پرش به محتوا

محمدحسین غروی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Sama
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Sama
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
| اندازه تصویر      = 200px
| اندازه تصویر      = 200px
| عنوان تصویر      =
| عنوان تصویر      =
| زادروز            = 2 محرم1296ق
| زادروز            = ۲ محرم۱۲۹۶ق
| زادگاه            = نجف
| زادگاه            = نجف
| تاریخ مرگ        = 5 ذیحجه 1365ق
| تاریخ مرگ        = ۵ ذیحجه ۱۳۶۵ق
| مکان مرگ          = نجف
| مکان مرگ          = نجف
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|عرض جغرافیایی محل دفن=
خط ۵۳: خط ۵۳:
}}
}}


محمدحسین غروی اصفهانی (1292-1365ق) از فقها و اصولیین و فلاسفه قرن چهاردهم امامیه است. وی در کنار آقاضیاء عراقی و میرزای نایینی یکی از سه مدرسه اصولی در شرح و بسط مکتب اصولی شیخ انصاری را ایجاد کرده است. او به دقت و نگاه ژرف در مباحث شهره است. کتاب نهایة الدرایة او از مهمترین آثار در اصول فقه به شمار میآید که در شرح کفایة آخوند خراسانی نگاشته است. دیوان شعری از او که در مدح و رثای اهل بیت است، با تخلص مفقتر منتشر شده است. تلاش وی برای تغییر در تبویب علم اصول با مرگ وی ناتمام ماند.
محمدحسین غروی اصفهانی (۱۲۹۲-1365ق) از فقها و اصولیین و فلاسفه قرن چهاردهم امامیه است. وی در کنار آقاضیاء عراقی و میرزای نایینی یکی از سه مدرسه اصولی در شرح و بسط مکتب اصولی شیخ انصاری را ایجاد کرده است. او به دقت و نگاه ژرف در مباحث شهره است. کتاب نهایة الدرایة او از مهم‌ترین آثار در اصول فقه به شمار می‌آید که در شرح کفایة آخوند خراسانی نگاشته است. دیوان شعری از او که در مدح و رثای اهل بیت است، با تخلص مفقتر منتشر شده است. تلاش وی برای تغییر در تبویب علم اصول با مرگ وی ناتمام ماند.


==زندگینامه==
==زندگینامه==
محمدحسین اصفهانی فرزند محمدحسن اصفهانی نخجوانی در دوم محرم 1296ق در نجف متولد شد. پدرش از تجار مشهور [[کاظمین]] بود و اصالتاً نخجوانی بودند. پس از امضای قرارداد ترکمانچای نخست به [[تبریز]] و سپس به [[اصفهان]] مهاجرت میکند و بعدها به کاظمین منتقل میشود.<ref> علماء معاصرین، واعظ خیابانی تبریزی، ص 190</ref> پدرش دوست داشت که راه او در تجارت را ادامه دهد، اما وی با توسل به [[امام موسی کاظم]] رضایت پدر را به دست آورد و در نزدیک بیست سالگی برای تحصیل به نجف آمد.
محمدحسین اصفهانی فرزند محمدحسن اصفهانی نخجوانی در دوم محرم ۱۲۹۶ق در نجف متولد شد. پدرش از تجار مشهور [[کاظمین]] بود و اصالتاً نخجوانی بودند. پس از امضای قرارداد ترکمانچای نخست به [[تبریز]] و سپس به [[اصفهان]] مهاجرت می‌کند و بعدها به کاظمین منتقل می‌شود.<ref> علماء معاصرین، واعظ خیابانی تبریزی، ص ۱۹۰</ref> پدرش دوست داشت که راه او در تجارت را ادامه دهد، اما وی با توسل به [[امام موسی کاظم]] رضایت پدر را به دست آورد و در نزدیک بیست سالگی برای تحصیل به نجف آمد.
او دارای خط خوشی بود. <ref>مجله نور علم، شماره ۴۰، ص ۴۰</ref>
او دارای خط خوشی بود. <ref>مجله نور علم، شماره ۴۰، ص ۴۰</ref>


