Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} '''بَلعَم باعورا ''' از عالمان زمان خود که نخست در مسیر هدایت و آگاه...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
در مورد بلعم داستانهای مختلفی در کتابها نقل شده است. تعدادی از مفسران، این روایات را در زمره اسرائیلیات دانسته که هیچ اعتمادی به آنها نمیتوان داشت.<ref>رشید رضا، المنار،۱۹۹۰م، ج۹، ص۳۴۸.</ref> | در مورد بلعم داستانهای مختلفی در کتابها نقل شده است. تعدادی از مفسران، این روایات را در زمره اسرائیلیات دانسته که هیچ اعتمادی به آنها نمیتوان داشت.<ref>رشید رضا، المنار،۱۹۹۰م، ج۹، ص۳۴۸.</ref> | ||
در اینجا تعدادی را نقل میکنیم: | در اینجا تعدادی را نقل میکنیم: | ||
* بلعم که خواهان نابودی سپاه حضرت موسی(ع) بود، از | * بلعم که خواهان نابودی سپاه حضرت موسی(ع) بود، از حاکم خواست که زنان را به استقبال بنیاسرائیل بفرستند. شاید بنیاسرائیل به این وسیله به زنا دچار شده و خداوند آنان را نابود کند.<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۸۵.</ref> | ||
* به بلعم وعده سه دعای مستجاب داده شد. همسر او درخواست کرد که یک دعا را به او اختصاص دهد. بلعم نیز پذیرفت. همسرش از او خواست که او را زیباترین زن بنیاسرائیل کند. بلعم دعا کرد و او نیز چنین شد. همسرش وقتی دید که زیباتر از او در میان بنیاسرائیل نیست، از بلعم رویگردان شد. بلعم نیز دعا کرده و او را تبدیل به سگ کرد. فرزندان با اصرا از پدر خود خواستند که مادرشان را از آن حالت در بیاورد و او نیز چنین کرد. و اینگونه هر سه دعای بلعم از بین رفت.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۳۹۹.</ref> | |||
* | * براساس برخی منابع زمانی که بلعم خواست برای نفرین حضرت موسی(ع) و قومش برود، الاغ او از حرکت باز ایستاد. بلعم او را کتک میزد و این سه مرتبه تکرار شد. در نهایت آن حیوان به اذن الهی به سخن آمده و به بلعم گفت که ملائکه را نمیبیند که جلوی او را میگیرند.<ref>ابن كثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۴۶۰.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |