پرش به محتوا

آیه تأسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۸۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ مارس ۲۰۱۹
جز
←‏معرفی اجمالی: ویرایش شکلی
جز (ویرایش شناسه)
جز (←‏معرفی اجمالی: ویرایش شکلی)
خط ۳۴: خط ۳۴:


==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
به [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]]، آیه تأسی گفته می‌شود.<ref>هاشمی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۶۸.</ref> [[خداوند]] بعد از توبیخ [[منافقین]] در آیات قبل،<ref> نظام الاعرج، غرائب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۴۵۵.</ref> در این آیه، قبل از ذکر برخی از ویژگی‌های [[مؤمنان]] حقیقی، [[پیامبر اکرم(ص)]] را به عنوان پیشوا و اسوه برای مؤمنان معرفی کرده و از [[مسلمانان]] یا [[مکلف|مکلفین]]<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۸، ص۳۲۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۴۸؛ سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۴۲۵.</ref> و یا کسانی که از پیامبر(ص) تبعیت نکرده و به مخالفت با او می‌پرداختند،<ref> قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش،ج۱۴، ص۱۵۵، طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۱، ص۹۱.</ref> می‌خواهد که از پیامبر(ص) پیروی کرده و از مخالفت با او بپرهیزند.<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۲۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۱، ص۹۱.</ref> این آیه مسلمان حقیقی را کسی دانسته که به پیامبر(ص) اقتدا کرده و با هیچ کدام از دستورات وی مخالفت نکند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۲۰۵.</ref>
[[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]]، آیه تأسی نام گرفته است.<ref>هاشمی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۶۸.</ref> [[خداوند]] بعد از توبیخ [[منافقین]] در آیات قبل،<ref> نظام الاعرج، غرائب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۴۵۵.</ref> در این آیه، قبل از ذکر برخی از ویژگی‌های [[مؤمنان]] حقیقی، [[پیامبر اکرم(ص)]] را به عنوان پیشوا و اسوه برای مؤمنان معرفی کرده و از [[مسلمانان]] یا [[مکلف|مکلفین]]<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۸، ص۳۲۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۴۸؛ سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۴۲۵.</ref> و یا کسانی که از پیامبر(ص) تبعیت نکرده و به مخالفت با او می‌پرداختند،<ref> قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش،ج۱۴، ص۱۵۵، طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۱، ص۹۱.</ref> می‌خواهد که از پیامبر(ص) پیروی کرده و از مخالفت با او بپرهیزند.<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۲۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۱، ص۹۱.</ref> این آیه مسلمان حقیقی را کسی دانسته که به پیامبر(ص) اقتدا کرده و با هیچ کدام از دستورات وی مخالفت نکند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۲۰۵.</ref> [[قرآن کریم]] در آیات ۴ و ۶ [[سوره ممتحنه]] نیز [[حضرت ابراهیم(ع)]] را در برائت از [[شرک]] و [[مشرکان|مشرکین]] به عنوان اسوه معرفی کرده است.<ref>سوره ممتحنه، آیه ۴، ۶</ref>
 
[[قرآن کریم]] در آیات ۴ و ۶ [[سوره ممتحنه]] نیز [[حضرت ابراهیم(ع)]] را در برائت از [[شرک]] و [[مشرکان|مشرکین]] به عنوان اسوه معرفی کرده است.<ref>سوره ممتحنه، آیه ۴، ۶</ref>


==معناشناسی اسوه==
==معناشناسی اسوه==
اسوه در لغت به معنای پیشوا<ref> ابن منظور، لسان العرب، بیروت، ج۱۴، ص۳۵.</ref> و به معنای حالتی است که انسان هنگام پیروی از دیگری به خود می‌گیرد؛<ref> راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، ص۷۶.</ref> یعنی همان حالت پیروی کردن و اقتدا نمودن است<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۷۷؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۳۳۰.</ref> و یا در مورد تأسی و پیروی کردن از دیگران در کارها خوب به کار می‌رود<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۳۴۴.</ref> و در [[آیه]] به معنای اقتدا کردن به [[پیامبر خدا|پیامبر خدا(ص)]] آمده است؛<ref>سمرقندی، بحر العلوم، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۵۳؛ جرجانی، درج الدرر، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۴۵۶.</ref> بدین‌گونه که پیامبر(ص)، برای انسان بهترین نمونه برای تأسی و پیروی است و با اقتدای به او می‌تواند خود را اصلاح و در مسیر مستقیم قرار بگیرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>  
اسوه در لغت به معنای پیشوا<ref> ابن منظور، لسان العرب، بیروت، ج۱۴، ص۳۵.</ref> و به معنای حالتی است که انسان هنگام پیروی از دیگری به خود می‌گیرد؛<ref> راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، ص۷۶.</ref> یعنی همان حالت پیروی کردن و اقتدا نمودن است<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۷۷؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۳۳۰.</ref> و یا در مورد تأسی و پیروی کردن از دیگران در کارها خوب به کار می‌رود<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۳۴۴.</ref> و در [[آیه]] به معنای اقتدا کردن به [[پیامبر خدا|پیامبر خدا(ص)]] آمده است؛<ref>سمرقندی، بحر العلوم، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۵۳؛ جرجانی، درج الدرر، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۴۵۶.</ref> بدین‌گونه که پیامبر(ص)، برای انسان بهترین نمونه برای تأسی و پیروی است و با اقتدای به او می‌تواند خود را اصلاح و در مسیر مستقیم قرار بگیرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>  