===اخلاق و شمایل===
===اخلاق و شمایل===
اصفهانی اندکی کوتاه قامت بود. عمامه ای کوچک بر سر میبست. بیشتر سر به پایین داشت. سریع الذهن و حاضرجواب بود و سخنانش همراه لطیفه و مزاح بود و حتی در تقریر درس نیز بذله گویی داشت. آهسته سخن میگفت و حتی این آهسته گویی گاهی با اعتراض شاگردان مواجه میشد.
اصفهانی اندکی کوتاه قامت بود. عمامه‌ای کوچک بر سر می‌بست. بیشتر سر به پایین داشت. سریع الذهن و حاضرجواب بود و سخنانش همراه لطیفه و مزاح بود و حتی در تقریر درس نیز بذله‌گویی داشت. آهسته سخن می‌گفت و حتی این آهسته گویی گاهی با اعتراض شاگردان مواجه می‌شد.
بسیار اهل عبادت بود. گفته شده است حدود دوازده سال از درس و بحث کناره گرفت و به سیر و سلوک پرداخت و تا آخر عمر این سیر عرفانی در او مشهود بود.
بسیار اهل عبادت بود. گفته شده است حدود دوازده سال از درس و بحث کناره گرفت و به سیر و سلوک پرداخت و تا آخر عمر این سیر عرفانی در او مشهود بود.


ملتزم بود در [[حرم امیرالمؤمنین]] [[زیارت جامعه]] را ایستاده بخواند. در دهه محرم در مجالس تعزیه [[امام حسین]] شرکتی می کرد و بسیار میگریست. <ref>مجله نور علم، ش ۴۰، ص ۵۲، به نقل از سید عباس کاشانی</ref>
ملتزم بود در [[حرم امیرالمؤمنین]] [[زیارت جامعه]] را ایستاده بخواند. در دهه محرم در مجالس تعزیه [[امام حسین]] شرکتی می‌کرد و بسیار می‌گریست. <ref>مجله نور علم، ش ۴۰، ص ۵۲، به نقل از سید عباس کاشانی</ref>


[[علامه طباطبایی]] درباره استادش می نویسد:
[[علامه طباطبایی]] درباره استادش می‌نویسد:
:در مرحله تهذیب نفس و تصفیه باطن با مرحوم خلد آشیان علام نحریر فخرالمجتهدین و سندالعارفین حاج [[میرزا جوادآقا ملکی تبریزی]] نزیل [[قم]] که از اکابر تلامذه و تربیت یافتگان مرحوم  آخوند [[ملاحسینقلی همدانی]] بوده، رابطه و مکاتبه داشته است.
:در مرحله تهذیب نفس و تصفیه باطن با مرحوم خلدآشیان علام نحریر فخرالمجتهدین و سندالعارفین حاج [[میرزا جوادآقا ملکی تبریزی]] نزیل [[قم]] که از اکابر تلامذه و تربیت یافتگان مرحوم  آخوند [[ملاحسینقلی همدانی]] بوده، رابطه و مکاتبه داشته است.
:مرحوم شیخ مردی بود جامع میان علم و عمل و رابط میان تقوا و ذو، دارای طبعی سیال و لهجه شیرین. دیوان اشعار وی معروف است و در فنون مختلفه شعر از قصیده و مدیحه و غزل و رباعی و علمی، اشعاری زیاد سروده و در فقه و اصول و حکمت و عرفان مٰلفات زیاد دارد که غالب آنها مثل ضروریات یومی و حیاتی میان اهل علم دست به دست میگردد. سیمایی داشت متواضع و ربانی و خاموش و غالباً فکور و به خود مشغول بود. زندگانی ساده داشت.<ref> یادنامه شهید آیت الله قدوسی، ص ۲۷۰-۲۷۱به قلم جمعی از دانشمندان، قم، انتشارات شفق، ۱۳۶۳</ref>
:مرحوم شیخ مردی بود جامع میان علم و عمل و رابط میان تقوا و ذوق، دارای طبعی سیال و لهجه شیرین. دیوان اشعار وی معروف است و در فنون مختلفه شعر از قصیده و مدیحه و غزل و رباعی و علمی، اشعاری زیاد سروده و در فقه و اصول و حکمت و عرفان مؤلفات زیاد دارد که غالب آن‌ها مثل ضروریات یومی و حیاتی میان اهل علم دست به دست می‌گردد. سیمایی داشت متواضع و ربانی و خاموش و غالباً فکور و به خود مشغول بود. زندگانی ساده داشت.<ref> یادنامه شهید آیت الله قدوسی، ص ۲۷۰-۲۷۱به قلم جمعی از دانشمندان، قم، انتشارات شفق، ۱۳۶۳</ref>


