۱۷٬۱۳۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بَلْعَم باعورا ''' از عالمان زمان [[حضرت موسی(ع)]] و [[مستجاب الدعوه]] بود اما [[شیطان]] او را گمراه کرد. در [[روایات|روایات اسلامی]] و [[تورات]] از بلعم یاد شده است. همچنین برخی [[مفسران]] آیه ۱۷۵ [[سوره اعراف]] را در | '''بَلْعَم باعورا ''' از عالمان زمان [[حضرت موسی(ع)]] و [[مستجاب الدعوه]] بود اما [[شیطان]] او را گمراه کرد. در [[روایات|روایات اسلامی]] و [[تورات]] از بلعم یاد شده است. همچنین برخی [[مفسران]] آیه ۱۷۵ [[سوره اعراف]] که از گمراهی فردی سخن گفته که در آیات الهی را در اختیار داشته را درباره او دانستهاند. داستانهای مختلفی در مورد بلعم نقل شده که برخی مفسران آنها را در زمره [[اسرائیلیات]] قرار دادهاند. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
بلعم<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۸، ص۲۹.</ref> یا بلعام<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۳،ص۳۷۹.</ref> که از پدرش با نامهای «باعوراء»<ref>راوندی، قصص الأنبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۳.</ref> «باعور»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۸، ص۲۹.</ref>، و «أور»<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۳۹۶.</ref> یاد کردهاند و نام همسرش را نیز «بسوس» دانستهاند.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۰۴ | بلعم<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۸، ص۲۹.</ref> یا بلعام<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۳،ص۳۷۹.</ref> که از پدرش با نامهای «باعوراء»<ref>راوندی، قصص الأنبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۳.</ref> «باعور»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۸، ص۲۹.</ref>، و «أور»<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۳۹۶.</ref> یاد کردهاند و نام همسرش را نیز «بسوس» دانستهاند.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۰۴.</ref> | ||
نام بلعم باعورا صریحاً در [[قرآن]] نیامده؛ اما برخی [[مفسران]] آیه «وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذِی ءَاتَینَاهُ ءَایاتِنَا؛ و بر آنها بخوان سرگذشت آن فرد را که آیات خود را به او دادیم اما | برخی معتقدند بلعم از [[بنیاسرائیل]] بوده<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۵۳.</ref> و در [[شام|سرزمین شام]]، در منطقهای به نام «بلقاء» زندگی میکرده است.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۴۳۷.</ref> | ||
<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ق، ج۷، ص۱۴؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۸۲.</ref> داستان بلعم در [[تورات]] نیز ذکر شده است.<ref>سفر اعداد، باب۲۲.</ref> | |||
نام بلعم باعورا صریحاً در [[قرآن]] نیامده؛ اما برخی [[مفسران]] آیه «وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذِی ءَاتَینَاهُ ءَایاتِنَا؛ و بر آنها بخوان سرگذشت آن فرد را که آیات خود را به او دادیم اما خود را از آن تهی ساخت و [[شیطان]] در پی او افتاد، و از گمراهان شد»<ref>سوره اعراف، آیه۱۷۵.</ref> را درباره او دانستهاند.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ق، ج۷، ص۱۴؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۸۲.</ref> داستان بلعم در [[تورات]] نیز ذکر شده است.<ref>سفر اعداد، باب۲۲.</ref> | |||
==علم به کتاب== | ==علم به کتاب== | ||
بلعم | بلعم عالمی بود که [[حضرت موسی(ع)]] از او به عنوان مبلّغ استفاده میکرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ق، ج۷، ص۱۴.</ref> مفسران درباره منظور از عبارت آیاتنا در آیه «وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذِی ءَاتَینَاهُ ءَایاتِنَا؛ و بر آنها بخوان سرگذشت آن فرد را که آیات خود را به او دادیم»<ref>سوره اعراف، آیه۱۷۵.</ref> که آن را درباره بلعم دانستهاند، اختلافنظر دارند، از جمله: | ||
* | *بلعم به [[اسم اعظم|اسم اعظم خدا]] آگاه بود<ref>عیاشی، التفسیر، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۴۲.</ref> از اینرو دعای او همیشه مستجاب میشد.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۶۱۵.</ref> روایتی از [[امام رضا(ع)]] این مطلب را تأیید میکند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸.</ref> | ||