در ارتباط با معنا و تفسیر آیه، [[روایات]] فراوانی در برخی از کتب [[تفسیر|تفسیری]] ذکر شده است؛<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۱۸۹؛ قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش ج۱۰، ص۳۴۹.</ref> چنانکه منظور از اسوه حسنه با استناد به روایتی از [[ابن عباس]]، [[سنت]] پیامبر(ص) دانسته شده است.<ref>ماتریدی، تأویلات أهل السنة، ۱۴۲۶ق، ج۸، ص۳۶۸.</ref>
در ارتباط با معنا و تفسیر آیه، [[روایات]] فراوانی در برخی از کتب [[تفسیر|تفسیری]] ذکر شده است؛<ref>سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۱۸۹؛ قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش ج۱۰، ص۳۴۹.</ref> چنانکه منظور از اسوه حسنه با استناد به روایتی از [[ابن عباس]]، [[سنت]] پیامبر(ص) دانسته شده است.<ref>ماتریدی، تأویلات أهل السنة، ۱۴۲۶ق، ج۸، ص۳۶۸.</ref> عده‌ای از [[مفسران]] در حقیقت معنای آیه دو قول را مطرح کرده‌اند اول آنکه خود پیامبر(ص) اسوه‌ای حسنه است و یا آنکه خود آن حضرت اسوه نیست؛ بلکه در او صفتی است که آن صفت، شایسته اقتدا نمودن است.<ref> زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵۳۱؛ قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۸، ص۳۳۵.</ref>
عده‌ای از [[مفسران]] در حقیقت معنای آیه دو قول را مطرح کرده‌اند اول آنکه خود پیامبر(ص) اسوه‌ای حسنه است و یا آنکه خود آن حضرت اسوه نیست؛ بلکه در او صفتی است که آن صفت، شایسته اقتدا نمودن می‌باشد.<ref> زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵۳۱؛ قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۸، ص۳۳۵.</ref>


==شرایط الگوگیری==
==شرایط الگوگیری==
خداوند در این آیه، پیامبر(ص) را بهترین سرمشق برای کسانی معرفی می‌کند که به رحمت خداوند و روز [[قیامت]] ایمان داشته<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۴۱.</ref> و امیدوار به [[ثواب]] دنیوی و اخروی<ref>طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۵، ص۱۷۹.</ref> که ثمره [[عمل صالح]] است،<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۷۷.</ref> باشد؛ کسانی‌که لحظه‌ای از یاد خدا غافل نبوده و دائما یاد خدا را به زبان می‌آورند<ref>سمرقندی، بحر العلوم، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۵۳. </ref> {{یادداشت|عده‌ای دیگر معتقدند که منظور از یاد خدا، فقط گفتن الفاظ نیست، بلکه باید ملازم با طاعت باشد(بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۲۲۸؛ نظام الاعرج، غرائب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۴۵۶.) و به عبارتی دیگر یاد قلبی و عملی را هم شامل می‌شود؛ یعنی وقتی انسان در برابر کار حرامی قرار می‌گیرد به یاد خدا بیفتد و آن را ترک کند؛ یعنی خدا در همۀ زندگی انسان حضور داشته باشد.(رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۳۳۲.)}} و در هر شرایطی، چه در سختی و چه در راحتی از یاد خداوند غافل نشده<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ج۸، ص۲۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۱، ص۹۱.</ref> و امید را با اطاعت‌های بسیار همراه می‌کنند؛<ref>طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۳۰۸.</ref> هرچند برخی منظور از ذکر کثیر را، نمازهای پنج‌گانه دانسته‌اند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۲۰۵.</ref> بنابراین با توجه به ادامه آیه، می‌توان گفت که [[ایمان]] به مبدأ و [[معاد]] و [[ذکر]] دائم خداوند، انگیزه برای تأسی از پیامبر(ص) است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>
خداوند در این آیه، پیامبر(ص) را بهترین سرمشق برای کسانی معرفی می‌کند که به رحمت خداوند و [[روز قیامت]] ایمان داشته<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۴۱.</ref> و امیدوار به [[ثواب]] دنیوی و اخروی<ref>طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۵، ص۱۷۹.</ref> که ثمره [[عمل صالح]] است،<ref>ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۷۷.</ref> باشند؛ کسانی‌که لحظه‌ای از یاد خدا غافل نبوده و دائما یاد خدا را به زبان می‌آورند<ref>سمرقندی، بحر العلوم، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۵۳. </ref> {{یادداشت|عده‌ای دیگر معتقدند که منظور از یاد خدا، فقط گفتن الفاظ نیست، بلکه باید ملازم با طاعت باشد(بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۲۲۸؛ نظام الاعرج، غرائب القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۴۵۶.) و به عبارتی دیگر یاد قلبی و عملی را هم شامل می‌شود؛ یعنی وقتی انسان در برابر کار حرامی قرار می‌گیرد به یاد خدا بیفتد و آن را ترک کند؛ یعنی خدا در همۀ زندگی انسان حضور داشته باشد.(رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۳۳۲.)}} و در هر شرایطی، چه در سختی و چه در راحتی از یاد خداوند غافل نشده<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ج۸، ص۲۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۱، ص۹۱.</ref> و امید را با اطاعت‌های بسیار همراه می‌کنند؛<ref>طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۳۰۸.</ref> هرچند برخی منظور از [[ذکر کثیر]] را، نمازهای پنج‌گانه دانسته‌اند؛<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۲۰۵.</ref> بنابراین با توجه به ادامه آیه می‌توان گفت که [[ایمان]] به مبدأ و [[معاد]] و [[ذکر]] دائم خداوند، انگیزه برای تأسی به پیامبر(ص) است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۴۳.</ref>


