و شرک در عبادت را که بیشتر جنبه عملی دارد را شرک عملی میدانند. | ||
==اهمیت و جایگاه== | ==اهمیت و جایگاه== | ||
آیات متعددی از قرآن به شرک و نهی از آن اختصاص دارد. در برخی از این آیات آمده است که مشرکان برای ادعای شرک خود دلیل و برهانی ندارد{{یادداشت| مثلا: «وَ مَنْ یدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلهاً آخَرَ لابُرْهانَ لَهُ بِهِ» (مؤمنون/ ۱۱۷) | آیات متعددی از قرآن به شرک و نهی از آن اختصاص دارد. در برخی از این آیات آمده است که مشرکان برای ادعای شرک خود دلیل و برهانی ندارد{{یادداشت| مثلا: «وَ مَنْ یدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلهاً آخَرَ لابُرْهانَ لَهُ بِهِ» (مؤمنون/ ۱۱۷) | ||
«و هر كس معبود دیگری را با خدا بخواند، مسلّما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت.»}}.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۳، ص۲۰۹-۲۱۰</ref> | «و هر كس معبود دیگری را با خدا بخواند، مسلّما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت.»}}.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۳، ص۲۰۹-۲۱۰</ref> و برای مدعاهای بتپرستانه خود به حدس و گمان و یا هوای نفس تکیه میکنند.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۳، ص۲۱۱-۲۱۵؛ برای نمونه آیات ۲۳ سوره نجم، ۲۴ انبیاء .</ref> برای نمونه «وَ ما یتَّبِعُ الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ شُرَكاءَ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یخْرُصُون؛ و آنها كه غیر خدا را همتای او میخوانند، از پندار بیاساس پیروی میكنند و آنها فقط دروغ میگویند.» <ref>سوره یونس، آیه۶۶.</ref> | ||
در روایات نیز به اقسام شرک توجه شده است. جضرت علی(ع) شرک را از نظر قرآن بر چهار قسم زبانی، عملی، شرک زنا و شرک ریا دانسته است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۹۰، ص۶۱-۶۲</ref> او برای اثبات شرک زبانی به آیه «لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قَآلُواْ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ؛ آنان كه گفتند: خدا، همان مسیح بن مریم است بطور مسلّم كافر شدند.»<ref>سوره مائده، آیه ۱۷. </ref> و برای اثبات شرک عملی به آیات «وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» <ref>سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref> و «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّـهِ؛ آنان دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند» <ref>سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> و برای اثبات شرک زنا به آیه «وَ شارِكْهُمْ فِی الأَمْوالِ وَالأَوْلادِ؛ و در ثروت و فرزندانشان شركت جوی»<ref>سوره اسراء، آیه ۶۴.</ref> و برای اثبات شرک ریا به آیه «فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لایشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛ «پس هر كه به لقای پروردگارش امید دارد، باید كاری شایسته انجام دهد، و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریک نكند.» <ref>سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> استناد کرده است. | در روایات نیز به اقسام شرک توجه شده است. جضرت علی(ع) شرک را از نظر قرآن بر چهار قسم زبانی، عملی، شرک زنا و شرک ریا دانسته است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ج۹۰، ص۶۱-۶۲</ref> او برای اثبات شرک زبانی به آیه «لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قَآلُواْ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ؛ آنان كه گفتند: خدا، همان مسیح بن مریم است بطور مسلّم كافر شدند.»<ref>سوره مائده، آیه ۱۷. </ref> و برای اثبات شرک عملی به آیات «وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» <ref>سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref> و «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّـهِ؛ آنان دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند» <ref>سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> و برای اثبات شرک زنا به آیه «وَ شارِكْهُمْ فِی الأَمْوالِ وَالأَوْلادِ؛ و در ثروت و فرزندانشان شركت جوی»<ref>سوره اسراء، آیه ۶۴.</ref> و برای اثبات شرک ریا به آیه «فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لایشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛ «پس هر كه به لقای پروردگارش امید دارد، باید كاری شایسته انجام دهد، و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریک نكند.» <ref>سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> استناد کرده است. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==شرک جلی و خفی== | ==شرک جلی و خفی== | ||
{{اصلی|شرک خفی}} | {{اصلی|شرک خفی}} | ||
شرک از جهت پنهان و آشکار بودن، به دو قسم جلی و خفی تقسیم میشود؛ شرک جلی به معنای انجام مناسک عبادی و اعمال خاصی مانند [[رکوع]] و [[سجود]] | شرک از جهت پنهان و آشکار بودن، به دو قسم جلی و خفی تقسیم میشود؛ شرک جلی به معنای انجام مناسک عبادی و اعمال خاصی مانند [[رکوع]] و [[سجود]] و [[قربانی]] برای معبودی غیر از خداوند است. البته همراه با این اعتقاد که آن معبود، شایسته مقام خدایی باشد. اما مراتب خفی و پنهان آن هر گونه دنیاپرستی، جاهپرستی، هواپرستی، [[ریا]] و... را دربرمیگیرد.{{مدرک}} همچنین اعتماد به اسباب و علل طبیعی و اعتقاد به گرهگشایی آنها را، از دیگر مصادیق شرک خفی دانستهاند.<ref>کلام اسلامی، ج۱، ص۱۶۰ و ۱۶۱؛ مجموعه آثار، ج۲، ص۱۲۴.</ref> امام صادق(ع) در تفسیر آیه ۱۰۶ سوره یوسف {{یادداشت|وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُون؛ و بیشتر آنها كه مدعی ایمان به خدا هستند، مشركند»» (سوره یوسف، آیه ۱۰۶.)}} عباراتی همچون اگر فلانی نبود من هلاک میشدم و اگر فلانی نبود به فلان گرفتاری دچار میشدم. را شرک در قلمرو حکومت خدا دانسته است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۵، ص۱۴۸.</ref> پیامبر اکرم شرک را از راه رفتن مورچه بر سنگ صاف در شب تاریک مخفیتر دانسته است.<ref>وسائل الشیعة، قم، ج۱۶، ص۲۵۴؛ مستدرک الوسائل، ج۱، ص۳۱۳.</ref> از شرک خفی در [[اخلاق اسلامی]] بحث میشود. | ||
==عوامل و ریشههای شرک== | ==عوامل و ریشههای شرک== |
ویرایش