* بلعم، فقط عالم به کتاب خدا بوده و از اسم اعظم آگاهی نداشته است.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۵۳؛ شیخ طوسی، التبیان، ج۵، ص۳۲.</ref> | |||
* | |||
==انحراف== | ==انحراف== | ||
بنا بر آیه «فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیطَانُ فَکاَنَ مِنَ الْغَاوِین؛ ولی | بنا بر آیه «فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیطَانُ فَکاَنَ مِنَ الْغَاوِین؛ ولی خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد»<ref>سوره اعراف،آیه ۱۷۵.</ref> بلعم به انحراف کشیده شد و گمراه گردید.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸.</ref> درباره انحراف او دو نظریه وجود دارد: | ||
* بلعم در مقابل حضرت موسی(ع) قرار گرفت و به [[فرعون]] کمک کرده است.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸.</ref> | * بلعم در مقابل حضرت موسی(ع) قرار گرفت و به [[فرعون]] کمک کرده است.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴۸.</ref> | ||
* به گزارش [[مسعودی]]، بلعم به پادشاه کشورش که در نزاع و جنگ با [[حضرت یوشع]] و بنیاسرائیل بود، کمک کرد.<ref>مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۳۸۴ش، ص۶۵.</ref> | * به گزارش [[مسعودی]]، بلعم به پادشاه کشورش که در نزاع و جنگ با [[حضرت یوشع]] و بنیاسرائیل بود، کمک کرد.<ref>مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۳۸۴ش، ص۶۵.</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==اسرائیلیات== | ==اسرائیلیات== | ||
{{اصلی|اسرائیلیات}} | {{اصلی|اسرائیلیات}} | ||
درباره بلعم داستانهای مختلفی نقل شده است. تعدادی از مفسران، این روایات را از [[اسرائیلیات]] و غیرقابل اعتماد دانستهاند.<ref>رشید رضا، المنار،۱۹۹۰م، ج۹، ص۳۴۸.</ref> برخی از آنها عبارتند از: | درباره بلعم داستانهای مختلفی نقل شده است. تعدادی از مفسران، این روایات را از [[اسرائیلیات]] و غیرقابل اعتماد دانستهاند.<ref> رشید رضا، المنار،۱۹۹۰م، ج۹، ص۳۴۸.</ref> برخی از آنها عبارتند از: | ||
* بلعم | * بلعم خواهان نابودی سپاه حضرت موسی(ع) بود، از اینرو از حاکم خواست که زنان را به استقبال [[بنیاسرائیل]] بفرستند شاید آنان این وسیله به [[زنا]] دچار شده و خداوند نابودشان کند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۸۵.</ref> | ||
[[پرونده:بلعم و فرشته.jpg|بندانگشتی|بلعم و فرشته]] | [[پرونده:بلعم و فرشته.jpg|بندانگشتی|بلعم و فرشته]] | ||
* به بلعم وعده سه دعای مستجاب داده شد. همسر او درخواست کرد که یک دعا را به او اختصاص دهد. بلعم نیز پذیرفت. همسرش از او خواست که او | * به بلعم وعده سه دعای مستجاب داده شد. همسر او درخواست کرد که یک دعا را به او اختصاص دهد. بلعم نیز پذیرفت. همسرش از او خواست که دعا کند او زیباترین زن بنیاسرائیل شود، با دعای بلعم او چنین شد. همسرش وقتی دید که زیباتر از او در میان بنیاسرائیل نیست، از بلعم رویگردان شد. از اینرو بلعم دعا کرد و او تبدیل به سگ شد. فرزندان بلعم با اصرار از او خواستند که مادرشان را از آن حالت در بیاورد و او نیز چنین کرد.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۳۹۹.</ref> | ||
* بر اساس برخی منابع زمانی که بلعم خواست برای نفرین حضرت موسی(ع) و قومش برود، الاغ او از حرکت باز ایستاد. بلعم او را کتک زد و این عمل، سه مرتبه تکرار شد. سپس حیوان به اذن الهی به سخن | * بر اساس برخی منابع زمانی که بلعم خواست برای نفرین حضرت موسی(ع) و قومش برود، الاغ او از حرکت باز ایستاد. بلعم او را کتک زد و این عمل، سه مرتبه تکرار شد. سپس حیوان به اذن الهی به سخن آمد و به بلعم گفت که [[ملائکه]] را میبیند که جلوی او را میگیرند.<ref> ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۴۶۰.</ref> این داستان در تورات نیز آمده است.<ref>تورات، سِفر اعداد، ۲۲: ۲۱-۳۲.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
| توضیحات = | | توضیحات = | ||
}}</onlyinclude> | }}</onlyinclude> | ||
[[en:Bal'am Ba'ura]] | [[en:Bal'am Ba'ura]] | ||
{{بنیاسرائیل}} | {{بنیاسرائیل}} |
ویرایش