کاربر ناشناس
محکم و متشابه: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi |
imported>Lohrasbi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== محکم و متشابه در قرآن == | == محکم و متشابه در قرآن == | ||
در یک توصیف کلی قرآن تمام [[آیه|آیات]] خود را محکم معرفی کرده است. در [[سوره هود|سورۀ هود]] میفرماید: {{متن قرآن|'''كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ'''|سوره= هود|آیه= ۱}}. و در این زمینه استثنایی قایل نشده و با این وصف، تمام قرآن را ستوده است. اما در جای دیگر تمام کتاب را متشابه معرفی کرده است: {{متن قرآن|'''اللَّـهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ'''|سوره= [[سوره زمر|زمر]]|آیه= ۲۳}}. این تشابه به چه معناست و آیا در برابر آن معنای محکم است و یا معنای دیگری دارد؛ به ویژه آن که در [[سوره آل عمران|سورۀ آل عمران]] توصیف دیگری از آیات به دست میدهد که هم معنا بودن متشابه را دشوار میکند: {{متن قرآن|''' هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ'''|سوره= آل عمران|آیه= ۷}}. در این آیه، خداوند تصریح میکند برخی آیات خداوند محکم، و برخی از آنان متشابه است. و تشابه در این آیه به گونهای توصیف شده که موجب سوء استفادۀ کژدلان و فتنه انگیزان و تأویل سازان دروغین میگردد، لذا با محکم و متشابه دو آیه پیشین ناسازگار است؛ زیرا اولاً، در آن دو آیه همه قرآن محکم و متشابه معرفی شده بود. ثانیا، تشابه در سوره زمر، امری مثبت و از امتیازهای نیک قرآن محسوب شده بود، چنانکه محکم بودن تمام قرآن نیز از امتیازهای نیک به شمار آمده بود. | در یک توصیف کلی قرآن تمام [[آیه|آیات]] خود را محکم معرفی کرده است. در [[سوره هود|سورۀ هود]] میفرماید: {{متن قرآن|'''كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ'''|سوره= هود|آیه= ۱}}. و در این زمینه استثنایی قایل نشده و با این وصف، تمام قرآن را ستوده است. اما در جای دیگر تمام کتاب را متشابه معرفی کرده است: {{متن قرآن|'''اللَّـهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ'''|سوره= [[سوره زمر|زمر]]|آیه= ۲۳}}. این تشابه به چه معناست و آیا در برابر آن معنای محکم است و یا معنای دیگری دارد؛ به ویژه آن که در [[سوره آل عمران|سورۀ آل عمران]] توصیف دیگری از آیات به دست میدهد که هم معنا بودن متشابه را دشوار میکند: {{متن قرآن|''' هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ'''|سوره= آل عمران|آیه= ۷}}. در این آیه، خداوند تصریح میکند برخی آیات خداوند محکم، و برخی از آنان متشابه است. و تشابه در این آیه به گونهای توصیف شده که موجب سوء استفادۀ کژدلان و فتنه انگیزان و تأویل سازان دروغین میگردد، لذا با محکم و متشابه دو آیه پیشین ناسازگار است؛ زیرا اولاً، در آن دو آیه همه قرآن محکم و متشابه معرفی شده بود. ثانیا، تشابه در سوره زمر، امری مثبت و از امتیازهای نیک قرآن محسوب شده بود، چنانکه محکم بودن تمام قرآن نیز از امتیازهای نیک به شمار آمده بود. | ||
{{جمع شدن}} | {{جمع شدن}} | ||
به همین دلیل، قرآن پژوهان از دیر ایام به توجیه و جمع میان آیات اقدام کرده و احتمالهای مختلفی دادهاند کهگاه با معنای واژگانی آن، ناسازگار است، و اصطلاح جدیدی پدید آوردهاند. در اینجا به سه احتمال اشاره میکنیم. | به همین دلیل، قرآن پژوهان از دیر ایام به توجیه و جمع میان آیات اقدام کرده و احتمالهای مختلفی دادهاند کهگاه با معنای واژگانی آن، ناسازگار است، و اصطلاح جدیدی پدید آوردهاند. در اینجا به سه احتمال اشاره میکنیم. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] از تفصیل میان این دو دسته از آیات بهره دیگری برده است. او میگوید: مراد از احکام و محکم در سورۀ هود مربوط به پیش از نزول است. چون در عالم ملک و ملکوت تجزی و تبعیض نیست، لذا وصف قرآن به محکم بودن تمام آیاتش آمده است، اما همین که نزول یافت و پاره پاره شد، برخی از آنها محکم میماند و برخی متشابه میگردد.<ref>المیزان، ج۳، ص۲۰، چاپ بیروت، ۱۳۹۱ق</ref> | [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] از تفصیل میان این دو دسته از آیات بهره دیگری برده است. او میگوید: مراد از احکام و محکم در سورۀ هود مربوط به پیش از نزول است. چون در عالم ملک و ملکوت تجزی و تبعیض نیست، لذا وصف قرآن به محکم بودن تمام آیاتش آمده است، اما همین که نزول یافت و پاره پاره شد، برخی از آنها محکم میماند و برخی متشابه میگردد.<ref>المیزان، ج۳، ص۲۰، چاپ بیروت، ۱۳۹۱ق</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
