پرش به محتوا

غناء: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۷۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
بیشتر فقهای معاصر شیعه، فقط هر نوع آواز و نوازندگی مطرب و مناسب با مجالس لهو و لعب را حرام و غنائی که مطرب و متناسب با مجالس لهو و لعب نباشد را حلال دانستند. در مقابل به باور [[میرزا جواد تبریزی]] بنا بر [[احتیاط واجب]] باید از مطلق خواندنی که با [[ترجیع]] صوت (چهچه) همراه است اگرچه در آن مضمون باطل هم نباشد، اجتناب کرد. همچنین [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|آیت الله صافی گلپایگانی]] مطلق غناء و موسیقی را [[حرام]] می‌داند.
بیشتر فقهای معاصر شیعه، فقط هر نوع آواز و نوازندگی مطرب و مناسب با مجالس لهو و لعب را حرام و غنائی که مطرب و متناسب با مجالس لهو و لعب نباشد را حلال دانستند. در مقابل به باور [[میرزا جواد تبریزی]] بنا بر [[احتیاط واجب]] باید از مطلق خواندنی که با [[ترجیع]] صوت (چهچه) همراه است اگرچه در آن مضمون باطل هم نباشد، اجتناب کرد. همچنین [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|آیت الله صافی گلپایگانی]] مطلق غناء و موسیقی را [[حرام]] می‌داند.


==حرمت غناء==  
==تعریف فقهی غنا==
در ادبیات فقیهان، تعاریف متفاوتی از غنا دیده می‌شود:
[[علامه حلی]] در تعریف غناء آورده است که غناء‌ ترجیع‌ صوت‌ و کشیدن آن است‌.<ref>علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج ۳، ص۴۹۵؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیه، ۱۴۱۰ق، ج ۳، ص۲۱۲.ابن ادریس، سرائر‌، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص۲۱۵.</ref> [[شیخ طوسی]] معتقد است غناء آوازی است که در آن سخنان‌ باطل‌ و همراه‌ با سازهای موسیقی نظیر عود و نی باشد و در غیر این صورت غناء نیست‌.<ref>شیخ طوسی، استبصار، ۱۳۹۰ق، ج ۳، ص۶۹؛ فیض کاشانی، وافی‌، ۱۴۰۶ق، ج ۱۷، ص۲۱۸.</ref>
 
==حکم فقهی غنا==  
بسیاری از [[فقها|فقهای]] [[امامیه]] همچون [[شیخ طوسی]]، [[شهید ثانی]]،[[ابن ادریس]]، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]، [[ملا احمد نراقی|نراقی]] و [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئی]] عنوان کرده‌اند که فقهای شیعه بر [[حرام|حرمت]] غناء [[اجماع]] دارند.<ref>یوسفی مقدم، پژوهش در غنا، ۱۳۹۱ش، ص۱۹-۲۰.</ref> و حتی برخی حرمت غناء را از ضروریات [[مذهب جعفری|مذهب شیعه]] عنوان کرده‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴، ج۲۲، ص۴۴؛ میرزای قمی، فی تحقیق الغناء،۱۴۱۸ق، ص۸۰۷. </ref>  
بسیاری از [[فقها|فقهای]] [[امامیه]] همچون [[شیخ طوسی]]، [[شهید ثانی]]،[[ابن ادریس]]، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]، [[ملا احمد نراقی|نراقی]] و [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئی]] عنوان کرده‌اند که فقهای شیعه بر [[حرام|حرمت]] غناء [[اجماع]] دارند.<ref>یوسفی مقدم، پژوهش در غنا، ۱۳۹۱ش، ص۱۹-۲۰.</ref> و حتی برخی حرمت غناء را از ضروریات [[مذهب جعفری|مذهب شیعه]] عنوان کرده‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴، ج۲۲، ص۴۴؛ میرزای قمی، فی تحقیق الغناء،۱۴۱۸ق، ص۸۰۷. </ref>  


با وجود اجماعی بودن حرمت غناء، اختلاف موجود به دلیل تفاوت برداشت‌ها از مفهوم غناء می‌باشد که باعث شده برخی طرب‌انگیز بودن یا [[لهو|لهو و لعب]] را در ذات مفهوم غناء بدانند و برخی دیگر آن را جدای از مفهوم غناء تعبیر کنند.<ref>فضلی، معرفت، بررسی فقهی پدیده غنا، ماهیت و حکم آن، ۱۳۸۵ش، ص؛ یوسفی مقدم، پژوهش در غنا، ۱۳۹۱ش، ص۲۲-۳۱؛ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۳۷-۳۴۱؛ سید کریمی، «نقد و بررسی تعاریف موجود در موضوع غناء»، ص۱۱۷- ۱۲۰.</ref> بر این اساس برخی از فقها مانند محقق حلی<ref>محقق حلی،