[[محمدتقی بهجت]] از شاگردان وی درباره استادش میگوید:
[[محمدتقی بهجت]] از شاگردان وی درباره استادش می‌گوید:
:«مرحوم آقا شیخ محمد حسین طوری بود که اگر کسی به فعالیتهای علمی اش توجه می کرد تصور می کرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامه های عبادی ایشان اطلاع پیدا می کرد فکر می کرد غیر از عبادت به کاری نمی پردازد.
:«مرحوم آقا شیخ محمدحسین طوری بود که اگر کسی به فعالیت‌های علمی‌اش توجه می‌کرد تصور می‌کرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامه‌های عبادی ایشان اطلاع پیدا می‌کرد فکر می‌کرد غیر از عبادت به کاری نمی‌پردازد.
:مرحوم آقا شیخ محمد حسین می گفت: من سیزده سال در درس مرحوم [[آخوند خراسانی]]، صاحب کفایه شرکت می کردم، در طول این سیزده سال یک شب موفق نشدم که در درس ایشان حضور پیدا کنم ( و ظاهراً درسشان را شبها ایراد می فرمودند ) آن یک شب نیز به زیارت کاظمین مشرف شده بودم و در هنگام برگشتن مشکلی پیش آمد که به موقع نرسیدم، در بین راه که می آمدم حدس می زدم که امشب چه مطالبی را بیان خواهند کرد. پیشاپیش آنها را نوشتم.
:مرحوم آقا شیخ محمدحسین می‌گفت: من سیزده سال در درس مرحوم [[آخوند خراسانی]]، صاحب کفایه شرکت می‌کردم، در طول این سیزده سال یک شب موفق نشدم که در درس ایشان حضور پیدا کنم ( و ظاهراً درسشان را شب‌ها ایراد می‌فرمودند ) آن یک شب نیز به زیارت کاظمین مشرف شده بودم و در هنگام برگشتن مشکلی پیش آمد که به موقع نرسیدم، در بین راه که می‌آمدم حدس می‌زدم که امشب چه مطالبی را بیان خواهند کرد. پیشاپیش آن‌ها را نوشتم.
:به نجف که رسیدم و با دوستان صحبت کردم دیدم تقریباً همه مطالبی که بیان فرموده بودند چیزهایی بوده که من پیشاپیش حدس زده و نوشته بودم، و تقریباً نوشته های من چیزی از درس کم نداشت.
:به نجف که رسیدم و با دوستان صحبت کردم دیدم تقریباً همه مطالبی که بیان فرموده بودند چیزهایی بوده که من پیشاپیش حدس زده و نوشته بودم، و تقریباً نوشته‌های من چیزی از درس کم نداشت.
:ایشان با اینکه چنین موقعیت علمی داشتند و درس استاد را پیشاپیش می توانستند حدس بزنند و بنویسند، در عین حال مقید بودند که حتی یک شب درس استاد از او فوت نشود.
:ایشان با اینکه چنین موقعیت علمی داشتند و درس استاد را پیشاپیش می‌توانستند حدس بزنند و بنویسند، در عین حال مقید بودند که حتی یک شب درس استاد از او فوت نشود.