==محدوده تأسی به پیامبر==
==محدوده تأسی به پیامبر==
با توجه به اطلاق آیه الگو بودن پیامبر(ص) در همه زمینه‌های جنگی و غیر از آن را شامل می‌شود.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۳۳۱.</ref> تأسی از پیامبر(ص) هم در گفتار و هم در رفتار<ref> طوسی، التبیان، بیروت، ج۸، ص۳۲۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۶، ص۲۸۸.</ref> و به عبارتی دیگر در تمامی افعال، احوال و اخلاق دانسته شده است؛<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۴، ص۱۵۵؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۱۸۰؛ شکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۶۲۲.</ref> چنانکه [[مکارم شیرازی]] در کتاب [[تفسیر نمونه]] معتقد است که پیامبر اکرم(ص) در روحیات عالی، استقامت و شکیبایی، هوشیاری، درایت، [[اخلاص]]، توجه به خدا و زانو نزدن در برابر سختی‌ها و مشکلات، بهتری الگو و سرمشق برای همه [[مسلمانان]] می‌باشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۴۲.</ref> هرچند برخی دیگر دایره تأسی به پیامبر(ص) را محدود به [[صبر]]<ref>ابن جوزی، زاد المسیر، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۵۵؛ ثعالبی، تفسیر الثعالبی، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۳۴۰.</ref> یا عمل پیامبر(ص) در جنگ‌ها و تحمل جراحات و سختی‌های فراوان دانسته‌اند؛<ref>ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۴۸۳؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۱۰۰۸م، ج۵، ص۱۷۹؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۳۷۹.</ref> ولی به این موضوع اشاره کرده‌اند که این امر می‌تواند دلالت بر تأسی، در افعال دیگر پیامبر(ص) کند؛<ref>طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۳۰۸؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۸، ص۳۲۸.</ref> اما دلالت بر وجوب اقتدا به پیامبر(ص) در افعال را نمی‌کند.<ref> طوسی، التبیان، بیروت، ج۸، ص۳۲۸.</ref>  
با توجه به اطلاق آیه الگو بودن پیامبر(ص) در همه زمینه‌های جنگی و غیر از آن را شامل می‌شود.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۳۳۱.</ref> تأسی به پیامبر(ص) هم در گفتار و هم در رفتار<ref> طوسی، التبیان، بیروت، ج۸، ص۳۲۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۶، ص۲۸۸.</ref> و به عبارت دیگر در تمامی افعال، احوال و اخلاق دانسته شده است؛<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۴، ص۱۵۵؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۱۸۰؛ شکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۶۲۲.</ref> چنانکه [[مکارم شیرازی]] در کتاب [[تفسیر نمونه]] معتقد است پیامبر اکرم(ص) در روحیات عالی، استقامت و شکیبایی، هوشیاری، درایت، [[اخلاص]]، توجه به خدا و زانو نزدن در برابر سختی‌ها و مشکلات، بهتری الگو و سرمشق برای همه [[مسلمانان]] است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۷، ص۲۴۲.</ref> برخی دیگر دایره تأسی به پیامبر(ص) را محدود به [[صبر]]<ref>ابن جوزی، زاد المسیر، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۵۵؛ ثعالبی، تفسیر الثعالبی، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۳۴۰.</ref> یا عمل پیامبر(ص) در جنگ‌ها و تحمل جراحات و سختی‌های فراوان دانسته‌اند<ref>ابن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۴۸۳؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۱۰۰۸م، ج۵، ص۱۷۹؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۳۷۹.</ref> و تأسی به دیگر افعال پیامبر(ص) را اگرچه شایسته می‌دانند؛<ref>طبرسی، جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۳۰۸؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۸، ص۳۲۸.</ref> ولی واجب نمی‌دانند.<ref> طوسی، التبیان، بیروت، ج۸، ص۳۲۸.</ref>  