با وجود اجماعی بودن حرمت غناء، اختلاف موجود به دلیل تفاوت برداشت‌ها از مفهوم غناء می‌باشد که باعث شده برخی طرب‌انگیز بودن یا [[لهو|لهو و لعب]] را در ذات مفهوم غناء بدانند و برخی دیگر آن را جدای از مفهوم غناء تعبیر کنند.<ref>فضلی، معرفت، بررسی فقهی پدیده غنا، ماهیت و حکم آن، ۱۳۸۵ش، ص؛ یوسفی مقدم، پژوهش در غنا، ۱۳۹۱ش، ص۲۲-۳۱؛ قاضی زاده، «غنا از دیدگاه اسلام»، ص۳۳۷-۳۴۱؛ سید کریمی، «نقد و بررسی تعاریف موجود در موضوع غناء»، ص۱۱۷- ۱۲۰.</ref> بر این اساس برخی از فقها مانند محقق حلی<ref>محقق حلی،
شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج ۴، ص۱۲۸.</ref>، [[علامه حلی]]<ref name=":0" />، [[شهید اول]]<ref name=":1">عاملی (شهید اول)، دروس، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۲</ref>، [[ابوالصلاح حلبی]]<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه،‌ ۱۴۰۳ق، ص۲۸۱.</ref>، [[شیخ طوسی]]<ref name=":2" />، [[شیخ صدوق]]<ref>شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۵۵-۴۵۶.</ref>، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴، ج۲۲، ص۴۴.</ref>، و [[ابن ادریس حلی|ابن ادریس]]<ref name=":3" /> قائل به حرمت ذاتی غناء هستند و فقهایی مانند [[محقق کرکی]]<ref>محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۳.</ref>، [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]]<ref>فیض کاشانی، وافی‌، ۱۴۰۶ق، ج ۱۷، ص۲۱۸.</ref>، [[محمدباقر سبزواری|محقق سبزواری]]،<ref>محقق سبزواری، کفایة الاحکام، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۳۳- ۴۳۲.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]<ref>شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۵.</ref> و [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]]<ref>خمینی(امام)، مکاسب‌ محرمه، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص۲۹۹.</ref> موافق حرمت ذاتی غناء نیستند و دلیل حرمت آن را امری خارج از غناء مانند [[طرب]] یا [[لهو|لهو و لعب]] می‌دانند.
شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج ۴، ص۱۲۸.</ref>، [[علامه حلی]]<ref name=":0" />، [[شهید اول]]<ref name=":1">عاملی (شهید اول)، دروس، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۲</ref>، [[ابوالصلاح حلبی]]<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه،‌ ۱۴۰۳ق، ص۲۸۱.</ref>، [[شیخ طوسی]]<ref name=":2" />، [[شیخ صدوق]]<ref>شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۴۵۵-۴۵۶.</ref>، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴، ج۲۲، ص۴۴.</ref>، و [[ابن ادریس حلی|ابن ادریس]]<ref name=":3" /> قائل به حرمت ذاتی غناء هستند و فقهایی مانند [[محقق کرکی]]<ref>محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۳.</ref>، [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]]<ref>فیض کاشانی، وافی‌، ۱۴۰۶ق، ج ۱۷، ص۲۱۸.</ref>، [[محمدباقر سبزواری|محقق سبزواری]]،<ref>محقق سبزواری، کفایة الاحکام، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۳۳- ۴۳۲.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]<ref>شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۵.</ref> و [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]]<ref>خمینی(امام)، مکاسب‌ محرمه، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص۲۹۹.</ref> موافق حرمت ذاتی غناء نیستند و دلیل حرمت آن را امری خارج از غناء مانند [[طرب]] یا [[لهو|لهو و لعب]] می‌دانند.
[[فقهای اهل سنت]] با توجه به داشتن حکومت و مبتلا بودن به مسئله غناء، از قرن پنجم به صورت تفصیلی به موضوع غناء توجه‌ داشته‌اند که باعث پدید آمدن آثار بسیاری در این زمینه بوده‌است.<ref>مختاری، صادقی، غناء و موسیقی، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۲۹۵.</ref> برخی از فقهای اهل سنت گزارش‌کرده‌اند که [[صحابه]]، [[تابعین]]، [[مالک]]، [[شافعی]] و [[ابوحنیفه]] غناء را حرام دانسته‌اند این در حالی است که برخی دیگر از فقهای اهل سنت جواز غناء میان اصحاب و تابیعن را اجماعی عنوان کرده‌اند.<ref>مختاری، صادقی، غناء و موسیقی، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۲۹۹.</ref> [[ابن حجر هیثمی]] در رساله‌ای، نظرات فقهای  [[اهل سنت]] در مورد غناء را یازده قول عنوان کرده است که وجه مشترک همه آنها تحریم بخشی از غناء است؛ برخی غناء را به طور مطلق حرام دانسته‌اند و برخی دیگر مقارنت غناء با یک حرام دیگر را باعث حرمت غناء عنوان کرده‌اند. در بسیاری از اقوال مطرح شده [[حلال]] بودن غنائی که با حرام دیگر مخلوط نباشد وجود دارد.<ref>مختاری، صادقی، غناء و موسیقی، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۳۱۵-۲۳۱۶.</ref>
== غناء؛ صوت یا کلام باطل ==
برخی معتقدند که تبیین مفهوم شرعی غناء، مهمترین مسئله این بحث است چرا که اجمال [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] در مورد مفهوم غناء و همچنین عدم معرفی ملاک واحدی برای یافتن مفهوم و حتی مصادیق غناء باعث شده است که مفهوم آن دچار ابهام و پیچیدگی شود.<ref>فضلی، معرفت، بررسی فقهی پدیده غنا، ماهیت و حکم آن، ۱۳۸۵ش، ص۳۶؛ حیدری، مبانی فقهی غنا و موسیقی از دیدگاه قرآن کریم، ص۳۰.</ref> البته برخی نیز معتقدند علت عدم تعیین مفهوم روشن از غناء در شرع این بوده است که غناء از پدیده‌های اجتماعی یا [[حقیقت عرفی]] بوده و با تفاوت جوامع تغییر می‌کند و بنا به شرایط زمانی و مکانی ممکن است گسترده یا محدود شود.<ref>فضلی، معرفت،
بررسی فقهی پدیده غنا، ماهیت و حکم آن،
۱۳۸۵ش، ص۳۵.</ref>
یکی از پیچیدگی‌های مفهوم غناء، اطلاق غناء بر کلام یا مطلق صوت عنوان شده است. ظاهر برخی روایات نشان دهنده این مطلب است که غناء از مقوله و جنس کلام‌ها و سخنان لهوی و باطل است و ظاهر برخی دیگر از روایات و آیات گویای این مطلب است که غناء از مقوله اصوات باطل و لهوی است.<ref>ایرانی، دیدگاه پنجم، ۱۳۷۳ش، ص۴۰.</ref>
===اکثر لغت شناسان غناء را صوت یا نغمه می‌دانند===
بر اساس آنچه از کتاب‌های لغت در مورد معنای لغوی غناء مطرح شده است می‌توان گفت که نقطه مشترک همه موارد مطرح شده این باشد که غناء نغمه یا صوت است و ربطی به کلام و سخن ندارد.<ref>ایرانی، «مبانی نظری/ دیدگاه جمعی در باب غنا و موسیقی»، ص۲۱.</ref> برخی برای اثبات این سخن مدعی شده‌اند؛ از قیودی که لغت‌ شناسان در تعریف غناء بیان کرده‌اند مانند طرب‎ انگیزی، [[ترجیع]]، مد و کشش صوت می‌توان نتیجه گرفت که غناء نوعی آواز خوش همراه با تحریرات و [[ترجیع|ترجیعات (چهچه)]] است که در شنوده اثر می‌گذارد و او را مفتون و مجذوب خود می‌کند.<ref>ایرانی، «مبانی نظری/ دیدگاه جمعی در باب غنا و موسیقی»، ص۲۱.</ref>
===مبنای تعریف فقها===
فقها نیز با توجه به سخنان زبان‌دانان عرب، مراجعه به [[عرف]]، [[حدیث|روایات]] و همچنین برداشت خودشان تعاریف مختلفی برای غناء ارائه کرده‌اند.<ref>فضلی، معرفت، بررسی فقهی پدیده غنا، ماهیت و حکم آن، ۱۳۸۵ش، ص۴۷-۴۸.</ref> [[ملا احمد نراقی]] در [[مستند الشیعه]] دوازده تعریف برای غناء ذکر و اشاره کرده است که دلیلی برای تعیین هر کدام از این معانی وجود ندارد مگر اینکه بخواهیم مقداری که یقینا شامل همه اقوال ذکر شده می‌شود را؛ قبول کنیم.<ref>نراقی، مستندالشیعه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۴۰.</ref> [[شیخ طوسی]] معتقد است که غناء آوازی است که در آن سخنان‌ باطل‌ و همراه‌ با سازهای موسیقی نظیر عود و نی باشد و در غیر این صورت غناء نیست‌.<ref name=":2">شیخ طوسی، استبصار، ۱۳۹۰ق، ج ۳، ص۶۹.</ref> [[ابن ادریس حلی|ابن ادریس]] غناء را صوتی می‌داند که طرب‌انگیز باشد.<ref name=":3">ابن ادریس، سرائر‌، ۱۴۱۰ق، ج ۲، ص۲۱۵.</ref>