:در کنار این فعالیتهای علمی آن قدر مقید به برنامه های عبادتی بودند، که هر کس اینها را می دید فکر می کرد که اصلاً به هیچ چیز غیر از عبادت نمی رسد، هر روز زیارت عاشورا و هر روز نماز جعفر طیار از برنامه های عادی ایشان بود. روزهای پنج شنبه، طبق سنتی که علمای نجف دارند و معمولاً روز پنج شنبه یا جمعه یک روضه هفتگی دارند که زمینه ای است برای دیدار دوستان و استادان و شاگردان با همدیگر و توسلی هم انجام می گرفت، مرحوم آقا شیخ محمد حسین در این روضه شان مقید بود که خود پای سماور بنشیند، و خود او همه کفش ها را جفت کند، و در عین حال زبانش مرتب در حال حرکت بود خیلی تند تند یک چیزی را می خواندند ما متوجه نمی شدیم که این چه ذکری است که ایشان این قدر در نشستن و بر خاستن به گفتن آن مقید است.
:در کنار این فعالیت‌های علمی آن قدر مقید به برنامه‌های عبادتی بودند، که هر کس این‌ها را می‌دید فکر می‌کرد که اصلاً به هیچ چیز غیر از عبادت نمی‌رسد، هر روز زیارت عاشورا و هر روز نماز جعفر طیار از برنامه‌های عادی ایشان بود. روزهای پنج شنبه، طبق سنتی که علمای نجف دارند و معمولاً روز پنج شنبه یا جمعه یک روضه هفتگی دارند که زمینه‌ای است برای دیدار دوستان و استادان و شاگردان با همدیگر و توسلی هم انجام می‌گرفت، مرحوم آقا شیخ محمدحسین در این روضه‌شان مقید بود که خود پای سماور بنشیند، و خود او همه کفش‌ها را جفت کند، و در عین حال زبانش مرتب در حال حرکت بود خیلی تند تند یک چیزی را می‌خواندند ما متوجه نمی‌شدیم که این چه ذکری است که ایشان این قدر در نشستن و بر خاستن به گفتن آن مقید است.
:بعد یکی از دوستان که خیلی با آقا مأنوس بود ( مرحوم آقا شیخ [[علی محمد بروجردی]] رضوان الله علیه ) از ایشان سؤال کرده بود: آقا، این چه ذکری است که شما این قدر تقیِّد دارید که حتی بین سلام و احوال پرسی تان آن را ترک نمی کنی؟ ایشان لبخندی زده بود و بعد از تأملی فرموده بود: خوب است انسان روزی هزار مرتبه إنا أنزلنا بخواند. » <ref>[http://www.bahjat.org/index.php/2011-09-08-10-59-54/hekayat.html#5 پایگاه نشر آثار آیت الله بهجت]</ref>
:بعد یکی از دوستان که خیلی با آقا مأنوس بود ( مرحوم آقا شیخ [[علی‌محمد بروجردی]] رضوان الله علیه ) از ایشان سؤال کرده بود: آقا، این چه ذکری است که شما این قدر تقیِّد دارید که حتی بین سلام و احوال‌پرسی‌تان آن را ترک نمی‌کنی؟ ایشان لبخندی زده بود و بعد از تأملی فرموده بود: خوب است انسان روزی هزار مرتبه إنا أنزلنا بخواند. » <ref>[http://www.bahjat.org/index.php/2011-09-08-10-59-54/hekayat.html#5 پایگاه نشر آثار آیت الله بهجت]</ref>