== تلقیهای مختلف از محکم و متشابه == | == تلقیهای مختلف از محکم و متشابه == | ||
خط ۵۱: | خط ۵۰: | ||
این بحث در تفسیر [[آیه]] ۷ [[سوره آل عمران|آل عمران]]، به اوج خود رسید؛ زیرا در این آیه با صراحت قرآن آیات را بر دو دسته تقسیم میکرد و بر خلاف آیه هود و زمر که همۀ آیات را محکم و همه را متشابه معرفی میکرد، این آیه برخی را محکم و برخی را متشابه معرفی میکرد. این جا بود که تلقیهای مختلف در باب محکم و متشابه شکل گرفت و هر کسی از منظری به این مفاهیم مینگریست و برداشتهای متفاوتی از واژه و مصادیق آن عرضه میکرد. این بحث آن چنان درهم شد کهگاه آیاتی که مبهم و مجمل بودند و ربطی به باب تشابه نداشتند به حساب متشابهات قرآن گذاشته شدند و شبهات عمدهای به قرآن وارد کردند، که پس قرآن، به عمد، آیاتی را مجمل و مبهم نازل کرد. از آن سو عدهای به طور کلی منکر متشابه بودن قرآن شدند و گفتند معنا ندارد قرآن آیاتش مشتبه کننده باشد، این کژدلان هستند که از قرآن تشابه میفهمند، در حالی که این انکار سودی نداشت و واقعیت را عوض نمیکرد.<ref>معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج۳، ص۱۴</ref> | این بحث در تفسیر [[آیه]] ۷ [[سوره آل عمران|آل عمران]]، به اوج خود رسید؛ زیرا در این آیه با صراحت قرآن آیات را بر دو دسته تقسیم میکرد و بر خلاف آیه هود و زمر که همۀ آیات را محکم و همه را متشابه معرفی میکرد، این آیه برخی را محکم و برخی را متشابه معرفی میکرد. این جا بود که تلقیهای مختلف در باب محکم و متشابه شکل گرفت و هر کسی از منظری به این مفاهیم مینگریست و برداشتهای متفاوتی از واژه و مصادیق آن عرضه میکرد. این بحث آن چنان درهم شد کهگاه آیاتی که مبهم و مجمل بودند و ربطی به باب تشابه نداشتند به حساب متشابهات قرآن گذاشته شدند و شبهات عمدهای به قرآن وارد کردند، که پس قرآن، به عمد، آیاتی را مجمل و مبهم نازل کرد. از آن سو عدهای به طور کلی منکر متشابه بودن قرآن شدند و گفتند معنا ندارد قرآن آیاتش مشتبه کننده باشد، این کژدلان هستند که از قرآن تشابه میفهمند، در حالی که این انکار سودی نداشت و واقعیت را عوض نمیکرد.<ref>معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج۳، ص۱۴</ref> | ||
{{جمع شدن}} | |||
اکنون برای این که حقیقت مسأله را روشن کنیم، ناچاریم سیر تطور اندیشه و نمونه هایی از این اقوال را از گذشتههای دور نقل کنیم و سپس ببینیم واقعاً متشابه چیست و موارد آن در چه دایرهای قرار میگیرد. | اکنون برای این که حقیقت مسأله را روشن کنیم، ناچاریم سیر تطور اندیشه و نمونه هایی از این اقوال را از گذشتههای دور نقل کنیم و سپس ببینیم واقعاً متشابه چیست و موارد آن در چه دایرهای قرار میگیرد. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۸: | ||
اما این بیان هم دارای اشکال است، چون فرقی میان مجمل و متشابه گذاشته نشده و در حقیقت نوعی تساوی میان مبهم و مجمل و متشابه گذاشته شده است. | اما این بیان هم دارای اشکال است، چون فرقی میان مجمل و متشابه گذاشته نشده و در حقیقت نوعی تساوی میان مبهم و مجمل و متشابه گذاشته شده است. | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