[[علامه حلی]] در تعریف غناء آورده است که غناء‌ ترجیع‌ صوت‌ و کشیدن آن است‌.<ref name=":0">علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج ۳، ص۴۹۵.</ref> [[محقق کرکی]] غناء را کشیدن صوت همراه با ترجیع می‌داند و تاکید می‌کند که صوت کشیده به تنهایی غناء نیست چرا که در آن طرب وجود ندارد.<ref>محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۳.</ref> [[شهید ثانی]] غناء را کشیدن صوتی می‌داند که‌ دارای ترجیع طرب‌انگیز باشد یا هر آنچه که عرف به آن اطلاق غناء کند.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیه، ۱۴۱۰ق، ج ۳، ص۲۱۲.</ref> [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] غناء حرام را صرف کشیدن صوت با ترجیع نمی‌داند و معتقد است غنای [[لهو|لهوی]] نظیر آنچه در دربار‌ خلفای‌ [[بنی‌امیه|بنی امیه]] و [[بنی عباس]] که‌ زنها‌ و مردها‌ حضور مشترک داشتند و با اشعار و سخنان باطل‌ و سازهای‌ موسیقی مرسوم بود مصداق غناء حرام است.<ref>فیض کاشانی، وافی‌، ۱۴۰۶ق، ج ۱۷، ص۲۱۸.</ref>
[[محمدباقر سبزواری|محمد باقر سبزواری]] غناء را به کشیدن صوت با ترجیع مطرب تعریف کرده است<ref>محقق سبزواری، کفایة الاحکام، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۳۳- ۴۳۲.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] نیز در تعریف غناء آورده است که غنای حرام‌ آن‌ است که از آهنگ‌های اهل فسق و معصیت باشد.<ref>شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۵.</ref> [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]] نیز غنا را صوت انسان می‌داند که دارای لطافت، نازکی و حسن ذاتی-و حتی اجمالی-می‌باشد که برای عموم‌ مردم‌ قابلیت ایجاد [[طرب]] را دارد. بنابراین از نظر او غناء‌ صوت‌ کشیده‌ و ترجیع‌داری‌ است‌ که مناسب مجالس‌ [[لهو|لهو‌]] و [[طرب]] و آلات ملاهی باشد.<ref>خمینی(امام)، مکاسب‌ محرمه، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص۲۹۹.</ref>
=== رابطه موسیقی و غناء ===
در مورد رابطه [[موسیقی]] و غناءچندین نظر وجود دارد. برخی مدعی شدند که فقهای گذشته میان موسیقی و غناء تفاوتی قائل نبودند، اما [[فقهای]] معاصر میان غناء و موسیقی تفاوت قائل شده‌اند و غناء را به معنای آواز و موسیقی را به معنای نوازندگی با آلات موسیقی دانسته‌اند<ref>محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۸-۵۴.</ref>. البته برخی نیز بر این باورند که موسیقی عام‌تر از غناء است چرا که موسیقی شامل ساز و آواز می‌شود ولی غناء تنها شامل آواز می‌شود.<ref>صدیقین اصفهانی، غنا موضوعا و حکما، قم، ص۱</ref>
برخی نیز مدعی شده‌اند که گزارش کتاب‌های تخصصی در حوزه موسیقی و [[شعر]] عرب نشان‌دهنده یکی بودن غناء و موسیقی است. به ادعای آنها در کتاب‌هایی همچون؛ الاغانی ابو الفرج اصفهانی، عقد الفرید ابن عبد ربّه، رسالة القیان جاحظ‌، موسیقی‌ کبیر [[فارابی]]، آثار و تألیفات [[کندی‌]] در‌ موسیقی، کتاب الملاهی المفضل، [[مروج الذهب و معادن الجوهر (کتاب)|مروج الذهب مسعودی]]، جمهرة المُغنیّین، خلیل مردم بک، المحاسن و الاضداد جاحظ، المنهیات ترمذی، کمال ادب الغناء حسن الکاتب، التاج جاحظ‌، رسالهء‌ موسیقی [[اخوان الصفا]]، ارجوزة‌ الانغام‌ اربلی و ربیع الابرار سیوطی، غناء معادل معنای «موسیقی» قرار گرفته است.<ref>ایرانی، «مبانی نظری/ دیدگاه جمعی در باب غنا و موسیقی»، ص۲۱.</ref>


== غناء حقیقت عرفی است نه حقیقت شرعی ==
== غناء حقیقت عرفی است نه حقیقت شرعی ==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷

ویرایش