==تحصیلات==
==تحصیلات==
خط ۸۱: خط ۸۱:


در دوره شرکت در درس آخوند، تنها دو مرتبه در درس حاضر نشد. یکی هنگامی که به زیارت کاظمین رفته بود و به خاطر مشکلی به درس نرسیده بود <ref>[http://www.bahjat.org/index.php/2011-09-08-10-59-54/hekayat.html#5 پایگاه نشر آثار آیت الله بهجت]</ref>و دیگری وقتی زمانی که باران شدیدی در نجف آمد و در شب تاریک راه تقریباً بسته بود و گمان کرد که آخوند به درس نخواهد آمد. <ref> مدرسی چهاردهی، تاریخ روابط ایران و عراق، ص ۱۳۶</ref>
در دوره شرکت در درس آخوند، تنها دو مرتبه در درس حاضر نشد. یکی هنگامی که به زیارت کاظمین رفته بود و به خاطر مشکلی به درس نرسیده بود <ref>[http://www.bahjat.org/index.php/2011-09-08-10-59-54/hekayat.html#5 پایگاه نشر آثار آیت الله بهجت]</ref>و دیگری وقتی زمانی که باران شدیدی در نجف آمد و در شب تاریک راه تقریباً بسته بود و گمان کرد که آخوند به درس نخواهد آمد. <ref> مدرسی چهاردهی، تاریخ روابط ایران و عراق، ص ۱۳۶</ref>
پس از وفات آخوند، مستقلاً به تدریس پرداخت و چند دوره اصول و فقه مکاسب را تدریس کرد. درس وی دقیق بود و به زبان عربی فصیح بیان می شد.<ref> مجله حوزه، ش ۳۰، ص ۳۷</ref>  آخرین دوره کامل اصول را در ۱۳۴۴ق شروع کرد و در ۱۳۵۹ق به پایان برد. این طولانی ترنی دوره او بود.
پس از وفات آخوند، مستقلاً به تدریس پرداخت و چند دوره اصول و فقه مکاسب را تدریس کرد. درس وی دقیق بود و به زبان عربی فصیح بیان می‌شد.<ref> مجله حوزه، ش ۳۰، ص ۳۷</ref>  آخرین دوره کامل اصول را در ۱۳۴۴ق شروع کرد و در ۱۳۵۹ق به پایان برد. این طولانی‌ترین دوره او بود.
===ترتیب جدید علم اصول===
===ترتیب جدید علم اصول===
پس از این دوره، برای تهذیب و اختصار و ترتیب فنی ابواب اصول و تنقیح و تقسیمی نو، دوره درسی جدیدی را آغاز کرد. وی ترتیب مطالب اصولی گذشته را تغییر داد و برخی مبادی را به جای خود برگداند. در این تقسیم بر خلاف آنچه معمول بود، او اصول را به چهار مبحث تقسیم کرد و تلاش کرد به عواملی که موجب خلط مباحث است پایان دهد. او اصول را بر این چهار مبحث تنظیم کرد.
پس از این دوره، برای تهذیب و اختصار و ترتیب فنی ابواب اصول و تنقیح و تقسیمی نو، دوره درسی جدیدی را آغاز کرد. وی ترتیب مطالب اصولی گذشته را تغییر داد و برخی مبادی را به جای خود برگرداند. در این تقسیم بر خلاف آنچه معمول بود، او اصول را به چهار مبحث تقسیم کرد و تلاش کرد به عواملی که موجب خلط مباحث است پایان دهد. او اصول را بر این چهار مبحث تنظیم کرد.
* مبحث الفاظ
* مبحث الفاظ
* ملازمات عقلیه
* ملازمات عقلیه
خط ۹۲: خط ۹۲:


وی علاوه بر فقه و اصول، در کلام، تفسیر، حکمت، تاریخ، ادب و عرفان نیز مهارت داشت.
وی علاوه بر فقه و اصول، در کلام، تفسیر، حکمت، تاریخ، ادب و عرفان نیز مهارت داشت.
او درس حکمت و فلسفه و کلام را از عارف معروف میرزا محمدباقر اصطهباناتی فراگرفت. تأثیر فلسفه در فقه و اصول و حتی اشعار وی دیده میشود.
او درس حکمت و فلسفه و کلام را از عارف معروف میرزا محمدباقر اصطهباناتی فراگرفت. تأثیر فلسفه در فقه و اصول و حتی اشعار وی دیده می‌شود.
===اساتید===
===اساتید===
* [[آخوند خراسانی]]
* [[آخوند خراسانی]]
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:


===شاگردان===
===شاگردان===
درس اصفهانی شاگردان بسیاری تربیت کرد که بعدها از مراجع بزرگ و اساتید حوزه های علمیه شدند. <ref>ماضی النجف و حاضرها، ص ۲۸۱</ref>
درس اصفهانی شاگردان بسیاری تربیت کرد که بعدها از مراجع بزرگ و اساتید حوزه‌های علمیه شدند. <ref>ماضی النجف و حاضرها، ص ۲۸۱</ref>
برخی شاگردان ایشان به این شرح است
برخی شاگردان ایشان به این شرح است
{{ستون-شروع|۴}}
{{ستون-شروع|۴}}
* شیخ محمدلی اراکی (داماد اصفهانی)
* شیخ محمدعلی اراکی (داماد اصفهانی)
* شیخ محمدعلی اردوبادی
* شیخ محمدعلی اردوبادی
* شیخ نصرالله اشکوری
* شیخ نصرالله اشکوری
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:


===مرجعیت===
===مرجعیت===
پس از وفات میرزای نایینی اعلامیه ای به امضای میرزا علی اصغر ملکی -از شاگردان آخوند خراسانی-، سید ابوالقاسم خوئی، سید محمدهادی میلانی به این مضمون نوشته شد که پس از شیخ انصاری در این اواخر نظیر آیت الله اصفهانی در روحانیت شیعه پیدا نشده و در حوزه نجف اشرف نظیر ایشان نیست. در بغداد برخی مقلدین به اصفهانی رجوع کردند. <ref>مجله نور علم، ش 40، ص 57 به نقل از سید هادی خسروشاهی</ref>
پس از وفات میرزای نایینی اعلامیه‌ای به امضای میرزا علی‌اصغر ملکی -از شاگردان آخوند خراسانی-، سید ابوالقاسم خوئی، سید محمدهادی میلانی به این مضمون نوشته شد که پس از شیخ انصاری در این اواخر نظیر آیت الله اصفهانی در روحانیت شیعه پیدا نشده و در حوزه نجف اشرف نظیر ایشان نیست. در بغداد برخی مقلدین به اصفهانی رجوع کردند. <ref>مجله نور علم، ش ۴۰، ص ۵۷ به نقل از سید هادی خسروشاهی</ref>