بنابراین، هیچ یک از این تعریفها و تلقیها که در بسیاری از کتابهای تفسیری و [[علوم قرآن]] متداول شده، روشن نمیکند متشابه چیست و در چه محدودهای قرار دارد و عامل پیدایش آن چه میتواند باشد؟ حتی معین نکردهاند که آیا فرقی میان [[مجمل]] و متشابه است؟ آیا متشابه در محدوده فهم لفظ است یا معنا؟ به همین دلیل تشتت رأی در این مسأله بسیار زیاد است. اما خوشبختانه یکی از کسانی که در سدههای چهارم و پنجم میزیسته در این باب مطالبی گفته که به تعریف و تعیین محدودۀ مسأله نزدیکتر شده و زمینۀ تکامل جدی بحث را فراهم کرده است. او [[قاضی عبدالجبار معتزلی|قاضی عبدالجبار اسدآبادی]] است. او در کتابهای خود به مسأله محکم و متشابه پرداخته و نسبت به موضوع، حساسیت نشان داده است. در مقدمۀ کتاب [[متشابه القرآن]] خود پس از بحث [[کلام|کلامی]] [[جبر و تفویض]] شبههای را مطرح میکند که از لابلای آن دیدگاه وی دربارۀ معنای متشابه روشن میشود. او در این جملات تلویحاً میپذیرد که بحث از متشابه در مقولۀ لفظ و اشتراک و مجاز و مانندش نیست تا کسی با آگاهی از لغت و به دست آوردن قراین، بتواند به معنای متشابه دست یابد. متشابه چیزی است که انسان باید پس از درک لغوی و مفهوم کلام به فکر بپردازد و با استفاده از محکم و دلیل عقل به کنه معنای کلام برسد. او در این باره مینویسد: | بنابراین، هیچ یک از این تعریفها و تلقیها که در بسیاری از کتابهای تفسیری و [[علوم قرآن]] متداول شده، روشن نمیکند متشابه چیست و در چه محدودهای قرار دارد و عامل پیدایش آن چه میتواند باشد؟ حتی معین نکردهاند که آیا فرقی میان [[مجمل]] و متشابه است؟ آیا متشابه در محدوده فهم لفظ است یا معنا؟ به همین دلیل تشتت رأی در این مسأله بسیار زیاد است. اما خوشبختانه یکی از کسانی که در سدههای چهارم و پنجم میزیسته در این باب مطالبی گفته که به تعریف و تعیین محدودۀ مسأله نزدیکتر شده و زمینۀ تکامل جدی بحث را فراهم کرده است. او [[قاضی عبدالجبار معتزلی|قاضی عبدالجبار اسدآبادی]] است. او در کتابهای خود به مسأله محکم و متشابه پرداخته و نسبت به موضوع، حساسیت نشان داده است. در مقدمۀ کتاب [[متشابه القرآن]] خود پس از بحث [[کلام|کلامی]] [[جبر و تفویض]] شبههای را مطرح میکند که از لابلای آن دیدگاه وی دربارۀ معنای متشابه روشن میشود. او در این جملات تلویحاً میپذیرد که بحث از متشابه در مقولۀ لفظ و اشتراک و مجاز و مانندش نیست تا کسی با آگاهی از لغت و به دست آوردن قراین، بتواند به معنای متشابه دست یابد. متشابه چیزی است که انسان باید پس از درک لغوی و مفهوم کلام به فکر بپردازد و با استفاده از محکم و دلیل عقل به کنه معنای کلام برسد. او در این باره مینویسد: | ||
بیگمان محکم در آن جایی است که در موضوع لغت یا با همراهی قرینه قرار گیرد و به گونهای باشد که تنها یک احتمال برود و هر کسی که شیوه خطاب را میشناسد و آگاهی به قراین دارد، درباره آن تردید نکند و بتواند به خوبی بر معنای آن استدلال کند. در حالی که متشابه چنین نیست. چون ممکن است کسی دانای به لغت باشد و قرینه هم داشته باشد، اما باز نیازمند به شنیدن از دیگران (راسخان) باشد و فکر کردن و نگاه با تأمل را لازم داشته باشد و چون متشابه است باید آن را بر وجهی که محکم میگوید و یا دلیل عقلی بر آن دلالت دارد، حمل کند.<ref>قاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، ج۱، ص۶، تحقیق زر زور</ref> | بیگمان محکم در آن جایی است که در موضوع لغت یا با همراهی قرینه قرار گیرد و به گونهای باشد که تنها یک احتمال برود و هر کسی که شیوه خطاب را میشناسد و آگاهی به قراین دارد، درباره آن تردید نکند و بتواند به خوبی بر معنای آن استدلال کند. در حالی که متشابه چنین نیست. چون ممکن است کسی دانای به لغت باشد و قرینه هم داشته باشد، اما باز نیازمند به شنیدن از دیگران (راسخان) باشد و فکر کردن و نگاه با تأمل را لازم داشته باشد و چون متشابه است باید آن را بر وجهی که محکم میگوید و یا دلیل عقلی بر آن دلالت دارد، حمل کند.<ref>قاضی عبدالجبار، متشابه القرآن، ج۱، ص۶، تحقیق زر زور</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۵: | ||
بنابراین کاوش قرآن پژوه در متشابه در معنای لغوی و رفع ابهام در دایرۀ ظاهر لفظ نیست. در چنین مواردی باید سراغ لغت و ادب و قرینههای لفظی رفت، در حالی که در متشابه به جست و جو و برای بکارگیری قرینههای عقلی و مدلولات صریح قرآن کریم است. | بنابراین کاوش قرآن پژوه در متشابه در معنای لغوی و رفع ابهام در دایرۀ ظاهر لفظ نیست. در چنین مواردی باید سراغ لغت و ادب و قرینههای لفظی رفت، در حالی که در متشابه به جست و جو و برای بکارگیری قرینههای عقلی و مدلولات صریح قرآن کریم است. | ||
== تحقیق و جمع بندی مسأله == | == تحقیق و جمع بندی مسأله == |