confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
imported>Hasaninasab (اصلاح جمله بندی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
«قِزِل» در زبان [[ترکی]] به معنای سرخ و زرین به کار رفته است.<ref>عمید، فرهنگ فارسی عمید، ۱۳۸۹، مدخل: قزل</ref> همانندهای این کلمه مانند ماهی قزلآلا، رودخانه قزلاوزن، قزلامام (اشاره به گنبد طلایی [[امام رضا]])، قزلگول (گل سرخ) و شهر قزلجه، در ترکی به کار رفته است. {{سخ}} | «قِزِل» در زبان [[ترکی]] به معنای سرخ و زرین به کار رفته است.<ref>عمید، فرهنگ فارسی عمید، ۱۳۸۹، مدخل: قزل</ref> همانندهای این کلمه مانند ماهی قزلآلا، رودخانه قزلاوزن، قزلامام (اشاره به گنبد طلایی [[امام رضا]])، قزلگول (گل سرخ) و شهر قزلجه، در ترکی به کار رفته است. {{سخ}} | ||
واژه «باش» هم به معنای «سر» (عربی: رأس) است که در دو مصداق سر یک شخص یا سر یک گروه مانند فرمانده به کار میرود<ref>دهخدا، فرهنگ دهخدا، مدخل: باش </ref> که در مصداق دوم با اضافه «ی» به کار میرود مانند «یوزباشی» که به معنای فرمانده گروه صدنفره است<ref>دهخدا، فرهنگ دهخدا، مدخل: یوزباشی </ref>. | واژه «باش» هم به معنای «سر» (عربی: رأس) است که در دو مصداق سر یک شخص یا سر یک گروه مانند فرمانده به کار میرود<ref>دهخدا، فرهنگ دهخدا، مدخل: باش </ref> که در مصداق دوم با اضافه «ی» به کار میرود مانند «یوزباشی» که به معنای فرمانده گروه صدنفره است<ref>دهخدا، فرهنگ دهخدا، مدخل: یوزباشی </ref>. | ||
[[پرونده:جنگ قزلباشان.jpg|بندانگشتی|تصویر قزلباشان در نقاشی دوره صفوی]] | [[پرونده:جنگ قزلباشان.jpg|بندانگشتی|تصویر قزلباشان در نقاشی [[دوره صفوی]]]] | ||
واژه قزلباش به دلیل کلاهخود یا کلاه ویژهای که به احتمال زیاد، سرخ رنگ یا طلایی بوده، برای شناسایی و نامگذاری افرادی که آن کلاه را بر سر میگذاشتند به کار رفته و مشهور شده است.<ref>دهخدا، فرهنگ دهخدا، مدخل: قزلباش </ref> پیشینه این واژه را میتوان در جد ششم [[شیخ صفی]]، به نام [[فیروزشاه]] «زرین کلاه» جستجو کرد.<ref>بیوکجامعی، نگاهی به آثار و ابنیه تاریخی اردبیل، ۱۳۷۲ش، ص۱۲۶.</ref> | واژه قزلباش به دلیل کلاهخود یا کلاه ویژهای که به احتمال زیاد، سرخ رنگ یا طلایی بوده، برای شناسایی و نامگذاری افرادی که آن کلاه را بر سر میگذاشتند به کار رفته و مشهور شده است.<ref>دهخدا، فرهنگ دهخدا، مدخل: قزلباش </ref> پیشینه این واژه را میتوان در جد ششم [[شیخ صفی]]، به نام [[فیروزشاه]] «زرین کلاه» جستجو کرد.<ref>بیوکجامعی، نگاهی به آثار و ابنیه تاریخی اردبیل، ۱۳۷۲ش، ص۱۲۶.</ref> | ||
اینگونه که از نگارگریهای عصر صفوی پیدا است، قزلباشان، همچون دیگر ترکان، ریشها را میتراشیدند و سبیل را میگذاشتند. | اینگونه که از نگارگریهای عصر صفوی پیدا است، قزلباشان، همچون دیگر ترکان، ریشها را میتراشیدند و سبیل را میگذاشتند. |