==آثار==
==آثار==
* نهایة الدرایة فی شرح الکفایة؛ این کتاب از دقیقترین شروح کفایه و آکنده از تحقیق و تدقیق است. بخش نخست در سال 1341ق و بخش دوم و سوم در 1344ق در تهران به چاپ رسید. مؤسسه آل البیت قم چاپ جدیدی از این کتاب منتشر کرده است.
* نهایة الدرایة فی شرح الکفایة؛ این کتاب از دقیق‌ترین شروح کفایه و آکنده از تحقیق و تدقیق است. بخش نخست در سال ۱۳۴۱ق و بخش دوم و سوم در ۱۳۴۴ق در تهران به چاپ رسید. مؤسسه آل البیت قم چاپ جدیدی از این کتاب منتشر کرده است.
* الاصول علی النهج الحدیث؛ این کتاب تلاشی برای تبویب جدید و نو از علم اصول بود که ناتمام ماند. محمدرضا مظفر کتاب اصول الفقه را بر اساس این تبویب نگاشت.
* الاصول علی النهج الحدیث؛ این کتاب تلاشی برای تبویب جدید و نو از علم اصول بود که ناتمام ماند. محمدرضا مظفر کتاب اصول الفقه را بر اساس این تبویب نگاشت.
* حاشیه بر رساله قطع شیخ انصاری
* حاشیه بر رساله قطع شیخ انصاری
* الاجتهاد و التقلید و العداله؛ این رساله همراه الاصول علی النهج الحدیث و الطلب و الاراده در یک مجلد به نام بحوث فی الاصول منتشر شده است.<ref> بحوث فی الاصول، دفتر انتشارات اسلامی، قم</ref>
* الاجتهاد و التقلید و العداله؛ این رساله همراه الاصول علی النهج الحدیث و الطلب و الاراده در یک مجلد به نام بحوث فی الاصول منتشر شده است.<ref> بحوث فی الاصول، دفتر انتشارات اسلامی، قم</ref>
* ارجوزة فی الصوم؛ منظومه ای فقهی در باب صوم.
* ارجوزة فی الصوم؛ منظومه‎ای فقهی در باب صوم.
* الانوار القدسیه؛ 24 قصیده ای عربی در تاریخ حیات پیامبر و بعضی اعمام پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام و برخی اولاد ایشان است. این قصیده ها با اشاره به آیات و روایات و با اسلوبی فلسفی در دو هزار بیت سروده شده است. این کتاب در نجف با مقدمه شیخ محمدعلی اردوبادی به چاپ رسیده است.
* الانوار القدسیه؛ ۲۴ قصیده‌ای عربی در تاریخ حیات پیامبر و بعضی اعمام پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام و برخی اولاد ایشان است. این قصیده‌ها با اشاره به آیات و روایات و با اسلوبی فلسفی در دو هزار بیت سروده شده است. این کتاب در نجف با مقدمه شیخ محمدعلی اردوبادی به چاپ رسیده است.
* تحفة الحکیم ارجوزه ای است در فلسفه به زبان عربی و حدود هزار بیت شعر است. میرزا مهدی آشتیانی تا مبحث وجود ذهنی و محمدباقر ساعدی بر همه آن شرح نوشته است.<ref> دائرة المعارف تشیع، ج2، ص 227</ref>
* تحفة الحکیم ارجوزه ای است در فلسفه به زبان عربی و حدود هزار بیت شعر است. میرزا مهدی آشتیانی تا مبحث وجود ذهنی و محمدباقر ساعدی بر همه آن شرح نوشته است.<ref> دائرة المعارف تشیع، ج۲، ص ۲۲۷</ref>
* حاشیه بر مکاسب؛ حاشیه ای بر بیع و خیارات مکاسب شیخ انصاری.
* حاشیه بر مکاسب؛ حاشیه‌ای بر بیع و خیارات مکاسب شیخ انصاری.
* حاشیه بر کتاب طهارت شیخ انصاری
* حاشیه بر کتاب طهارت شیخ انصاری
* دیوان، این دیوان به فارسی است. اصفهانی با تخلص «مفتقر» شعر میگفته است. این دیوان شامل مدایح و مراثی اهل بیت علیهم السلام است و بارها چاپ شده است. <ref>از جمله: تهران، دارالکتب الاسلامیه، تصحیح سید کاظم موسوی، 1338ش، همراه با شرح حال مختصری از مرحوم اصفهانی؛ قم، مؤسسه مطبوعاتی حق بین، 1348، جیبی، به انضمام مقدمه ای کوتاه و واژه نامه؛ بی جا، نشر لقمان، 1365 و ... </ref> این دیوان در یکی از چاپها با نام دیوان کمپانی منتشر شده است.
* دیوان، این دیوان به فارسی است. اصفهانی با تخلص «مفتقر» شعر می‌گفته است. این دیوان شامل مدایح و مراثی اهل بیت علیهم السلام است و بارها چاپ شده است. <ref>از جمله: تهران، دارالکتب الاسلامیه، تصحیح سید کاظم موسوی، ۱۳۳۸ش، همراه با شرح حال مختصری از مرحوم اصفهانی؛ قم، مؤسسه مطبوعاتی حق بین، ۱۳۴۸، جیبی، به انضمام مقدمه‌ای کوتاه و واژه‌نامه؛ بی‌جا، نشر لقمان، ۱۳۶۵ و ... </ref> این دیوان در یکی از چاپ‌ها با نام دیوان کمپانی منتشر شده است.
* منظومه ای در اعتکاف
* منظومه‌ای در اعتکاف


