پرش به محتوا

محکم و متشابه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
بیشتر دانشمندان علوم قرآن معتقدند «محکم» به آیاتی از قرآن گفته می‌شود که معنای آنها به قدری روشن است که نمی‌توان معنای دیگری برای آن در نظر گرفت و «متشابه» آیه‌ای است که احتمالات مختلفی برای معنای ظاهری آن وجود دارد. این وضوح یا ابهام می‌تواند در یک کلمه یا جمله باشد.<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5261/Pattern,%D9%85%D8%AD%D9%83%D9%85 قرآن در آینه پژوهش، مقاله محکم و متشابه]، پرتال جامع علوم و معارف قرآن.</ref>
بیشتر دانشمندان علوم قرآن معتقدند «محکم» به آیاتی از قرآن گفته می‌شود که معنای آنها به قدری روشن است که نمی‌توان معنای دیگری برای آن در نظر گرفت و «متشابه» آیه‌ای است که احتمالات مختلفی برای معنای ظاهری آن وجود دارد. این وضوح یا ابهام می‌تواند در یک کلمه یا جمله باشد.<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5261/Pattern,%D9%85%D8%AD%D9%83%D9%85 قرآن در آینه پژوهش، مقاله محکم و متشابه]، پرتال جامع علوم و معارف قرآن.</ref>


در مورد معنای اصطلاحی محکم نظریه‌های دیگری هم وجود دارد:<ref>زرکشی: البرهان فی علوم القران، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالمعرفه، ج۲ ص۷۹</ref>
در مورد معنای اصطلاحی محکم نظریه‌های دیگری هم وجود دارد:<ref>زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، دارالمعرفه، ج۲، ص۷۹.</ref>
* آیات محکم آیاتی است که عهده‌دار بیان [[حلال]] و [[حرام]] و اوامر و نواهی هستند.
* آیات محکم آیاتی است که عهده‌دار بیان [[حلال]] و [[حرام]] و اوامر و نواهی هستند.
* آیات محکم آیاتی است که مورد [[نسخ]] قرار نگرفته است و متشابه همان آیات منسوخ هستند.
* آیات محکم آیاتی است که مورد [[نسخ]] قرار نگرفته است و متشابه همان آیات منسوخ هستند.
خط ۱۳: خط ۱۳:
* محکمات آیاتی است که الفاظ آن تکرار نشده است.
* محکمات آیاتی است که الفاظ آن تکرار نشده است.