آیه تأسی در میان آیات مربوط به [[جنگ احزاب]] نازل شده است. برخی با توجه به عبارت «لکم»، مخاطب آیه را حاضران در جنگ احزاب دانسته که پیامبر(ص) را در هنگام سختی رها کردند؛ در حالی‌که مدعی مسلمانی و [[ایمان]] به خدا و روز [[قیامت]] بوده و خود را از نمازگزاران می‌دانستند؛<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۲۰۵.</ref> از این‌رو منظور آیه را تنها الگو بودن پیامبر(ص) در [[جنگ احزاب]] می‌دانند.<ref>دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۷۴.</ref> در حالی که برخی از [[مفسران]] مخاطب آیه را مختص به حاضران در جنگ احزاب نمی‌دانند و معتقدند پیامبر(ص) در همه زمینه‌ها بهترین الگو برای تمامی مؤمنان است<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۳۳۱؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۳۴۴.</ref> و تأسی از او، یک وظیفه دائمی و همیشه ثابت برای تمام مسلمانان است.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۶، ص۲۸۸.</ref>  
آیه تأسی در میان آیات مربوط به [[جنگ احزاب]] نازل شد. برخی با توجه به عبارت «لکم»، مخاطب آیه را حاضران در جنگ احزاب دانسته که پیامبر(ص) را در هنگام سختی رها کردند؛<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۲۰۵.</ref> <ref>دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۷۴.</ref> ولی عده‌ای دیگر از [[مفسران]] مخاطب آیه را مختص به حاضران در جنگ احزاب نمی‌دانند و معتقدند پیامبر(ص) در همه زمینه‌ها بهترین الگو برای تمامی مؤمنان است<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۶، ص۳۳۱؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۳۴۴.</ref> و تأسی از او، یک وظیفه دائمی و همیشه ثابت برای تمام مسلمانان است.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۶، ص۲۸۸.</ref>  
==حکم تأسی==
==حکم تأسی==
در [[وجوب]] و یا [[استحباب]] تأسی به پیامبر(ص) در بین علما اختلاف وجود دارد؛ عده‌ای تأسی به پیامبر(ص) را واجب دانسته {{یادداشت|در باب حجة و دلیل قول و فعل و تقریر معصوم حجة دانسته شده است؛ لذا معتقدند که متابعت و اقتداء به رسول خدا بر امت واجب و لازم است چه در عقائد حقه و اصول دین و چه در اخلاق و صفات حمیده و در افعال و اعمال صالحه.(طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۱۰، ص۴۸۹.)}} و برخی دیگر اصل در این حکم را [[مستحب]] می‌دانند؛ مگر اینکه دلیلی بر وجوب آن وجود داشته باشد و برخی دیگر قائل به تفصیل شده‌اند؛ بدین‌گونه که در امور دینی تأسی به پیامبر(ص) واجب و در امور دنیوی مستحب می‌باشد.<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۴، ص۱۵۶.</ref>
در [[وجوب]] و یا [[استحباب]] تأسی به پیامبر(ص) در بین علما اختلاف وجود دارد؛ عده‌ای تأسی به پیامبر(ص) را واجب دانسته {{یادداشت|در باب حجة و دلیل قول و فعل و تقریر معصوم حجة دانسته شده است؛ لذا معتقدند که متابعت و اقتداء به رسول خدا بر امت واجب و لازم است چه در عقائد حقه و اصول دین و چه در اخلاق و صفات حمیده و در افعال و اعمال صالحه.(طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۱۰، ص۴۸۹.)}} و برخی دیگر اصل در این حکم را [[مستحب]] می‌دانند؛ مگر اینکه دلیلی بر وجوب آن وجود داشته باشد و برخی دیگر قائل به تفصیل شده‌اند؛ بدین‌گونه که در امور دینی تأسی به پیامبر(ص) واجب و در امور دنیوی مستحب می‌باشد.<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۴، ص۱۵۶.</ref>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۹۴

ویرایش