افزون بر این آثار، رساله های متعددی در فقه و اصول نگاشته است. رساله هایی در اجاره، نماز جماعت، نماز مسافر، مشتق، اجرت گرفتن بر واجبات، موضوع علم، مشترک، حروف، صحیح و اعم، قواعد تجاوز و فراغ و اصالة الصحة و اصالة الید، طهارت، حقیقت حق و حکم، رساله عملیه مختصری به فارسی و عربی به نام الوسیله، قاعده لاضرر، وضع، شرط متأخر، علامت حقیقت و مجاز، حقیقت شرعیه و نماز جمعه.
افزون بر این آثار، رساله‌های متعددی در فقه و اصول نگاشته است. رساله‌هایی در اجاره، نماز جماعت، نماز مسافر، مشتق، اجرت گرفتن بر واجبات، موضوع علم، مشترک، حروف، صحیح و اعم، قواعد تجاوز و فراغ و اصالة الصحة و اصالة الید، طهارت، حقیقت حق و حکم، رساله عملیه مختصری به فارسی و عربی به نام الوسیله، قاعده لاضرر، وضع، شرط متأخر، علامت حقیقت و مجاز، حقیقت شرعیه و نماز جمعه.


بنا به نقل سید عباس کاشانی، اصفهانی تفسیری ناتمام نیز نوشته اند که در کتب تراجم ذکر نشده است.
بنا به نقل سید عباس کاشانی، اصفهانی تفسیری ناتمام نیز نوشته‌اند که در کتب تراجم ذکر نشده است.


==وفات==
==وفات==
محمدحسین غروی اصفهانی در پنجم ذیحجه 1361ق بر اثر سکته قلبی در خواب وفات کرد. پیکر او در حجره ای متصل به گلدسته شمالی ایوان طلای حرم امیرالمؤمنین، نزدیک مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد.<ref> نقباء البشر، ج2، ص 561</ref> وفات او یک هفته پس از وفات آقاضیاء عراقی بود.
محمدحسین غروی اصفهانی در پنجم ذیحجه ۱۳۶۱ق بر اثر سکته قلبی در خواب وفات کرد. پیکر او در حجره‌ای متصل به گلدسته شمالی ایوان طلای حرم امیرالمؤمنین، نزدیک مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد.<ref> نقباء البشر، ج۲، ص ۵۶۱</ref> وفات او یک هفته پس از وفات آقاضیاء عراقی بود.


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
* مقدمه محمدرضا مظفربر حاشیه مکاسب، ص الف تا د، قم کتابفروشی بصیرتی
* مقدمه محمدرضا مظفر بر حاشیه مکاسب، ص الف تا د، قم کتاب‌فروشی بصیرتی
* مقدمه محمدرضا مظفر دیوان شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، ترجمه جواد فاضل، تهران، دارالکتب الاسلامیه۷ ۱۳۳۸
* مقدمه محمدرضا مظفر دیوان شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، ترجمه جواد فاضل، تهران، دارالکتب الاسلامیه۷ ۱۳۳۸
* مجله نور علم، ش 40، سید ابوالحسن مطلبی، مقاله نجوم امت؛ آیت الله العظمی شیخ محمدحسین غروی اصفهانی
* مجله نور علم، ش ۴۰، سید ابوالحسن مطلبی، مقاله نجوم امت؛ آیت الله العظمی شیخ محمدحسین غروی اصفهانی
* دائرة المعارف تشیع، ج2
* دائرة المعارف تشیع، ج۲
* جعفر الشیخ باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، دار الاضواء، چاپ دوم، بیروت، 1986م.
* جعفر الشیخ باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، دار الاضواء، چاپ دوم، بیروت، ۱۹۸۶م.
کاربر ناشناس