در معنای اصطلاحی «متشابه» نیز اقوال دیگری وجود دارد:<ref>زرکشی: البرهان فی علوم القران، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالمعرفه، ج۲ ص۸۰</ref>
در معنای اصطلاحی «متشابه» نیز اقوال دیگری وجود دارد:<ref>زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، دارالمعرفه، ج۲، ص۸۰.</ref>
* متشابه همان آیات منسوخه است که نباید بدان عمل کرد.
* متشابه همان آیات منسوخه است که نباید بدان عمل کرد.
* متشابه قصص و امثال است.
* متشابه قصص و امثال است.
خط ۲۴: خط ۲۴:
== حکمت وجود متشابهات در قرآن==
== حکمت وجود متشابهات در قرآن==
از آن جا که آیات متشابه می‌تواند دست آویزی برای فهم نادرست قرآن باشد این پرسش مطرح می‌شود که علت وجود آیات متشابه در قرآن چیست؟ در پاسخ به این پرسش نظریات متعددی مطرح شده است، از جمله:
از آن جا که آیات متشابه می‌تواند دست آویزی برای فهم نادرست قرآن باشد این پرسش مطرح می‌شود که علت وجود آیات متشابه در قرآن چیست؟ در پاسخ به این پرسش نظریات متعددی مطرح شده است، از جمله:
* دستۀ از متکلمان بر این عقیده‌اند که وجود متشابهات، زمینه‌ساز معرفت عمیق‌تر و دقت بیش‌تر در قرآن می‌باشد، چه این‌که، زمانی ضرورت به کارگیری عقل و مراجعه به عالمان احساس می‌شود که تشابهی در مطلب وجود داشته باشد.<ref>قاضی عبدالجبار: المغنی فی ابواب التوحید و العدل، الجمهوریه العربیه المتحده، وزاره الثقافه،ج۱۶ ص۳۷۱ و ۳۷۲</ref>
* دستۀ از متکلمان بر این عقیده‌اند که وجود متشابهات، زمینه‌ساز معرفت عمیق‌تر و دقت بیش‌تر در قرآن می‌باشد، چه این‌که، زمانی ضرورت به کارگیری عقل و مراجعه به عالمان احساس می‌شود که تشابهی در مطلب وجود داشته باشد.<ref>قاضی عبدالجبار: المغنی، ج۱۶، ص۳۷۱ و ۳۷۲.</ref>
* برخی عارفان نیز معتقدند چون مراتب، درجات و احوال سالکان الی الله متفاوت است، برخی از مقام طبع گذشته به مقام نفس رسیده‌اند و عده‌ای از مقام نفس به مرتبۀ عقل و امثال آن نایل آمده‌اند. آیات قرآن نیز متناسب با درجات معرفت و مراحل نفس بندگان نازل گردیده است.<ref>به نقل از سید جلال الدین آشتیانی: متشابهات القرآن، دانشگاه فردوسی، بی‌تا، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱</ref>
* برخی عارفان نیز معتقدند چون مراتب، درجات و احوال سالکان الی الله متفاوت است، برخی از مقام طبع گذشته به مقام نفس رسیده‌اند و عده‌ای از مقام نفس به مرتبۀ عقل و امثال آن نایل آمده‌اند. آیات قرآن نیز متناسب با درجات معرفت و مراحل نفس بندگان نازل گردیده است.<ref>به نقل از آشتیانی: متشابهات القرآن، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.</ref>
* گروهی از فلاسفه گفته‌اند چون در بین مخاطبین قرآن مردمی هم هستند که از درک حقیقیت عوالم غیر مادی عاجزند در ابتدا آیاتی اوصاف و اعراض جسمانی را به خداوند نسبت می‌دهد و از الفاظی که متناسب با عالم وهم و خیال است استفاده می‌کند، اما در کنار این آیات، آیاتی نیز به عنوان محکمات، واقعیت امر را بیان کند. در این صورت عامۀ مردم،‌به تدریج از موجودی با مختصات اولی به موجود مجرد تامی که مبرا از صفات امکانی است منتقل می‌شوند.<ref>به نقل از سید جلال الدین آشتیانی: متشابهات القرآن، دانشگاه فردوسی، بی‌تا، ص۱۴۵</ref>
* گروهی از فلاسفه گفته‌اند چون در بین مخاطبین قرآن مردمی هم هستند که از درک حقیقیت عوالم غیر مادی عاجزند در ابتدا آیاتی اوصاف و اعراض جسمانی را به خداوند نسبت می‌دهد و از الفاظی که متناسب با عالم وهم و خیال است استفاده می‌کند، اما در کنار این آیات، آیاتی نیز به عنوان محکمات، واقعیت امر را بیان کند. در این صورت عامۀ مردم،‌به تدریج از موجودی با مختصات اولی به موجود مجرد تامی که مبرا از صفات امکانی است منتقل می‌شوند.<ref>به نقل از آشتیانی: متشابهات القرآن، ص۱۴۵.</ref>


==روش‌های تفسیر آیات متشابه==
==روش‌های تفسیر آیات متشابه==
شیوۀ برخورد [[:رده:مفسران|مفسران]] با آیات متشابه متفاوت است. [[ملاصدرا]] در رساله متشابهات القرآن چهار شیوه رایج تفسیری را برشمرده است:<ref>ملاصدرا: متشابهات القرآن،تصحیح آشتیانی،‌مشهد، دانشگاه فردوسی، ص۷۶، ۷۷، ۷۹، ۹۰ و ۹۱</ref>
شیوۀ برخورد [[:رده:مفسران|مفسران]] با آیات متشابه متفاوت است. [[ملاصدرا]] در رساله متشابهات القرآن چهار شیوه رایج تفسیری را برشمرده است:<ref>ملاصدرا: متشابهات القرآن، ص۷۶، ۷۷، ۷۹، ۹۰ و ۹۱.</ref>


# مسلک اهل لغت، [[اصحاب حدیث]] و [[حنابله]]: این گروه معتقدند الفاظ متشابه را باید بر معنا و مفهوم ظاهری آنها حمل کرد. تخلف از معنای ظاهری آیه حتی اگر مخالف قواعد عقلی باشد جایز نیست. در این بینش، هر نوع تأویلی نامقبول و ناپسند است.
# مسلک اهل لغت، [[اصحاب حدیث]] و [[حنابله]]: این گروه معتقدند الفاظ متشابه را باید بر معنا و مفهوم ظاهری آنها حمل کرد. تخلف از معنای ظاهری آیه حتی اگر مخالف قواعد عقلی باشد جایز نیست. در این بینش، هر نوع تأویلی نامقبول و ناپسند است.
خط ۳۷: خط ۳۷:


== روش اهل بیت در تفسیر متشابهات==
== روش اهل بیت در تفسیر متشابهات==
در [[عیون اخبار الرضا]] از [[امام رضا(ع)]] روایت شده است که: «{{عربی|مَنْ رَدَّ مُتَشَابِهَ الْقُرْآنِ اِلَی مُحكَمِهِ فَقَدْ هُدِی اِلَی صِراطِ مُسْتَقِیمٍ}}»( هر کس آیه متشابه قران را برای فهم، به محکم قرآن ارجاع بدهد بی شک به صراط مستقیم رهنمون گشته است.) <ref>عیون اخبار الرضا، نشر جهان، ج۱ ص۲۹۰</ref> آن‌گاه فرمود: در اخبار ما نیز متشابهاتی نظیر متشابهات قرآن وجود دارد که باید به محکمات کلام ما ارجاع داده شود «{{عربی|فِی اَخْبَارِنَا مُتَشَابِهٌ كَمُتَشَابِهِ الْقُرْآنِ فَرُدَّوا مُتَشَابِهَها اِلَی مُحْكَمِهَا وَ لاتَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهَا دوُن مُحْكَمِهَا فَتَضِلُّوا}}».<ref>نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، فیض کاشانی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی،
در [[عیون اخبار الرضا]] از [[امام رضا(ع)]] روایت شده است که: «{{عربی|مَنْ رَدَّ مُتَشَابِهَ الْقُرْآنِ اِلَی مُحكَمِهِ فَقَدْ هُدِی اِلَی صِراطِ مُسْتَقِیمٍ}}»( هر کس آیه متشابه قران را برای فهم، به محکم قرآن ارجاع بدهد بی شک به صراط مستقیم رهنمون گشته است.) <ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، نشر جهان، ج۱، ص۲۹۰.</ref> آن‌گاه فرمود: در اخبار ما نیز متشابهاتی نظیر متشابهات قرآن وجود دارد که باید به محکمات کلام ما ارجاع داده شود «{{عربی|فِی اَخْبَارِنَا مُتَشَابِهٌ كَمُتَشَابِهِ الْقُرْآنِ فَرُدَّوا مُتَشَابِهَها اِلَی مُحْكَمِهَا وَ لاتَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهَا دوُن مُحْكَمِهَا فَتَضِلُّوا}}».<ref> فیض کاشانی، نوادر الأخبار، ۱۳۷۱ش‌، ص۵۱.</ref> آن چه قابل توجه است این که همۀ قرآن حتی متشابهات، معنایی دست‌یافتنی دارند، ولی متشابهات می‌بایست در سایۀ محکمات معنا شود. برخلاف آن چه برخی از مذاهب معتقدند و علم متشابه را تنها مختص خدا می‌دانند در مکتب اهل بیت، امر به توقف در برابر متشابهات نمی‌شود.<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5261/Pattern,%D9%85%D8%AD%D9%83%D9%85 قرآن در آینه پژوهش، مقاله محکم و متشابه]، پرتال جامع علوم و معارف قرآن.</ref>
تهران، ۱۳۷۱ ش‌، ص۵۱</ref> آن چه قابل توجه است این که همۀ قرآن حتی متشابهات، معنایی دست یافتنی دارند، ولی متشابهات می‌بایست در سایۀ محکمات معنا شود. برخلاف آن چه برخی از مذاهب معتقدند و علم متشابه را تنها مختص خدا می‌دانند در مکتب اهل بیت، امر به توقف در برابر متشابهات نمی‌شود.<ref>[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,5261/Pattern,%D9%85%D8%AD%D9%83%D9%85 قرآن در آینه پژوهش، مقاله محکم و متشابه]، پرتال جامع علوم و معارف قرآن.</ref>


==راسخون فی العلم==
==راسخون فی العلم==
خط ۴۴: خط ۴۳:
یکی از مباحثی که قرآن پژوهان در مسأله محکم و متشابه مطرح نموده‌اند آیه ۷ سوره آل عمران است: {{عربی|وَمَا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّـهُ وَ الرَّ‌اسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَ‌بِّنَا|ترجمه= با آنکه تأویلش را جز خدا و ریشه‌داران در دانش کسی نمی‌داند. [آنان که‌] می‌گویند: «ما بدان ایمان آوردیم، همه [چه محکم و چه متشابه‌] از جانب پروردگار ماست.}} اگر در این آیه «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» عطف به «وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ» باشد، راسخان در علم از تأویل متشابهات قرآن آگاه هستند، و اگر استیناف بوده و عطف به قبل از خود نشده باشد راسخان در علم تأویل متشابهات را ندانسته و صرفا به آن ایمان می‌آورند و می‌گویند: آمَنّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِندِ رَبِّنا.
یکی از مباحثی که قرآن پژوهان در مسأله محکم و متشابه مطرح نموده‌اند آیه ۷ سوره آل عمران است: {{عربی|وَمَا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّـهُ وَ الرَّ‌اسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَ‌بِّنَا|ترجمه= با آنکه تأویلش را جز خدا و ریشه‌داران در دانش کسی نمی‌داند. [آنان که‌] می‌گویند: «ما بدان ایمان آوردیم، همه [چه محکم و چه متشابه‌] از جانب پروردگار ماست.}} اگر در این آیه «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» عطف به «وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ» باشد، راسخان در علم از تأویل متشابهات قرآن آگاه هستند، و اگر استیناف بوده و عطف به قبل از خود نشده باشد راسخان در علم تأویل متشابهات را ندانسته و صرفا به آن ایمان می‌آورند و می‌گویند: آمَنّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِندِ رَبِّنا.


بیشتر علمای [[اهل سنت]] قایلند که متشابه را تنها خدا می‌داند و باید در [[آیه|آیات]] متشابه توقف کرد و راسخان در علم، تنها علمشان به تأویل قرآن به این جا منتهی می‌شود که بگویند ما [[ایمان]] آوردیم.<ref>صبحی صالح، مباحث فی علوم القران، ص۲۸۲</ref>
بیشتر علمای [[اهل سنت]] قایلند که متشابه را تنها خدا می‌داند و باید در [[آیه|آیات]] متشابه توقف کرد و راسخان در علم، تنها علمشان به تأویل قرآن به این جا منتهی می‌شود که بگویند ما [[ایمان]] آوردیم.<ref>صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ص۲۸۲.</ref>


اکثر عالمان شیعه و برخی عالمان [[اهل سنت]] <ref group="یادداشت"> مانند مجاهد (م ۱۰۳) (قطان، مناع، مباحث فی علوم القرآن، ص۲۱۷) ابوالحسن اشعری (م ۳۶۰)، ابواسحاق شیرازی (م ۴۷۶) و امام الحرمین جوینی (م ۴۷۸). در قرون اخیر بسیاری از [[اهل سنت]] این نظریه را پذیرفته‌اند، (صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ص۲۸۲)</ref> «الراسخون فی العلم» را عطف به «الله» دانسته و آنها را عالم به تأویل متشابهات می‌دانند و استدلال کرده‌اند که اگر راسخان در علم مانند سایر مردم علم به [[تأویل]] نداشتند چرا قرآن آنها را تمجید کرده است.علامه طباطبایی  علم راسخان را به آیات متشابه از این آیه قبول ندارد. {{مدرک}} شیعیان بر اساس برخی روایات منظور از راسخان در علم را [[اهل بیت]] می‌دانند.<ref>نک: بحرانی، البرهان، ج۱، ص۵۹۷-۵۹۹</ref>
اکثر عالمان شیعه و برخی عالمان [[اهل سنت]] <ref group="یادداشت"> مانند مجاهد (م ۱۰۳) (قطان، مناع، مباحث فی علوم القرآن، ص۲۱۷) ابوالحسن اشعری (م ۳۶۰)، ابواسحاق شیرازی (م ۴۷۶) و امام الحرمین جوینی (م ۴۷۸). در قرون اخیر بسیاری از [[اهل سنت]] این نظریه را پذیرفته‌اند، (صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ص۲۸۲)</ref> «الراسخون فی العلم» را عطف به «الله» دانسته و آنها را عالم به تأویل متشابهات می‌دانند و استدلال کرده‌اند که اگر راسخان در علم مانند سایر مردم علم به [[تأویل]] نداشتند چرا قرآن آنها را تمجید کرده است.علامه طباطبایی  علم راسخان را به آیات متشابه از این آیه قبول ندارد. {{مدرک}} شیعیان بر اساس برخی روایات منظور از راسخان در علم را [[اهل بیت]] می‌دانند.<ref>بحرانی، البرهان، ج۱، ص۵۹۷-۵۹۹.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش