Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۰۴۷
ویرایش
جز (←مراحل زندگی علمی) |
جز (←حکمت متعالیه) |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
==حکمت متعالیه== | ==حکمت متعالیه== | ||
{{اصلی|حکمت متعالیه}} | {{اصلی|حکمت متعالیه}} | ||
ملاصدرا نام مکتب فلسفی خود را '''حکمت متعالیه''' نهاد. از نظر او تمایز اساسی حکمت متعالیه نسبت به سایر مکاتب فلسفی در رویکرد عرفانی آن است. [[خواجه نصیر]] در [[شرح الاشارات و التبیهات|شرح اشارات]]، حکمت متعالیه را حکمتی میخواند که میان بحث و نظر از یکسو و کشف و ذوق از سوی دیگر جمع میکند. درمقابل این نوع حکمت، حکمت | ملاصدرا نام مکتب فلسفی خود را '''حکمت متعالیه''' نهاد. از نظر او تمایز اساسی حکمت متعالیه نسبت به سایر مکاتب فلسفی در رویکرد عرفانی آن است. [[خواجه نصیر]] در [[شرح الاشارات و التبیهات|شرح اشارات]]، حکمت متعالیه را حکمتی میخواند که میان بحث و نظر از یکسو و کشف و ذوق از سوی دیگر جمع میکند. درمقابل این نوع حکمت، [[فلسفه مشاء|حکمت مشاء]]، یعنی حکمت عقلی و استدلالی صرف است.<ref>ج۳، ص۴۰۱.</ref> | ||
صدرا، ملاک متعالی بودن حکمت را اتصال به عالم امر و دریافت افاضه و رحمت الهی میداند.<ref>شواهد، ص۴.</ref> | صدرا، ملاک متعالی بودن حکمت را اتصال به عالم امر و دریافت افاضه و رحمت الهی میداند.<ref>شواهد، ص۴.</ref> | ||
سازگاری عقل و وحی از مشخصههای حکمت متعالیه است. دریافتهای عقل بشری بر اثر اتصال به عالم امر تعارضی با وحی و دین پیدا نمیکند. آثار ملاصدرا از این جهت پر از استشهاد به آیات قرآن است. | سازگاری عقل و وحی از مشخصههای حکمت متعالیه است. دریافتهای عقل بشری بر اثر اتصال به عالم امر تعارضی با وحی و دین پیدا نمیکند. آثار ملاصدرا از این جهت پر از استشهاد به آیات قرآن است. | ||
صدرا مبانی حکمت متعالیه را در آثار گوناگون خود تبیین کرده است. مهمترین و جامعترین آن اسفار است. ساختار کتب حکمت متعالیه با ساختار آثار مشاء و اشراق تفاوت اساسی دارد. بر خلاف مشاء از ریاضیات و طبیعیات بحث | صدرا مبانی حکمت متعالیه را در آثار گوناگون خود تبیین کرده است. مهمترین و جامعترین آن اسفار است. ساختار کتب حکمت متعالیه با ساختار آثار فلسفه مشاء و [[فلسفه اشراق|اشراق]] تفاوت اساسی دارد. در کتاب اسفار، بر خلاف مشاء از ریاضیات و طبیعیات بحث نمیشود؛ مبحث نفس را از طبیعیات جدا کرده است و به مباحث الهیات به معنی اخص ملحق کرده است. سیر مباحث در اسفار به گونهای است که گویی همه مجلدات آن به مثابه مقدمه برای دو جلد پایانی است. | ||
تمرکز بر دو حقیقت وجودی انسان و خدا از ویژگیهای بارز حکمت متعالیه است. در این نظام معرفتی، جایگاه هستی شناسانه انسان نه از حیث ارتباط با مراتب مادون هستی، بلکه از جهت ارتباط با عالیترین مرتبه هستی، یعنی خداوند، بررسی میشود. | تمرکز بر دو حقیقت وجودی انسان و خدا از ویژگیهای بارز حکمت متعالیه است. در این نظام معرفتی، جایگاه هستی شناسانه انسان نه از حیث ارتباط با مراتب مادون هستی، بلکه از جهت ارتباط با عالیترین مرتبه هستی، یعنی خداوند، بررسی میشود. |